تناقص و درماندگی اردوغان؟
مهر نوشت: دیدار اردوغان با رئیس رژیم صهیونیستی را میتوان در راستای همین نیازها و سرخوردگیهای داخلی و نابسامانی اقتصادی ترکیه ارزیابی کرد.هر چند احتمال دستاورد عملی از این دیدار وجود ندارد.
بنظر میرسید که آغاز شکل گیری حزب عدالت و توسعه ترکیه و فعالیت آن فصل جدیدی از متغیرات داخلی و منطقهای و تغییر نگرش آنکارا در قبال تحولات باشد. رویکرد تبلیغاتی، حزبی و شعاری این حزب بر اساس اصولی ساماندهی شده بود که ملت و افکار عمومی ترکیه تقریب قانع شده بود که میتوان به حزب عدالت اعتماد کرد. هر چند به مرور زمان، محبوبیت حزب عدالت و توسعه در میان افکار عمومی ترکیه کاهش معناداری داشت و تا امروز در ۱۸ سال گذشته هم بی سابقه بوده است.
البته سیاستمداران و تصمیم گیران اصلی این حزب هیچگاه تفسیر درست و مناسبی از این واکنش افکار عمومی نداشتند یا اساساً نمیخواستند انگیزههای اصلی آن را در رفتارهای نادرست و چرخشهای زیاد در سیاستهای خارجی آن ارزیابی کنند.
اصرارها حتی به اختلاف درون حزبی انجامید و ناچار برخی از شخصیتهای اصلی این حزب ترجیح دادند از صحنه سیاست کنار بروند. ویژگی اصلی اردوغان و حزب او چرخشهای زیاد و رفتارهای بی ثبات و بدون ارزیابی و نیز استفاده از رویدادها و تحولات خارجی برای مصرف داخلی و انتخاباتی است.
یکی از این موضوعات مهم پرونده فلسطین و رژیم صهیونیستی است که شخص اردوغان تا آنجایی که میتوانست از آن برای افزایش سبد آرای خود و جلب توجه افکار عمومی مسلمانان ترکیه و حتی طرفداران موضوع فلسطین و مخالفان رژیم صهیونیستی استفاده کرد.
بویژه زمانی که او اجلاس اقتصادی داووس را در اعتراض به سخنان شیمون پرز رئیس وقت رژیم صهیونیستی ترک کرد، تلاش کرد تا از خود یک قهرمان بسازد.
در جریان کشتی آزادی غزه نیز که برای شکستن محاصره غزه در ترکیه راه اندازی شد و نیز حمایت ظاهری و مالی از برخی از جریانهای مقاومت فلسطینی در داخل ترکیه نیز همین تصویر از اردوغان ارائه شد.
واقعیت این است که پرونده فلسطین از ابتدا بعنوان یک ابزار سیاسی یا حتی اهرم فشار از سوی آنکارا برای دریافت امتیازات سیاسی و اقتصادی از غرب یک گزینه اصلی برای آنکارا بوده است.
شاید نخستین اشتباه اردوغان را میشد با تحلیلهای سیاسی توجیه کرد یا از کنار آن گذشت اما تکرار و اصرار بر آن بویژه در تحولات مختلف منطقهای جای تردیدی را باقی نمیگذارد که سیاستهای آنکارا در قبال فلسطین بیشتر تاکتیکی و برای منافع حزبی است.
تلاش برای بازیگری فعال در فرایند سیاسی و میدانی منطقه و نیز تغییر قواعد بازی از سوریه، لیبی تا کشورهای دیگر این نکته را نشان میدهد که برای اردوغان چیزی به نام اصول و راهبرد در سیاست خارجی وجود ندارد.
حال اینکه اردوغان هنوز هم هزینه سیاستهای اشتباه خود در سوریه و دخالت در عراق را میپردازد.
شرایط کنونی اقتصاد ترکیه نیز بازتولید و محصول همین رفتارهای دوگانه و عدم پایبندی به اصول راهبردی است که بشدت به کاهش ارزش لیر و دشواری معیشت مردم ترکیه منجر شد.
روزانه بر تعداد مخالفان حزب عدالت و توسعه افزوده میشود و اما اردوغان همچنان تضمین سیاسی حزب خود را در بیرون از مرزهای ترکیه می بیند. از اینرو دیدار با اسحاق هرترزوگ رئیس رژیم صهیونیستی را میتوان در راستای همین نیازها و سرخوردگیهای داخلی و نابسامانی اقتصادی ترکیه ارزیابی کرد.
هر چند احتمال دستاورد عملی از این دیدار برای ترکیه قابل تصور نیست و تنها یک نمایش سیاسی است.
با اینکه اردوغان در این دیدار تلاش کرد تا نظر فلسطینیها و مسلمانان را با خود همراه کند و درباره تشکیل دو دولت نیز سخن گفت اما همه میدانند که راه حل دو دولتی حتی اگر هم از سوی اسرائیل پذیرفته شود آرمان واقعی مردم فلسطین نیست.
با این حال نباید این نکته را نادیده گرفت که اردوغان امروز بنا بر شرایط و اجبارهای سیاسی و اقتصادی اقدام به چنین کاری میکند اما دستاورد عملی برای او نخواهد داشت و حتی به کاهش و افت شدید پشتوانه حزب عدالت منجر خواهد شد.
انتهای پیام