بحران اوکراین متوقف شدنی است؟ | احمد زیدآبادی
احمد زیدآبادی، روزنامهنگار در یادداشتی تلگرامی با عنوان «بحران اوکراین متوقف شدنی است؟» نوشت:
بحران بیسابقهای که بین روسیه و دنیای غرب بر سر اوکراین پدید آمده است، آیا در نقطۀ خاصی متوقف میشود یا اینکه تا نهایتِ خود ادامه خواهد یافت؟ اگر نقطۀ توقفی در کار باشد، آن نقطه کجاست؟ و اگر بحران تا نهایت خود پیش رود، آن نهایت چه خواهد بود؟
نهایتِ بحران در وخیمترین و بدبینانهترین وضعتِ آن، بروز جنگ اتمی است، اما از آنجا که جنگ اتمی به منزلۀ پایانِ جهان کنونی است، قاعدتاً رخ نخواهد داد حتی اگر دیوانهترین موجودات عالم بر کشورها حاکم شوند! هر چند که به نظر برخی ناظران، توصیف برخی از رهبران جهان به “دیوانه” کم از توهین به دیوانگان ندارد!
باری، در شرایط جاری، نهایتِ بحران این است که روسیه با اشغال کییف، رهبران کنونی اوکراین را دستگیر یا متواری کند و بعد با گماردن یکی از دست نشاندگان خود به عنوان حاکم آن کشور، ختم بحران را اعلام کند.
در صورتِ وقوع چنین سناریویی، تشنج در روابط روسیه و غرب ادامه خواهد یافت و انواع تحریمهای اقتصادی و تکنولوژیک و دیپلماتیک علیه مسکو به کار گرفته خواهد شد.
بعضاً در برخی محافل و رسانهها “تحریم اقتصادی” به عنوان یک سلاح زنگ زده و ناکارآمد توصیف میشود، سلاحی که به زعم این محافل با قدرت نظامی و بالابردن سطح تابآوری اجتماعی میتوان آن را در میان مدت یا بلند مدت خنثی کرد.
این در حالی است که از قضا تأثیر تحریمها عموماً میانمدت و بلندمدت است و فقط قدرت بازدارندگی در کوتاهمدت را ندارد.
در حقیقت، تحریم همچون موریانه ریشۀ اقتصاد کشورها را آهسته آهسته میخورد و بنیان آنها را به تدریج ضعیف و شکننده میکند. در شرایط ضعف اقتصادی، معمولاً جامعه دچار بیکاری و فقر فزاینده و دیوانسالاری کشور آلوده به فساد گسترده میشود و هر دوی اینها به افزایش جرم و جنایت، بیحوصلگی و خشم اجتماعی و نهایتاً التهاب سیاسی میانجامد.
هیچ کشوری با اقتصاد ضعیف و از پا افتاده، امکان رقابت مؤثر در صحنۀ بینالمللی را ندارد و نهایتاً تسلیم شرایط یا دچار بیثباتی و انحطاط میشود.
بسیار بعید است که پوتین و همکارانش آگاهی درستی از این مسائل نداشته باشند. از این رو، احتمال بیشتر آن است که رهبران روسیه در روزهای آینده راهی به سمت بازگشت به میز مذاکره باز کنند اما این فقط در صورتی ممکن است که آنها در “نقطۀ تعیین کننده” متوقف شوند و دولت حاکم بر اوکراین را با توسل به زور ساقط نکنند.
روسها تا همین الان، جنگ تبلیغاتی را در صحنۀ جهانی یکسره باختهاند و دیگر کمتر کسی ادعاهای آنان را حتی در صورت دارا بودنِ رگه ایاز حقیقت، باور میکند. شخص ولادیمیر زلینسکی، رئیس جمهور اوکراین، در حال حاضر به سمبل و نمادِ مظلومیت و مقاومت در برابر “خرس روسی” تبدیل شده است و اگر چنانچه مانند اشرف غنی از کشورش فرار نکند و تصمیم به مرگ یا حتی اسیر شدن توسط ارتش روسیه بگیرد، در جهانی که گویا از اسطوره خالی شده است به اسطوره مبدل خواهد شد!
در چنین شرایطی، تبلیغات روسها در جهت “نازی” خواندن زلینسکیِ که خود یهودی است، نه فقط بیاثر است بلکه تلاشی از سوی آنها برای فرار از انگِ نازی بودنِ خودشان تعبیر میشود!
به هر حال، اگر پیش از آنکه فرصت کاملاً از دست برود، راهی به سمت دیپلماسی گشوده شود، برندۀ اصلی آن در کمال شگفتی دولت اسرائیل خواهد بود!
یِوگن کورنیچوک سفیر اوکراین در اسرائیل از دولت نفتالی بنت خواسته است که بین روسیه و کشورش میانجیگری کند زیرا به زعم وی، “اسرائیل تنها دولت دمکراتیکی است که با هر دو طرف منازعه روابط گرم و عمیقی دارد و به همین دلیل از قدرت میانجیگری بالایی برخوردار است.”
تمام حرکات مقامهای اسرائیلی از تلاش پشتپردۀ آنها برای ایفای چنین نقشی حکایت دارد، اما اینکه روسها در “نقطۀ تعیین کننده” متوقف شوند و یا اینکه آمریکا به ایفای چنین نقشی از سوی اسرائیل رضایت دهد، فعلاً مورد تردید است.
در واقع، بحران اوکراین چه به سمت نهایت خود پیش رود و چه در نیمۀ راه به سمت دیپلماسی تغییر جهت دهد، سودی عاید جمهوری اسلامی نخواهد شد. با این حساب، من حیران ماندهام که چرا برخی رسانههای رسمی از بروز بحران، نوعی ذوقزدگی نه چندان پنهان از خود نشان میدهند و مهمتر از آن اینکه چرا به حمایت تلویحی از روسیۀ در حال انزوا برخاستهاند. آرایش آراء اعضای شورای امنیت سازمان ملل در جریان رأیگیری در بارۀ قطعنامۀ محکومیت روسیه نشان داد که حمله به اوکراین واقعاً کرملین را در سطح جهان منزوی کرده به طوری که حتی چین و هند نیز امکان حمایت از آن را در خود ندیدند.
انتهای پیام