خرید تور تابستان

آخرین مصاحبه «سلطان سکه» و شریکش

خبرگزاری میزان گفتگویی با «سلطان سکه» و شریک او را منتشر کرده که در ادامه می‌خوانید:

«در زندان اوین سراغ یکی از محکومان اعدام این روز‌های قوه قضائیه رفتیم با نام وحید مظلومین می‌شناختمش، اما در هنگام معرفی خودش گفت: به نام خدا وحید مظلومی هستم متولد ۱۳۴۱ نام پدر حبیب الله سال ۵۶ دیپلم گرفتم و یک دیپلمه معمولی هستم سطح تحصیلاتم هم در همین حد است. در تاریخ ۱۰ تیر ماه ۹۷ دستگیر شدم.

از همان ابتدا بنایش را بر پاسخ ندادن و دور زدن سوالات خبرنگار گذاشته است می‌گوید یک شبِ سلطان سکه شدم و به اینجا رسیدم. ‌

می‌گوید: برای خودم اسم و رسمی دارم کسی نیست که در صنف ما من را نشناسد.

می پرسم اگر الان دوباره به بازار برگردی سرمایه ات را چه کار می‌کنی؟ می‌گوید اگه از من بپرسی که اگر دوباره شانس بازگشت به بازار داشته باشم که ندارم، دوباره همان کار را می‌کنم…

از او در مورد القابش می‌پرسم در مورد لقب سلطان و ملا می‌گوید: عاقل آن است که لقمه را به اندازه دهنش بردارد و یک شبِ نخواهد ره صد ساله رود، به آن فرد می‌گویند عاقل. ‌

او که ماهی ۳۰ میلیارد درآمد داشته، می‌گوید کارم را دوست داشتم شغلم را دوست داشتم مخصوصا شغل سکه را.

تعریفش از بازار هشتاد میلیون جمعیت ایران است. می‌گوید معنی بازار را از من بپرسید، هیچ چیز خاصی داخلش نیست یک عرضه و تقاضای همیشگی در جامعه …

مظلومین از پاسخ به سوال دائما طفره می‌رود تکیه کلامش “آهان” است و هر سوالی که می‌پرسم می‌گوید “چه سوال خوبی پرسیدی … “، اما زمان پاسخ دادن که می‌شود به بیراهه می‌زند و حکایت تعریف می‌کند.

وقتی در مورد اعداد با من صحبت می‌کنید اعداد را دقیق بگویید من ریاضی خوبی دارم. این را می‌گوید که ثابت کند ضرب و تقسیم را خوب بلد است که انصافا هم اینطور بود.

یک جا به او گفتم شاید تصور کردی من خبرنگار اینجا آمده‌ام تا شما را گوشه رینگ بگذارم؟، برافروخته شد و گفت: شما نمی‌توانید من را گوشه رینگ بگذارید. اگر می‌توانی تلاش خود را بکن من وحید مظلومی هستم. اگر تونستی من رو گوشه رینگ بگذاری بگذار تمام تلاشت را بکن. ‌

می‌گوید این روز‌ها تلویزیون زیاد تماشا می‌کند اخبار را خیلی دوست دارم و فیلم نمی‌بینم، اما نوبت به رسانه و صحبت از خبر می‌شود می‌گوید من اصلا رسانه‌ها را قبول ندارم.

درباره یکی از دستگیری هایش که در سال ۹۱ اتفاق افتاده اینگونه توضیح می‌دهد من در آن سال معتمد بانک مرکزی برای توزیع ارز بودم بازار نابسامان شد. یک روز آمدند من را بگیرند داخل مغازه نبودم به من زنگ زدند و اطلاع دادند که ماموران برای دستگیریت امده اند فرار کردم، اما لب مرز دستگیر شدم آن زمان اتهامم اخلال در نظام ارزی بود. منظورش را خوب متوجه شدم سخنگوی قوه قضائیه پیشتر درباره این دستگیری وحید مظلومین توضیحاتی ارائه کرده بود.

حجت‌الاسلام والمسلمین محسنی اژه‌ای، چهارم شهریور ماه همین امسال، در صد و سی و امین نشست خبری خود درباره وحید مظلومین گفت: مظلومین همان کسی است که در سال ۹۱ دستگیر شد و افساد فی الارض در کیفرخواست او عنوان شده بود؛ اما آن موقع بانک مرکزی و حراست بانک مرکزی اعلام کردند که کار‌های این فرد با نظر و هماهنگی آن‌ها بوده است؛ لذا دادگاه حکمی برای این فرد صادر نکرد.

در یک جای صحبت‌های مظلومین وقتی که در مورد نقش تعیین کننده خود در بازار صحبت می‌کرد گفت: زمانی که من توی بازار بودم سکه می‌خواست ۵ هزار تومان نوسان بزند اصلا به این سادگی نبود. پرسیدم چرا؟ شما نمی‌گذاشتید؟ سریع صحبت هایش را جمع کرد و گفت: نه اینکه من نمی‌گذاشتم بازار، عرضه و تقاضا و تقابل خودش را داشت.

به خاله و شریکش اقدس مهرافزا و حساب‌هایی که مظلومین با آن‌ها کار می‌کرده می‌رسیم خودش بیشتر مایل است درمورد خانم مهرافزا صحبت کند.  در مورد حساب هفتصد میلیارد تومانی خاله هفتاد ساله اش می‌پرسم؛ با تعجب می گوید مگر هفتصد میلیارد حجم پول بالایی است؟ می‌گویم: نیست؟ می گوید: به هیچ عنوان نیست. هفتصد میلیارد تومن پولی نیست. شما بزرگش می‎‌کنید …

می‌گوید “من خاله ام را صرفا به یکی از دوستانم به اسم اقای قاسمی معرفی کردم او دنبال شخصی معتمد بود و من هم خاله‌ام را، به آقای قاسمی یا همان محمد سالم که مشکلی در حسابش بوجود آمده بود معرفی کردم.

” مظلومین این جا هم سعی در فرار از پاسخگویی داشت که البته مصاحبه ما با محمد سالم همه چیز را هویدا کرد.

محمد سالم از وحید مظلومین به عنوان یکی از بهترین مشتریانش یاد می‌کند و گاهی هزار تا سه هزار عدد سکه از او در هفته خریداری می‌کرده است.

در مصاحبه‌ای که با محمد سالم همکار و شریک وحید مظلومین داشتیم در بخشی از صحبت هایش می‌گوید: اواسط سال ۹۵ و در سال ۹۶، که سکه را به صورت نقدی در بازار خریداری و کاغذی آن را در بازار آتی فروخته می‌شد و سود زیادی به همراه داشت، خرید و فروش سکه در مغازه به طور میانگین به روزی ۲۵۰۰ مورد سکه رسید.

به گفته خودش از ترس اینکه حسابهایش بلوکه شود، با حساب خودش کار نمی‌کند و تصمیم می‌گیرد با وحید مظلومین در این زمینه مشورت کند و او به محمد سالم پیشنهاد می‌دهد که با کارت اقدس مهرافزا که نامش نیز در میان اخلالگران ارزی بار‌ها در جلسات دادگاه وحید مظلومین به میان آمد، به فعالیت اقتصادی ادامه دهد و سود آن را در آخر سال به حساب این فرد واریز کند.

بعد از اینکه صحبت هایم با وحید مظلومین درباره اقدس روح افزا تمام شد، مظلومین گفت: دیگر خسته ام و تمایلی به ادامه مصاحبه ندارم. من هم اذیتش نکردم و از او برای وقتی که گذاشته بود تشکر کردم از مامور مراقب خواست برایش پاکت سیگارش را بیاورد وقتی که اورد به من هم تعارف کرد و گفت: این گران‌ترین سیگار ایران است اگر میکشی بفرما. پرسیدم چطور اینقدر راحت سیگار به دستت رسیده؟ گفت: “یک روز مامور زندان اومد پیشم گفت: سیگار میکشی؟ گفتم آره من سیگاریم، گفت: از امروز میتونی راحت سیگار بکشی، از اونجا فهمیدم حکمم قطعی شده “.

وقتی که از اوین بیرون آمدم هوا تاریک شده بود تا زمانی که به منزل برسم آن حرف مظلومین که میگفت “زمانی که من توی بازار بودم سکه می‌خواست ۵ هزار تومان نوسان بزند اصلا به این سادگی نبود”، دائم در سرم می‌چرخید و با خودم زمزمه می‌کرد که چطور یک فرد می‌تواند نبض بازار یک کالای پرتقاضا را اینگونه در دست بگیرد که بازار باید حتی برای نوسان پنج هزار تومانی هم منتظر دستور از او باشد.»

«محمد اسماعیل قاسمی که به مشارکت و تشکیل شبکه فساد اخلال در نظام اقتصادی و ارزی و پولی کشور با انجام معاملات غیر قانونی و غیر مجاز ارز و سکه و قاچاق عمده ارز در حد کلان متهم شد، از اعضای شبکه وحید مظلومین است وی با متهم ردیف اول پرونده همکاری زیادی داشته است.

با بررسی حساب‌های اقدس مهرافزا و برخی دیگر از افراد شبکه مظلومین مشخص شد که مبالغ زیادی به حساب این فرد پرداخت شده که انجام تراکنش‌های فراوان بین این فرد و دیگران مشخص می‌کرد که وی ارتباط تنگاتنگی با متهم ردیف اول داشته است. براساس بررسی حساب‌های این فرد معلوم شد که وی مراودات زیادی با صرافی‌ها داشته است و بیش از مبلغ ۶۰ میلیارد ریال را فقط به حساب یکی از صرافی‌ها پرداخت کرده است.

این متهم با رضا مرد میدان حاجی آقای، شاهرخ نجفی و حسین مظلومین از اعضای شبکه مظلومین همکاری و تعامل داشته است و براساس گزارشات به دست آمده گردش حساب‌های وی بیش از چهار هزار و هشتصد میلیارد تومان بود که مبلغ ۵۴۰ میلیارد تومان آن مربوط به سال‌های ۹۵ و ۹۶ و این مبالغ در آینده کمتر شده است. وی با باز کردن حساب به اسم زنان خانه‌دار به فعالیت‌های خود ادامه می‌داده و سعی کرده است گردش مالی حساب‌های خود را کاهش دهد تا از نظارت‌ها و بررسی‌ها پنهان بماند.

آنچه در ادامه می‌خوانید آخرین گفت‌وگوی محمد سالم است:

محمد اسماعیل قاسمی فرزند غلامعلی، متولد ۱۳۵۲ معروف به محمد سالم، عنوان اتهامی‌اش را اخلالگر ارزی به دلیل فروش غیرقانونی سکه و حکمش را مفسد فی الارض و اعدام اعلام می‌کند. به گفته خودش اموال و دارایی‌هایش بلوکه شده است.

می‌گفت: از نوع سیگار وحید مظلومین استفاده می‌کند. محمد سالم از خود و وحید مظلومین به عنوان دو شاخ بازار یاد کرد.

محمد اسماعیل قاسمی چگونه محمد سالم شد؟

وقتی از او خواسته شد که سابقه دستگیری و موارد اتهامی‌اش را عنوان کند، اینگونه توضیح داد: از سال ۷۲ زمانیکه ۲۱ ساله بودم در بازار مشغول به کار شدم.

به گفته خودش از آنجاییکه در یک صرافی خرید و فروش سکه و ارز انجام می‌داده و فعال نیز بوده است، بانک مرکزی از او به عنوان عاملیت پخش ارز مداخله‌ای در سال ۹۰-۹۱ دعوت می‌کند و اینگونه او و حدود چند صراف دیگر دلار می‌فروشند و ارز برای آن‌ها از دبی می‌آوردند و به فروش آن اقدام می‌کردند و محمد سالم این دلار‌ها را در اختیار افرادی می‌گذاشت که در سبزه میدان یا پاساژ افشار بفروشند.

رصد مسئولان بانک مرکزی و پایین بودن قیمت دلار سبزه میدان از افشار، باعث می‌شود که محمد سالم در آن سال‌ها به پاساژ افشار فرستاده شود .

حلقه ارتباطی وحید مظلومین و محمد سالم چگونه شکل گرفت؟

او حلقه ارتباطی‌اش با وحید مظلومین را که به اتهام افساد فی الارض از طریق سردستگی و تشکیل شبکه فساد اخلال درنظام اقتصادی و ارزی و پولی کشور با انجام معاملات غیر قانونی و غیر مجاز ارز وسکه و قاچاق عمده ارز از کشور در حد کلان، محکوم به اعدام شد را اینگونه بیان می‌کند: اواسط سال ۹۵ و در سال ۹۶، که سکه را به صورت نقدی در بازار خریداری و کاغذی آن را در بازار آتی فروخته می‌شد و سود زیادی به همراه داشت، خرید و فروش سکه در مغازه به طور میانگین به روزی ۲۵۰۰ مورد سکه رسید.

محمد سالم از وحید مظلومین به عنوان یکی از بهترین مشتریانش یاد می‌کند که گاهی هزار تا سه هزار عدد سکه از او در هفته خریداری می‌کرده است.

محمد سالم و خرید و فروش با کارت‌های دیگران

سال ۹۶، محمد سالم به دلیل گردش بالای حسابهایش در سال ۹۱ و ۹۲، به پرداخت مالیاتی سنگین مکلف می‌شود.

پیشنهاد وحید مظلومین به محمد سالم که به فرار مالیاتی منتهی شد

به گفته خودش از ترس اینکه حسابهایش بلوکه شود، با حساب خودش کار نمی‌کند و تصمیم می‌گیرد با وحید مظلومین در این زمینه مشورت کند و او به محمد سالم پیشنهاد می‌دهد که با کارت اقدس مهرافزا که نامش نیز در میان اخلالگران ارزی بار‌ها در جلسات دادگاه وحید مظلومین به میان آمد، به فعالیت اقتصادی ادامه دهد و سود آن را در آخر سال به حساب این فرد واریز کند.

اختلاف محمد سالم با کارمندش رضا مرد میدان، پای فرد دیگری به نام حسن وزیری را به مغازه‌اش باز می‌کند تا به این ترتیب این محکوم اقتصادی طی این سال‌ها با حساب‌های رضا مرد میدان، حسن وزیری و اقدس مهرافزا معاملاتش را انجام دهد.

روش کار به اینگونه بود که محمد سالم ۱۰ حساب به نام حسن وزیری باز می‌کند تا از این طریق مبادلات پولی را انجام دهد. او از حساب اصلی از طریق همراه بانک به کارت‌های فرعی پول واریز می‌کرده است.

او فرار مالیاتی خود را هم تایید می‌کند.

وحید مظلومین در نگاه محمد سالم

محمد سالم در مورد نقش مهم وحید مظلومین در بازار می گوید و از او به عنوان فردی باهوش نام می‌برد.

او اینگونه می‌گوید: وقتی وحید به خریدی اقدام می‌کرد همه می‌گفتند که حتما خبری بوده که او اقدام به این کار کرده است و لیدری پشت او پیدا می‌شد.

وقتی از محمد سالم سئوال می‌شود که چرا به وحید مظلومین ملا می‌گفته‌اند، خاطرنشان می‌کند: او در کار خود نابغه‌ای بود که شاید به جای نابعه به او ملا می‌گویند.

وی در مورد چرایی مطرح شدن اسمش در بازار یادآور شد: وقتی فردی روزی سی میلیون دلار در بازار پخش کند و اسم او همه جا مطرح باشد و بازارخوانی در بازار سکه داشته باشد، باعث این موضوع می‌شود.

او می‌گوید: قیمت واقعی دلار به بیشتر از ۸ هزار تومان نمی‌رسد.

محمد سالم خطاب به کسانی که می‌خواهند یک شبه ره صد ساله را بروند، توصیه می‌کند: نمی‌توانند، مگر اینکه با حرام خواری و رانت خواری همراه باشد.

وقتی به آخر مصاحبه نزدیک شدیم و از او خواستیم که حرف پایانی‌اش را بزند اشک در چشمانش جمع شد و گفت: پشیمانم، از اینکه با کارت‌های مردم کار کردم.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا