شیفتفروشی یا فروش جان
زهرا منصوری، انصاف نیوز: کشیک یا شیفتفروشی در میان رزيدنتها و انترنهای پزشكی همواره امری رایج و عادی بوده است. در رسانهها هم در طی سالهای گذشته گزارشهای پیرو این مسئله تهیه شده و همچنین مقامات مسئول اقداماتی برای جلوگیری از آن انجام دادهاند که حداقل تا به امروز نه تنها جلوی این اتفاق گرفته نشده بلکه در دوران همهگیری ویروس کرونا این شیفتها با افزایش قیمت روبرو شدهاند.
از سوی دیگر به نظر برخی از دانشجویان پزشکی که انصاف نیوز با آنها مصاحبه کرده است، گذراندن این شیفتها، بیگاری است و به جز در چند رشتهی خاص تاثیری در عملکرد آنها ندارد.
یک پزشک هم در اینباره میگوید شیفتفروشی در میان دانشجویان تخصص کمتر از انترنها است. چون انترن انگیزهی کافی ندارد و آموزش خاصی هم در این شیفتها داده نمیشود، بیشتر کار کشیدن از دانشجویان است.
حسن هاشمی، وزیر بهداشت در سال 94: «ما بر حضور دانشجویان پزشکی درسال آخر آموزش خودشان تأکید داریم به همین خاطر این تغییر را ایجاد کردیم که افراد یکسال پس از فارغالتحصیلیشان در امتحان دستیاری شرکت کنند. چرا که متاسفانه دانشجویان پزشکی درسال آخر که بسیار مهم بود در بخشها حضور نداشتند و کشیکفروشی صورت میگرفت که مسئولیت اخلاقی و حرفهای همه اینها برعهده دانشگاه است و به همین دلیل ما این تغییر را در روند آزمون دستیاری ایجاد کردیم.» [روزنامهی شهروند]
دانشجویان پزشکی در یک سال و نیم آخر دورهی تحصیلی خود برای آموزش دیدن موظف به حضور در بیمارستان هستند؛ کارهای روتینی که در بیمارستان توسط پرستار انجام میشود، براساس صلاحدید اساتید به دانشجویان سپرده میشود. ماجرا از این قرار است، برخی از دانشجویان پزشکی به هردلیلی نمیتواند شیفت بمانند، پس با دادن یک مبلغی، کسی دیگر به جای آنها کار را بر عهده میگیرد. اما در اینجا خریدار و فروشنده چه کسانی هستند؟ فروشنده کسی است که با پرداخت پول کشیک خودش را به کسی دیگر میفروشد و خریدار هم به جای آن فرد کشیک میدهد و پول دریافت میکند. طبق حرفهای این دانشجویان قیمت کشیک در تخصصها و شرایط مختلف متفاوت است، مثلا در دوران عید و بهطور کلی تعطیلات و کرونا پول بیشتری باید پرداخته شود، شبهایی که بیمارستان شلوغ است و یا در اورژانس قیمت شیفتها افزایش پیدا میکند.
متن گفتوگو با این دانشجویان ( اسامی مستعار است) که نمیخواستند نام و رشتهی تحصیلی آنها فاش شود، را در ادامه بخوانید:
«انترنی در بیمارستان نیست که از شیفتفروشی بیاطلاع باشد»
حامد دانشجوی پزشکی است، در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا شاهد«شیفتفروشی» در بیمارستان بوده است میگوید: سوال شما این حس را به من میدهد که اینکار غیرقانونی است و بهصورتی پنهانی انجام میشود، اما باید بگویم بسیار شایع است. سادهتر بگویم انترنی در بیمارستان نیست که از این موضوع بیاطلاع باشد. به هر دلیلی ممکن است کسی نتواند یک شب شیف بماند، پس از دوستانش میخواهد به جای او بروند، اما کم کم به یک مبادلهی اقتصادی تبدیل میشود.
او ادامه داد: افراد متمولی را دیدهام که در کل دوران خود ده بار هم کشیک نماندهاند و اکثر آن را به بچههای خوابگاهی فروختهاند و یا کسانی را دیدهام که از کشیک خریدن به عنوان منبع درآمد یاد میکنند و میگویند برای خرید فلان چیز باید چند شب شیفت بمانم. قیمت آن هم به بد قلق بودن رزیدنت، نوع بخش و بیمارستان ربط دارد. برای مثال شیفتهای گوش و حلق و بینی بیمارستان […] که به شیفتهای مرگ مشهور هستند، حتی تا یک میلیون و هشتصد هزار تومان هم خرید و فروش میشوند. یا در دانشگاه محل تحصیل خودم یک شیفت داخلی با یک رزیدنت خاص در بیمارستان […] حدوداً تا یک میلیون و دویست هزارتومان هم خرید و فروش میشود. یا مثلا کشیک روانپزشکی حدودا 450 هزار تومان مبادله میشود. در کل نمیتوان قیمت ثابتی تعیین کرد.
او یکی از علتهای شیفتفروشی را حقوق کم انترنها میداند و میگوید: در حال حاضر در دانشگاههای تهران ماهیانه یک میلیون و پانصد هزار تومان به دانشجویان میدهند، پس دانشجویانی که مشکل مالی دارند، ترغیب به اینکار میشود. به نظر شما با این قیمتهایی که بالاتر گفتم، وسوسهکننده نیست؟ از طرف دیگر اصلاً مشخص نیست، چه انتظاری از انترنها دارند و حدود وظایف آنها نیز مشخص نشده است. بعضی از شیفتها تجربهی خوبی هستند، اما گاهی هم کار کشیدن از دانشجو است. نمیتوان گفت کسی که شیفتفروشی میکند، عملکردش حتما بد میشود، به خیلی از فاکتورها بستگی دارد.
«در میان زنان شیفت فروشی رواج بیشتری دارد»
حامد دربارهی اینکه شیفتفروشی در میان کدام قشر رواج بیشتری دارد، اضافه کرد: ببینید جامعهی پزشکی هم از افراد فقیر و غنی تشکیل شده است، اما لزوما به فقیر و یا غنی بودن ربطی ندارد. یک کار معمول است، مثلاً میگوید فلانی من یک شیفت سبک دارم، چهار صد هزارتومان هستی؟ یا میتوانی صبح جای من بیای؟ «اوکی 200 هزار تومان میشود.» به همین سادگی خرید و فروش میشود. اما در میان زنان شیف فروشی رواج بیشتری دارد و دیگران به جای آنها کشیک میدهند. مثلا در موسسهی کنکور کار میکند، فقط دکتر اول اسم او باشد، برایش کافی است.
این دانشجو در پاسخ به این پرسش که در صورت آگاهی مراجع ذیربط آیا به این مسئله رسیدگی میشود، گفت: از آنجایی که بیمارستانهای دولتی بسیار شلوغ شده است، پرستارها، مسئولان و پزشکان فقط میخواهند، کار آنها راه بیافتد و اینکه شیفتفروشی شود، برای آنها اهمیتی ندارد. نهایتا توبیخ، تذکر و یا کشیک اضافه تنبیه آنهاست. البته توجه کنید! شیفتفروشی یکی از هزاران مشکل پزشکی است.
عبدالرحمان رستميان عضو کمیسیون بهداشت مجلس در سال 94 گفت: اين كشيكها جزو آموزش افراد هستند و آنها را براي كار آماده ميكنند. براي پيشگيري از اين تخلفات لازم است كه مدير گروه، رئيس بخش و رئيس بيمارستان برخورد جدي با اين افراد داشته باشند. اگر مديريت كنند چنين اتفاقاتي نميافتد. وزير بهداشت هم چند وقت پيش نسبت به اين موضوع واكنش نشان داده بود و به مسئولان در اين زمينه هشدار داده بود كه برخورد جدی داشته باشند. [روزنامهی آرمان]
«در شیفتها از ما کار میکشند»
مریم فارغ التحصیل پزشکی است، خودش تجربهی خرید و فروش شیفت هم داشته است و مثل دیگران آن را بسیار امر معمولی میداند و میگوید: برای انتخاب روز کشیک به ما حق انتخابی نمیدهند، پس مجبور هستیم خرید و فروش کنیم. اما یکسری بچه پولدار هستند، مثلاً میگویند ما اصلا کشیک بخش اطفال را نمیآییم و آن را میفروشند، در یک سال و نیم اخیر پایان درس به ما یک میلیون حقوق میدهند، در حالی که به اندازهی پرسنل دیگر کار میکردیم. بچه پولدارها و یا زنان متاهل بیشتر کشیک نمیمانند و آن را میفروشند، اما خریدارها افرادی هستند که خانواده به آنها پول تو جیبی نمیدهند و یا زن و بچه دارند و باید خرج آنها را بدهد.
مریم دربارهی تاثیر شیفت فروشی بر عملکرد افراد، توضیح میدهد: ببینید! نمیتوان گفت کسی که شیفت را نمیگذارند، کارش بد است. در زمان ما یک دختر پولدار و متاهل بود. بسیار دانشجوی زرنگ و پرکاری بود. همان صبح تا ظهر که به بیمارستان میآمد، کلی قبولش داشتند و حتی مریضها را به او میسپردند یا کسانی هم هستند که دست به سیاه و سفید نمیزنند، نمیتوان حکم کلی داد.
ايرج خسرونيا، رئيس دادگاه بدوی سازمان نظام پزشكي ايران به روزنامهی آرمان گفته بود: فردي كه نوبتهايش را میفروشد از نظر يادگيري و آموزشی از ديگران عقب میماند. وقتی كه فارغالتحصيل شد، نمیتواند مانند بقيه پزشكان كار كند و در خدمت به مردم موفق نيست. اين مشكل منع قانونی خاصی ندارد، اما روسای بيمارستانها بايد برخورد جدی با اين تخلف داشته باشند و نظارتهای خود را افزايش دهند.
«کشیک شب عید، اورژانس قیمت بالاتری دارد»
رها دانشجوی دیگر پزشکی میگوید: اینکه هر دانشجو چند شب در ماه کشیک بدهد، بستگی به رشته و تعداد دانشجویان آن دانشگاه دارد. در هر حال بیمارستان نباید از رزیدنت و انترن خالی باشد. مثلا سال ورود ما تعداد دانشجویان بیشتر بود، کمتر کشیک داشتیم اما سال قبلیهای ما تعدادشان کم بود و بیشتر کشیک بودند. آنها میخواستند برای رزیدنتی درس بخوانند و در میان آنها شیفت فروشی رواج بیشتری داشت.
او افزود: مثلا کشکیک شب عید، اورژانس قیمت بالاتری دارد. قیمت باثباتی ندارد. بین یک میلیون تا دو میلیون تومان در بخش ما رواج داشت. وقتی بیمارستان خلوتتر و کار سبکتر باشد، حتی میشود با 200 هزار تومان توافق کرد. مثلا در چشم پزشکی چون تعداد مراجعه کم است، قیمت آن پایین است، اما مثلا بخش داخلی چون تعداد مراجعه بسیار بالا است، پس گرانتر است. پایینترین قیمت 200 هزار تومان و بالاترین قیمت آن سه میلیون تومان است. در دوران دانشجویی درس ها آنقدر سنگین است که نمیتوان در کنار درس خواندن کار هم کرد، پس مجبور به خرید و فروش یفت میشوید، برخی از کشیک ها 200 هزار تومان است، پس نمیتوان گفت فقط بچه پولدارها توانایی خرید و فروش دارند. زنان متاهلی و زنانی که فرزندی دارند، بیشتر شیفت فروشی میکنند.
«بیمارستانهای دولتی روی دوش انترن و رزیدنت میچرخد»
یک پزشک دربارهی شیفت فروشی به انصاف نیوز گفت: اینکه شیفتها خریدوفروش میشود، نقض سیستم آموزشی است. در حقیقت این کمترین مشکل آموزش در ایران است و هیچگونه آموزش درستوحسابی در ایران وجود ندارد. رزیدنتها بردهی سیستم هستند، بهجای آموزش دیدن باید در شیفتها کار کنند، الان یک رزیدنت ماهانه دو سه تومان حقوق میگیرد.
او دربارهی تاثیر این شیفتها بر عملکرد دانشجویان پزشکی گفت: نمیتوان گفت این شیفتها تأثیر ندارد، هرکس بخواهد آموزش ببیند برای او این زمینه فراهم است؛ اما در این شیفتها هم آموزش درستوحسابی وجود ندارد، بیشتر کار کشیدن از افراد است. بیمارستانهای دولتی روی دوش انترن و رزیدنت میچرخد. حالا در دوران تخصص یک آموزشی میدهند. اما انترن با خود فکر میکند، از آنجایی که شیفت فقط کار کردن است و آموزشی در کار نیست، پس پول شیفت را میدهم و نمیروم؛ اما سیستم هم شل میگیرد و اینکه شیفتها خریدوفروش میشود، برای آن اهمیتی ندارد. تعداد شیفتها برای دانشجویان زیاد است، البته بستگی به رشته و تخصص هم دارد.
او دربارهی قیمت این شیفتها در گذشته افزود: در سال 80 که دانشجو بودم، شیفتها از 4 تا 8 هزار تومان خریدوفروش میشد. گاهی هم کسی مرامی و دوستانه بهجای کسی دیگر شیفت میماند. برای کسانی که وضع مالی خوبی دارند، انگیزه شیفت ماندن هم ندارد و کسی که پول ندارد، شیفت را میخرد. شیفت طب اورژانس 12 ساعته بود و نوبتهای جراحی و داخلی 18 ساعته است؛ اما صبح روز قبل و بعد هم باید در بخش خودشان باشند؛ یعنی تنها 18 ساعت نیست.
این پزشک اضافه کرد: خریدوفروش شیفت در دوران تخصص کمتر از دوران انترنی است، چون در دوران دانشجویی انگیزهی بچهها کمتر است و اساتید بخش به رزیدنتها بیشتر نظارت دارند تا انترنها. چون تعدادشان هم کمتر است؛ اما انترنها اگر وضع مالی خوبی داشته باشند، ممکن است حتی کل بخش را بفروشند، مثا یک ماه ممکن است به بخش چشم بروند، آن یک ماه را کلاً به شخص دیگری میفروشد. البته در کل خانمها بیشتر شیفت خود را میفروشند. مثلاً یک خانمی متاهل است و میخواهد در خانه باشد و یا حامله است، پس مجبور میشود، پول بدهد، کسی دیگری بهجای او شیفت بماند.
او دربارهی تنبیه برای شیفتفروشی تاکید کرد: تنبیه هم این است که مثلاً شیفت اضافه به کسی بدهند. همهی اینها بستگی به دانشگاه و مقطع تحصیلی و بیمارستان دارد؛ اما در دروان تخصص بخش با این کار برخورد میکنند و کشیک اضافه میدهند.
انتهای پیام