تدبیر روحانی در مقابل دومینوی بحرانسازی دلواپسان
«تدبیر و امید» عنوانی است که روحانی سال ۹۲ برای دولت خود برگزید؛ عنوانی که این روزها عیارسنجی میشود. مخالفان دولت برای دورکردن مردم از رئیسجمهور از هر نوع ترویج یأس و ناامیدی فروگذار نمیکنند و با بحرانسازیهای پی در پی به تقلیل قوای کابینه هم امیدوار شدهاند.
خبرآنلاین نوشت: دومینوی مشکلات به ارث رسیده از دولت محمود احمدی نژاد در چهار سال نخست ریاست جمهوری حسن روحانی به زحمت تحت کنترل درآمد. کاهش نرخ تورم، ثبات قیمتها، توافق هسته ای با 1+5 و سفرهای پرشمار هیأت های عالی رتبه کشورهای توسعه یافته برای همکاری اقتصادی با ایران و گردش آزاد اطلاعات از طریق پیام رسانها و …. گذر از پیچ سختی ها و فشارها را نوید می داد. اوضاعی که مورد رضایت جناح رقیب سیاسی دولت نبود بنابراین از ماه ها قبل آستین ها را بالا زده و اتاق فکر متمرکزی تشکیل دادند تا با وارونه و سیاه نمایی مسائل، بر بالای سفره پهن و آماده اداره امور کشور بنشیند و خود را ناجی کشور معرفی کنند. تا جایی که در آستانه انتخابات زمزمه ردصلاحیت رئیس جمهور مستقر را سر دادند و پیشنهاد کردند خود روحانی حفظ آبرو کند و برای اعلام کاندیداتوری به وزارت کشور نرود!
دوباره برای ایران آمد
اما حسن روحانی 25 فروردین 96 دوباره برای ایران آمد و گفت «به ملت ایران اعلام میکنم از امروز به بعد حفظ برجام یکی از مهمترین مسایل سیاسی، اقتصادی و داخلی ملت ایران است و هووهایی که بارها به قصد کشتن این نوزاد یعنی برجام تصمیم گرفته بودند نمیتوانند سرپرست خوبی برای این فرزند باشند و همانها که تمام تلاش شبانهروزی خودشان را برای این توافق نهادهاند، باید مسیر این توافق را تا آخرین قدمها طی کنند.»
انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم 29 اردیبهشت 96 برگزار شد و برخلاف آمال و آرزوهای جناح مخالف، نه تنها آرای حسن روحانی کاهش نیافت بلکه او با کسب 23.5 میلیون رأی در مقابل 15.5 رأی رقیبش، رئیس جمهور منتخب مردم شد. تصور آن بود که دلواپسان متنبه شوند و تغییر رویه دهند اما آنها چنین نکردند و زیرپوستی امیال خود را جلو بردند. هنوز دو ماه از استقرار دولت دوازهم نگذشته بود که پویش «پشیمانم» به سرکردگی برخی سلبریتی ها راه افتاد اما گردباد این پویش با کمپین «پشیمان نیستم» خوابید.
رقبایی که انتخابات را تمام شده نمی دانند
پروژه بعدی علیه دولت در قالب حمایت از سپرده گذاران موسسات مالی و اعتباری غیرمجاز کلید زده شد؛ وقتی اراده جدی دولت بر جراحی و خروج این غدد بدخیم از بدنه نظام بانکی قرار گرفت و رئیس جمهور هنگام تقدیم لایحه بودجه 97 به مجلس گفت « 25 درصد بازار پولی کشور در اختیار 6 تعاونی متخلف بود. این تعاونی ها نه تنها راجع به سود تسهیلات هر روز تصمیم می گرفتند و این حوزه را به هم می ریختند بلکه بازار ارز، سکه و املاک را هر طور می خواستند به هم می زدند، دولت یازدهم برای برخورد با این صندوق ها از مقام معظم رهبری استمداد طلبید اما اینها همه جا را دیده بودند، از تمام ارگان ها به من نامه می نوشتند و سفارش می کردند. بانک مرکزی با کمک رهبری، سه قوه و شورای عالی امنیت ملی، اختیار یافت به این مسئله ورود کند و کار بزرگی انجام شد.این ها اقتصاد و زندگی مردم را نابود کردند.
اما عده ای که هنوز رقابت انتخاباتی برایشان تمام نشده، در پشت پرده با تحریک سپرده گذاران برای تجمع و اعتراض در مقابل نهادها و ارکان مختلف حکومت کوشیدند به جای بازخواست از رئوس با نفوذ موسسات مالی، دولت را بدهکار مردم نشان دهند. این پروژه تا مرز طرح سوال از رئیس جمهور در مجلس نیز پیش رفت. تا آنجا که نصرالله پژمانفر عضو جبهه پایداری و نماینده مردم مشهد گفت «اگر رئیس جمهور به سؤالی درباره سپرده گذاران موسسات مالی پاسخ ندهد باید مجلس بحث استیضاح رئیس جمهور را در دستور کار قرار دهد.»
آلارمهای تخم مرغی
مدتی بعد و در هفته نخست دی ماه به بهانه گرانی تخم مرغ، آلارم های اقتصادی یا زنگ خطرهای اعتباری، از طرف جبهه کاندیداهای رقیب روحانی به صدا درآمد. آنها خود را در کنار مردم و در مقابل دولت، جلوه می دادند. آیتالله علمالهدی امام جمعه مشهد گفت «مردم شرمنده هستیم» و محمدباقر قالیباف «از دور زدن قانون با رانت و به تاراج رفتن معیشت مردم» انتقاد کرد فردای آن روز اعتراضات و تجمعاتی از مشهد شروع شد و سریعا به چندین شهر کشور سرایت کرد. همان ایام خبری از غلامحسین کرباسچی در فضای مجازی دست به دست شد که «شورای عالی امنیت ملی به امام جمعه مشهد با لحن شدید تذکر داده است» اما دفتر آیت الله علم الهدی قویا این خبر را دروغ خواند.
در کنار این تأییدها و تکذیب ها زمزمه هایی هم به گوش رسید که رئیس جمهور باید استعفا دهد. نخستین بار سایت خبررسانی دانشگاه امام صادق (ع) متنی را منتشر کرد که در آن گروهی از دانشجویان دانشگاههای تهران از حسن روحانی خواستند که استعفا دهد. بعد سیاسیون تندرو دیگری این پرچم را دست گرفتند و به هر بهانه ای طرح موضوع کردند، قضیه تا آنجا پیش رفت که نماینده ای از خراسان رضوی از تریبون رسمی مجلس با اشاره به التهابات بازار ارز خطاب به روحانی گفت: «اگر استعفا نمیدهید، دست کم وزیر اقتصاد و رییس بانک مرکزی را برکنار کنید»
جالب آنکه این شکست های پی در پی در عزم و اراده دلواپسان خللی وارد نکرده و حتی با پُروپگاندای رسانه ای در روزهای پایانی سال 96 دو طرح سئوال از رئیس جمهور و سه طرح استیضاح وزرای رفاه، راه و جهادکشاورزی را کلید زدند. البته هر 5 پروژه آنها بی اثر شد.
پروژه به استعفا رساندن دولت
هرچند به استعفا رساندن دولت روحاانی تاکنون پروژه ناموفقی بوده اما جواب گرفتن از پروژه استعفای شهردار تهران تحت فشارهای سیاسی، آن هم طبق زمان بندی 6 ماهه، اردوگاه مخالفان دولت را همچنان امیدوار نگه داشته است.
در سال جدید و بلافاصله بعد از تعطیلات نوروز، نرخ متلاطم ارز میرفت که به یک بحران امنیتی بدل شود و هشدار حسام الدین آشنا را در پی داشت، او در کانال تلگرامی خود نوشت «سوداگران ارزی و احتکار کنندگان پالت های دلاری بدانند که خود باید پاسخگوی سپرده/سرمایه گذارایشان باشند و نباید از دولت توقع داشته باشند که جبران سودهای ناکرده و رؤیاهای تحقق نیافته آنان را بر عهده گیرد.» بعد از تدبیر دولت برای کنترل بازار ارز، بازی دوگانه ای بر سر پیام رسان ها استارت خورد. از طرفی تندروها در مجلس روز شمار فیلترینگ تلگرام راه انداختند اما از طرف دیگر در تریبون های عمومی دائم به دولت کنایه می زدند که «دست رئیس جمهور برخلاف وعده های انتخاباتی اش روی دکمه فیلتر است».
یکسال از اردیبهشت 96 می گذرد فشارها و بحران سازی های مخالفان دولت همچنان ادامه دارد تا ناامیدی از اصلاح آینده را علاوه بر جامعه به داخل دستگاه اجرایی نفوذ دهند. اما رئیس جمهور دولت تدبیر و امید بنای عقب نشینی ندارد. حسن روحانی در پنج سال گذشته نشان داده که هر زمان عرصه را تنگ دیده و از نوع اطلاعرسانی و عملکرد اطرافیانش ناراضی بوده خودش مستقیما ایستاده و بار پمپاژ امید به جامعه را یک تنه به دوش کشیده است. سخنان اخیر او نیز مستقیما به بعضی از وزرا اشاره دارد، وقتی که گفت «در ذهنم وزرای خود را به دو دسته تقسیمبندی میکنم. هر دو دسته پرتلاش هستند. یک عده از اول سال نوایشان نوای ناامیدی است. میگویند امسال بودجه کم است، نفت ارزان شد و نفروختیم و مالیات چه شد؟ تمام اول و آخر و وسط دولت سخن ناامیدی است. یک عده هم درباره باران حرف میزنند و میگویند امسال وضع بد است و خشکسالی است. تلاش کردم گوش من نسبت به اینها کم بشنود. یک عده همیشه امیدوارانه حرف میزنند و میگویند مشکل این است و باید بیشتر تلاش کنیم و باید تشویق کنیم کشاورزان فلان کار را کنند. هم پیشنهاد میدهند و هم امیدوارند. این ناامیدی و غم و غصه چه خاصیتی دارد؟ این چهره عبوس از اول سال برای اتفاقات بعدی است؟»
همین چند جمله از صحبتهای رییسجمهور کافی بود تا گمانهزنیها درباره تغییرات قریب الوقوع در کابینه آغاز شود. گمانه هایی که واکنش سخنگوی دولت را نیز در پی داشت. نوبخت با بیان جملاتی که این اتفاق را نه رد و نه تأیید کرد، گفت «آقای رییسجمهور بسیار زیرک است و از مدیران خود شناخت دارد و اگر نیازی به تغییر و اصلاح باشد در هر شرایطی آن را انجام میدهد که این رفتار ناشی از تعهد اخلاقی رییسجمهور است و باتوجه به پیمانی که سال گذشته با مردم بسته، پیگیر مطالب است.»
توصیه دوستان اصلاح طلب به روحانی
در این میان دوستان اصلاح طلب روحانی طمأنیه و سپری شدن زمان را به نفع او و دولت نمی دانند و می گویند دیگر وقت گفتار درمانی نیست و رئیس جمهور باید فراتر از سخنرانی عمل کند و با کنار گذاشتن ناامیدها از کابینه و ترمیم تیم همکاران خود، کاری کند تا کارها با شتاب بیشتری پیش برود و دولت قبراقتر و فعال تر شود. آنها معتقدند انتخابهای روحانی از ابتدا برای یک دولت پر سخن و تهاجمی بیمعنا بود و بیشتر نشاندهنده دولتی تدافعی است، پس چون رئیس جمهور به تنهایی قادر نیست به وعدههای خود عمل کند، برای ماندن بر میثاقی که با مردم، باید برخی از مدیران و وزرا را تغییر دهد.
حال باید دید دکتر مدیریت بحران ها برای حفظ امیدواری در دولت و بدنه رأی خود، چه نسخه ای را تجویز می کند. آیا زمان را برای ترمیم کابینه مناسب می داند یا آنکه به تشخیص او در مقطع کنونی تذکر کافی است؛ چراکه باید به خنثی سازی تهدیدهای خارجی و در رأس آن خروج احتمالی آمریکا از برجام تمرکز کرد.
انتهای پیام