خطر ساده تصور کردن بحران فقر
علیرضا ايمانخانی در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «ساده تصور کردن بحران فقر، خطری بزرگ است» نوشت:
در این ایام، روزی نیست که خبری از گران شدن اجناس و کالاها و خدمات در رسانهها منتشر نشود و ظاهرا دیگر این اخبار و شرایط برای مردم بهصورت عادی ولی بسیار تلخ درآمده است.
کمرنگ شدن سفرههای مردم و حذف پیاپی کالریها و پروتئینها از سر سفرهها و افزایش بیماران روحی و روانی و جسمی، اضمحلال کانون خانوادهها، بیکاری، کمترین حاصل این شرایط بغرنج است.
از طرفی، بسیاری از حوادث و اتفاقات تلخ نیز در جامعه حادث شده که بهصورت نامحسوس حاصل همین فقر و بحران اقتصادی جامعه است.
چندین حادثه مرگبار برای نخبه های جامعه اعم از خبرنگار و ورزشکار و… افتاده که بعد از بررسی و کارشناسی فنی مثلا مشخص شده که اتوبوس مزبور دارای لاستیکهای فرسوده بوده و راننده اتوبوس اگر زنده باشد اذعان دارد که به دلیل گرانی سرسامآور قیمت لاستیک، توان تعویض آنها را نداشته است. همین اتفاق در پرواز با هواپیماهای مستهلک هم چندین و چند بار برای مردم عزیز ما حادث شده، ولی ظاهرا برای مسولان عزیز ما ظاهرا هنوز گوشی شنوا باقی نیست و بیشتر در جهت توجیه این حوادث و آمارسازی گام برداشته و یا در بهترین حالت تنبیه عامل حادثه را در نظر میگیرند. غافل از اینکه عامل این حوادث معمولا خودش قربانی این شرایط است.
ولی واقعیت ماجرا چیست؟ آیا با تعویض دولتها این مشکلات از بین میرود؟ آیا مشکلات صرفا سوء مدیریت است؟
حقیقت این است که علی رغم تمام مشکلات مدیریتی، بیشتر مشکل اساسی کشور، حاصل تحریم و مسائل سیاست خارجی است و نمیتوان خودمان را گول بزنیم که با تغییرات کوچک، اتفاقات بزرگ را رقم بزنیم. و مسولان نظام باید با تغییر گفتمان، در سیاست خارجی فکری اساسی برای رفاه مردم کرده و مسائل دیگر کشورها را به خود آنها بسپارند.
چند سالی است که کشور به دلایل بیشتر اقتصادی صحنه ناآرامیهاست، یکسال سیل و یکسال کم آبی و یکبار گوشت و ده بار مرغ و…واقعیت خزانه کشور نیز مشخص است و چیزی نیست که برای کارشناسان نامشخص باشد. و این خزانه خالی، طاقت و تحمل هیچکدام از این مشکلات بزرگ را ندارد، ولی زمان برای تصمیمگیری به سرعت در حال گذر است. واقعا تلخ است که بار دیگر به مانند اواخر جنگ تحمیلی در بدترین شرایط قطعنامهای مانند قطعنامه 598 را قبول کنیم.
حضور کمرنگ و معنیدار مردم در انتخابات و نارضایتی عمومی در کلیه استانها، چیزی نیست که قابل کتمان باشد، پس تا دیر نشده مسولان عالی رتبه نظام باید این بحران فقر را مدیریت کنند. تا دچار بحران فروپاشی نشوند.
انتهای پیام