مصطفی تاجزاده و ریاستجمهوری!
مصطفی قهرمانی در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز دربارهی اعلام کاندیداتوری سیدمصطفی تاجزاده در انتخابات ۱۴۰۰ نوشت:
ارسطو، فیلسوف بزرگ یونانی انسان را ذاتا جانوری سیاسی (Zoon politikon) تعریف میکرد؛ به این معنا که سیاسی بودن در سرشت انسان وجود دارد. از آنجایی که سیاسی بودن در سرشت اوست انسان باید آن را توسط ایفای نقش در اجتماع (polis) در نظر گرفته و متحقق کند. بر این مبنا انسان یگانه موجودی است که شعور خیر و شر و عدالت و ستم در نهادش به ودیعت گذاشته شده و همین مشاعر اساس و زیربنای جامعۀ او و کنش او در جامعه را تشکیل میدهند.
کسانی که رویدادها و تحولات ایران پس از انقلاب را پیگیری میکنند با نام سیّدمصطفی تاجزاده آشنا هستند. او در تمامی این سالها همانند یک سرباز وظیفهشناس و پاکدست در صحنۀ سیاسی ایران حی و حاضر بوده است. او برای راه و طریقی که به آن باور دارد نیز بسیار هزینه کرده بدون آنکه دنبال سهمخواهی بوده باشد. این حضور البته در طول این سالها با مسنتر شدن و تعمیق و گسترش کنشگری او پررنگتر شده است. تاجزاده اکنون شاید این مسوولیت را بیش از پیش بر روی شانههای خود احساس میکند به طوری که در آستانۀ کاندیداتوری برای انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ قرارگرفته است. او شاید در بین تمامی نامهای مطرح برای نامزدی در این انتخابات سیاسیترین و بارزترین مصداق موجود سیاسی در بیان ارسطویی آن میباشد.
البته هستند مشاهدهگران زیادی که احتمال احراز صلاحیّت مصطفی تاجزاده از طریق فرآیند «کاندیداکش» نظارت استصوابی شورای نگهبان را بسیار ضعیف ارزیابی میکنند. امّا کاندیداتوری او قطعاً دینامیک و پویایی انتخابات را ارتقاء خواهد داد و بدون شک مایه تهییج و تحریک رأیدهندگان در هر دو اردوگاه خواهد شد. کاندیداتوری مصطفی تاجزاده به علت تعلق او به بدنۀ اجتماعی اصلاحطلبان و شکل کنشگری باز و بهروز او از ظرفیت بسیج بالایی به ویژه در بین جوانان و اقشار مدرن و شهری برخوردار میباشد، امری که با توجه به گرم نبودن تنور انتخابات برای جلوگیری از شکلگیری حاکمیت بناپارتی و هجمۀ دولت پنهان به سوی تسخیر قوۀ مجریه به مثابۀ آخرین خاکریز بسیار مهم و حیاتی میباشد. وجود کاندیدایی از جنس احمدینژاد یا حتی قالیباف در مقابل مصطفی تاجزاده میتواند حتی انتخابات سرد این دوره را تا آستانه قطبیشدن کامل به پیش ببرد و ماشین بخار انتخابات را در کوتاه مدت به توان حداکثری آن برساند. تصوری که البته از منظر کنشگری مسالمتآمیز اصلاحطلبانه و دمکراتیک بسیار فرخنده است. امّا آیا تمامیت خواهان نشسته در کمین نیز خواهان یک چنین مشارکت حداکثری هستند امری بعید به نظر میرسد. به هر حال تاجزاده بهترین کاتالیزور کنش و واکنش سیاسی امروز جامعۀ ما است که میتواند در شکلگیری این فرآیند نقشی مرکزی بهعهده داشته باشد باید او را قدر بداریم!
از طرف دیگر اینکه تا چه حد الیگارشی اصلاحطلبان با تاجزاده و افقهای دمکراتیک آرای او مأنوس هستند و در نهایت به خاطر ملک و ملّت حاضر به تمکین و همراهی آنها خواهند بود، پرسشی است که فراتر از انتخابات ۱۴۰۰ بایستی اصلاحطلبان را «دلواپس» و مآلاً مشغول کند. از «دولت پنهان» تا «اصلاحطلبان خط امامی» این را باید همگان بدانند، بدون اصلاحات دمکراتیک مجبور خواهیم بود دوباره صدای انقلاب و این بار شاید فروپاشی را بشنویم!
تراکم اصلاحات انباشته شده و شکافهای موجود اجتماعی و سیاسی بین مردم و حاکمیت پایههای نظام سیاسی کشور را در هنگامۀ مواجهه با بزرگترین و خطیرترین چالشهای سیاسی در عرصه سیاست داخلی و خارجی بسیار سست و لرزان کرده است.
اینکه جناح اقتدارگرا -حتی اگر فرض کنیم که حائز تواناییهای لازم برای فائق شدن بر این کوه مشکلات نیز باشد – بخواهد با یک «انتخابات حداقلی» در زمانی که کشور به یک «مشارکت حداکثری» نیاز دارد سروته قضیه را با یک و قیام و قعود و صلوات جمع کند و با تسخیر قوۀ مجریه حاکمیت را یکدست کند و چه بسا در زمانی حساس در آیندهای نه چندان دور دست بالا را داشته باشد تصوری است که هر انسان ایراندوستی را بایستی نگران سازد و به سوی چارهاندیشی و مقابله رهنمون گرداند.
مصطفی تاجزاده در زمرۀ کنشگرانی است که تمامی این نگرانیها را با مردم ایران تقسیم میکنند، اینکه او حاضر شده است در این هنگامه همانند یک سرباز حاضر به یراق در خدمت به میهن خود حضور داشته باشد نه میتواند برخاسته از «خودشیفتگی» معمول سیاسیون باشد و نه از سر نشناختن مخاطرات آن.
به باور من تاجزاده هم میداند چه میخواهد و هم میتواند با سازماندهی یک ائتلاف از نیروهای بالندۀ این جامعه اصلاحات را در خدمت به مردم و کشور دوباره زنده کند.
مصطفی تاجزاده انتخابی نیکو خواهد بود؛ بر ماست که او را در این انجام وظیفه برای میهنمان تنها نگذاریم!
انتهای پیام