خاطرات هاشمی | ماجرای سانحه هلیکوپتر در آبیک
بهکوشش ناصر غضنفری، انصاف نیوز:
شنبه 9 تیر 1369
آقای عبدالواحدموسویلاری، نماینده تهران، تلفنی در مورد منظور من از تعبیر «اصحاب نق» سئوال کرد؛ نگران بود که نظرم به مجلسیان باشد.
دوشنبه 11 تیر 1369
سرتیپ منصور ستاری، فرمانده نهاجا = نیروی هوایی ارتش آمد. گزارش عملکرد تخلیه کمکهای خارجی را داد و برای طرحهای در دست اجرا استمداد کرد. گفت تا این تاریخ 223 هواپیما، کمک از خارج آوردهاند. عربستان سعودی بیشترین و بهترین کمک را داده است: 42 هواپیما.
عصر شورای اقتصاد جلسه داشت. بحث در سیاست حذف تدریجی سوبسیدها بود.
سهشنبه 12 تیر 1369
در اخبار صبح، خبر تلف شدن صدها زایر مکه در تونل جدیدالاحداث بین مکه و عرفات آمده بود که تا شب معلوم شد به اعتراف رسمی عربستان سعودی، عدد تلفات به 1426 نفر رسیده است. خبر دیگر هم اینکه کنگره حزب کمونیست شوروی، با تنزل و تزلزل حزب، شروع بهکار کرده است.
با هلیکوپتر از اردوگاه منظریه بهسوی مناطق زلزله زده پرواز کردیم. وزیر کشور و معاونان و محسن همراه بودند. در حدود منطقه آبیکدر نزدیکی قزوین، یک موتور هلیکوپتر در فضا خاموش شد؛ همانجا در مزرعه یونجه کنار کارخانه سیمان آبیک فرود آمدیم. چون هلیکوپتر دو موتور داشت، به خیر گذشت. هنگام فرود چند متری روی زمین کشیده شد و آرام گرفت. هلیکوپتر شنوک که همراهان را حمل میکرد، همانجا فرود آمد و سفر را با آن ادامه دادیم. همراهان دستپاچه شده بودند.
چهارشنبه 13 تیر 1369
هیأت دولت جلسه داشت. بحث درباره سیاست بازسازی مناطق زلزله زده بود. برای اسکان موقت به هر خانواده، جهت ساخت یک اتاق، باید 20 هزار تومان بدهیم؛ دو میلیارد تومان برای این امر اختصاص دادیم. برای ساخت مسکن دائمی، قرار شد ضد زلزله باشد و با اعطای وام قرضالحسنه، خود مردم بسازند.
پنج شنبه 14 تیر 1369
ساعت یازده ونیم، همراه با آقای کازرونی، وزیر مسکن وشهرسازی، با هلیکوپتر به منطقه شمال سد لتیان رفتیم؛ جایی که از سوی وزارت مسکن برای مرکز سیاسی کشور پیشنهاد شده است. در شمال لتیان فرود آمدیم. از روی نقشه و با رویت منظره، منطقه را بررسی کردیم. در مرحله اول، هزار هکتار مدنظر است؛ به نظرم جای مناسبی برای انتقال مرکز سیاسی کشور است.
سپس به محل سد رفتیم. خانواده و جمعی از بستگان هم آمده بودند که تا فردا آنجا باشیم. بعد از ناهار و استراحت، در ساحل دریاچه سد قدم زدیم و با قایق که مهدی آن را هدایت میکرد، در دریاچه گردش کردیم. هوا بسیار خوب است. والده و خانواده اخوی مرحوم قاسم و بستگان هم بودند؛ کمی هم باران بارید.
منبع: خاطرات هاشمی رفسنجانی در سال 1369
انتهای پیام