خطر کوری و کچلی زنان تهرانی در فروردین 54 | رسوایی رنگ موی رسیتال مینو!
سرویس مجله، انصاف نیوز: 50 سال پیش در چنین روزهایی، رسوایی رنگ موی یک برند ایرانی، خطر کوری و کچلی زنان تهرانی را چنان بالا برده بود که نه فقط محافل زنانه کشور که اکثر مطبوعات از آن حرف میزدند!
ماجرا چنین آغازی داشت: «تعداد شکایات خانمهای تهرانی علیه سازندگان رنگ مویی که در بعضی مصرفکنندگان باعث ناراحتی شدید چشم و ریزش موی سر میشود، افزایش یافته است.»
روزنامه اطلاعات در آخرین روز فروردین 54 نوشت: «تا به حال عده زیادی از خانمهای مصرفکننده این رنگ مو که پس از مصرف دچار چشمدرد و ریزش موی سر شدهاند، در بیمارستان بستری شدهاند.»
همین روزنامه جزئیات دیگری را گزارش کرده بود: «چندی قبل چند خانم مصرفکننده رنگ موی مزبور که پس از مصرف تا مرحله کوری پیش رفته بودند، جملگی به دادسرای تهران شکایت کرده بودند.
با طرح شکایت این خانمها، آقای ناظمپور معاون دادسرای تهران و سرپرست مواد غذایی دستور داد تا رنگ موی مزبور جهت تشخیص به آزمایشگاه فرستاده شود.
دو روز قبل آزمایشگاه اعلام کرد که رنگ موی مورد بحث دارای مواد پارافیتین، بیآمین و پاراتلوین است که همگی این موارد آلرژیزاست و کسانی که در مقابل این مواد حساسیت داشته باشند، پس از استفاده از آن دچار ناراحتی خواهند شد.»
یک محصول آرایشی ایرانی که زنان تهران را در معرض خطر کوری و کچلی قرار داده بود، موضوع جذابی برای گزارشهای زرد مجلات هفتگی بود؛ اینکه چگونه دختری زیبا در آستانه جشن عروسی، موهایش را از دست داده و در آستانه بدبختی است و…!
مردم به تقلب عادت دارند!
اما ماجرا فقط به گزارشهای زرد و سوزناک ختم نشد و مجله خواندنیها که دو شماره در هفته منتشر میشد، نسبت به نوع پرداخت روزنامه اطلاعات و استفاده از عبارت مبهم «رنگ موی مزبور» اعتراض کرد.
خواندنیها نوشته بود: «به نظر ما آنچه در این ماجرا جالب توجه و درخور عبرت است، تنها زیانآور بودن این نوع رنگ مو برای مصرفکنندگان نیست. تقلب در مواد آرایشی و حتی بهداشتی و غذایی برای مردم تازگی ندارد و خود ما بارها در همین خواندنیها با ذکر نام و عنوان و نوع مارک و نشان، پرده از روی راز کار بسیاری از آنها برداشتهایم.»
خواندنیها اصل اعتراضش را چنین بیان کرده بود: «نکته تعجبآور که تاسفآور هم هست این است که چرا در این قبیل اخبار، همه نوع جزئیات چاپ میشود جز نام محصول مورد بحث و عنوان کارخانه سازنده و یا نماینده واردکننده آن. آخر اگر مردم ایران این مارک رنگ مو را نشناسند، چگونه میتوانند خود را از زیان آن برکنار نگاه دارند. شما خبر سقوط مردم را در چاه به اطلاع سایران میرسانید ولی از دادن نشانی محل آن خودداری میکنید؟!»
سپس نوبت به متلکباران همکاران رسانهای رسید: «آیا منافع تجارتی فلان سازنده رنگ مو و میزان استفاده نشریات شما از آگهیهای مربوط به آن بر مصالح اجتماعی مردم و بهداشت و تندرستی آنها برتری دارد؟! اگر نه چرا پس آنها را دقیقا و با نام و مشخصات معرفی نمیکنید تا هموطنانتان چشمبسته به چاه نیفتند؟ هیچ فکر نمیکنید از لحاظ تجارتی و حیثیت اقتصادی هم این کار و کتمان درست نیست و نام نبردن از مشخصات و مارک آن، به تمام رنگ موهای مختلف که چه بسا در میان آنها محصول مفید و بدون زیان هم هست، لطمه میزند؟»
در ادامه خواندنیها دست به افشاگری هم زده بود و عامل خطر کوری و کچلی زنان تهرانی را معرفی کرده بود: «رنگ موی رسیتال از محصولات شرکت خوراک مینو» که از قول معاون دادستان تهران هشدار داده شده بود مصرفش آسیبزننده است.
خواندنیها اما راضی نشده و نوشته بود: «البته هشدار به صاحب مال بهجای خود ولی باید شر دزد و نسل میکروب را از اجتماع برانداخت و گرنه با هشدار تنها جلو آن گرفته نخواهد شد. با این مارک و عنوان نشود، با مارک و عنوان دیگری پای به میدان خواهد نهاد.»
مینو شرکت معتبری در بخش خصوصی بود و این ماجرا لطمه بزرگی برای اعتبار این برند به حساب میآمد. عارضه کوری و کچلی زنان گناه کوچکی نبود که افکار عمومی زود ببخشد یا فراموش کند، آن هم وقتی پای یک تولیدکننده ایرانی در میان بود!
شرکت مینو و مرحوم علی خسروشاهی، بنیانگذار مینو، برای عبور از این رسوایی، یک استراتژی تبلیغاتی به اجرا درآوردند که دربارهاش سخن خواهیم گفت.
انتهای پیام