«الاحوازی» پیمانکار ترور
علیرضا اکبری در یادداشتی با عنوان ««الاحوازی» پیمانکار ترور» در خبرآنلاین نوشت:
«ربط تجزیه طلبی، با هدف خاورمیانه بزرگ»
در سیوهشتمین سالروز جنگ تحمیلی، درست همزمان با ساعاتی که ارتش وابسته عراقِ انزمان، ایران را مورد حمله قرار داد، یک گروهک وابسته و مزدور، اهواز را به خون نشاند.
اینکه چرا چهار نفر “پیمانکار جنایت”، بتوانند بدون مانع، یک چنین فاجعهای را عامل شوند، درجای خود محل رسیدگی است!
مسئولان برنامهریزی رژه و بویژه مقامات سیاسی، امنیتی استان، بایستی بموقع، در قبال افکار عمومی و مسئولیتهای ذاتی خود، پاسخگو باشند!
اما، سوال اصلی اینست که؛ ریشه این جنایت در کجاست؟
در خصوص تبار شناسی گروهک جدایی طلب نکاتی گفته شده، مثلاً اینکه؛
الاحوازی، گروهکی تروریستی است که تجزیه خوزستان از ایران را هدف قرار داده.
ریشه اصلی گروههای تجزیه طلب خوزستان به حزب «تضامن الدیمقراطی الاهواز» برمی گردد که خود، وابسته به جریان تروریستی موسوم به «خلق عرب مقیم اروپا» محسوب می شود.
“الاحوازی” با تمسک به قوم گرایی عربی که امروزه توسط رژیم صهیونیستی (و سرویس بریتانیا و امریکا) برای ایجاد تفرقه در کشورهای منطقه خاورمیانه ترویج داده شده است، مدعیاند پس از فروپاشی امپراطوری عثمانی، و از زمان تشکیل دولتی بنام عراق، فارس ها منطقه “الاحواز” را اشغال کرده و اکنون بایستی به اشغال آن پایان دهند!
سران این گروهک تجزیه طلب، عمدتاً در لندن و در کشورهای دانمارک و هلند نیز، مستقر و فعال هستند.
شخصی بنام «خالد عبدیان» که از عناصر شناخته شده تشکیلات “دوستی اهواز و انگلیس” است در ادعایی می گوید، “دولت ایران اقدام به جداسازی عرب های خوزستان از خاک و آشیانه شان می کند و زمینهای آنها را به زور تصاحب کرده و آنها را از شهر اهواز خارج می کند.”
اطلاعاتی موجود است که در سال 92، قریب 20 نفر از اعضای گروهک تروریستی “خلق عرب” موسوم به الاحوازی که دوره بمب گذاری و ترور را توسط سرویسهای اطلاعاتی خاص، آموزش دیدهاند به کشور سوریه رفته و مسئولیت آموزش نیروهای تروریست و جدایی طلب خوزستان، مستقر در سوریه را بر عهده دارند.
معروفترین گروههای جنبش وابسته و تجزیه طلب الاحوازیه، شامل “حرکه النضال العربی لتحریر الاحواز”، و “جبهه العربیه لتحریر الاحواز” و “حزب النهضه العربی لتحریر الاحواز” هستند.
این سهگانه «حرکت، جبهه و حزب»، درصدد هستند که بخشهایی از خوزستان را تجزیه کنند و در همین رابطه، تحرکاتی را در جنوب ایران آغاز و درگیری های مسلحانه ای را ایجاد کرده اند.
دقیقاً به همین دلیل است که اخیراً خرید انبوهی از اراضی و املاک نقاط حساس استان خوزستان، در دستور کار این گروههای تجزیه طلب قرار گرفته است.
شاخه تروریستی این گروهک، موسوم به “گردانهای محی الدین آل ناصر” بوده و نام رهبر این گروه «حبیب نبگان» ساکن دانمارک است. بیشتر اعضای این گروهک که از دو خانواده نیسی و نبگان هستند در هلند، دانمارک و سوئد ساکن هستند.
محمود مشاوی (محمود حسین مشاوی) سرکرده گروهک تروریستی «جبهة العربیة لتحریر الاحواز» نیز با این گروهک در ارتباط تنگاتنگ است و مشترکا در خوزستان دست به عملیات تروریستی می زنند.
تشکیلات نظامی و تروریستی “حرکه النضال العربی لتحریرالاحواز” و شاخه نظامی آن موسوم به “محی الدین آل ناصر”، از اواسط سال۱۳۷۶ با هدف مقابله با جمهوری اسلامی و تجزیه خوزستان فعالیت خود را آغاز نمود. این گروه که بازوی نظامی جبهه التحریر، جنبشی نظامی که در عراق مستقر بودهاست، آشکارا شیوه مسلحانه و تروریستی را برگزید. افراد این گروهِ شووینیستِ عرب، اعتقاد دارند که باید مبارزه مسلحانه تا نابودی فارس ها (غیرعربها) و آزادی عربستان (استانهای خوزستان، بوشهر و هرمزگان و جزایرخلیج فارس!) بیرحمانه ادامه داشته باشد.
نکته قابل ملاحظه آنکه، “حزب خلق عرب” که در ابتدای انقلاب، شورشهای محلی را در استان خوزستان بر پا کرد، همین هدف «تجزیه خوزستان» را داشت و دقیقاً در نخستین روز جنگ تحمیلی و هماهنگ با آغاز یورش ارتش بعثی عراق، مبادرت به بمبگذاری در مهمترین نقاط شهرهای خوزستان، از جمله بازار خرمشهر و اهواز، نمود!
این جریان، همان ماهیتی را دارد که، جریانات تجزیه طلب مناطق عرب زبان ایران، از یک سده قبل، و همزمان با تحولات غرب آسیا، پس از جنگ اول جهانی و سقوط امپراطوری عثمانی، با نیت تجزیه مهمترین مناطق جنوب غرب ایران، داشته اند.
صدام هم، از نیم قرن پیش، دقیقاً همان هدف را در کانتکست هدف بزرگ تجزیه خاورمیانه، که از اهداف رژیم صهیونیستی و سهامداران عمده این این رژیم است، دنبال کرد!
این جریان یا جبهه یا حرکت یا حزب تجزیه طب جنوب ایران، جریانی مطلقاً وابسته به وهابیت، رژیم صهیونیست و حامیان بزرگتر ایندو، هستند.
در بررسی این اقدام تروریستی، چند نکته حائز اهمیت را باید مد نظر داشت؛
اولا،
این ترور، بلحاظ نظامی و اطلاعاتی و امنیتی، هیچ ارزشی نداشت! پنهان کردن چند قبضه سلاح انفرادی در یک پارک و شلیک کور به سمت مردم، هیچ قدرت خاصی نیاز ندارد، الا خباثت.
دوم،
این ترور کور، بجز وارد آوردن خسارات جانی به دهها شهروند بیگناه و بیپناه، و کشتار زنان و کودکان، هیچ ضربهای به توان کشور و یا هیچ سودی حتی برای هدف تجزیهطلبی، نداشت.
سوم،
مهمترین مشخصه این اقدام تروریستی، آشکار شدن پیوستگی و وابستگی گروهکهای تجزیهطلب محلی، با اهداف راهبردی دولتهای متخاصم (اسراییل، سعودی، امریکا) و سرویسهای امنیتی دیگر دولتهای خاص، میباشد.
چهارم،
بزرگترین دستآورد این ترور، بمب خبری آن، و قرار گرفتن در صدر اخبار جهان، دقیقاً در مقطع زمانی تشکیل بزرگترین گردهمآیی سیاسی امنیتی جهان در سال، (مجمع عمومی ملل متحد، و نشست شورای امنیت)، بود.
اجلاسی که رئیس جمهوری ایران، قرار است طی حضور خود، روند تحولاتی را در مناسبات جاا با مهمترین قدرتهای هدف، کشورهای اروپایی و قدرتهای مشروع منطقه، آغاز کند!
طبیعی است مطالبه ایران از حامیان گروهکهای تروریستی و واقعه اهواز، آغاز آن روند مذکور را تحت تاثیر قرار دهد.
پنجم؛
آمادگی برنامهریزی شده رسانههای فارس زبان ضد ایران، از جمله و بخصوص تلویزیون مزدور “ایران اینترنشتال”، که مشخصا و قطعا با پول سعودی تاسیس و اداره میشود، و تلویزیون “منوتو” که متعلق به سرویس امریکا است و رسانه رادیوفردا که توسط پنتاگون تامین میشود و بیبیسی فارسی که از سرویس بریتانیا تغذیه میشود و صدها، بلکه هزاران رسانه مجازی که توسط سرویس اسراییل اداره میشود، و، همه ، همزمان و یکجا، به پوشش حمایتی از این ترور وحشیانه پرداختند، نشانه بارزی از وابستگی این خط ترور به جریان بزرگ تجزیهطلبی منطقهای است.
ششم،
تجزیه طلبی منطقهای، هدف محوری ایالات متحده و رژیم صهیونیستی است که، در این مقطع، سعودی نیز اهداف کوتاه مدت خود را در آن میبیند، اما، در بلند مدت، شبهجزیره و دولت سعودی را نیز هدف قرار خواهد داد.
نیت تجزیه ایران،قرن ها است که توسط قدرتهای بزرگ، قدرتهای منطقهای و حتی کشورهای ضعیف یا مزدوران و پیمانکاران آنها، دنبال شده است، اما، بخصوص در طول دوران انقلاب اسلامی و نظام جاا، حتی اتحاد بزرگترین قدرتهای جهان با گزیده و عصاره ارتشهای وابسته منطقه، در طول ۸ سال جنگ بیوقفه هم نتوانست خدشه به یکپارچگی ایران وارد کند،
اینها که مشتی “مزدور و پیمانکار جنایت” بیشتر نیستند، جمع کردنشان هزینه و زحمت چندانی ندارد!
هفتم،
نظام جاا اینگونه تحرکات تجزیه طلبانه را بخصوص در مقطع کنونی و تا زمانیکه با چالشهای محیط بینالمللی و روند تجزیه منطقه خاورمیانه، به تعادل برسد، صرفا در بستر اهداف و منافع نامشروع رژیم صهیونیستی و ایالات متحده، و نیز نیات نامشروع و غیرعاقلانه سعودی تفسیر میکند، و حتما پاسخ چنین اقداماتی را، علاوه بر حذف عوامل ترور، در آن کانتکست بزرگتر تعقیب خواهد کرد.