تلاش های سعودی برای منزوی کردن ایران
سعودی تلاش دارد با چهار ضلعی عراق، لبنان، مصر و پاکستان به ایران فشار وارد کند.
سعید جعفری در خبرآنلاین نوشت: سیاست خارجی عربستان دیگر محافظه کارانه نیست. احتمالا آنقدر این جمله را در یکی دو سال اخیر شنیده اید که برایتان تکراری شده است. رویکرد دیپلماسی خاورمیانه ای این کشور کاملا تهاجمی شده است.
اما به نظر می رسد این روال تهاجمی وارد فاز تازه و فعالی شده است و آن هم جذب تمام کنشگران منطقه ای برای فشار هرچه بیشتر به رقیب کلاسیک؛ ایران
عراق
با سقوط صدام حسین، عربستان سعودی هرگز نتوانست جایگاه پیشن خود در عراق را بازیابد و حتی روابط ریاض و بغداد تا مدت ها قطع بود. برعکس اوضاع برای رقیب سعودی ایده آل بود و تهران توانست از نظم پساصدام بهره ببرد و خود به بازیگر اصلی منطقه ای در این کشور تبدیل شود. اما تمام این تحلیل ها به قبل از پی ریزی سیاست خارجی جدید عربستان باز می گردد. ریاض ابتدا روابط خود را با بغداد دوباره برقرار می کند، رفت و آمد های دیپلماتیک افزایش می یابند، نوری مالکی کنار می رود، عبادی تلاش می کند به جز ایران، نظر مساعد دیگر بازیگران تعیین کننده منطقه (ترکیه و عربستان) را جذب کند. چه دوست داشته باشیم و چه خیر، تغییر و تحولات تازه در کابینه عراق، در خوش بینانه ترین حالت در جهت بهبود مناسبات ایران و عراق نبوده است. به ویژه که وزیر خارجه ای وابسته به خاندان سلطنتی پیشین عراق جانشین ابراهیم جعفری شده است که سالها در ایران زندگی می کرده.
مصر
مصر البته هیچگاه روابط خاصی با جمهوری اسلامی ایران نداشته است. شاید بهتر باشد بگوییم اساسا رابطه ای نداشته است. اما در عین حال شنیدن خبر سفر پادشاه سالمند عربستان سعودی به مصر حتما می تواند قابل توجه باشد. از سوی دیگر وعده های عجیب و غریب ملک سلمان برای احداث پل هوایی از مصر به عربستان را هم کنارش بگذارید. هرچند مصر دوست ایران نبوده، اما در ماجراهای قطع رابطه ریاض با تهران و همچنین حمله به یمن، سیسی کنار سلمان قرار نگرفت و ترجیح داد کمی دور تر بایستد. البته سیسی حتما فراموش نکرده بخش مهمی از هزینه های کودتای نظامی او علیه محمد مرسی را چه کسانی پرداخت کرده اند و حتما به خاطر دارد در ماه های ابتدایی کنار زدن مرسی، این عربستان بود که حمایت سخاوتمندانی از ژنرال به عمل آورد.
با این وجود عربستان در شرایطی که وارد یک نبرد حقیقی با ایران شده، یک دوست ممتنع نمی خواهد، بلکه به یک شریک قابل اعتماد نیاز دارد. این تمام چیزی است که ملک سلمان به خاطرش حاضر شده برایش به قاهره سفر کند.
لبنان
ضلع دیگر این معادله در لبنان است. جایی که عربستان سعودی در ماه های اخیر تمام کمک های نظامی خود به ارتش این کشور را لغو کرده است. اقدامی که با هدف اعمال فشار بر حزب الله صورت گرفته است. کمک هایی که عدد قابل توجهی هم داشتند و بیش از ۳ میلیارد دلار در سال بودند. هرچند برخی از تحلیلگران بر این باورند این تغییر سیاست بیشتر به مشکلات اقتصادی عربستان صورت گرفته اما اگر این هم باشد نمی توان موضوع را بدون اهداف سیاسی تحلیل کرد. بخش دیگر دیپلماسی فعال عربستان سعودی برای مقابله با ایران لبنان و متحد قدرتمند تهران در این کشور یعنی حزب الله است. عربستان سعی می کند با اعمال فشار بر دولت این کشور و ایجاد جنگ روانی مسئولیت نابسامانی ها در این کشور را بر گردن حزب الله بیندازد تا از این طریق حضور این جریان در نظام سیاسی لبنان کمرنگ شود.
پاکستان
پاکستان ضلع چهارم این مربع است. کشوری که البته می توان انتظار داشت با وجود نواز شریف ریاض را به تهران ترجیح دهد، اما پاکستانی ها در طول تاریخ نشان داده اند خوب می دانند چگونه با کارت های خود بازی کنند. شریف از یک سو به ریاض می رود و از آن طرف به تهران می آید. از این طرف میزبان مقامات ارشد سعودی است و از آن طرف دولتمردان ایرانی را به کشورش دعوت می کند. پاکستان نیک آگاه است که نمی تواند یکسویه وارد این بازی شود چرا که برخی چالش های مشترک مانند افغانستان و همچنین رقابت و تضاد با هند هم از زمینه هایی هستند که رفتن در آغوش عربستان می تواند، برایش هزینه های سنگینی داشته باشد.
استثنای ترکیه
ترکیه از بازیگرانی است که قدری شرایطش با بقیه فرق دارد. ترکیه مدتی است تعدیلاتی در روندهای سیاست خارجی خود ایجاد کرده و شاید مهم ترین شاخص هایش هم انجام شدن سفر وزیر خارجه کشورمان به این کشور بعد از چند بار لغو شدن باشد. از سوی دیگر وزیر خارجه این کشور هم به تهران آمد و حالا آنکارا آماده استقبال از رئيس جمهور کشورمان است. ترکیه از بازیگرانی است که هرچند در ابتدا در کنار عربستان قرار داشت ولی حالا این پتانسیل را دارد که راه خود را از ریاض جدا کند. ضمن اینکه جنس استقلال رفتارهای ترکیه با دیگر کشورها قابل مقایسه نیست.
چه باید کرد؟
صرف نظر از اینکه بخواهیم پیش بینی کنیم راهبرد جدید سیاست خارجی عربستان به کجا می انجامد، باید مهره های این معادله را بشناسیم و از نوع حرکات آنها آگاهی یابیم. هرچند هیچ تضمینی وجود ندارد که عربستان سعودی بتواند در یارگیری های خود موفق عمل کند و این تردیدها به ویژه در خصوص عراق از دیگر بازیگران جدی تر است اما لزوم شناخت شرایط برای ما ضروری است. واقع امر این است که ریاض هزینه های زیادی برای پیشبرد سیاست برد – باخت و بازی با حاصل جمع صفر خود با تهران پرداخته و مشخص نیست تا چه زمان به پرداخت این هزینه ها ادامه می دهد، اما شاید خویشتن داری و مدبرانه عمل کردن ما بتواند، زودتر حریف را از ادامه این راهبرد پرهزینه منصرف کند و یا دست کم، خود را وارد مناقشه و مجادله ای تازه با سعودی نکنیم که این خواست حقیقی ریاض است.
انتهای پیام