اقدام متقابل ایران در برابر تحریم آمریکا چیست؟

سارا معصومی در روزنامهی اعتماد نوشت: معافیتها بر تحریم نفتی ایران به پایان رسیده و همزمان هشدارها آغاز شده است. دوست و دشمن به کاخ سفید هشدار میدهند و البته محور این هشدارها هم صرفا به توافق هستهای با ایران محدود نمیشود. دولت دونالد ترامپ، رییسجمهور امریکا در قالب سیاست فشار حداکثری بیمحابا در حال تحمیل تحریمهای رنگارنگ جدید بر ایران است و در این میان نه معادلههای سیاسی در منطقه غرب آسیا را مدنظر دارد و نه نگرانیها درباره شرایط بازار بینالمللی نفت را درک میکند. مخالفتها با راه و روش تشدید فشار بر ایران از داخل کاخ سفید تا وزارت خارجه و وزارت خزانهداری این کشور آغاز شده و به اروپا، چین، روسیه و حتی برخی کشورهای مخالف ایران در منطقه میرسد.
محور بسیاری از این نگرانیها واکنش احتمالی تهران است. در داخل ایران مقامهای متفاوت سیاسی و امنیتی نسبت به لبریز شدن کاسه صبر خود پس از یک سال از کنارهگیری امریکا از برجام هشدار میدهند و در چند روز اخیر چهرههای متفاوت از سیدعباس عراقچی، معاون سیاسی وزیر خارجه تا بهزاد صابری، مشاور وزیر خارجه و عضو تیم کارشناسی مذاکرات هستهای درباره پایان برجام و حق مسلم ایران در برجام به نقض تعهدات از سوی یکی از طرفین سخن گفتهاند. هرچند برجام و بقای آن با امنیت اروپا و همچنین توانایی اتحادیه اروپا در وفای به عهد گره خورده است، اما میزان فشارهای امریکا بر ایران بسیاری از ناظران بینالمللی و سیاستمداران را نگران درگیری بزرگتری در منطقه غرب آسیا کرده است.
پایان معافیتهای تحریمی نفت ایران از روز پنجشنبه عملا وارد فاز اجرا شده است. کاخ سفیدنشینها میگویند هدف به صفر رساندن فروش نفت ایران است و کارشناسان نفتی میگویند این امر غیرممکن است. رسانه امریکایی سیانان همزمان با پایان معافیتهای تحریمی نفت ایران در گزارشی تفصیلی سراغ گزینههایی رفته که تهران برای تلافی در اختیار دارد.
کنارهگیری از برجام، بازگرداندن تحریمهای هستهای، توسعه دامنه تحریمهای غیرهستهای، قرار دادن نام سپاه پاسداران ایران در لیست گروههای تروریستی خارجی و پایان دادن به معافیتهای تحریمی ایران که در اختیار ۸ کشور قرارگرفته بود در تهران جایی برای تعلل در واکنش باقی نگذاشته است. در حال حاضر نیروهای امریکایی و نیروهای وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در منطقه غرب آسیا یکدیگر را بر اساس قوانین داخلی، تروریست صدا میزنند در نتیجه یکی از واهمههای کارشناسان این است که رویارویی تصادفی میان این دو رخ بدهد. سیانان البته پا را فراتر گذاشته و میگوید: احتمال دارد ایران داراییها و پایگاههای امریکا در منطقه غرب آسیا را هدف قرار دهد. واشنگتن با بازگرداندن تحریمهای یکجانبه علیه ایران در حالی که این تحریمها دامنه تنبیهی فرامرزی دارند عملا حتی دست دوستان خود را هم در تجارت با تهران بسته است. از میان ۸ کشوری که معافیتهای تحریمی دریافت کردهبودند، برخی از آنها مشتریهای اصلی نفت ایران بودند و پایان این معافیتها عملا دست آنها را در تامین انرژی مورد نیاز داخلی در منگنه قرار داده است. هرچند که وزارت خزانهداری امریکا میگوید نظارت وافی و کافی بر اجرای تحریمهای ایران دارد و در تنبیه کمپانیها و نهادهای خاطی خبری از چشمپوشی نخواهد بود، اما سیانان به نقل از برخی مقامهای کاخ سفید مینویسد که احتمال دارد کشورهای واردکننده نفت از ایران به دنبال راههای جایگزین برای دور زدن تحریمهای امریکا علیه تهران و ارتباط بسیار کم با سیستم مالی ایالات متحده باشند. بسیاری از کارشناسان مسائل نفتی و اقتصاد سیاسی هرچند اذعان دارند که تحریم نفتی امریکا کار را برای ایران سخت میکند اما همزمان اعتراف میکنند که امکان قطع صادرات نفت ایران به شکل کامل وجود ندارد و در بهترین حالت میتوان از کاهش شدید صادرات نفتی ایران سخن گفت. تحلیلگران در توضیح عدم موفقیت سیاست امریکا در به صفر رساندن صادرات نفت ایران دو دلیل عمده را ذکر میکنند: ناتوانی عربستان و دیگر کشورها در جبران نفت ایران به دلایل اقتصادی و فنی با وجود وعدههای داده شده به کاخ سفید و همچنین بیثباتی سیاسی و اقتصادی در لیبی و ونزوئلا. سیانان در بخشهایی از گزارش تفصیلی خود تاکید کرده که دولت ترامپ در حالی برخی متحدان خود مانند هند یا رقبا مانند چین را برای قطع صادرات نفت از ایران تحت فشار قرار داده که با هر یک از آنها یا در حال توسعه زمینههای همکاری یا تلاش برای رسیدن به توافقی اقتصادی و تجاری است. سیانان در بخش پایانی این گزارش به مخالفتهایی که تاکنون با اقدام یکجانبه امریکا صورت گرفته پرداخته و مینویسد: چین، هند و ترکیه احتمالا باید راهحلهای فرعی برای کار با ایران بیابند. به عنوان نمونه مولود چاووش اوغلو، وزیر خارجه ترکیه در یک ماه گذشته بارها اعلام کرده که کشورش با تحریمهای یکجانبه امریکا علیه یک کشور دیگر همراهی نمیکند و روز پنجشنبه نیز در اظهاراتی خواهان تجدیدنظر امریکا در لغو معافیت نفتی ترکیه برای خرید نفت از ایران شد. وزیر خارجه چین نیز اندکی پس از اعلام خبر لغو معافیتهای نفتی ایران از سوی کاخ سفید مخالفت خود را با این سیاست اعلام کرده و تجارت پکن با تهران را قانونی، شفاف و مشروع خواند. سیانان به نقل از یک کارشناس اقتصاد سیاسی مینویسد که چین راههایی برای ادامه تجارت با تهران به گونهای که مشمول تحریمهای امریکا نشود، پیدا خواهد کرد و یکی از این راهها احتمالا استفاده از کمپانیهای کوچکتری خواهد بود که با سیستم مالی امریکا در تماس نیستند. به گزارش «اعتماد»، چین در دور قبلی تحریمها علیه ایران پیش از توافق هستهای نیز چنین سیاستی را در پیش گرفت و برای تداوم رابطه حداقلی تجاری با تهران دست به ایجاد کمپانیهای جدید زد.
والاستریت: تحریمهای جدید در راهند
هدف بستن تمام کانالهای بانکی و مالی کار با ایران است و البته در حصول نتیجه شک و شبهه بسیاری وجود دارد. والاستریت ژورنال که عمدتا در فضاسازی رسانهای علیه ایران پیشروست روز پنجشنبه در گزارشی اعلام کرد که دولت امریکا مشغول بررسی افزایش تحریمهای ایران است. این رسانه امریکایی به نقل از یک مقام رسمی دولت ادعا کرد که فشارهای جدید سراغ معاملات دلاری ایران میرود تا دسترسی به آن را دشوارتر کند. بر اساس این گزارش صنایع پتروشیمی ایران، صادرات کالاهای ایران به افغانستان و مبادلات مالی ایران در سنگاپور و مالزی، اهداف دور بعدی تحریمها هستند. واشنگتن مقامهای رسمی را در سنگاپور، مالزی و هند مستقر کرده که مراقب باشند هیچگونه اقدامی در دور زدن تحریمها انجام نشود. همچنین شبکه مالی ایالات متحده هم روی فعالیتهای مالی در سنگاپور، مالزی، امارات متحده عربی و ارمنستان متمرکز خواهد بود.
اعتیاد به تحریم
«امریکا تا زمان نگارش این گزارش، ۷۹۶۷ مورد تحریم در کارنامه خود دارد.» نویسنده گزارشی تحلیلی درباره رویکرد تحریمی امریکا به مسائل گزارش خود را با این جمله در سایت آتلانتیک آغاز کرده است. نویسنده در ادامه با اشاره به آمار موجود در وزارت خزانهداری امریکا میافزاید: برخی تحریمها بر افراد اعمال شده و برخی بر کمپانیها و تعدادی هم بر دولتها و شاخههای متفاوت سیاسی و نظامی آنها مانند آنچه بر ایران و سپاه پاسداران این کشور تحمیل شد. زمانی که به لیست تحریمها نگاه میکنید حتی نام برخی متحدان امریکا را هم در آن میبینید. متحدانی که باید در راستای سیاست فشار حداکثری امریکا بر ایران تا تاریخ معینی خرید نفت خود از ایران به به صفر برسانند. سیاستمداران امریکایی تقریبا از نخستین سالهای کشف امریکا برای رسیدن به اهداف متفاوت خود از ابزار تحریم استفاده کردهاند. بهترین نمونه آن را هم در تحریم کوبا در سال ۱۹۶۲ شاهد بودیم. دولتهای متفاوت در امریکا گاه به این نتیجه رسیدهاند که تحریم میتواند برندهتر از جنگ عمل کند. امریکاییها زمانی که میخواهند افکار عمومی کشوری را تحت تاثیر قرار بدهند اما نه با توسل به گزینه نظامی، شاهراههای مالی آنها را مسدود میکنند. استفاده از ابزار تحریم در قرن ۲۱ بیش از گذشته به چشم دولتهای امریکا آمد، چرا که با تعریف مکانیسمهای تنبیهی توانستند کمپانیها و نهادهایی را که از خط قرمز تحریمی امریکا عبور میکنند، تنبیه کنند بدون آنکه دولتها را درگیر مساله کرده باشند، اما همزمان با آنکه این تحریمها موفق شد اهداف تحریمی را در نقل و انتقالهای مالی دچار مشکل کند برخی کارشناسان نگران این هستند که اعتیاد به ابزار تحریم هم هژمونی مالی دلار در سطح بینالمللی را زیر سوال ببرد و هم جایگاه امریکا را در دیپلماسی بینالمللی. آتلانتیک به نقل از جرت بلانک از کارشناسان مسائل اقتصادی و چهرههای حاضر در دولت باراک اوباما مینویسد: قدرت تحریمهای امریکا ناشی از مرکزیت سیستم مالی این کشور در عرصه اقتصاد جهانی است. دلار ارز برتر در معادلههای اقتصادی است و حتی سیستم مالی کمپانی که هیچ تجارتی در داخل امریکا ندارد هم باز با دلار سر و کله میزند. در چنین شرایطی بانکی که تحریمهای امریکا را نادیده بگیرد حتی نمیتواند به کارهای روزمره خود هم ادامه دهد. بلانک درباره ریسکهای چنین سیاستی از سوی واشنگتن به آتلانتیک میگوید: بسیاری از بانکهایی که نیویورک را به عنوان قلب گردش سیستم مالی خود انتخاب کردهاند اگر در تصمیمی جمعی به این نتیجه برسند که امریکا قابل اعتماد نیست، میتوانند مکان دیگری را به عنوان هاب بانکی خود انتخاب کنند. در چنین شرایطی ناگهان تحریمهای امریکا تمام قدرت خود را از دست خواهند داد.
همزمان اشتیاق امریکا به تحریمهای یکجانبه برخی متحدان واشنگتن در اروپا را خشمگین میکند. متحدانی که در برخی پروندههای تحریمی با امریکا همراه شدند اما مخالف تحریمهای یکجانبهای هستند که منافع اقتصادی آنها را تحتالشعاع قرار میدهد. تحریمهایی مانند اعمال محدودیت در کار با ایران و روسیه. این نارضایتی اروپاییها همان ریسک توسل دایم به تحریمهاست. در چنین شرایطی تحریم از فاز تاثیر اقتصادی عبور کرده و رابطه با سنتیترین متحدان امریکا در منطقه را تخریب کرده یا تحتالشعاع قرار میدهد. پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، دولت وقت امریکا و به تبع آن دولتهای بعدی بر دامنه استفاده از تحریمها برای مبارزه با تامین مالی تروریسم افزودند. جورج بوش رییسجمهور وقت امریکا نخستین گام در این مسیر را تنها چندهفته پس از حمله تروریستی به برجهای دوقلو در نیویورک برداشته و تحریمهایی را بر گروهها و افرادی مانند القاعده و اسامه بنلادن وضع کرد. یکی از مقامهای سابق دولت جورج بوش در این باره به آتلانتیک میگوید: استفاده از قدرت مالی برای تحت تاثیر قرار دادن دشمنان یا مخالفان امریکا در فراتر از مرزهای این کشور قدرتی را به امریکا میبخشد تا در سایه آن شبکههای غیردولتی را در سیستم جهانی تحت تاثیر قرار بدهد.
الیزابت روزنبرگ، یکی از مقامهای سابق وزارت خزانهداری امریکا در این باره میگوید: استفاده از ابزار تحریم پس از ۲۰۱۰ افزایش فاحشی پیدا کرد. در این مقطع بود که دولت باراک اوباما بر حجم فشارها بر ایران افزود. در بسیاری از مواقع احساس شده که ابزار تحریم میتواند بسیار قوی عمل کند و البته که ما هیچگاه اقدام به بررسی سود و زیان این روش بر اقتصاد داخلی خود نکردیم. در سال ۲۰۱۴ یکی از همکارانم به من اطلاع داد که امریکا در حال حاضر ۶ هزار مورد تحریم جاری و فعال در کارنامه خود دارد. امروز در سال ۲۰۱۹، ۲ هزار مورد بر آن رقم افزوده شده است.
دولت اوباما پس از حصول برجام در سال ۲۰۱۵ میلادی، دهها مورد تحریمی علیه ایران را یا برداشت یا به حالت تعلیق درآورد. دونالد ترامپ پس از کنارهگیری از برجام، بسیاری از تحریمها را بازگرداند و البته بر دامنه بسیاری از تحریمها هم افزود. تنها در یک روز در ماه نوامبر در سال گذشته میلادی، وی ۷۰۰ مورد تحریمی جدید را به جدول افزود. در چنین شرایطی میتوان گفت که ایران در لیست تحریمهای امریکا بیشترین میزان تحریم را به خود اختصاص داده است.
آتلانتیک در ادامه مینویسد: تمام تحریمها یک تاثیر واحد ندارند. تحریم یک فرد یا یک شرکت هوایی همان تاثیری را ندارد که تحریم بانک مرکزی یک کشور میتواند داشته باشد. گاهی اوقات تحریم یک نهاد یا یک کمپانی خاص به دلیل وسعت دامنه تاثیرگذاریاش چه از بعد سیاسی و چه امنیتی میتواند توجه جهانی را به سمت خود جلب کند. این در حالی است که مثلا تحریمی که ابعاد اقتصادی وسیعتری دارد، نمیتواند چنین توجهی را به خود جلب کند. اما پاسخ وزارت خزانهداری دونالد ترامپ به تعدد و تنوع تحریمهایی که در دو سال گذشته وضع شدهاند، این است که شاید تعداد تحریمها افزایش پیدا کرده اما میزان موفقیت آنها را نباید فقط با در نظر گرفتن کمیت آنها بلکه با توجه به تاثیرگذاری آنها و رسیدن به هدف مشخص سنجید. آتلانتیک در پایان ادعاهایی را درباره میزان موفقیت سیاست تحریمی امریکا مطرح کرده و مینویسد: شاید تحریمها به پای میز مذاکره نشستن کره شمالی درباره برنامه هستهای این کشور کمک کرده باشد، اما حقیقت این است که فعلا توافقی در کار نبوده و نیست. دولت اوباما هم ادعا میکرد که این تحریمها بود که ایران را به پای میز مذاکره نشاند و دولت ترامپ هم ادعا میکند تحریمهای پیشین را بازگردانده و تحریمهای بیشتری هم وضع کرده تا به توافق بهتری برسد.
«امریکا تا زمان نگارش این گزارش، ۷۹۶۷ مورد تحریم در کارنامه خود دارد.» برخی تحریمها بر افراد اعمال شده و برخی بر کمپانیها و تعدادی هم بر دولتها و شاخههای متفاوت سیاسی و نظامی آنها مانند آنچه بر ایران و سپاه پاسداران این کشور تحمیل شد. زمانی که به لیست تحریمها نگاه میکنید حتی نام برخی متحدان امریکا را هم در آن میبینید. متحدانی که باید در راستای سیاست فشار حداکثری امریکا بر ایران تا تاریخ معینی خرید نفت خود از ایران به به صفر برسانند. سیاستمداران امریکایی تقریبا از نخستین سالهای کشف امریکا برای رسیدن به اهداف متفاوت خود از ابزار تحریم استفاده کردهاند. بهترین نمونه آن را هم در تحریم کوبا در سال ۱۹۶۲ شاهد بودیم.
انتهای پیام




