مفاهیم توخالی در ماههای کرونایی (بخش پایانی)
«جواد طباطبایی»، فیلسوف ایرانی در بخش پایانی یادداشتی با عنوان «مفاهیم توخالی در ماههای کرونایی» در کانال تلگرامی خود نوشت:
پیشتر ملّت ایران چنین موردی را تجربه کرده است : به دلایلی که هرگز به ملّت ایران توضیح داده نشد، با پایان جنگ تحمیلی، دولت ایران هرگز از عراق خسارتی برای هشت سال جنگ و تخریب کشور و کشتار مردم آن طلب نکرد. آن حاتمبخشی، که به مناسبتهایی در بیانات رئیس جمهوری وقت اشارههایی به آن میآمد، گویا به دلایل اخلاقی و دینی، مانع از آن نشد که همان کشور دوست و برادر، برای حفظ منافع مردم خود، در شرایط سخت تحریم دولت کینهتوز، در کنار حاکمان مردم مستضعف امریکا قرار گیرد. تکرار چنین تجربههایی میتواند آسیبهای جدّی بر منافع ملّی یک کشور وارد کند، چنانکه پیشتر نظامهای حکومتی دیگری چنین تجربههایی کرده و درسهایی از آن آموختهاند. اگر بخواهم تنها به یک مورد اشاره کنم باید بار دیگر به همان مورد اردوگاه سوسیالیسم، بویژه دو دولت روسیه و چین، برگردم که هر دو به یک درجه در خیال رهایی بشریت بودند و بخشی از ثروت ملّی را در این راه بر باد دادند، اما زمانی که طشت از بام افتاد به قدرتهای استعماری بدتر از دولت کینهتوز تبدیل شدند.
نکتۀ دوم به انتقال از دیانت به سیاست مربوط میشود که پیشتر به آن اشاره کردم. همچنانکه اخلاق سیاست نیست، دیانت نیز عین سیاست نیست. نقطۀ گرهی در توئیت نمایندۀ مجلس آینده تصوری است که او از «مردم مستضعف» پیدا کرده و مانند بسیارانی چند دههای تکرار کرده است. این استضعاف در قلمرو سیاست مفهومی توخالی است و از فرط تکرار برای گویندۀ آن معنایی پیدا میکند. اینکه نمایندۀ مردم ایران از جیب همان مردم میخواهد به یاری مردم امریکا بشتابد مبیّن این است که استضعاف مفهومی توخالی است و، به مناسبت حال و مقال، هر کسی با خیالات خود مضمونی برای آن میتراشد. چه نسبتی میان کشورهایی در افریقا و آسیا، که تا کنون پول مردم را به جیب حاکمان خودکامۀ آنها ریختهایم، با امریکایی که برحسب تعریف باید جهانخوار باشد وجود دارد؟ نمایندۀ مردم نمیتواند به هر مناسبتی نظر خود را عوض کند و توضیح ندهد که چگونه کشوری یک روز نمونۀ بارز استکبار و روز دیگر استضعاف میشود؟! اگر ایران در تحریم نبود، و میرسلیم به فرض در مقام ریاست مجلس قرار گرفته بود، آیا باید مجلس قانون کمک به مردم امریکا را تصویب میکرد؟ در این صورت، باید امیدوار بود که مجلس یکدست آینده مجلسی سخت خدمتگذار به کشور و مردم آن باشد! بدیهی است که آنچه در این کشور به جایی نمیرسد فریاد است، اما من این چند کلمه را از این بابت مینویسم که با شروع به کار مجلس میرسلیم هم به زمرۀ قدیسانی مانند قاضی پور و شرکا خواهد پیوست که مصونیت دارند، اما هیچ مسئولیتی بر عهدۀ آنان نیست! و عامۀ مردم نخواهند توانست بگویند بالای چشم آنان ابروست.
انتهای پیام
آقای طباطبائی،هر چند با بعضی از نظرات جنابعالی موافق نیستم ولی این یکی را گل گفتی.