درباره مرز نگاه امنیتی
احسان بابایی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «درباره مرز نگاه امنیتی» نوشت:
نه در ضرورت اصل امنیت و نه در اهمیت نقش حیاتی نیروهای امنیتی، تردید نیست و تضعیف نیروی امنیتی به هیچ شکل، قابل توجیه نیست.
اما از شئون عدالت در صحنه جامعه و حکمرانی این است که هر امری، از جایگاه شایسته خود برخوردار باشد، همچنانکه تضعیف نشود، وزن نابجا هم پیدا نکند. توازن نگاهها و نیروها، شرط حکمرانی مطلوب است، همچنانکه رشد بی رویه یک نگاه و یک بخش، آفت خواهد بود.
غلبه نگاه امنیتی برای جمهوری اسلامی یک آفت و تهدید بالقوه یا حتی در برخی موارد، بالفعل است که گام اول برای مهار آن، شناخت ویژگی های آن است. و البته گاه غلبه نگاه امنیتی، می تواند با غلبه نیروهای امنیتی هم همراه باشد که باید به تبعات آن هم توجه داشته باشیم.
نگاه امنیتی، تهدید محور است نه فرصت محور. مساله و دغدغه اصلی نگاه امنیتی (و نیروی امنیتی)، دفع تهدید است نه ایجاد فرصت. در نگاه امنیتی، این که موضوعی عامل تهدید نباشد مهم تر است تا این که بتوان همان موضوع را به فرصت تبدیل نمود. آسیب آنجاست که موضوعاتی که می توانند فرصت باشند به خاطر نگاه امنیتی به تهدید تبدیل شوند.
نگاه امنیتی با شفافیت، میانه ای ندارد. متناسب با فعالیت های امنیتی، اصل بر پنهان کاری است. طبیعی است که از نظر ساختاری هم از پاسخگویی استقبال نمی کند. (موضوعی که طبیعی است و بنابراین راه متفاوتی برای نظارت بر دستگاه ها و نیروهای امنیتی پیش بینی می شود). اما تعمیم این ویژگی به عرصه های غیر امنیتی آسیب زاست.
برای نگاه امنیتی، کنترل وضعیت، مهم است. اما آسیب آنجاست که قلمرو این کنترل و ابزارهای آن، ضابطه مند نباشد. آسیب آنجاست که میل به کنترل، مهار نشود. میل به کنترل اگر مهار نشود، به مدیریت ختم می شود، مدیریت افراد تا مدیریت بخش ها و سازمان ها. تا آنجا پیش می رود که بخشی از ساختار را مقابل بخش دیگر قرار می دهد تا آنجا پیش می رود که ساختار را مقابل مردم قرار می دهد. میل به کنترل اگر مهار نشود، همه ارکان نظام را به خود وابسته می سازد.
انتهای پیام