خرید تور تابستان

کاندیداهایِ شکست خورده، در صف ورود به پاستور ۱۴۰۰

با پایان یافتن هر انتخاباتی، تنها چند ماه فاصله لازم است تا احزاب و گروه‌های سیاسی به این فکر بیفتند که در کدام انتخابات پیش رو، کدامیک از مهره‌های خود را رو کنند.

رضوانه رضایی‌پور در خبرآنلاین نوشت: بعد از برگزاری دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری که با پیروزی حسن روحانی به پایان رسید شاید برای دو کاندیدای آن جمع 5 نفره بیش از همه دارای اهمیت باشد تا ببینند در کدامیک از انتخابات پیش‌رو شانس برنده شدن را داشته و مورد حمایت جناح خود قرار خواهند گرفت. انتخابات مجلس شورای اسلامی که برای یازدهمین بار در سال 98 برگزار می‎شود و انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری که در سال 1400 به سرانجام خواهد رسید، گزینه‎های پیش روی ابراهیم رییسی و محمدباقر قالیباف هستند.

گزینه ‏هایی که از چند ماه بعد از انتخابات ریاست جمهوری تا همان آخرین روزهای سال 96، بر سر کاندیداتوری شان در انتخابات های پیش رو زمزمه‌هایی مطرح می شد. زمزمه ها آنقدر بلند شد که حتی از رییسی به عنوان گزینه سرلیستی انتخابات مجلس اصولگرایان هم یاد می ‏شد.

اما این زمزمه های انتخاباتی زودهنگام چقدر می‌توانند محل اعتنا باشند؟ آیا رییسی و یا قالیباف همچون محمدرضا عارف، علی لاریجانی، احمد توکلی و یا بسیاری دیگر از کاندیدای ریاست‌جمهوری که پس از باخت و یا انصراف راهی پارلمان شده‌اند، مسیر بهارستان را در پیش خواهد گرفت یا همچون آیت‌الله خامنه‌ای، سید محمد خاتمی و محمود احمدی‌نژاد تنها انتخابات ریاست جمهوری را برمی‌گزینند؟

برای پاسخ به این سوال شاید بد نباشد که مروری به انتخابات ادوار گذشته انتخابات ریاست جمهوری ایران داشته باشیم. اگر از کاندیداهایی که از ریاست جمهوری به سمت مجلس کوچ کرده‌اند، بگذریم (اینجا)، هستند کاندیداهایی که تنها در پی یافتن صندلی پاستور بوده و به هیچ روی حاضر نمی‌شدند که خود را در انتخاباتی دیگر محک بزنند.

در واقع انتخابات ریاست‌جمهوری در ایران، قله آرزوی کاندیداهایی است که در بین انتخابات 4 گانه در کشور، تنها قصد صعود به آن را دارند. آنها در هر دوره از انتخابات که شکست سرنوشت‌شان باشد 4 سال بعد یا دو دوره دیگر اعلام آمادگی می‌کنند تا جهش قدرت را تنها در همین عرصه تجربه کنند. در این راه فرقی هم نمی‎کند که در دوره‌های قبل چه جایگاهی را در جمع کاندیداها بدست آورده باشند.

آنها که یکبار برای ریاست جمهوری آمدند و برای همیشه رفتند

«ابوالحسن بنی‌صدر»، نخستین رییس‌جمهوری ایران بود که تنها در دوره نخست انتخابات شرکت کرد و البته با رای عدم کفایت مجلس و با خروج از کشور، دیگر هیچگاه نتوانست برای ریاست‎جمهوری قد علم کند.

«حسن حبیبی» نیز کاندیدای اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری بود که با واگذاری نتیجه به ابوالحسن بنی صدر برای همیشه قید حضور در هر نوع انتخاباتی را زد. او البته قصد داشت که در سال 76 یک بار دیگر شانس خود را برای تصدی پست ریاست‌جمهوری امتحان کند که با ورود سیدمحمد خاتمی به عرصه رقابت‌های انتخاباتی از این تصمیم صرفنظر کرد.

«علی شمخانی» را هم باید از آن دست افرادی دانست که تنها در یک انتخابات ریاست جمهوری بخت خود را آزمود و با ناکامی در آن برای همیشه از حضور در انتخابات صرفنظر کرد. او که در هشتمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری رقیب سیدحمد خاتمی شده بود در رقابت با او ناکام ماند و از آن پس دیگر در هیچ انتخاباتی شرکت نکرد.

«عبدالله جاسبی» نیز از دیگر کاندیداهای این دوره بود که او هم نتوانست در این انتخابات کاری از پیش ببرد و تاکنون هم نه تنها در انتخابات ریاست‌‌جمهوری بلکه در هیچ انتخابات دیگری هم شرکت نکرد.

«میرحسین موسوی» هرچند هشت سال نخست وزیر ایران بود اما در سال 88 برای اولین بار در رقابت‌های انتخاباتی شرکت کرد. او پس از این انتخابات دهمین دوره ریاست‎جمهوری به حصر رفت و عملا راهی برای حضوری دوباره در انتخابات ایران نداشت.

کاندیداهایی که بعد از شکست، بار دیگر شانس خود را امتحان کردند

از دومین دوره انتخابات ریاست جمهوری می‏توان از اسدالله عسگراولادی نام برد که خود را تنها برای شرکت در همین عرصه آماده کرد. عسگراولادی با شکست در این انتخابات یکبار دیگر یعنی در چهارمین دوره ریاست‌جمهوری خود را آماده پذیرش کرسی ریاست‌جمهوری کرد اما باز هم چیزی جز شکست عایدش نشد.

در چهارمین انتخابات ریاست‌جمهوری، محمود کاشانی هم وارد عرصه رقابت‌ها‌ شد. او در این انتخابات جایگاه دوم را به خود اختصاص داد و پس از آن بمدت 16 سال در هیچ انتخاباتی شرکت نکرد. در سال 80 او بار دیگر خود را بعنوان کاندیدای ریاست‌جمهوری ایران معرفی کرد و پس از رای‌گیری جایگاه پنجم را کسب کرد.

مصطفی هاشمی طبا نیز از جمله نزدیکان به خاتمی بود که میل رقابت با او را پیدا کرده بود. او در انتخابات هشتمین دوره ریاست جمهوری جایگاه آخر را بدست آورد اما با این حال در دوازدهمین دوره این انتخابات نیز، باز هم به سمت و سوی پاستور گام برداشت.

روسای جمهور 8 ساله‌ای که در هیچ انتخابات دیگری شرکت نکردند

آیت‌الله خامنه‌ای از جمله کاندیداهای ریاست‌جمهوری ایران است که با پایان یافتن دو دوره چهار ساله خود، به حضورش در عرصه رقابت‌های انتخاباتی پایان داد. آیت‌الله خامنه‌ای در سال 60 در سومین دوره از انتخابات ریاست‌جمهوری بعنوان سومین رییس‌جمهور ایران انتخاب شد و در دوره بعدی انتخابات یعنی چهار سال بعد، باز هم در این انتخابات شرکت کرد و به ریاست جمهوری ایران پذیرفته شد. ایشان البته با پایان یافتن دوره ریاست‌جمهوری‌اش با برگزیده شدن بعنوان رهبری انقلاب عملا راهی برای حضور در انتخابات نداشت.

دوم خرداد سال 76، با ورود سید محمد خاتمی به انتخابات ریاست‌جمهوری، یکبار دیگر عرصه برای فردی مهیا شد که برای نخستین بار خود را در آزمون رای ملت قرار می‌داد. سید محمد خاتمی با رای 20 میلیونی خود ساکن ساختمان پاستور شد و محبوبیت او، حضورش در این ساختمان را برای یک دوره چهار ساله دیگر از سوی مردم تمدید کرد. سید محمود خاتمی در سال 80 برای دومین بار حایز اکثریت مطلق آرای مردم شد و ردای ریاست جمهوری را بر تن کرد. با این حال سید محمد خاتمی اگرچه گفته می شد که در سال 88 هم نیت ورود به عرصه انتخابات را داشت اما هیچگاه در انتخابات دیگری شرکت نکرد.

رییس‌جمهور دو دوره‎ای ایران که همچنان میل سکونت در پاستور دارد

در میان روسای جمهور دو دوره‎ای ایران که پیش از آن هیچگاه در انتخابات شرکت نکرده بودند می‌توان از محمود احمدی نژاد یاد کرد که البته یک تفاوت عمده‌ای با دو مورد قبلی داشت. احمدی‌نژاد در نهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری، از خیابان بهشت قصد پاستور کرده بود. او اگرچه استانداری، فرمانداری و شهرداری را در کارنامه فعالیت های سیاسی خود داشت اما تا سال 84 در هیچ انتخاباتی شرکت نکرده بود. او در این دور از انتخابات از سد رقیبانی همچون آیت‌الله هاشمی گذشت و ششمین رییس‌جمهور ایران نام گرفت. احمدی‌نژاد با پایان یافتن حضور چهار ساله خود در پاستور، یکبار دیگر آرای مردم را کسب کرد و 4 سال دیگر رییس‌جمهور ایران ماند. احمدی نژاد برخلاف سید محمد خاتمی، با عبور از یک دوره چهارساله که در این حالت روسای جمهور عملا اجازه ورود دوباره به انتخابات ریاست‌جمهور را پیدا می‌کنند، اعلام حضور کرد. او البته بر خلاف توصیه رهبری مبنی بر عدم حضور او در انتخابات سال 96 راهی ستاد انتخابات وزارت کشور شد اما با عدم تایید صلاحیت او از سوی شورای نگهبان از حضور در عرصه بازماند.

کاندیداهایی که همچنان درجستجوی پاستور هستند

محمدباقر قالیباف کاندیدای نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بود. او با شکست از محمود احمدی‌نژاد اگرچه راهی شهرداری تهران شد اما این سمت جدید موجب نشد که او فکر ریاست جمهوری را از سر خود بیرون کند. هشت سال بعد، یعنی در سال 92 قالیباف برای دومین بار اعلام کاندیداتوری می‏کند. او در این انتخابات حریف حسن روحانی نمی‎شود و با باخت از دور رقابت‏ها کنار می‏رود. اما برای قالیباف اصلا مهم نبود که وقتی دو بار در انتخابات بازنده می‏شود یعنی عملا شانس خود را در انتخابات بعدی از دست خواهد داد. او اینبار خود را برای انتخابات ریاست‌جمهوری سال 96 آماده کرد اما، تنها دو روز پیش از برگزاری این انتخابات، از رقابت‏ها کناره ‏گیری کرد.

سعید جلیلی نیز از دیگر رقیبان حسن روحانی در انتخابات سال 92 بود که خود را در معرض آزمون ملت قرار داد و نتوانست با حضور حسن روحانی پیروز میدان لقب بگیرد. با این حال جلیلی در هیچ انتخابات دیگری شرکت نکرد. اما آنچه که باعث شد نام جلیلی را در میان کاندیداهایی قرار دهیم که همچنان در جستجوی پاستور است، اقدامی است که او با عبور از انتخابات سال 96 دست به آن زد. اقدامی که نشان می‎دهد او احتمالا یکی از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری 1400 است، «دولت سایه‏ ای» است که از سوی او تشکیل شده است.

ابراهیم رییسی دیگر رقیب حسن روحانی در انتخابات سال 96 بود که اتفاقا او نیز پیش از این در هیچ انتخاباتی شرکت نکرده بود. او با شکست در این انتخابات هنوز معلوم نیست که سرنوشت خود را در کجا می‎جوید. برخی از احتمال سرلیستی او در انتخابات مجلس یازدهم می‎گویند و برخی دیگر هم از رییسی به عنوان کاندیدای دوباره انتخابات ریاست جمهوری یاد می‎کند. اما آنچه که محتمل‌تر است در پی گرفتن همان راهی است که یار انتخاباتی او محمدباقر قالییاف در پیش گرفته بود. راهی که آرزو می کنند انتهای آن به پاستور برسد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا