آیا فراموش کردهاید؟ | پاسخ ابوالفضل فاتح به تهران تایمز
ابوالفضل فاتح موسس ایسنا و از مسوولان ستاد میرحسین موسوی در انتخابات سال ۸۸ در یادداشتی با عنوان «آیا فراموش کردهاید؟» نوشت:
بسمه تعالی. در پی انتخابات آمریکا شاهد یک سلسله اقدامات تحریف گرایانه و موهن از سوی حامیان جریان انحرافی در انتخابات 88 بودهایم. از جمله نشریه متعلق به سازمان تبلیغات اسلامی، اقدام به انتشار تصویری موهن از آقای مهندس میر حسین موسوی نخست وزیر حضرت امام (ره) و دولت دوران پرافتخار دفاع مقدس نمود که بیشتر اقداماتی انفعالی و برای فرار از فشار افکار عمومی در قبال انحراف آن روزهاست. این که شما منتقد و یا مخالف مهندس موسوی هستید، باشید، ایرادی هم ندارد. انتقاد موهبت است و مخالفت مبتنی بر مبانی نعمت. میلیونها ملت هم مخالف بسیاری از بی قانونی ها و تحریف ها و رفتارهای این چنینی شما هستند. بارها عرض شده است، که پیشرفت جوامع در چند صدایی و پذیرش نقد مخالفان نهفته است، نه سیلاب دروغ!
رفتارهای اخیر، ابراز مخالفت با یک مخالف نیست، که همان سیلاب دروغ و مغایر با معیارهای پذیرفته شدهی مذهبی، حقوقی، اخلاقی و انسانی است. رویکردی آکنده از توهین و افترا و ظلم، آن هم به شخصیتی است که در حصر به سر میبرد و امکان دفاع از خود را ندارد و در حال حاضر نیز دوران ابتلا به بیماری کرونا را میگذراند. همچنین، این گونه اقدامات از نظر تعلقات ملی محکوم است، زیرا یک نشریه انگلیسی زبان ایرانی، در برابر مخاطب خارجی خود، شخصیتی هموطن با سوابق طولانی در انقلاب و شدیدا علاقمند به سرنوشت مردم و کشور را کنار یکی از منفی ترین شخصیتهای آمریکایی قرار داده است، که نوعی مردم فروشی است. علاوه، این گونه اقدامات از منظر موازین حرفه ای و روزنامه نگاری، انحراف و غلطی فاحش و زرد، سوء استفاده از رسانهها برای یک فریبکاری آشکار است، زیرا کمترین معیارهای اطلاع رسانی واقع گرا را نداشته و خالی از حقیقت، آمیختن حق و ناحق و تحمیل دیدگاه کاملا حزبی به محتوا، با هدف دامن زدن به تنشی غیر مسئولانه است. این همان مکتب و شیوهی پروپاگاندای سیاه است که نتیجهای جز انحراف افکار عمومی برای جلب رضایت قدرتمندان ندارد. میدانم که همکاران شریفی در آن نشریه مشغولند. معدود مدیرانی که آشنایی لازم با قداست قلم و شرافت خبرنگاری و حرمت کار رسانهای ندارند، در مجال محدود حضور سفارشی و تحمیلی خود چنین کرده و این نشریه را با «ترامپ تایمز» و ارگان حزب ترامپ در ایران اشتباه گرفتهاند. جورنالیزم تعریف دارد و نباید به وادی زوال حقیقت بیفتد. نشریه برای رسانه بودن انصاف و وجدان هم نیاز دارد. ای کاش امثال این نشریات به فلسفه ی خود باز گشته و صدای آزادی و انسانیت در جهان میشدند.
کیست که نداند داستان انتخابات 88 ایران با آمریکای 2020 متفاوت است؟ انتخابات آمریکا الگوی ما نیست و نیز اشکالات خاص خود را دارد، اما نه آن اشکالات حل شده در اغلب انتخابات جهان، که متاسفانه ما به آن مبتلائیم. اگر چنین جفایی نمیکردید و اخلاقا مجبور نبودم، هیچ علاقهای به بیان نداشتم چرا که در شرایط دشوار فعلی کشور بازگشت به مسائل حل نشده را ضروری نمیدانم و علاوه بیم دارم تنزیه بیگانه شود که البته مخاطبان هوشمند، درک میکنند و مراقبت دارند. کسانی که چنین مقایسههایی میکنند اگر ذرهای انصاف داشتند حتما متوجه بودند در آمریکا بالاترین مقام کشور نسبت به نتیجه انتخابات شدیدا معترض است، اما نهاد انتخابات به گونهای طراحی شده است که کمتر مقام قضایی یا امنیتی میتواند در جلب رضایت او (یعنی بالاترین مقام آمریکا) قدمی معنی دار بردارد. حتما آنها دیدهاند که رئیس جمهور معترض انتخابات، نامه به قضات که حتی برخی منصوب او هستند، مینویسد و صریح میشنود که اعتراضش وارد نیست. و لذا او هنوز دست و پا میزند تا شاید به نتیجه ای برسد، اما یک به یک ایالتها ادعاهایش را رد میکنند. اما شاید مهمتر از استقلال قضا که دست رد به تمناهای یک رئییس جمهور متوهم میزند، این است که در دوران اعتراضات انتخاباتی کسی متعرض ستادهای معترضان نشده است. و کسی، کسی را به سرکوب و ضرب و جرح و زندان تهدید نکرده است. و در این حال رقیب او، یعنی رقیب عالی ترین مقام آمریکا، با تاکید و تصریح همان شب انتخابات میگوید به پیروزی خود اطمینان دارد، و پیش از تایید نهایی انتخابات، جلسات مدیریت کشور برای دو ماه بعد را برگزار و از سران کشورها تلفن تبریک دریافت میکند. این هاضمهی سیستم و جریانات سیاسی کشوری است که به شدت با سیاستهای جهانی آن مخالفیم اما دلیلی ندارد که در این موارد نیاموزیم.
اما در سال 88 داستان چگونه است؟ شاید به خاطر نمیآورید! یادتان هست که قبل از انتخابات بسیاری از مقامات عالی و ستاد انتخابات و بسیاری از نهادهای نظارتی و امنیتی و نظامی علنی و یک کاسه، پشت سر نامزدی بودند که رئیس جمهور وقت بود و پیروزی طرف مقابل را خط قرمز نظام میدانستند؟ یادتان میآید که حین و پس از انتخابات، به دلیل آنکه مداخلات وتخلفات فراوانی در فرآیند کلی انتخابات گزارش شده بود، به روند رای گیری و شمارش آراء از سوی هر سه کاندیدای دیگر انتخابات – و نه یک نامزد- به روند انتخابات اعتراض شد؟ شاید البته یادتان نیز نباشد که در همان شب انتخابات و حتی قبل از اعلام نتایج انتخابات، موبایل و اینترنت قطع شد و همان شب نتیجه انتخابات به نفع رئیس جمهور وقت اعلام، و فردای همان روز تایید شد. يادتان میآید که همزمان برای تثبیت ریاست جمهوری وقت، در سایه ی شدیدترین تهاجم تبلیغاتی و فضاسازی سیاسی از سوی تلویزیون و رسانهها و تریبونهای وابسته به قدرت و همان رئیس جمهور، با دخالت قوای نظامی و قضایی چندین ستاد معترضان حتی پیش از پایان رای گیری تخریب، صدها نفر یک شبه دستگیر و ضرب و جرحهای خیابانی و محاکمات آنچنانی برپا شد؟ آیا احکام طویل المدتی که صادر شد را فراموش کردهاید؟ یادتان میآید که بسیاری از کسانی که طرفدار معترضان بودند، خس و خاشاک نامیده شدند؟ و بسیاری از آنها تا همین حالا از حقوق اجتماعی و سیاسی محروم شدهاند؟ یادتان میآید اکثر اعضای شورای نگهبان حامی علنی رئیس جمهور وقت بودند و قرار بود رسیدگی به اعتراضات انتخاباتی و بازشماری آراء را همان ها عهدهدار شوند؟ آیا فراموش کردهاید نامزدهای یک انتخابات که معترض به نتایج آن بودند پس از ده سال هنوز بدون هیچ حکم قضایی در حصر هستند؟ و روزی نیست که هتک و وهنی نسبت ّبه آنان جاری نشود؟ آیا به ذهن کسی خطور کرده است که آیا واقعا یکی از این نامزدهای محصور میتواند به یک قاضی در این مملکت رجوع کند و علیه این حصر ناجوانمردانه شکایت کند و رسیدگی عادلانه ای انجام و نتیجهای هم بگیرد؟ آیا براستی تفاوت فاحش و بنیادی این دو ماجرای عبرت آموز قابل فهم نیست؟ شاید به دلیل همین ندیدنها است که باید یک دهه بگذرد و اینک به چشم خود ببینند که چگونه بسیاری از پیشبینیها درست بود و جریان مقابل که برای آن آبروی انقلاب هزینه شد، را عار بدانند و انحرافی بنامند. آیا وقت عذرخواهی نرسیده است؟
از این روست که این گونه شبیه سازیها و جعل تاریخی از سوی وجدانهای بیدار ولو مخالف آقای مهندس موسوی، پذیرفته نخواهد بود. اما افسوس دارد که جریانی در ایران خود را با سازمان ترامپیست های وطنی اشتباه بگیرد و آن قدر کینهی 88 را در دل داشته باشد که به تقدیس ترامپ بپردازد. مردم به خوبی واقفند که چه کسانی در چهار سال گذشته همنوا با ترامپ و نتانیاهو برای تشدید تحریمهای ایران بودهاند. روزی آقای ظریف باید خاطرات تلخ خود را بیان کند. مردم میدانند که چه کسانی تا همین حالا نیز صبح تا شام از تریبونهای رسمی برای بازخوانی توئیتها و اثبات دیدگاههای ترامپ میکوشند و از شکست ترامپ نگران هستند. از جمله مردم، همین روزها به عینه دیدهاند که چگونه این روزها برخی عناصر همان دولت 88 مطلوب آقایان، برای پیروزی ترامپ دست به دعا برداشته و در رسانههای خارجی و داخلی خبر از پیروزی او میدهند. و الا از نظر ما آمریکا، آمریکا است و دولت این کشور را به چشم دوست نمینگریم اما، فعلا آمریکای ترامپ قاتل سرادر سلیمانی را شرورتر و خطرناکتر میدانیم. حساب ملتها و نهادهای مدنی را جدا میدانیم و معتقد به حفظ منافع ملت ایران و استفاده از فرصتها و از جمله روشهای دوراندیشانه و دیپلماتیک در برابر این تهدید هستیم. اما اجازه دهید باور داشته باشیم برخی از شما از قضا مخالف آمریکا نیستید بلکه شیفتهی دشمنی آمریکا با ملت شریف ایران هستید و منافع خود را در امثال ترامپ میبینید و گویا از فشار بر ملت مطلوم ایران لذت میبرید و الا برای رفع ستم از این ملت مظلوم کاری میکردید یا حداقل خود را در تنگناهای ملت شریک میکردید.
از برخی جریانات انتظار انصاف و عدالت و انتخابات منطبق با معیارهای پذیرفته شده قانون اساسی نمیرود، اما ای کاش این جریانات که بر بسیاری از ارکان قدرت در ایران سیطره دارند به فلسفهی خود باز گشته، تا اندکی در رفع کژیها سهیم مانده و صدای فریاد خود را علیوار بر سر کسانی بلند میکردند که با غارت بیت المال و مفاسد چند هزار میلیاردی و سیاستهای انحرافی در نظام اسلامی دامنهی کژ رفتاریها با مردم را به جایی نمیرساندند، که برجهای نازپروردههای سیاسی و منسوبان برخی مقامات و اهالی قدرت سر به فلک بکشد، اما آلونک آن زن مظلوم جنوبی را به ظلم بر سرش در روز روشن خراب کنند. که از این فقرههای دردناک و خانه برانداز بسیار و بسیار است. بگذاریم و بگذریم!
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
ابوالفضل فاتح
سوم آذر 1399
انتهای پیام
محتوای نقد فوق وارد است و کیهان تمام حرف هایش را درباره انتخابات 88 زده است و مطمئنم سخن خفته دیگری ندارد. از طرفی جریان اصلاحات هم برخلاف اما و اگر ها و من منم هایشان ولی در عمل همواره بدون برنامه و ناکارآمد بوده اند و خطاهای بسیاری را می توان به پای آنها لیست کرد.
اما سوای از آرزوی قلبی و خواسته ها و نظرات فردی برای اعتلای جمهوری اسلامی ایران اما به نظرم می رسد بیش از این داستان 88 ادامه نیابد. به نظرم ارکان قدرت بجز رهبری معظم انقلاب نتوانند این گره کور را که دیگران بجای با کردنش متوسل به قیچی ها شده اند را بسیار سهل و روان و با دستان مبارکشان بازکنند.
به نظرم برگزاری دادگاه جواب این معضل نیست به هزار دلیل که در می گذریم، ادامه حصر هم ناخوشایند و صفحاتی نامیمون در کارنامه انقلاب شکوهمند اسلامی و نزد قضاوت فردای تاریخ است… رهبر عزیز و فرزانه امان بارها نشان داده است که ظرفیت های ولایت برای حل مشکلات لاینحل به تنهایی پاسخگو است.
امید است کلام و نفوذ کلام و سیمای ولی امر مسلمین طی فرمانی هم پایان حصر را اعلام کنند و بستر و راهکار همزمان آشتی ملی در سایه ” می بخشیم اما فراموش نمیکنیم” و ” گذشت” فراهم گردد و دستور فرمایند.
نمونه این تخاصم ها در کشور جنگ زده و رنجور همسایه شرقی مان با پیچیدگی هایی عجیب و غریب را در حل معضلی اینچنین شاهد بوده ایم. در افغانستان دکتر عبداله عبداله دو مرتبه در یک رویارویی طولانی و نفس گیر نتایج دو انتخابات ریاست جمهوری را نپذیرفت و افغانستان امروز تا مرز شکست کامل پیش رفت، اما برقراری نوعی آشتی ملی که همه جناح ها سوای از مباحث فلسفی حق و ناحق و کشمکش های روح خراش!!! بی ثمر جناح ها هر بار ساختاری تعریف کردند که امروز شاهد حضور همه قطب بندی ها و قطب سازی های سیاست متخاصم دیروز در اداره مملکت شان هستیم، ذیل یک پرچم.
به نظر می رسد ساختار و تاریخچه و چگونگی و چرایی روند دموکراسی و اسلام سیاسی در تهران خیلی پر مغزتر و جسورانه تر و با ظرفیت تر از کابل باشد و بلوغ سیاسی ملت نیز به همین نحو.
به نظرم چپ و راست، اصلاح طلب و اصولگرا باید ورق زدن 88 و اتهام زنی و پرونده سازی و… را به فراموشی بسپرند.
مثالی عرض میکنم که بدون شباهت با داستان این سال های ایران نیست.
گاهی فرزند پسر خانواده مرتکب خطایی میشود و در این میان تا حدی به آبرو و حیثیت خانواده آسیب میزند و هزینه مالی بر خانواده تحمیل میکند. پدر خانواده و سایر فرزندان و مادر خانواده می توانند پسر را به نوعی خشونت بار تنبیه کنند و از خود برآنند. در این صورت آن فرزند از نعمت خانواده بی بهره و مستعد انحراف و خطاهای بیشتری خواهد شد… ولی اگر رویکرد همه اعضای خانواده بر پذیرش فرزند و گذشت رفتار گذشته باشد و از سوی زمینه ادامه تحصیل و کار و زندگی را برای ایشان تسهیل کنند مطمئنا از هدر رفت فرزند خطاکار امروز برای ساختن فردای همه اعضای خانواده بهره مند خواهند شد و مطمئنا روزگاری که دیر نخواهد بود اذعان به خطا و توبه و ندامت و عذرخواهی فرزند را نزد پدر و مادر و خانواده بدور از خشونت و تحقیر و دادگاه و فرصت سوزی و چشمان نامحرمان خواهیم دید.
در غیاب شیران دربند، کفتاران و شغالان زوزه میکشند.
نکنه منظورت آقای چیزه ؟؟؟
ببخشید منظورم از چیز آقای میرترامپه نه چیز!!!:))))
چون اگه به اون معنا بگیری جفا کردید در حق چیز!!!:))))
میگم ابولفضل جان! شما قدیما جوان انقلابی حزب الهی نبودی؟ اگه بودی پس شما فراموشکار هستید. البته اون زمان تو بورس نبودید اما خب حالا هستند!
ترامپ با همه قلدری که داشت، با همه توهمی که داشت، با همه راههایی که برای برهم زدن کشورش داشت، با همه قدرتی که در دست داشت، با همه طرفدارهایی که داشت، حتی با همه باوری که به تقلب داشت، با همه داشته هایش
اولا راهکار حقوقی و قانونی را در پیش گرفت.
ثانیا پذیرفت! و حالا صحبت از انتقال قدرت است اما…
…اما مملکت ما یه دهه قبل گرفتار یه کسی شد که با #نصف_نصف_نصف_نصف این داشته های ترامپ زیر بار قانون نرفت که نرفت تا مملکت را به پرتگاه برد!
البته عقلای قوم جمهوری خواه هم برای سر عقل آوردند ترامپ بی تاثیر نبودند که چه بدتر که مملکت ما عقلای قومی!!!! از #اصلاح_طلبان داشت که بر آتش دروغ تقلب می دمیدند و او را متوهم تر می کردند!!
پ ن:
سالها بعد همان عقلای قوم اصلاح طلبان با همان کابینه موسوی سر کار آمدند و شد آنچه می بینیم.
عاقلان دانند…
یاد سخنرانی شهید دیالمه در مجلس شورای اسلامی افتادم
که آقای موسوی رابرای نمایندگان معرفی می کرد
یادمان هست ….
انصاف نیوز!!!! واقعا طنز لجن شیطانی یعنی همین… کتاب فتنه تغلب و تمام ادم ها دروغ میگن فقط اسباب جمعی شیطان اهل حقیقت هستند… باشه شما خوبید که ده ساله دیگه خود اسراییل و امریکا گفته شما مزدور اونا برای فروپاشی بودید شما بگین ما بال ملائک بودیم خوش باشید که رسما تو زباله دان تاریخ پوسیدید اقای فاتح سنت بالا رفته یاد حساب کتاب قیامت قبول نداشته باش اگه جرات بیان معذرت و بخشش از خدا و ملت رو نداری حداقل سکوت کن و خفه باش