خرید تور تابستان

شاگرد سابق مصباح: وحدت؛ احترام به رای مردم است

روزنامه ی آرمان نوشت: تجمیع انتخابات ریاست‌جمهوری و شورای شهر، سبب شد تا فضای داغ سیاسی انتخاباتی بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری فروکش کند و درحالی که در ایران احزاب بزرگ و تاثیرگذار حضور ندارند، فعالیت‌های سیاسی به خواب زمستانی برود. با این حال درحالی‌که کمتر از یک سال و نیم به انتخابات مجلس زمان باقی مانده است، اصولگرایان که امروز هم اکثریت مجلس را در اختیار دارند زودتر از اصلاح‌طلبان کلید فعالیت انتخاباتی را زده‌اند؛ از مجوزگرفتن برای احزاب خود همچون جبهه پایداری تا برگزاری همایش‌های وحدت. درباره وضعیت سیاسی اصولگرایان با دکتر غرویان، استاد حوزه و دانشگاه گفت و گو کردیم. او که سابقه آشنایی و همکاری با جریانات مختلف اصولگرا را در کارنامه سیاسی خود دارد از مسیر بازگشت اصولگرایان به عرصه سیاسی سخن گفت.
به نظر شما تلاش اصولگرایان برای بازگشت به عرصه سیاسی کشور با چه واکنشی از سوی مردم مواجه خواهد شد؟
باید دید این اصولگرایی که می‌گویید چه افرادی هستند و دنبال چه چیزی از حضور در عرصه سیاسی کشور هستند؟ امروز جریان سیاسی اصولگرا به مجموعه گسترده‌ای از افراد و جریانات سیاسی گفته می‌شود که این افراد هر کدام مرام و منش متفاوتی را دنبال می‌کنند. معتقدم با توجه به رفتاری که از مردم در انتخابات سال 92 دیدیم، اصولگرایان متعدل مثل آقای ناطق‌نوری می‌توانند فضای خوبی را در صحنه سیاسی کشور ایجاد کنند. چون چنین شخصیت‌هایی از نظر فکری همسو با دولت اعتدالی دکتر روحانی هستند و می‌توانند در بازگشت آرامش به کشور تاثیر‌گذار باشند و از سویی دیگر حضور افرادی با چنین گرایش فکری به دولت کمک خواهد کرد در جهت پیشبرد اهداف اقتصادی و سیاسی خود به مجلس بیشتر اتکا کند.
 
جریان اصولگرایی به احزاب وابسته است یا افراد؟
به‌طور طبیعی معمولا افرادی که از سن و سال بالایی برخوردارند و تجربه و دانشی دارند جایگاه و مقام خاصی در بین کوچک‌تر‌ها و اطرافیان پیدا می‌کنند. این مساله از گذشته تحت‌عنوان شیخوخیت در اصولگرایان مطرح بوده است ولی به نظر من این حرمت و جایگاه تا وقتی است که خود شیوخ و بزرگان جایگاه و مقام خود را حفظ کنند والا اگر خود آن بزرگان یکدیگر را بکوبند و حرف‌های متناقض بزنند کم‌کم در نظر مریدان جایگاه خود را از دست می‌دهند. به هر حال باید اصولگرایان به خرد جمعی مراجعه و مشورت کنند تا بتوانند به یک وفاق و اجماع نسبی برسند.
مسیر رسیدن به وحدت باید از طریق بزرگان باشد یا از طریق رای بدنه؟
دموکراسی، یکی از مفاهیم مشترک در علم اخلاق و سیاست است. یک جنبه بزرگ سیاست که شاید از آن غفلت می‌کنیم، نقش بارز و پررنگ مردم است. کم‌توجهی به رای و نظر مردم از آفت‌های مهم و خطرآفرین سیاست است. در مسائل سیاسی اسلامی حکومتی که بر پایه ولایت فقیه است، باید رویه کاری به شکلی صورت گیرد که کار کردن برای خدا و مردم در طول هم قرار بگیرد. چندین سال است که رهبر معظم انقلاب،مرتبا به مسئولین و اساتید گوشزد می‌کنند تا از شورا و رای مردم در حل مسائل کشور بیشتر استفاده کنند. این که هر فرد سیاسی انتظار داشته باشد عملکرد همه مردم بر طبق نظر او باشد که درست نیست. از این روش وحدتی حاصل نمی‌شود. وحدت آن است که در یک جامعه با وجود جناح‌ها، احزاب و نظرات مختلف، به رای مردم احترام گذاشته شود. روایت داریم که هرکسی خود رای باشد هلاک می‌شود. 
 
چهره‌های میانه‌رو مثل آقای ناطق نوری می‌توانند همچنان در عرصه سیاسی تاثیرگذار باشند؟
به نظر من می‌توانند بسیار موثر باشند و نیرو‌های مردمی کشور را به سوی خود جذب کنند و انگیزه‌های مردمی را به سمت تعاون، همکاری و انسجام ملی سوق دهند. به این مساله توجه کنید که پیشرفت کشور در گروی حرکت عظیم ملت است و نخبگان سیاسی و فکری جامعه نقش‌شان این است که تجمیع اراده کرده و اراده‌های ملت را به سمت و سوی خاص تجمیع می‌کنند و اشخاصی مثال آقای ناطق‌نوری که از نخبگان سیاسی هستند و با سابقه درخشان در انقلاب و مشی اعتدالی که دارند، می‌توانند از هدررفتن نیروها و منابع انسانی انقلاب جلوگیری کنند. وقتی اختلاف میان برخی مسئولان صورت بگیرد بسیاری از انرژی‌ها هدر خواهد رفت ولی اگر چهره‌های سیاسی و مسئولان باهم هماهنگ باشند، سرمایه‌ها صرف منازعات نخواهد شد بلکه صرف پیشرفت و حرکت روبه جلو در زمینه‌های مختلف اقتصادی و سیاسی خواهد شد. از این جهت معتقدم که چهره‌هایی مانند جناب آقای ناطق‌نوری به‌خوبی می‌توانند در پیشرفت منافع نظام تاثیرگذار باشند.
 
به نظر می‌رسد برخی از جریان اصولگرا در نظر دارد افرادی را که از نظر سیاسی وابسته به جریان تندرو اصولگرایان هستند، محور انتخابات آینده قرار دهد. به نظر شما این برنامه به موفقیت خواهد رسید؟
زمانی‌که اظهارات افراد را مورد داوری قرار می‌دهیم، متوجه می‌شویم که وحدت بسیار مشکل است. در واقع مبانی فکری احزاب و گروه‌ها باید طوری باشد که با وحدت سازگاری داشته باشد. وقتی برخی تندروها خودشان می‌گویند، نمی‌توانیم متحد شویم و اصلا وحدت را قبول نداریم، چطور می‌توان پذیرفت که وحدت شدنی است. وقتی برخی برای شور، مشورت، نظر مردم و مطالبات حداکثری ملت ارزشی قائل نمی‌شوند فکر نمی‌کنم به این راحتی بتوان به وحدت دست پیدا کرد. نمی‌خواهم راجع ‌به اشخاص مشخصا صحبت کنم، قطعا مردم به‌خوبی مصادیق را تشخیص می‌دهند، ما نباید همیشه تکلیف را در جدایی از دیگر گروه‌ها ببینیم. متاسفانه عده‌ای تکلیف خود را در تک‌روی می‌دانند درحالی‌که دستور دین هم در مسائل سیاسی و اجتماعی مشورت با دیگران است.
آیا به نظر شما حضور میانه‌رو‌ها باعث حذف تندرو‌ها خواهد شد؟
زمانی که چهره‌های معتدل به عرصه سیاسی کشور وارد شوند و به مردم معرفی شوند به هر ترتیب تندرو‌ها از صحنه سیاسی کشور کنار زده خواهند شد و دیگر زمینه‌ای برای خودشان میان مردم در صحنه نظام نمی‌بینند البته تندروها در هر صورت ادامه حیات خواهند داشت و سرسخت هستند ولی مردم با کنارزدن تندروها می‌توانند زمینه مساعدی را برای ورود هرچه بیشتر جریان اعتدالی به وجود آورند.
 وضعیت اصلاح‌طلبان در این شرایط چگونه است؟ آیا زمینه وحدت در میان آنان وجود دارد؟ 
امروز با توجه به فضای پدیدآمده به‌واسطه روی کارآمدن دولت روحانی، اصلاح‌طلبان و اعتدالگرایان به‌جای افتراق و دوری که عامل ضعف آنهاست باید اتحاد را در پیش بگیرند. تجربه گذشته ثابت کرده که هر‌گاه اصلاح‌طلبان راه اختلاف را در پیش گرفتند به نتایج نامطلوبی دست پیدا کردند. با توجه به شرایط امروز دولت روحانی، به حامیان دولت بیش از گذشته توصیه می‌کنم که راه اتحاد را در پیش بگیرند. البته ضرورت فعالیت سیاسی رقابت است. طبیعی است که برخی از گروه‌های رقیب از اتحاد حامیان اعتدال استقبال نکنند و درجهت خلاف آن بکوشند. اتحاد جریان‌های همفکر و همسو کمک می‌کند تا حق‌الناس را بهتر حفاظت و حراست کند. اکنون پس از سال‌ها این فرصت فراهم آمده است تا جریان‌های همسوی اعتدال به اتحاد دست یابند تا بدین وسیله حق‌الناس که رای ملت است را پاسداری کنند. مسلما جریان‌های رقیب اعتدال و حامیان دولت، اتحاد را برنخواهند تافت. آنها تلاش می‌کنند گروه‌های سیاسی همسوی اعتدال در جهت اختلاف و  افتراق گام بردارند.
 
به نظر شما چرا اعتدالگرایان در سال‌های گذشته ساکت بودند و تاثیری در فضای سیاسی کشور  نداشتند؟ 
در دولت آقای احمدی‌نژاد و به‌خصوص درچهار سال اخیر فضای کشور طوری شد  که نیروهای میانه‌رو در گردونه سیاسی کشور خود‌به‌خود کنار رفتند برای اینکه هر زمان که به صحنه می‌آمدند، با انواع توهین‌ها و تحدیدها و تخریب‌ها‌ مواجه می‌شدند و به‌طور طبیعی میانه‌رو‌ها خودشان را خارج از گود قرار می‌دادند تا با اینگونه درگیری‌ها مواجه نشوند. 
 
مردم چگونه می‌توانند در برابر حرکات تندروها ایستادگی کنند و آنها را از چرخه سیاسی کشور کنار بگذارند؟
در کشورهای مردم‌سالار مثل نظام ما قدرت اصلی در دست مردم است و مردم باید آگاهی لازم را پیدا کنند و تجربیات گذشته را درنظر بگیرند و آسیب‌هایی  را که در گذشته دیده‌اند مرور کنند و با رای خود قدرت را به افراد میانه‌رو منتقل کنند و بخش اصلی به هر حال در دست مردم است.
 
حضور زنان را در عرصه سیاسی کشور چگونه ارزیابی می‌کنید؟ به نظر شما آیا حضور زنان می‌تواند در عرصه سیاست مفید باشد؟
خانم‌ها می‌توانند نقش بسیار مفیدی را در عرصه سیاسی کشور داشته باشند و اگر خانم‌ها طالب دفاع از حقوق خودشان هستند باید به صحنه سیاسی ورود پیدا کنند و در پست‌ها و مسئولیت‌هایی که می‌توانند قرار بگیرند و برای به‌دست آوردن این مسئولیت‌ها از ظرفیت‌های خود مثل حق رایی که دارند استفاده کنند و در مجلس و در حوزه‌های مختلف سیاسی و فرهنگی به شکل‌های قانونمند وارد عرصه شوند و خودشان از حقوق خودشان دفاع کنند. خانم‌ها باید در تصمیم‌گیری‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حقوق خودشان را تبیین کنند و حضور آنها در عرصه سیاسی کشور بسیار موثر خواهد بود.
تندروها همواره مخالف ورود خانم‌ها به حوزه‌های تصمیم‌گیری سیاسی هستند و در این راه مانع‌تراشی می‌کنند نظر و پاسخ شما به آنها چیست؟
 برخی اسلام را طوری تفسیر می‌کنند که به نظر من با تفسیر آنها انسان باید در غار زندگی کند این درحالی است که حضرت امام(ره) فرمودند: خانم‌ها باید به صحنه سیاست و اجتماع بیایند. تندروها به هر جهت کاری جز مانع‌تراشی و ایجاد موانع ندارند. و فعالیت سیاسی خانم‌ها به هر حال با مشکلاتی روبه‌رو است ولی اگر روشنگری و تببین صورت بگیرد این‌گونه موانع برای حضور خانم‌ها در عرصه سیاسی کشور کمرنگ خواهد شد. با رویکرد دولت جدید و اندیشه‌هایی که آقای روحانی در این زمینه دارند به نظر می‌رسد فضا برای فعالیت زنان بیش از پیش فراهم شود و خانم‌ها هم از این فرصت استفاده کنند و نقش خود را به‌خوبی ایفا کنند و موانع هم زمانی که با اقبال عمومی مواجه شود به طور خود به خود از میان خواهد رفت.
 به‌عنوان آخرین سوال؛ پیش‌بینی شما از انتخابات مجلس دهم چیست؟
تندروها در انتخابات مجلس آینده انسجام موثری پیدا نخواهند کرد. مردم نیز در انتخابات مجلس و مجلس خبرگان به نماینده‌هایی که در مسیر اعتدال حرکت کنند و با دولت همسویی داشته باشند، رای خواهند داد. تندروها در مجلس آینده و خبرگان رهبری شانس کمی دارند چراکه فضای سیاسی کشور اعتدالی است اما نمی‌توان به طور قاطع درمورد فضای سیاسی آینده کشور نظر داد، با این حال در خود جبهه پایداری بین قم و تهران اختلافاتی وجود دارد و احتمال توافق درونی آنها نیز کم است، چه برسد به وحدت آنها با سایر اصولگرایان!
انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا