استیضاح وزیر علوم، جلوه ای از استکبار داخلی
هادی یاسمنی، بخش تحلیلی انصاف نیوز: یکی از مهمترین خبرهای داخلی این روزها، اعلام وصول طرح استیضاح وزیر محترم علوم، جناب آقای فرجی داناست که از قضای جالب، این ماجرا با دریافت معتبرترین جایزه ی رشته ی ریاضی توسط پروفسور ایرانی، خانم مریم میزاخانی همراه بود. غالب امضا کنندگان طرح استیضاح را افراد جریان تندرو و افراطی داخلی، تشکیل می دهند که اکثریت آنان عضو جبههی پایداریاند.
برای پیدا کردن ریشهی این غوغای اقلیت، کافی است به دلایل مطرح شدهی یکی از آنان دقت شود. مسعود میرکاظمی، وزیر دولت سابق و نماینده! مردم تهران در مجلس است. او در انتخابات غیر رقابتی (بدون حضور جناح رقیب) و تک اسبهی مجلس نهم، تنها موفق به کسب نزدیک به ده درصد از آرای واجدین شرایط شد و در بین راه یافتگان به مجلس در 12 اسفند، در کل کشور، پایین ترین درصد آرا را به خود اختصاص داد. بر همین اساس عنوان نمایندگیِ مردم تهران چندان برای او و بسیاری از محافظه کاران، چه از تهران و چه از شهرهای دیگر که وضعیتی مشابه در کسب آرا دارند، چندان محلی از اعراب ندارد.
حال در بین همین محافظه کاران غالب مجلس، اقلیت تندروی پایداری، عَلم استیضاح را به دست دارند؛ و این واقعیت مطابق است با عصبانیت آنان از حقیقت جاری در مراکز آموزش عالی که بعد از استقرار دولت جدید و آغاز به کار وزیر علوم آن، قشر دانشگاهی کشور، بعد از مدت ها توانستند نفسی نسبتا راحت بکشند و از زیر بار خفقان و آن جو حاکم بر دانشگاه ها، به ویژه بعد از 88 خارج شوند که این خود اصلی ترین خدمت و افتخار دوران تصدی جناب فرجی داناست که بسیار هم طبیعی است که با غیظ اقلیتی همراه باشد که به طرق نامعمول در قدرت دست دارند وگرنه بزرگترهایشان نیز به تعبیر امام، توانایی اداره ی یک نانوایی را هم نداشته اند!
جلوهی این عصبانیت را جناب میرکاظمی، نمایندهی همین پایداری در گفت و گو با خبرگزاری فارس این چنین بیان کرده که ” چرا در مورد دانشجویان ستارهدار به مطالب مطرحشده از سوی وکلای ملت، اهمیتی داده نشد؟ مجلس روی این موضوعات حساس است چون مجلس یک ارگان رسمی کشور و جزء ارکان نظام است، مگر یک وزیر میتواند نسبت به سیاستهای مجلس بیتفاوت باشد، به رغم آنکه بارها به او تذکر داده شده است؟!”
همانطور که ایشان علنا با بی حیایی گفته، یکی از دغدغههای وی و یاران افراطیش، ملغی شدن احکام و محدودیت هایی است که بر خلاف قانون و انصاف، در دورهی قبل علیه برخی دانشجویان صادر شده بود و همین بخشی از اختناق حاکم را تشکیل می داد. یعنی ایراد اساسی ایشان در یک کلام به وزیر علوم آن است که چرا خفقان را در دانشگاه کم کردید! (که نتیجهی غیر مستقیم اختناق، در قدرت بودن وی و امثال اوست!) در حالی که اگر این افراطیون، ذرهای و تنها ذره ای از حق و انصاف بهره برده بودند، باید اعتراضشان به اصل امر غیرقانونی و شرعیِ ستاره دار کردن دانشجویان می بود.
این یک مورد را ایشان صریح گفته و گرنه سایر ایرادات نظیر انتصاب افراد ناشایست! در دانشگاهها نیز همین معنا را دارد. خب متر تندروهایی چون ایشان برای ناشایست بودن افراد همان است که اندکی آزادی را در دانشگاه برای جریانات مختلف فراهم و حکم محرومان دانشگاهی از استاد و دانشجو را امحا کرده؛ یا جلوی برخوردهای حجری انضباطی و دونِ شان دانشگاه، به بهانه های واهی را گرفته؛ یا در برابر هرج و مرج و بی قانونی های فراگیر مانند جذب بی قاعدهی دانشجو، استاد و هیات علمی ایستاده و یا نازپروی برخی تشکلها و گروهها را متوقف کرده اند و مثال هایی ازین دست.
همزمان با این مباحث، همانطور که آمد، پروفسور ایرانی به عوان نخستین زن تاریخ، معتبرترین جایزهی علمِ مادر را دریافت کرد. این افتخار، عموما همراه شد با یادآوری حادثهی تلخ سقوط اتوبوس حامل دانشجویان نخبه و کشته شدن تعدادی از آنان. خدارو شکر که این حادثه، بازماندگانی مانند خانم میرزاخانی داشت تا در چنین روزی، افتخاری برای ابد به نام ایران ثبت شود و اگر بنا بر بیغرضی باشد، چه خوب که ایشان به یک کشور استکباری! برای ادامهی تحصیل و زندگی رفت تا زمینه برای افتخار امروزش فراهم باشد.
البته که نسبت دادن استکبار نمی تواند مطلق باشد و معانی مختلفی از آن را در مکان های مختلف و افراد مختلف میتوان یافت. برای مثال استکبار آنجا معنا دارد که لایقان بر کنار باشند و با بی تدبیری، شایسته ترین جوانان به ته دره فرستاده شوند. استکبار آنجایی است که شرایط کشور به گونه ای باشد که علی الاغلب نخبگان، آرامش و آیندهی لازم را برای خود نبینند، اگر شد از کشور مهاجرت کنند و علاوه بر خسارت های معنوی فراوان، سالانه میلیون ها دلار زیان به کشور وارد و دست آوردهای گران بهای نخبگان ایرانی از آنِ مستکبران بزرگ شود؛ و یک معنای استکبار آنجایی است که اگر مسوول یا وزیری، بنا بر بهبودِ اوضاع و در مدت مسوولیت، کارنامه ی بسیار موفقی هم داشت، اقلیتی افراطی که با ناشایستگی بر مسند قدرت هستند، به دلیل به خطر افتادن منافع مادی و قبیلهایشان در مقابل او بایستند.
نکتهی خوب این هیاهو اما به دست آمدن مجالی برای افشا شدن فساد قبیلهی افراطی است و امید میرود که لااقل بعد از جلوه نمایی وجهی از کِبر داخلی، محافظه کاران معتدل با عدم همراهی با اقلیت تندرو و ناماندگار، در امری ناصواب و لاحَق، آتش به آبروی خود نزنند. هرچند در صورت رخ دادن چنین رویدادی نیز، بنا به قول رییس دولت اعتدال، در مشیِ گذشته، تغییری ایجاد نخواهد شد.
انتهای پیام