روایتی پر جزییات از حضور زنان در ورزشگاه [+تصاویر]
نفیسه آزاد، جامعهشناس در توییتر از حضور زنان در ورزشگاه برای تماشای دیدار ایران و کامبوج نوشته است:
«در چند ساعت آینده تلاش میکنم تا جایی که اینترنت، شارژِ گوشی و زمان اجازه بدهد، روایتی از اولین ورودم به #استادیوم_آزادی همراه زنان دیگر بنویسم، روایتی از آنچه میبینم و اتفاق میافتد. تلاش میکنم در حد توانم راویِ منصفی باشم 🙂
راه افتادیم که من پسرک را بگذارم کلاس و از آنجا با دوست دیگری برویم به سمت ورزشگاه. از بچه پرسیدم که ناراحت نیست از اینکه با من نمیآید گفت «نه ولی قول بده که یک بار هم با هم برویم» علیالحساب من از جانب خودم قول دادم 🙂
رسیدیم به #ورزشگاه_آزادي ولی پلیس راهنمایی دم در گفت که زنان باید از در شرقی وارد شوند.
نیروی انتظامی از بلندگو موارد زیر را تکرار میکند:
خواهران عزیز لطفاً حجاب اسلامی را رعایت فرمایید
از ورود خواهرانی که موفق به دریافت بلیط نشدهاند تا آخرین دقیقه جلوگیری خواهد شد
خواهران عزیز لطفاً همکاری با نیروی انتظامی و پلیس داشته باشید
تا جاییکه من میبینم از سنین مختلف و پوششهای مختلف در جمعیت منتظر برای سوار شدن به اتوبوسها هست. از دختران کمسن با لباسهای رنگی تا میانسال و چادری. همه مشغول بوقزدن و شعار دادن 🙂
نیروی انتظامی و عکاس هم زیاده البته 🙂
رسیدیم به #آزادی و راستش من بغض کردم و دوست همراهم گریه کرد.
فریاد شورِ زنان لحظهای قطع نمیشود. باورش سخت است که چطور این همه سال زنان #ورزشگاه_آزادی را ندیدهاند.
همه عکاسهای آزادی رو به جایگاه زنان ایستادهاند…
بالاخره آن پرچم بزرگ ایران را روی سَر گرفتم 🙂 ردیف آخر بودیم و نمیدونستیم چکارش باید بکنیم که حرفهایترها برگرداندند به ردیفهای پایینتر 🙂
تقریبا هر ردیف دو نفر پلیس زن ایستادهاند بهعلاوه پایین و بالای سکوها. من یکی دو تذکر زبانی حجاب خیلی زیرپوستی هم دیدم 🙂
آقای ربیعی آمد برای مصاحبه روبروی جایگاه زنان. شعاری که عدهای از زنان میدهند:
سکوها خالیه
دخترا جا ندارن
سکوهای فروخته نشده برای زنان باز شد 🙂
فریاد شوق ورزشگاه را روی هوا برد
دست خودم نیست، گریه میکنم…
برای اولین بار از نزدیکترین فاصله به دروازه برای گُل تیم ملی #ایران شادی کردم و فریاد کشیدم.
زمین و دروازه از آنچه فکر میکردم به تماشاگران نزدیکتر است. دلم پیش همه زنانی است که میخواستند و نشد که بیایند
ناظران #فيفا
باز تا جاییکه من دیدم از سوی پلیسِ زن با دو چیز برخوردِ جدی میشود: سیگار کشیدن ( نمیدانم که آیا برای مردان هم همینطور است یا نه) و افتادنِ روسری از سر
ردیفِ جلوی ما. عکس پسر شهیدش پسزمینه گوشی بود، اجازه گرفتم که عکس بگیرم و اجازه داد
این جایگاهی بود که اول بازی باز شد درحالیکه بلیطهای این جایگاه به زنان فروخته نشده بود. ظاهراً زنان بدون بلیط به داخل استادیوم نیامدهاند یا دستکم همه آنها نیامدهاند 🙁
ورزشگاه را ترک کردیم. اتوبوسهایی ما را تا پارکینگ بیست آورد، از آنجا اتوبوسهای رایگانی فراهم شده بود برای پایانه آزادی و خداحافظ #ورزشگاه_آزادی
انتهای پیام