خرید تور تابستان

گفت‌وگو با لیلی گلستان | “آرزویم این است که ممیزی برداشته شود”

سحر آزاد در مقدمه‌ی گفت‌وگوی “هنر و تجربه” با لیلی گلستان نوشت:  لیلی گلستان بچه سینماست همان‌طور که خودش می‌گوید. نه تنها پدرش ابراهیم گلستان یکی از فیلم‌سازان شناخته شده سینمای ایران است، نعمت حقیقی همسرش هم جایگاه معتبری در مقام فیلم‌برداری در سینما داشت و حالا هم که مانی حقیقی فرزند بزرگش کارگردان شده است. او البته هم‌چون دیگر اطرافیانش خیلی سینما را به صورت یک حرفه دنبال نکرد و پس از آنکه بخشی از منزلش را به کتابفروشی تبدیل کرد، تصمیم گرفت همان کتابفروشی را به گالری هنرهای تجسمی تبدیل کند. او البته در کنار گالری‌داری به ترجمه و نوشتن کتاب هم مشغول است که آخرین آن «مجموعه خصوصی لیلی گلستان» است که مورد استقبال هم قرار گرفته و از بهمن ماه تاکنون تجدید چاپ شده است. اگرچه بیشتر برای ادبیات یا هنرهای تجسمی به سراغ لیلی گلستان می‌روند اما نباید از علاقه او به سینما و به خصوص سینمای هنروتجربه غافل شد. همین بهانه‌ای شد تا با او درباره علاقه‌مندی‌هایش در سینما صحبت کنیم.

*هم‌چنان به طور منظم به دیدن فیلم‌های هنروتجربه می‌روید؟

بله. تقریبا هر هفته می‌روم به دلیل اینکه «سینما فرهنگ» نزدیک خانه‌ام است و من ناگهانی تصمیم می‌گیرم به سینما بروم یعنی برنامه‌ریزی از قبل ندارم. خوشبختانه برنامه را برایم می‌فرستند و فیلم‌هایی را که فکر می‌کنم خوشم می‌آید یا شنیده‌ام فیلم‌های خوبی هستند، می‌بینم. فیلم‌های خوبی این اواخر دیده‌ام و کیف کرده‌ام. اصولا فیلم مستند خیلی دوست دارم حالا به دلیل اینکه پدرم و برادرام مستندساز بوده‌اند یا به هر دلیلی، همیشه مستند را دوست داشته‌ام. هر دو هفته یکبار حتما به دیدن فیلم‌های هنروتجربه می‌روم.

*از چه زمانی به دیدن فیلم‌های هنروتجربه رفتید؟

از وقتی هنروتجربه به سینما فرهنگ آمد. یک ساختمان خیلی خوشگل با یک سالن کوچک قشنگ درست کرده‌اند. آقایی هم در آنجا هست که استقبال زیادی می‌کند، عین اینکه رفته باشید مهمانی. وقتی به سینما بروید با شما صحبت می‌کند تا ساعت ورود به سالن سر برسد. برای همین یکجوری حالت خانوادگی دارد. آنجا را خیلی دوست دارم و به همین دلیل واقعا هر دو هفته یکبار به سینما می‌روم.

طی مدتی که فیلم‌های هنروتجربه را دیده‌اید، از کدام فیلم‌ها بیشتر خوش‌تان آمده است به خصوص که توجه‌تان روی مستند هم هست.
فیلم‌هایی که خیلی دوست داشتم «بزم‌رزم» بود، واقعا خوب ساخته شده بود. فیلم دیگر «چاووش؛ از درآمد تا فرود» بود که آن‌هم خیلی خوب بود اما «بزم‌رزم» ماجرای دیگری داشت و من از اول تا آخر فیلم بغض کرده بودم، تمام انقلاب و جنگ به یادم آمد و خیلی عجیب بود. فیلم دیگری که خوشم آمد «و کیارستمی ادامه دارد» بود که ایده خوبی داشت البته می‌توانست خیلی بهتر ساخته شود اما ایده خوبی را دنبال کرده بود و به سراغ لوکیشن فیلم‌های کیارستمی و آدم‌هایی که در فیلم‌های او بازی کرده بودند، رفته بود که برایم بسیار جذاب بود. فیلم درجه یکی که دیدم «در جستجوی فریده» بود که بی‌نظیر و خیلی خوب بود و هوشیاری این خانم (فریده) را نشان می‌داد که از ابتدای کاری که می‌خواست انجام دهد، دوربین حضور داشت. یکی از آخرین فیلم‌هایی که دیده‌ام «جنبل» است که آن‌هم خیلی خوب بود. همیشه نسبت به جزیره هرمز کنجکاوی داشتم و باورهای مردم آنجا خیلی قشنگ بود. فیلم را هم خوب ساخته بودند. «جنبل» قصه نداشت و معلوم بود همینطوری پیش آمده و جلو رفته‌اند اما همین پیش آمدن‌ها را خیلی قشنگ سر هم کرده بودند و تدوین خوبی داشت. فیلم جذابی بود و خیلی دوست داشتم.

*در این چند سالی که هنروتجربه فعالیت کرده است برخی انتقاد می‌کنند که این گروه سینمایی شروع خوبی داشته اما دچار افت شده است. نظر شما چیست؟

نه. چرا افت پیدا کرده است؟ خوب شروع شد و خوب هم ادامه داد. به‌نظرم اصلا افت پیدا نکرده است چون همه‌اش فیلم‌های خوب می‌بینیم. این حرف توقع زیادی است وگرنه واقعا زحمت می‌کشند و فیلم‌ها و مستندسازان‌مان خیلی خوب هستند یعنی گاهی اوقات فکرم می‌کنید از فیلم‌های داستانی‌مان خیلی بهتر هستند.

*وضعیت فیلم‌سازمان جوان را چگونه می‌بینید با توجه به اینکه بسیاری از کارگردان‌های هنروتجربه فیلم اولی هستند.

دری برای جوان‌های مستعد و مستندسازان باز شده است. گاهی اوقات فیلم‌سازان جوان را که می‌بینم می‌گویند:«به هنروتجربه می‌رویم» یعنی هدف غایی آن‌ها هنروتجربه است پس هنروتجربه در جای خودش سفت ایستاده و جای خود را میان مستندسازان باز کرده است. چندین‌بار از بچه‌های مختلف شنیده‌ام که می‌گویند:«فیلم‌هایمان را می‌سازیم انشاالله به هنروتجربه می‌رویم». این انشاالله نشان از امید و آرزویشان است. بنابراین معلوم است که هنروتجربه خوب کار کرده که امید و آرزوی یک عده شده است. چندبار که به سینما فرهنگ رفته بودم، به آقایی که آنجا بود گفتم:«چرا بروشوری درست نمی‌کنید که ما برنامه ماهانه را بدانیم؟ با اطلاع رسانی روزانه نمی‌توانیم برنامه‌ریزی درستی انجام دهیم.» آن‌ها این کار را کردند یعنی یک بروشور ماهانه کوچک درست کردند که نشان می‌دهد از ایده‌های خوب استقبال می‌کنند. وقتی برای دیدن فیلم می‌روم کسانی که منتظر باز شدن در سالن هستند، با هم صحبت می‌کنند و به‍نظرم هنروتجربه فضا و فیلم‌های جذابی دارد.

*پیشنهادی برای اینکه بشود بیشتر مردم را با سینمای هنروتجربه درگیر  کرد یا نظری در مورد بخش‌های مختلف هنروتجربه دارید؟

هنروتجربه به قدر کفایت تبلیغ خودش را می‌کند. در فضای مجازی، کانال و صفحاتی دارند و در مورد برنامه‌هایشان صحبت می‌کنند. من فکر می‌کنم نهایت سعی‌شان را در تبلیغات می‌کنند و خیلی هم خوب تبلیغ می‌کنند. به‌نظرم کارهایی را که هنروتجربه باید بکند، کرده است، مردم خودشان باید به این‌جور سینما علاقه‌مند شوند. دلم می‌خواهد اگر ممکن بود مثل بعضی از کشورهای اروپایی، یک فیلم کوتاه که خیلی بلند نباشد، قبل از فیلم اصلی نمایش داده شود. این کار می‌تواند مردم را به تماشای فیلم مستند عادت دهد منتهی این فیلم‌ها باید کوتاه باشد تا مردم حوصله کنند. هیچ بد نیست اگر فیلم کوتاهی با چنین شرایطی بود، آن را قبل از فیلم بلند نمایش دهند.

*نوع مخاطبانی که به دیدن فیلم‌های هنروتجربه می‌آیند تفاوتی کرده است؟

وقتی به سینما فرهنگ می‌روم تعداد جوان‌ها خیلی زیاد است یا هروقت رفته‌ام بیشتر کسانی بوده‌اند که به سینمای مستند علاقه داشته‌اند مثل «در جستجوی فریده» یا «و کیارستمی ادامه دارد» که سالن پر بود و معلوم بود شنیده‌اند که فیلم‌های خوبی هستند. مخاطبان عادی را در این نوع سینما خیلی ندیده‌ام. بیشتر خانم‌ها و آقایان جاسنگین و جوان‌های علاقه‌مند به سینما هستند.

*خودتان انتخاب می‌کنید به دیدن کدام فیلم بروید یا اینکه چون به طور منظم به دیدن فیلم‌های هنروتجربه می‌روید هر دفعه یک فیلم را می‌بینید؟

بیشتر انتخاب می‌کنم. اول به سراغ فیلم‌هایی می‌روم که بیشتر درباره آن‌ها شنیده‌ام یا خوانده‌ام. گاهی اوقات که موضوع فیلمی را می‌خوانم و می‌بینم برایم جذاب است، بدون اینکه تبلیغی از آن دیده باشم، به دیدن فیلم می‌روم اما بیشتر فیلم‌هایی را که می‌روم، آن‌هایی هستند که درباره‌شان شنیده‌ام یا روزنامه‌ها درباره‌شان نوشته‌اند. فکر می‌کنم سینمای مستند ما آینده خیلی روشنی دارد و هنروتجربه توانسته است دری را به روی مستندسازان باز کند. تا چند سال آینده شاهد فیلم‌های خیلی خیلی بهتری هستیم.

*در مورد فیلم‌های کوتاه چطور؟ با توجه به اینکه چند دوره است چندین فیلم کوتاه در قالب یک بسته ارائه می‌شوند.

متاسفانه تاکنون شرایطی فراهم نشده است که به دیدن فیلم‌های کوتاه بروم حتی در مورد فیلم‌های کوتاه زمستانه هم خیز برداشتم اما متاسفانه کارم زیاد بود.

*در کنار هنروتجربه چقدر به دیدن فیلم‌های دیگر می‌روید؟

سینما را دنبال می‌کنم. به‎هرحال بچه سینما هستم. تقریبا بیشتر فیلم‌های جشنواره را دیدم، واقعا فیلم‌های خوبی بودند یعنی هرچقدر هم بخواهیم سختگیری کنیم نمی‌توانیم بگوییم «وقتی ماه کامل شد» اشکال داشت. «سرخپوست» فوق‌العاد بود یا «مسخره‌باز» یک فیلم کاملا نو بود ممکن است خیلی فروش نداشته باشد اما از لحاظ ساختار، فیلم نویی بود حالا کارگردانش کارهایی کرد که ما دوست نداشتیم اما فیلم خوبی بود اما از همه بهتر فیلم «قصر شیرین» بود که بی‌نظیر بود. البته هرچه آقای میرکریمی ساخته است، دوست داشته‌ام اما این فیلم را خیلی دوست داشتم.

*وضعیت سینما را چطور می‌بینید؟ مدتی است به وضعیت فیلم‌ها به خصوص زیادشدن فیلم‎های کمدی انتقاد می‎شود، نظر شما چیست؟

فاجعه است. وقتی «هزار پا» را دیدم حالم بد شد. تا پایان فیلم نشستم چون می‎خواستم ببینم آخرش می‎خواهد چه کار کند. خیلی بد بود. نمی‎دانم چرا مردم از فیلم‎های کمدی که این روزها به خوردشان می‎دهند، استقبال می‎کنند. این فیلم‌ها خیلی سهل‌انگارانه، دست‌کم گرفتن مردم و عادت دادن آن‌ها به یکسری چیز مبتذل است. درحالی که به این‌همه فیلم خوب مجوز نمی‌دهند یا دادن مجوزشان را طولانی می‌کنند، این‌همه فیلم‌های کمدی بد اکران می‌شود. «آشغال‌های دوست داشتنی» فوق‌العاده بود. خیلی آن را دوست داشتم اما چرا باید اکرانش شش سال طول بکشد؟ ازآنجاکه با سینمایی‌ها دوست هستم می‌بینم که عصبانی، ناامید و دلمرده هستند. نباید این‌چنین باشد.

*فکر می‌کنید این وضعیت برای هنرمندان سینماست یا هنرمندان حوزه‌های دیگر هم چنین حالی دارند؟

وضعیت سینما از همه بدتر است حتی در تئاتر هم این‌قدر اذیت نمی‌شوند. سینما خیلی مردمی‌تر است و مخاطبان بیشتری دارد پس بیشتر هم اذیت می‌شوند. حیف که این‌همه جوان درجه یک داریم اما باید این‌همه آزار ببینند تا فیلم‌شان اکران شود. هیچ دلیلی ندارد این‌همه آزار ببینند. همه این‌ها از ضعف مدیریت است. در آخرین لحظه یک فیلم وارد اکران نوروزی می‌شود که قبلا اصلا قرار نبود که باشد یا یک فیلم یکدفعه وارد جشنواره می‌شود. اینها پارتی بازی‌های خیلی خیلی زشت است. باید یک آدم حسابی بیاید و وضعیت را درست کند. امیدواریم. در تجسمی چنین آدمی آمده است…

*الان تجسمی‌ها راضی‌تر هستید؟

اگر امسال ما گالری‌ها در جشنواره تجسمی فجر شرکت کردیم که تا به حال شرکت نکرده بودیم، فقط به دلیل دو آدم حسابی بود که سر این کار آمده‌اند. سینما هنوز آدم حسابی‌اش را پیدا نکرده است. برای سینما هم باید چنین آدم‌های علاقه‌مند درست کاری بیاید. در تجسمی آدم‌های درست‌کار و پر از ایده‌های درجه یک آمده‌اند برای همین ما هم جواب مثبت به دعوت‌شان دادیم. چرا این کار را نکنیم؟ وقتی آدم خوبی می‌بنیم باید تشویق‌شان کنیم تا متوجه شوند آدم خوب می‌تواند جواب خوب بگیرد اما هرچه از سینما می‌خوانم شرایط بد است، پارتی‌بازی و فساد است.

*هریک از اهالی هنر و فرهنگ مثل سینما، ادبیات، تئاتر، موسیقی و تجسمی انگار از هم فاصله دارند. فکر می‌کنید اگر این فاصله‌ها کمتر شود و آن‌ها ارتباط نزدیک‌تری با هم داشته باشند چه تاثیری روی کار هم خواهند گذاشت؟

اگر با هم مرتبط باشند تاثیر خیلی خوبی می‌گیرند…

*این فاصله از کجا می‌آید؟

این فاصله همیشه بوده است. شاید این فاصله قبل از انقلاب کمتر بود چون تعداد آدم‌ها هم کمتر بود روی هم رفته ۱۵ نقاش، ۴ کارگردان تئاتر، ۶ کارگردان سینما و..داشتیم. آن‌ها هم همدیگر را می‌دیدند اما الان تعداد خیلی زیاد شده است. خیلی خوب است که گاهی گردهمایی‌هایی از افراد این حوزه‌ها برگزار شود تا ارتباط‌ها بیشتر و ایده‌ها در میان گذاشته شود.

*همان‌طور که خودتان هم گفتید در یک خانواده سینمایی بوده‌اید و هستید. هیچ‌وقت دوست نداشتید جدی‌تر وارد سینما شوید؟

همیشه آرزو داشتم کسی من را برای بازی در فیلمش دعوت کند. هیچ‌وقت این اتفاق نیفتاد.

*در بخش‌های دیگر سینما چطور مثل تهیه‌کنندگی؟

وقتی جوان بودم خیلی دلم می‌خواست تدوین کنم چون مدیر برنامه بچه‌ها در تلویزیون بودم و فیلم‌هایی را که برای گروه بچه‌ها می‌آوردند خودم تدوین می‌کردم که خیلی لذتبخش بود. همیشه فکر می‌کنم فیلم روی میز تدوین ساخته می‌شود. برایم کار خیلی شیرینی بود اما اتفاق نیفتاد. هم‌چنین خیلی دلم می‌خواست پول به اندازه کافی داشتم و تهیه‌کننده می‌شدم. تهیه‌کنندگی به‌نظرم کار خیلی جذابی است و اگر نتیجه خوب بدهد که فوق‌العاده است اما امکانات مالی این کار را نداشتم.

*و اگر تهیه کننده می‌شدید روی چه فیلم‌هایی کار می‌کردید؟

فیلم‌های جدی با جوان‌های جدی.

*همانطور که در تجسمی با جوان‌ها کار می‌کنید در سینما هم علاقه‌مندی‌تان کار با جوانان است؟

بله. دوست داشتم جوان‌های جدی را کشف و دری را برایشان باز کنم که بتوانند کارشان را انجام دهند. راحتشان می‌گذاشتم هرکاری دلشان می‌خواهد بکنند و اگر ایده‌هایی هم داشتم پیشنهاد می‌دادم اما امکانش نیست. باید آدم خیلی پولداری می‌بودم.

*آرزویتان برای سال ۹۸ در فرهنگ و هنر به خصوص در سینما چیست؟

تنها آرزویم در فرهنگ و هنر این است که ممیزی‌ها برداشته شود. الان در حیطه کتاب، ممیزی‌ها خیلی کم شده. معلوم است آن‌هایی که به این حوزه آمده‌اند، آدم‌های حسابی هستند چون «زندگی در پیش رو» را منتشر کردند اما آنقدر مدیرها زود تغییر می‌کنند که نمی‌توانید به کسی که ایده‌های خوب و ضد ممیزی داشته است، دل ببندید. دلم می‌خواهد آدم‌های خوب ماندگاری‌شان بیشتر شود. متاسفانه مدام درحال تعویض مدیریت هستیم و این خیلی بد است. کسی که می‌آید باید ۱۰_۱۵ سال بماند تا با آدم‌های این حوزه آشنا شود و ما هم او را بشناسیم اما تا کسی می‌خواهد با این حوزه‌ها آشنا شود، کس دیگری جای او می‌آید. تنها آرزویم این است که نگاه ممیزی از حیطه فرهنگ و هنر برداشته شود.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا