خرید تور تابستان

“نشست ورشو و مونیخ آغازگر دوره جدیدی است”

مهدی مطهرنیا، تحلیلگر مسائل بین ‌الملل می‌گوید: نشست ورشو و مونیخ آغازگر دوره جدیدی خواهد بود.

مهدی مطهرنیا در گفت‌وگو با ایسنا در خصوص کنفرانس امنیتی مونیخ اظهار کرد: کنفرانس امنیتی مونیخ با دو دریچه نگرش نگریسته می‌شود؛ یک دریچه نگرشی معطوف به صحبت‌های طوفانی ظریف در روز پایانی اجلاس مونیخ است و با دیدگاه‌های متفاوتی مورد بررسی و تعمق قرار می‌گیرد. پیروزی سخنرانی ظریف با جملاتی چون برتری منطقه، گفت‌وگو بر یک جانبه‌گرایی یا هژمونی ایالات متحده آمریکا مطرح می‌شود.

وی افزود: از طرف دیگر دیدگاه‌هایی بر موفقیت ایالات متحده آمریکا در چارچوب کنفرانس امنینی مونیخ سخن می‌گویند. به طور مثال روزنامه بیلد آلمان در گزارشی پیرامون نشست اخیر کنفرانس امنیتی مونیخ در 17 فوریه سال جاری بر این باور است که سخنرانی ظریف چنان یک‌جانبه و تحریک‌‍آمیز بود که انگار جمهوری اسلامی تنها قربانی قدرت‌های خارجی است. هر دو دیدگاه نمی‌تواند از منظر تحلیل به واسطه افراط موجود در آن مورد پذیرش باشد.

این استاد دانشگاه بیان کرد: رسانه‌های ایران در خصوص پیروزی منطقه و یک‌جابنه‌گرایی صحبت می‌کنند و رسانه‌های کشورهای اروپایی از سوی دیگر در رویکرد تندروانه خود سخنرانی ظریف را یک‌جانبه و تحریک‌آمیز می‌خوانند. آنچه باید بدان توجه کرد، نتایج و پیامدهای ناشی از کنفرانس امنیتی مونیخ است که بلافاصله بعد از کنفرانس سیاسی ورشو شکل گرفت و ورشو بعد از نقل و انتقالات بسیار مهم نیروهای سیاسی ‌امنیتی آمریکا در منطقه و حرکت‌های اسرائیل محتوا پذیرفت.

سخنرانی ظریف یک سخنرانی کوبنده بود

مطهرنیا با بیان اینکه سخنرانی ظریف یک سخنرانی کوبنده بود، عنوان کرد: این سخنرانی در اعلام مواضع رسمی نظام جمهوری اسلامی ایران جایگاه ویژه‎ای پیدا می‌کند که این جایگاه ویژه می‌تواند مورد توجه عناصر نومحافظه‌کار و محافظه‌کار در ساختار قدرت در ایران قرار گرفته و به گونه‌ای لبه‌های تیز حرکت نئوکان‌ها و کانسرواتیوهای ایران را نسبت به دولت روحانی در وضعیت کنونی در عرصه سیاست داخلی، کُند سازد.

این تحلیلگر مسائل بین الملل ادامه داد: از طرف دیگر باید بپذیریم که ایالت متحده آمریکا و اروپا نیز نسبت به زمان برجام و خروج آمریکا از آن با توجه به چالش‌های موجود میان اروپا و آمریکا از منظر موضع‌گیری در باب پرونده‌های گوناگونی غیر از برجام به هم نزدیک‌تر شده‌اند.

وی خاطرنشان کرد: اگرچه اروپایی‌ها به ظاهر فعالانه در ورشو حضور ندشتند و این حضور فعال خود را مشروط به پذیرش برجام کردند اما در اعلام مواضع خود در ارتباط با پرونده موشکی و حقوق بشر در ایران و “دخالت‌های ایران در منطقه” با ادعای ایالت متحده آمریکا و اتحادیه اروپا، موضع وحدت و اتحاد را پیش گرفتند.

این استاد دانشگاه اضافه کرد: آن‌ها به روشنی اعلام می‌کنند که تنها نقطه اختلاف ما با آمریکایی‌ها اختلاف تاکتیکی است و ما در این پرونده‌ها کاملا با ایالت متحده آمریکا همراه هستیم اما در زمینه برجام با توجه به آنچه برجام به نوعی میراث دیپلماتیک اتحادیه اروپا و مهم‌ترین میراث آن در دوره کنونی محسوب می‌شود، خواهان عدم خروج از برجام و ادامه فعالیت با ایران در غالب برجام هستند اما ادامه همین فعالیت را نیز در برجام همانگونه که ظریف به آن اشاره دارد به گونه‌ای انجام می‌دهند که ایجاد اینستکس نیز کمتر از تعهدات اروپا در برجام تلقی می‌شود.

تفاوت و تمایز برجام در نگاه اروپا و آمریکا، تفسیر محدود اروپاست

مطهرنیا با اشاره به اینکه تنها تفاوت و تمایز برجام در چارچوب نگاه اروپا با آمریکا تفسیر بسیار محدود و مضیق اروپاییان است، تصریح کرد: آمریکایی‌ها همان تفسیر مضیق و محدود در دوره نخست ماه‌های ریاست‌جمهوری ترامپ را نیز قبول نداشته و در واقع به سمت و سوی خروج از برجام حرکت کردند. تمایز این است که اروپایی‌ها مانند ترامپ از برجام خارج نشدند اما تفسیری که از برجام دارند با شروطی همراه است که ایران را در وضعیت پذیرش شروط اروپایی‌ها در غالب هدف‌گذاری‌های ایالت متحده آمریکا قرار خواهد داد.

این تحلیلگر مسائل بین الملل گفت: باید بپذیریم که در کنفرانس ورشو، 64 کشور از جمله کشورهای بزرگ عربی در کنار اسرائیل و به جای رو در رویی با آن، در یک اتحاد عملیاتی با اسرائیل بر ضد ایران بسیج می‌شوند و سازمان‌های گوناگون بین المللی نیز در آن حضور دارند. سپس در کنفرانس امنیتی مونیخ، پنس، معاون اول رئیس جمهور امریکا، نیز همانند ظریف در یک سخنرانی کاملا طوفانی تلاش می‌کند تا حکومت موجود در ایران را با حکومت نازی‌ها در آلمان یکسان بشمارد و این همان چیزی است که ظریف در سخنرانی خود به آن اشاره و اعلام کرد که این “اتهام جاهلانه پنس بسیار مضحک و خطرناک است.”

وی ادامه داد: مضحک بودن این صحبت‌ها در عالم سیاست چندان مورد توجه نیست زیرا در عالم سیاست به واسطه وضعیت و بافت موقعیتی جهان سیاست، حرف‌های مضحک از سوی بسیاری از سیاستمداران در جناح‌های گوناگون فکری و جبهه‌های مختلف بیان می‌شود. این مضحک سخن گفتن تنها محدود به پنس نیست اما آنچه ظریف به عنوان خطرناک بودن این سخنان پنس بیان می‌کند تا حدود زیادی یک واقعیت بوده و ایران و دستگاه‌های سیاسی، امنیتی و نظامی آن نمی‌تواند به راحتی از کنار آن بگذرد.

این استاد دانشگاه بیان کرد: نشست ورشو و سپس کنفرانس امنیتی مونیخ آغاز یک دوره جدی برای برخورد با تهران از سوی ایالت متحده آمریکا و ایجاد اجماع جهانی علیه ایران در سطح بین المللی و محاصره منطقه‌ای تهران تلقی می‌شود. آمریکایی‌ها قصد دارند دکترین محدودسازی همکاری بین المللی با ایران و محاصره منطقه‌ای تهران را کامل کرده و سپس ایران را از حالت چالش منطقه‌ای و بین المللی به حالت دشمن نظم منطقه‌ای و نظام بین الملل تغییر وضعیت داده و در چارچوب تئوری جنگ نامتعادل آماده یک نوع برخورد جدی‌تر از عملیات رسانه‌ای و جنگ روانی با ایران شوند.

مطهرنیا با بیان اینکه رسانه‌های ایرانی شکاف ایجاد شده میان آمریکا و اروپا را دنبال می‌کنند، عنوان کرد: این یک شکاف نیست بلکه یک تاخر یا لگ (LAG) است. این تاخر و لگ در کمیسیون‌های مخفی که هم اکنون در کنفرانس امنیتی مونیخ نیز جریان دارد، دنبال می‌شود و ممکن است خروجی‌های این کمیسیون‌ها این لگ را نه تنها ترمیم کند بلکه به وحدت عمل بیشتری در آینده میان اروپا و آمریکا در ارتباط با مسائل بین المللی به ویژه ایران منجر شود.

این تحلیلگر مسائل بین الملل اضافه کرد: ما نمی‌توانیم در وضعیت کنونی واقعیت‌ها را نادیده گرفته و تنها با برداشت‌های آرزومندانه خود در خصوص نشست‌های گوناگون سیاسی، امنیتی و اقتصادی در جهان سخن بگوییم. اینکه بیان می‌شود میان اروپا و آمریکا شکاف وجود دارد، نگاه آرزومندانه در تهران و در بین تحلیلگرانی است که در چارچوب‌های آرزومندانه یا معیارهای حکومتی سخن می‌گویند. آنچه من مشاهده می‌کنم یک تاخر یا لگی است که می‌تواند به شکاف منجر شود اما در عین حال استعدادها و توانمندی‌هایی برای رفع این لگ یا تاخر وجود دارد و در صورت رفع آن، می‌تواند اتحاد میان اروپا و آمریکا بیشتر شود.

بازگشت آمریکا به برجام

وی در خصوص احتمال بازگشت آمریکا در سال 2020 در صورت قوی‌تر شدن دموکرات‌ها به برجام تصریح کرد: اگرهای بسیاری در ارتباط با سال 2020 وجود دارد. این اگرها در ارتباط با ایران نیز زیاد است اگر ایران بتواند یک انتخابات بسیار خوب در سال 98 در مجلس برگزار کند یا اگر ایران بتواند اقتصاد خود را به 1400 برساند. با اگرها می‌توان آینده را پیش‌بینی کرد و بر اساس آن سناریوهای مختلف نوشت اما تصمیم‌گیری‌ها باید اصولی و بر مبنای سناریوهای بدیل باشد.

این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: آنچه هم اکنون در آمریکا مشاهده می‌شود، این است که ترامپ بالاترین میزان محبوبیت را در میان ملت آمریکا نسبت به روسای جمهور دیگر که در آغاز ریاست‌جمهوری خود از محبوبیت بسیار بالایی برخوردار بودند، داراست. او یک استثنا بر قاعده کلی در ایالت متحده آمریکاست زیرا اکنون محبوبیتش بیش از زمانی است که به کاخ سفید راه‌ یافته بود.

مطهرنیا افزود: از طرف دیگر او توانسته با وجود تمام اتهامات موجود توسط دموکرات‌ها قدرتمندانه عمل کند. در ارتباط با دیوار مکزیک نیز اگرچه یک عقب‌نشینی تاکتیکی داشت اما بالاخره توانست یک سوم بودجه‌ای را که قصد داشت برای دیوار از کنگره بگیرد و دیواری که اساسا دموکرات‌ها ایجاد آن را اشتباه محض می‌دانستند، به عنوان یک اصل اساسی امنیتی به کنگره تحمیل کند. هم اکنون وضعیت ترامپ بهتر از زمانی است که بر سر کار آمده بود.

این تحلیلگر مسائل بین الملل گفت: این امید که دموکرات‌ها در سال 2020 بتوانند خوب عمل کنند، می‌تواند به سناریوی دیگری نیز تبدیل شود که امکان وقوع بیشتری دارد و آن امکان از دست دادن برخی از کرسی‌های کنگره در انتخابات میان‌دوره‌ای دموکرات‌ها در آینده باشد. از طرف دیگر اگر جمهوری‌خواهان و ژنرال‌های جمهوری‌خواه احساس کنند که شکست ترامپ، شکست حزب جمهوری‌خواه تلقی خواهد شد، با پشتوانه بیشتری همراه ترامپ خواهند بود.

وی ادامه داد: باید بپذیریم که دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان در یک پرونده اختلاف سلیقه در تکنیک‌ها و تاکتیک‌ها با ترامپ دارند و آن پرونده مربوط به تهران است؛ بنابراین اگر دموکرات‌ها نیز روی کار بیایند، باز این فشارها ادامه پیدا خواهد کرد و تنها ادبیات اعمال این فشارها تغییر خواهد یافت.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا