بنی امیه؛ رفاه خواص وفشار عوام!
حجتالاسلام هادی سروش، استاد حوزه، در یادداشتی تلگرامی با عنوان «بنی امیه؛ رفاه خواص وفشار عوام!» نوشت:
“فقر” آتشی است که کمتر چیزی را میتواندسالم بگذارد.
در روایتی حضرت ابراهیم فقر را از آتش نمرودسوزانترمیداند؛ “الفقراشدمن نارنمرود” [بحار،ج۷۲ص۴۷]
🔹ارتباط تنگاتنگ دینِ فردی با اقتصادِاجتماعی
بین دینداریِ فردی و اقتصادِاجتماعی ارتباط انکارناپدیری وجود دارد.
این ارتباط بشکلی است که اگر مردم جامعه ای در فقر قرار گیرند نباید توقع دینداری از آنان داشت چرا که بین “کفر و فقر” یک تلازم قطعیِ عُرفی وجود دارد:
“کاد ان یکون کفرا” داریم [کافی۳۰۲/۲]
وقتی شخصی شنید که پیامبر (ص) چنین دعا میکند؛
“اللهم إني أعوذ بك من الكفر والفقر”.
پرسید مگر این دوباهم معادل هستند؟ و پیامبر پاسخ داد:بله. – فقال رجل: أيعدلان؟قال:نعم. [کنزالعمال،ح ۱۶۶۸۷]
و نیز بین “فقر ومرگ” هم ، تلازم عُرفی وجوددارد:
“القبرخیرمن الفقر” [کافی۲۱/۸]
این مهم را پیامبر در روزهای پایانی عمرشان خطبه مهمی در مسجد مدینه با حضور همه مسلمین و با توصیه به حضور کادر نظامی اسلام با پوشش نظامی ایراد نمودند، چنین تبیین نمودند که فرموند:
“به والی بعداز خودم یادآورمیشوم که خدا را درنظر گیرد نسبت به مردم و بر آن رحم کند… که اگر جامعه اسلامی گرفتار فقر شود، گرفتار کفر هم خواهدشد.. – اذکرالله الوالی من بعدی علی امتی الایرحم علی جماعه المسلمین…وَلم یفقرهم فیکفرهم” [کافی/۲۴۱]
دعای رسول الله و رفاه درزندگی
فقدان رفاه در زندگی ، پدیده ای است که روح و روان انسان را آزار میدهد و آدمی را ادامه حرکت در مسیری که بمقتضای فطرت است و آن کسب سعادت و رستگاری است، بازمیدارد.
پس فقر عامل خطرناکی برای دینِ آدمی شمرده شده.
این مهم؛ دعای پیامبر(ص) را باعث شد که بخدا بگوید:
«خدایانان مارابرکت ده که اگرنان نباشد نمازوروزه و انجام واجبی برقرار نخواهد شد- اللهم بارک لنا فی الخبز، و لا تفرق بیننا و بینه، فلولا الخبز ما صلینا و لاصمنا ولاادینا فرائض ربنا» [کافی۷۳/۵]
راه حل دینی در برابر زیاده خواهی های امویان
در برابر صدمه حیاتی و دینی که یک ملتی در بخش اقتصاد با توجه به ظلم حکومتها ، با آن مواجه میشود، سه راهکار مهم در روایات داریم:
۱) ایجاد عدالت که بیان امام صادق(ع) آمده [ ۵۶۸/۳]
۲) عالمان در برابر گرسنگی مردم سکوت نکنند[نهج ،خ/۵۲]
۳) عدم همکاری مدیران دربرنامه های فسادآمیز. امام صادق حضوریکی از شیعیان را در دستگاه بنی امیه بدین جهت مخدوش نمود..[کافی۱۰۶/۵]
🔹معاویه، فقط رفاه خواصی که با او همفکر بودند را تامین میکرد!
در نوشته تحلیلی برخی نسبت به شرائط اقتصادی دوران معاویه آمده؛ بنی امیه در ایجاد توازن میان قبایل عربی و بخشش به رؤسای برای تقسیم میان بدویان که درآمد چندانی هم نداشتند، تلاش می کرد و می کوشید تا با پولی که از بلاد می رسید دهن آنها را بندد. این تجربه معاویه بود که باید به تمام قبایل رسید و آنها را چنان سامان داد که بر اقوام دیگر غلبه کنند.
شرائط سخت اقتصادی دردروان معاویه
شواهدی وجود دارد که غیر از شام ، یعنی کوفه و بصره و مکه و مدینه شرایط اقتصادی مردم بسیار بد بوده است.
معاویه در تمام دوره حاکمیت خود با ابزار پول شرایطی را فراهم آورد تا برخی از علاقمندان به امام علی (ع)، نزد او بیایند. و نوعا این های آدمها نیازمندی بودند. حتی مثل عقیل هم آمد.
معاویه در مورد هر بخش از مناطق اسلامی تحت فرمانش، بشکل متفاوت عمل میکرد؛
شام که خودش حضورداشت وضع نسبتا خوبی حاکم بود.
در مورد مصر؛ با وجود عمروعاص شرائط مناسب تر است.
اما در مورد کوفه؛ چون علاقمند امام علی حضور داشتند و خوف قیام از آنان داشت؛ به نعمان بن بشیر که از طرف او حاکم بود بخوبی پول نمیداد و اگر میداد به راحتی اجازه خرج کردن را به نعمان نمیداد. فقط بخاطر اینکه در وقت حساس خزینه کوفه خالی نباشد. بالاخره مردم از معاویه نامه ای برای نعمان آوردند که معاویه پول کوفه فرستاده. نعمان گفت: بله پول می آید ولی من قفل هستم و کلید آن در شام است!
و یا در مورد مکه و مدنیه تاریخ گزارش میکند که شرائط از کوفه هم وخیم تر بوده، کثرت مراجعه فقراء به امام حسن و امام حسین در زمان معاویه بهترین گواه است. تا جائیکه بعداز شهادت امام حسین (ع)، امام سجاد (ع) جای حمل کیسه های آذوقه بر پشت بدن پدر را معرفی نمود که برای نیازمندان میبرده.
سخن امام حسین(ع) حکایت از شرائط سخت اقتصادی دارد.
ایشان در خطبه منی سال قبل و یا قبل تر از سال حادثه کربلا فرمود :
“هواهای نفسانی حاکمان کاری کرده که مردم با ذلت کشیده شدا و یا گرفتار شرائط سخت معاش خود شده اند.. – فمن بین مستعبد مقهور و بین مستضعف علی معیشته مغلوب فی الملک بآرائهم و یستشعرون الخزی باهوائهم. (موسوعه/ ۳۳۷ از تحف)
انتهای پیام