بازی لورفته مافیا در سکوهای نمایشی
نارضایتی مخاطبان از برنامههای تکراری شبکه نمایشخانگی
سایت قدس دیلی (مشهد) نوشت: «پاییز سال ۹۹ نخستین سری بازی مافیا با اسم «شبهای مافیا» از شبکه نمایش خانگی پخش شد و این شروعی بود برای پخش زنجیرهای رئالیتیشوهایی با محوریت بازی مافیا در سکوهای نمایشی.
استقبال مردم از این رئالیتیشوهای رقابتی موجب شد بیشتر سکوهای نمایشی به فکر تولیداتی در این قالب با اشکال مختلف بیفتند و حالا با گذشت پنج سال، همچنان رئالیتیشوهای مسابقهای با عناوین و شمایلی متفاوت پخش میشود که بیشتر آنها از یک الگوریتم ثابت و بازیکنان یکسان استفاده میکنند.
در دورهای شوری تولید و پخش بازیهای مافیایی در شبکههای نمایش خانگی آن قدر زیاد شده بود که ساترا هم وارد ماجرا شد و درخواست طراحی جدولی کرد تا این بازیها به شکل همزمان از شبکه نمایش خانگی پخش نشوند.
تاکنون برنامههای «شبهای مافیا» و «ارتش سری» ساخته سعید ابوطالب، «شبهای مافیا؛ زودیاک» ساخته محمدرضا رضاییان از فیلیمو، «عالیجناب» ساخته علیرضا کریمزاده، «ال کلاسیکو به روایت تسلا» ساخته حمیده نهاندست از نماوا، «ضد» ساخته سعید ابوطالب از تماشاخونه، «پدرخوانده» ساخته سعید ابوطالب و «مافیا دُن» ساخته محمدرضا درخشان از فیلمنت پخش شدهاند که همه تم مافیایی دارند یعنی همه این بازیها بر اساس گروه مافیایی و شهروندی ساخته شدهاند. تفاوت آنها در کم و زیاد شدن اختیارات نقشها یا اضافه کردن کارتهای جدید به بازی است.
سعید ابوطالب که با ساخت شبهای مافیا، پدرخوانده، ضد و ارتش سری، میداندار ساخت رئالیتیشوهای مافیایی است، نخستین کسی که بود که با تغییر دکور و طراحی لباس متفاوت، رنگ و لعاب متفاوتی به این بازی داد اگرچه تم فضا و لباس در هر فصل یا هر برنامه تغییر میکرد اما فهرست بازیکنان در بیشتر آنها تقریباً مشابه بود.
برنامهای پولساز و کمهزینه
تولید مسابقات مافیایی فقط به پلتفرمها خلاصه نمیشود و شبکه سلامت تلویزیون برای نخستین بار با برنامه «شهروند و مافیا» با اجرای بهنام تشکر، این بازی را در میان مردم رایج کرد اما تفاوت نسخه تولیدی توسط پلتفرمها با تلویزیون در چینش و انتخاب بازیکنان بود. سکوهای نمایشی سراغ چهرههای مشهور هنری و ورزشی رفته بودند و بازیکنان تلویزیون از مردم عادی بودند.
حضور سلبریتیها در مسابقات مافیایی موجب جذابیت این برنامهها در نمایش خانگی شد و آن را به فرمول ثابت ساخت برنامههای پولساز و کمهزینه برای سکوهای نمایشی تبدیل کرد که دردسرهای سریالسازی همچون فیلمنامه جذاب، لوکیشنهای متعدد، بازی گرفتن از بازیگران، میزانسن پرزحمت و غیره را نداشت ولی هزینه اشتراک و تبلیغات به جیب پلتفرم و سازنده میآمد.
از سوی دیگر دعوت از چهرههای تکراری که به بازیکنانی حرفهای در این بازی تبدیل شده بودند، کار را برای برنامهسازان متأخرتر آسان میکرد و فقط تغییر کوچکی در سناریو لازم بود تا برنامه را شخصیسازی کنند و از زیر بدنامی تقلید و کپیبرداری در بروند در حالی که آش همان آش و کاسه همان کاسه بود، فقط کمی پیاز داغش را بیشتر کرده بودند!
این همه مافیا
به واسطه رقابتی بودن و پیشبینی ناپذیری برنامه، رئالیتیشوهای مسابقهای به پرطرفدارترین تولیدات شبکه نمایش خانگی تبدیل شدند و در این میان، رئالیتیشوهایی که براساس بازی مافیا ساخته شده یا با اقتباس از کلیت مافیا یک بازی با نقشهای پنهان را روایت میکردند، محبوبیت بیشتری داشتند.
حالا این بازی چنان در بطن جامعه رواج یافته که به یک بازی خانوادگی یا دوستانه تبدیل شده است و حتی در فصل اخیر «پایتخت» هم بخشی از سناریو به این بازی خانوادگی اختصاص یافته بود اما با وجود پرشمار شدن برنامههای مافیایی در پلتفرمها، تا چه زمانی چنین برنامههایی نزد مخاطبان خریدار دارد؟ این در حالی است که تعداد فزاینده رئالیتیشوهای مافیایی به راحتی میتواند تماشاگر را دلزده کند به طوری که همه پلتفرمها سابقه تولید یک یا دو بازی مافیایی را دارند که یا پخش شده یا در حال پخش است.
این پیشبینی که ممکن است پس از چند فصل، بازیها تکراری و کسلکننده شود، سازندگان را به این سمت سوق داد که در فصلهای بعدیشان با اضافه کردن نقشها و طراحی کاراکترهای جدید، جذابیت و تازگی مجموعهشان را حفظ کنند یا با یک طراحی جدید، برنامهای متفاوت بسازند اما مشکل اصلی همچنان پابرجا بود؛ اینکه بیشتر آنها از بازیکنان تکراری استفاده میکردند به طوری که برخی از بازیکنان از این استودیو به آن استودیو برای ضبط بازیهای مافیایی میرفتند.
البته در نخستین تجربههای ساخت برنامههای مافیایی، ادعای تقلب در بازی قوت گرفته بود و این سبب شد شرایط تقلب در بازیهای دیگر محدود شود و بازیکنان با ماسکهای پوشیدهتر و حتی گوشی، شب را بگذرانند اما این موضوع باز هم به هیجانبخشی این برنامههای تکراری کمکی نکرد و بازی برخی از بازیکنان هم برای مخاطب و هم برای رقیبانشان لو رفته بود. ضمن اینکه در طراحی بازیهای جدید گاهی آن قدر پیچیدگی نقشهای جدید زیاد میشد که مخاطب آن را پس میزد چون اختیارات زیاد آن نقش جدید، مزه بازی را میگرفت.
چرا چهرههای تکراری؟
دلیل اینکه بازیکنان در این رئالیتیشوها تکراریاند میتواند از چند منظر بررسی شود؛ نخست اینکه چهرههای شناخته شده، تضمینکننده استقبال از برنامه هستند. حضور بازیگران یا ورزشکاران معروف، نخستین عنصر جذابیت در تبلیغات است و گاهی این بازیکنان آن قدر خوب و حرفهای بازی میکنند که حضور آنها در یک رئالیتیشو مسابقهای میتواند کار سازنده را راحت کند. ضمن اینکه حضور بازیکنان باتجربه و حرفهای به دلیل پیچیدگی بازی، برنامه را جذابتر میکند در حالی که بازیکنان تازهکار ممکن است اشتباهات بیشتری در بازی داشته باشند و مخاطب را کلافه و عصبانی کنند.
همچنین موقعیتهای بداهه و طنازی برخی بازیکنان حرفهای و باتجربه میتوانست به دیده شدن آن برنامه کمک کند. در چنین شرایطی که به دلیل جسارت کم سازندگان، بازیکنان بازیهای مافیایی تکراری شدهاند، آینده این رئالیتیشوها چندان روشن به نظر نمیرسد و استقبال از آنها روند نزولی را طی خواهد کرد مگر اینکه تغییراتی جدی در شکل اجرا یا ترکیب شرکتکنندهها ایجاد شود.
از سوی دیگر مخاطب شبکه نمایش خانگی از تماشای چنین برنامههایی اشباع شده و فرمت تکراری، شخصیتهای تکراری و حتی شوخیهای تکراری سبب دلزدگی او از این رئالیتیشوها شده است به همین دلیل غافلگیری و کشفی برایش وجود ندارد بنابراین حیات رئالیتیشوهایی با تم مافیایی در صورتی میتواند ادامه یابد که جسارت سازندگان در فرمهای جدید و به ویژه دعوت از بازیکنان جدید، بیشتر شود.»
انتهای پیام