خرید تور تابستان ایران بوم گردی

خطای نه‌چندان ظریفِ محمدجواد

مهدی تدینی، مترجم، نویسنده و پژوهشگر در یادداشتی تلگرامی با عنوان «خطای نه‌چندان ظریفِ محمدجواد» نوشت:

با انتشار فایل مصاحبۀ ظریف که پیداست قرار نبوده است فعلاً منتشر شود، بحث‌ها دربارۀ دستگاه دیپلماسی و جایگاه وزارت خارجه در ایران مطرح شده است. واکنش رئیس‌جمهور به انتشار فایل تند و قهرآمیز بود و پیداست برکناری حسام‌الدین آشنا ــ اتفاقی که در حالت عادی در پایان کار دولت ضروری به نظر نمی‌رسید ــ در ارتباط با همین مسئله است. برای کسی که مسائل ایران را دقیق می‌شناسد و بلد است معانی نهفته در پشت اطلاعات رسمی را بخواند، آنچه ظریف در این مصاحبه گفت تازگی نداشت. احتمالاً هم به زودی موج حملات به او فروکش می‌کند و اجازه داده نمی‌شود این رخداد پیامد حادی چه برای خود او و چه برای برنامه‌های اصلی دستگاه دیپلماسی داشته باشد. اما می‌خواهم با نیم‌نگاهی به گفته‌های ظریف، از منظر دیگری انتقادی به عملکرد او وارد کنم که به طور کلی مغفول مانده است، زیرا این منظر نماینده ندارد ــ در حالی که منظر اصلی است!

جناب ظریف در ماه‌های اخیر بارها گفته است که همیشه نظر کارشناسی‌اش را فارغ از هر انگیزه‌ای بیان می‌کند و به این نمی‌اندیشد که آیا این نظر خوشایند دیگر مراجع قدرت در ایران باشد یا نه. او چند هفته پیش نیز در مصاحبه‌ای گفت وظیفه‌اش دفاع از سیاست‌های کلی نظام است، حتی اگر خود او نظر دیگری داشته باشد. می‌گفت حتی در تدوین دیپلماتیک این سیاست‌ها ایفای نقش می‌کند، اما همیشه نظر کارشناسی‌اش را بیان می‌کند. این‌که او چگونه این تعارض و تضاد را مدیریت می‌کند، پرسشی است که خود او باید پاسخ دهد. ایراد و مسئلۀ من ــ احتمالاً به نمایندگی از میلیون‌ها ایرانی که با رأی خود او را در این جایگاه نشاندند یا دست‌کم تا حدی در انتصاب او به این مقام نقش داشتند ــ چیز دیگری است. نقد اساسی من به یکی از نظرات کارشناسی اوست که به گمانم اشتباه‌ترین نظر کارشناسی ممکن بود! و به نظر می‌رسد این خطا دوباره به شکل و در ابعادی دیگر در حال تکرار است…

در آستانۀ توافق ایران و پنج‌به‌علاوۀیک و پس از انعقاد برجام، «نظر کارشناسی» ظریف این بود که ساختمان تحریم‌ها ترک برداشته و فرو می‌ریزد و اگر هم آمریکا روزی روزگاری از برجام بیرون برود، هیچ اتفاقی نمی‌افتد. سه سال فشار بی‌امان بر ایران و ایرانیان نشان داد این تحلیل کارشناسی آقای ظریف چقدر اشتباه بود؛ چنان‌که آقای رئیس‌جمهور در پیام تحویل سال فرمودند سال ۱۳۹۹ سخت‌ترین سال در تاریخ معاصر بود (نقل به مضمون). آقای ظریف با تکرار و تلقین این تحلیل به بقیۀ نظام به اندازۀ خود ــ که اصلاً اندازۀ کمی هم نیست ــ در پدید آمدن گره موجود نقش داشت. ترامپ رفت و احتمالاً به زودی با بایدن توافقی حاصل خواهد شد، اما یک لحظه به این فکر کنیم که ترامپ شکست نمی‌خورد. واقعاً هم باید پرسید اگر رخداد نامنتظرۀ پاندمی کرونا گریبان آمریکا را در چند ماه منتهی به انتخابات نمی‌گرفت، آیا ترامپ با آن آمار اقتصادی راضی‌کننده شکست می‌خورد؟ این‌که دستگاه دیپلماسی ما منتظر شکست ترامپ ماند بیش از آن‌که متکی به تحلیل باشد، به قمار شبیه بود.

این جای کار دقیقاً جایی است که نه به قول آقای ظریف به «میدان» ربط دارد و نه به سیاست‌های کلی نظام! این‌جا تحلیل و نظر کارشناسی او بود. پرسش من این است که این تحلیل کارشناسی نادرست چه ریسک بزرگی را برای مردم و کشور در بر داشت؟ اگر جناب ظریف بفرمایند «اگر نظری غیر از این هم می‌دادم همچنان سیاست مقاومت ما در برابر ترامپ عوض نمی‌شد»، باز هم چیزی از این ایراد کم نمی‌شود. وظیفۀ دستگاه دیپلماسی این بود که ارزیابی درستی دربارۀ پیامدهای خروج آمریکا از برجام به حاکمیت و جامعۀ ایران ارائه دهد. این وظیفه نیز بیش از همه مسئولیتی اخلاقی بود که با 24 میلیون رأی بر عهدۀ او گذاشته شده بود. جناب ظریف افتخار خود را صیانت از برجام می‌داند، در حالی که به گمان من اگر از منظر رأی مردم ــ که درست‌ترین منظر هم هست ـــ به قضیه نگاه کنیم، نقد اصلی به دستگاه دیپلماسی این است که در دفاع از برجام به منزلۀ دستاوردی که هزینه‌اش را مردم داده بودند و ابتکار آن نیز در اصل به رأی آن‎ها برمی‌گشت، قاطع عمل نکرد و حتی تحلیل اشتباه ارائه داد.

کسی که سیاست را دنبال کرده باشد، می‌داند که کل دعوای هسته‌ای ایران، در اصل دعوایی میان ایران و آمریکاست و پشت آمریکا هم چند کشور خاورمیانه پنهانند. اینکه ما این دعوا را دعوایی میان ایران و غرب جلوه دهیم و بعد بگوییم آمریکا فقط یک کشور در میان کشورهاست، صورت مسئله را به گونه‌ای اساسی و پرخطر تحریف کرده‌ایم ـــ کاری که دستگاه دیپلماسی ما کرد. البته امروز بهتر از هر زمانی می‌دانیم که آمریکا هم فقط اوباما و بایدن و کری نیست… توافق با یک جناح آمریکا سرنوشتی جز آنچه دیدیم نخواهد داشت و هزینۀ این‌ها بر گردۀ مردم، اقتصاد، نسل‌ها و جان و مال ایرانیان است.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. احتمالا بازگو کردن این دیدگاه هم جز همان اعتقاد نداشتن و فرمان بردن باشد . کاش کمی هم از ۲۳ میلیون رای فرمان می برد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا