تحلیل جامع جنگ روسیه و اوکراین؛ تاثیر چین و روسیه بر دیپلماسی ایران
شفقنا نوشت: دکتر مهدی فاخری، سرکنسول سابق ایران در هنگ کنگ و ماکائو و استادیار دانشکده روابط بین الملل دانشگاه تهران درباره سرانجام جنگ در اوکراین می گوید: من فکر می کنم حتی اگر دو طرف مجبور بشوند یعنی تمایلی داشته باشند که جنگ را ادامه بدهند قطعا این جنگ محدود تر خواهد شد تا بتوانند برای بلند مدت برنامه ریزی کنند. اما ظن قوی تر من این است که فشار های بین المللی و فشار های ناشی از خود جنگ سبب خواهد شد که ما به آغاز مذاکرات به صورت جدی تر نزدیک شویم و به علاوه دسترسی به یک توافق با نوعی دستاورد های حفظ وجه و اعتبار در راه باشد.
متن گفت وگوی خبرنگار شفقنا آینده با دکتر فاخری را می خوانید:
_ همان طور که در جریان هستید از جنگ بین کشور روسیه و اوکراین تقریبا دو ماه است می گذرد اما به نظر می آید آن اهدافی را که دو طرف درگیر پیش بینی کرده بودند محقق نشده است. فکر می کنید آیا جنگ طولانی خواهد بود؟ در این بحران چه آینده ای برای این دو کشور وجود خواهد داشت؟
هم روسیه در حمله هم اوکراین در دفاع بسیار مصمم به نظر می رسند
همیشه جنگ ها خیلی راحت شروع می شوند ولی به آن راحتی تمام نمی شوند
در واقع پیش بینی در این مورد سخت است. به دلیل اینکه عوامل مختلفی در این اتفاق تاثیرگذار هستند. تاجایی که به اصل قضیه برمی گردد یعنی نیت روسیه در حمله به اوکراین کاملا روشن است که روسیه در واکنش به شرایط پیش آمده بین المللی استناد کرده و این حمله تجاوزی را انجام داده است. اما نکته ای که هیچوقت روسیه انتظارش را نداشت واکنشی بوده است که اوکراینی ها از خودشان نشان می دهند و مقاومتی که وجود دارد که طبیعتا کمک بین المللی را هم به دنبال داشته است و باعث طولانی تر شدن این جنگ می شود. بنابراین سناریو اول ادامه این وضعیت است. بخاطر اینکه هر دوطرف هم روسیه در حمله هم اوکراین در دفاع بسیار مصمم به نظر می رسند و ظاهرا برنامه ریزی میان مدت دارند روی این قضیه انجام می دهند. نکته دوم و تاثیر گذار حمایت بین المللی است که از اوکراین به عمل می آید و خود این مسئله باز هم باعث می شود که دید کوتَه نگرانه ای که وجود داشته و گفته می شد جنگ با سرعت تمام می شود از بین برود. به دلیل اینکه همیشه جنگ ها خیلی راحت شروع می شوند ولی به آن راحتی تمام نمی شوند. امروز آن نظریه طبیعتا نمی تواند از اعتبار برخوردار باشد و این خود باعث طولانی تر شدن جنگ خواهد شد و موفقیت هایی که اوکراین در مقاومت بدست آورده یک عامل اضافی است. اما نکته سوم اراده رهبران سیاسی دو کشور بر ادامه جنگ تا رسیدن به یک پیروزی برای هرکدام از طرفین جنگ یا اطمینان یافتن از عدم امکان ادامه است.
شاهد طولانی تر شدن جنگ خواهیم بود
حمایت بین المللی از این دو سناریو کمک می کند و شاهد طولانی تر شدن جنگ خواهیم بود. اما نکته دیگر یا سناریوی دیگر این هست که هر دو طرف هر روز با امکانات مالی محدود تری مواجه هستند. میزان خسارت ها و تلفات رو به افزایش است و تخریب وحشتناکی در حال صورت گرفتن است و بعد هم جامعه بین الملل هم تاکنون حمایت موثر تعیین کننده ای انجام نداده است و این مسئله ممکن است دو طرف را وادار به خاتمه دادن به جنگ بکند یا اینکه حداقل یک راه حل برای توقف مخاصمات پیدا کنند. این وضعیت طبیعتا بستگی به این دارد که کدام یک از دو کشور موفق می شوند اعتبار خودشان را حداقل نزد افکار عمومی خود و در مرحله دوم افکار عمومی بین المللی حفظ کنند و ابتکار های میانجیگرانه ای که اگر در این بین شروع می شود که هم اکنون هم در جریان است و ترکیه و اسرائیل و یا بعضی از کشور های اروپایی این کار ها را آغاز کرده اند ولی به نتیجه مشخصی نرسیده اند و می شود فکر کرد که این تلاش ها در جهت خاتمه جنگ وضعیت سناریو دوم رو دائما تغییر بدهد و تعیین کند وما به یک توقف مخاصمات ولو به صورت موقت هم که شده پیش برویم.
_ آقای پوتین عنوان کرده اند تا زمانی که به اهداف خود در اوکراین نرسیم جنگ را متوقف نمی کنیم از طرفی اوکراین هم مصر است که روی دفاع پافشاری کند.آیا روسیه یا اوکراین به اهداف خود می رسند؟
اکثر جنگ ها به مذاکره کشیده می شوند
خیلی بعید است که در یک جنگ هردو طرف بتوانند به همه اهداف خود دست پیدا کنند چون در نهایت همه جنگ ها غیر از موارد محدودی مثل جنگ های جهانی که سرنوشت جنگ در جبهه جنگ تعیین می شد اکثر جنگ ها به مذاکره کشیده می شوند و در یک مذاکره عادی هم امکان اینکه طرفین در حین مذاکره بتوانند به تمامی آمال و آرزو ها یا برنامه ها و اهداف خود دست پیدا کنند ضعیف است. مخصوصا زمانی که امکان ادامه جنگ به لحاظ سنگینی نبرد و هزینه های مادی و سیاسی کاهش پیدا کند که ما امروز به این سمت پیش می رویم. اراده اوکراینی ها در مقاومت واقعا چشمگیر بود. اراده روس ها هم در حمله چشمگیر بود. هردو طرف هم اصرار دارند که تا دسترسی به اهدافشان به جنگ ادامه بدهند. اما این خرابه ای که از اوکراین باقی می ماند میزان تلفات و میزان خسارت هایی که این جنگ برای هر دو جامعه و جامعه بین الملل به جا می ماند مساله قابل توجه است.
یک روسیه قوی تر طبیعتا معادلات جهانی را تحت تاثیر قرار خواهد داد
ما به آغاز مذاکرات به صورت جدی تر نزدیک می شویم
امروز موضوع فقط به روسیه و اوکراین ختم نمی شود. خود ما در خاورمیانه بحث امنیت غذایی منطقه را مطرح می کنیم چون قسمت اعظم واردات گندم و روغن آفتابگردان و جو و انواع مواد غذایی منطقه وابسته به روسیه و اوکراین و قزاقستان است که قزاقستان هم در این اواخر صادرات این اقلام را برای تامین امنیت مواد غذایی خود ممنوع اعلام کرده است. اروپا که جنگ در آنجا اتفاق افتاده است از موثر ترین مناطق در مقابل تبعات این جنگ است و می تواند به لحاظ اقتصادی به لحاظ غذایی به لحاظ توسعه اقتصادی و توسعه انسانی از جنگ اوکراین تاثیر بگیرد. به هرحال این ها مسائلی است که به تدریج روی جنگ سنگینی می کند و هردو طرف را واردار می کند که نظراتشان را به همدیگر نزدیک تر کنند البته در این مورد که فشار بین المللی قطعا تاثیر گذار است. یعنی در شرایطی که امروز امریکا و اتحادیه اروپا و متحدین شان دارند تا روسیه به اهداف خود دست پیدا نکند و احیانا نتواند قوی تر از قبل از جنگ بیرون بیاد. چون یک روسیه قوی تر طبیعتا معادلات جهانی را تحت تاثیر قرار خواهد داد. بنابراین غربی ها صرف نظر از اینکه غیر مستقیم روسیه را به این مرحله کشانده اند برای آن ها مهم این است که نتیجه این جنگ چه می شود و نمی خواهند که این اتفاق بیافتد که روسیه ای قوی تر در کنار چین اقتصادی قوی تر و در کنار هندی که ظاهرا متحد آمریکا است اما الان حداقل در ابتدای این جنگ در این ۵_۶ ماه گذشته به یکی از مشترییان پر و پا قرص نفت روسیه تبدیل شده است و این معادلات جهانی را تحت تاثیر قرار خواهد داد و این مسئله سبب می شود که فشار غربی ها روی روسیه بیشتر شود بنابراین حاصل این فاکتور های مختلفی که اشاره شد به نظر می رسد که سبب ساز میل به خاتمه مخاصمات شود و یا محدود کردن آن را سبب شود. من فکر می کنم حتی اگر دو طرف مجبور بشوند یعنی تمایلی داشته باشند که جنگ را ادامه بدهند قطعا این جنگ محدود تر خواهد شد تا بتوانند برای بلند مدت برنامه ریزی کنند. اما ظن قوی تر من این است که فشار های بین المللی و فشار های ناشی از خود جنگ سبب خواهد شد که ما به آغاز مذاکرات به صورت جدی تر نزدیک شویم و به علاوه دسترسی به یک توافق با نوعی دستاورد های حفظ وجه و اعتبار در راه باشد.
_ دستاورد ها چه خواهد بود؟ اوکراین عضو ناتو نخواهد شد و آن چیزی که حال مورد نظر روسیه بود محقق می شود یا اینکه شهر های اوکراین ضمیمه روسیه خواهد شد؟ این مرحله چه دستاورد هایی برای دو طرف دارد؟
عضویت اوکراین در اتحادیه اروپا حتما با یک فاز تاخیری مواجه خواهد شد
ببینید در درجه اول بحث برنامه ها یا جاه طلبی های اروپایی یا ایستادگی اوکراین است که آن را تحت تاثیر قرار خواهد داد. یعنی موضوع ناتو که در هر حال جزو مواردی است که روسیه قطعا درباره اش کوتاه نخواهد آمد. در مورد اتحادیه، عضویت اوکراین در اتحادیه اروپا حتما با یک فاز تاخیری مواجه خواهد شد. ضمیمه کردن یا به رسمین شناختن استقلال دو منطقه اوکراین یا خود مختاری این دو منطقه در شرق اوکراین هم طبیعتا موضوع مهمی است که روی مذاکرات تاثیر دارد. مجددا به این نکته اشاره می کنم که اگر روسیه بتواند به کریمه وصل شود و بعد بحث جای پایی است که در دریای سیاه پیدا می کند و همچنین پیشرفتی که در بندر لازقیه سوریه به دست آورده است این دو مساله به این معنی است که دو منطقه مهم و استراتژیک دنیا که در اختیار روسیه قرار می گیرد و جهان غرب قطعا به این مسئله واکنش نشان خواهد داد. یعنی جهان به این راحتی از این تغییر ژئوپولتیک جهانی نمی گذرد و بعید است که بگذارند چنین تغییری اتفاق بیافتد. حتی اگر روابط روسیه با چین و هند در قالب پیریکس و هم قالب سازمان شانگهای همه دچار نوسان شود که می بینیم حتی شرکای خود روسیه هم در این موارد واکنش هایی نشان می دهند و می بینیم ترک پروژه ها از غرب شروع شده و بسیاری از شرکت های چینی در مورد روسیه تغییر رویکرد داده اند. واکنش هندی ها به روابط تجاری و مساله انرژی با روسیه فرق کرده است. یعنی یک وضعیت سیالی را به وجود می آورد که کار را برای روسیه سخت تر می کند. اگر پیش بینی اولیه یعنی اتمام جنگ در یکی دو هفته اول تحقق پیدا کرده بود می توانستیم امیدوار باشیم که روسیه صحنه را به نفع خودش تغیر خواهد داد اما امروز واقعا چنین پیش بینی سخت است و سخت است که قبول کنیم ژئوپولتیک جهان با سکوت همه کشور های قوی، متوسط و ضعیف به نفع روسیه و این ترتیب تغییر کند.
_ این شرایط چه تاثیری بر روی وضعیت ایران خواهد داشت؟ ظاهرا این جنگ بر توافق هسته ای ایران سایه انداخته است. آیا توافق هسته ای کماکان مساله ای جدا است؟
منویات روسیه و جدیدا چین روی مساله مذاکرات هسته ای ایران سایه انداخته است
نمی توانیم ادعا کنیم که این یک مساله جدا است برای این که نیست و روسیه یکی از طرف های امضا کننده و از طرف های توافق بود و امروز از جمع مذاکره کنندگان مستثنی نشده است و همچنان در این روند حضور دارد و طبیعتا با توجه به مسائلی که مطرح شده است متاسفانه باید بگوییم منویات روسیه و جدیدا چین روی این مساله سایه انداخته است. بنابراین گره خودن این دو موضوع با هم عادلانه نیست و دور از واقعیت
هم نیست و می توان انتظار کشید تا جنگ به مرحله ای منطقی برسد و یا توافقی صورت بگیرد و این موضوع مطرح شود. باید در نظر داشته باشیم که سناریوی پیش بردن مذاکرات بدون روسیه اگر چه راحت نیست و هزینه هایی برای ایران خواهد داشت اما یک آلترناتیو است و اگر قرار باشد دو طرف ایران و آمریکا مایل به نهایی کردن این مذاکرات باشند و روسیه نخواهد تحت هیچ شرایطی این مساله را به جلو بیاندازد و تا حل جنگ اوکراین نگه دارد، طبیعتا آلترناتیو دیگر همین است ولی این مساله در ایران به تصمیمی سیاسی نیاز دارد که به نظر نمی رسید چندان ساده باشد.
_ آیا این احتمال وجود دارد که روسیه نیز از برجام خارج شود؟ این مساله به فعالیت های هسته ای ایران آسیب می زند؟
این ها احتمالاتی است که همیشه مطرح است ولی خارج شدن از برجام برای روسیه کارت برنده ای را از دست روسیه خارج می کند. امروز این امکان برای مسکو بوجود آمده است که در مورد جنگ اوکراین در جاهایی وارد مذاکره و ایجاد تعادل و بده بستان شود. خروج روسیه از برجام قاعدتا در این زمینه کمکی به روسیه نخواهد کرد. بلکه ابزاری موثر را که در اختیار روسیه است از دست او خارج می کند. از این رو من فکر نمی کنم که روس ها بخواهند خیلی به آن سمت حرکت کنند روس ها امروز می خواهند درگیری خود را با جهان غرب در مسائل و مناطق مختلف افزایش بدهند مساله روسیه امروز کاهش نیست.
_ آیا تحریم های غرب می تواند در آینده اقتصادی و سیاسی روسیه به شکل مهم و جدی تاثیر گذار باشد؟
وقتی در زمانی که صحبت از تحریم های هوشمند است به هدفی که اعلام می شود کمتر می رسد ولی به هدفی که پشت مسائل اعلام شده است بیشتر نزدیک می شود اگر زمین گیر کردن روسیه و فلج کردن روسیه مد نظر باشد خیر در مورد ایران هم ما روندی ۱۵ ساله را طی کردیم تا به اینجا رسیدیم و زمین گیر شدن به آن معنا رخ نداده است. اقتصاد ما صدمه ای جدی خورده و آزادی عملمان در دنیای روابط بین الملل از دست رفته است همه این مسائل وجود دارد ولی نکته ای که دولت های تحریم کننده همواره اعلام می کنند تغییر سیاست و تغییر رفتار دولت هدف است که این به دست نمی آید و تحریم ها بیشتر به مردم ضربه می زنند تا مردم دولت های خود را تحت فشار قرار بدهند این در حالی است که تحریک کنندگان همواره اعلام می کنند ما بر علیه دولت ها تصمیم گیری می کنیم و می خواهیم رفتار دولت ها را اصلاح کنیم اما همه می دانند که تحریم برای اعمال فشار بر مردم یک جامعه است تا آن ها به دولت هایشان معترض شوند و واکنش نشان بدهند در روسیه هم چنین اتفاقی رخ خواهد داد ولی روسیه وضعیت ایران را نخواهد داشت.
تفاوت تحریم ایران و روسیه
ایران در درجه اول توسط خودش روند جدایی از اقتصاد بین الملل را شروع کرد. به عنوان یک سیاست هیچ وقت تعامل سازنده با اقتصاد جهانی را جزو برنامه و اولویت های اولیه خود قرار ندادیم. از این رو چون چندان وارد شبکه ها تولید و توزیع و تصمیم گیری جهانی نشده بودیم شاید وضعیتی بسیار متفاوت از روسیه بعد از تحریم داریم. انرژی اروپا کاملا وابسته به روسیه است و بنابراین این شبکه تعاملی وجود دارد روسیه تا قبل از آمدن ترامپ عضو گروه هشت بود. گروه هفت را بخاطر حضور روسیه به گروه هشت تغییر دادند. روسیه همواره در مذاکرات بین المللی و تصمیم گیری های بین المللی وجود داشته است. پوتین با هر کدام از رهبران کشور های دنیا تماس بگیرد بالافاصله پشت خط هستند ولی این وضعیت برای ترامپ یا بایدن اتفاق نمی افتد و نمی توانند با هر کسی که دلشان خواست صحبت کنند. بنابراین موضع جهانی روسیه نسبت به وضعیت ایران متفاوت است. بعید است روسیه در وضعیتی چون ایران قرار بگیرد که اینچنین در صادرات نفتش با مشکل روبور است. مساله دیگر این است که تجربه ک گ ب و شبکه هایی که ساخته شده امکانات وسیع دیگری رد اختیار روسیه قرار می دهد تا نفت و گاز خود را صادر کند از این رو میزان تاثیر پذیری روسیه از تحریم ها کمتر از ایران خواهد بود ولی برای کشوری که به درامد های هنگفت انرژی عادت کرده است طبیعتا این محدودیت ها آزار دهنده است و برنامه های اقتصادی را تحت تاثیر قرار می دهد.
_ روسیه جامعه سیاسی بسته یا دارد و می تواند با انواع ابزار ها وضعیت را کنترل کند.
هر دو طرف مایل به افزایش متحدین و موتلفین خود هستند
من چندان با این مساله موافق نیستم که سیستم ها در جامعه بسته نسبت به افکار عمومی خود بی تفاوت هستند. هر دولتی هر چقدر هم مستبد باشد هر چقدر هم اقتدار گرا باشد و بسته عمل کند باز هم سعی می کند به افکار عمومی خود در جهت سیاست هایش جهت بدهد و بی توجه به افکار عمومی خود نخواهد بود. نوع کنش و واکنش این کشور شاید مورد پسند جامعه جهانی نباشد ولی استدلال هایی که روسیه در ارتباط با گسترش ناتو دارد استدلال های بی منطقی نیست و این اتفاق افتاده و واقعیتی است. ناتو بدون این که بعد از اضمحلال کمونیسم فلسفه وجودی قابل توجهی داشته باشد به حیات خود ادامه داده است و به اسم مبارزه با رادیکالیسم و افراطی گرایی توسعه خود را شروع کرده اند و به سمت کشور هایی مثل ایران و روسیه حرکت کرده اند و تغییری به فلسفه وجودی خود داده و ادامه حیات داده اند.
استدلال روسیه از این نظر قابل توجه است. از این نظر که ناتو خلاف وعده هایی که داده بوده عمل کرده و به مرز های روسیه نزدیک شده است و کشور های عضو ناتو که به طور مستقل قرار داد های خلع سلاح با روسیه داشتند از این قرار داد ها خارج شده اند و بنابراین نمی توان گفت چون جامعه روسیه بسته است و پوتین از ک گ ب آمده است پس همه حرفهای او بی منطق است نه اینطور نیست و بخشی از استدلال های پوتین قابل قبول است اما اینکه این استدلال ها دلیلی برای تجاوز به کشوری دیگر باشد این نقطه واکنش افکار عمومی داخل روسیه و افکار عمومی بین الملل است. امروز می بینیم که حتی هند هم روسیه را محکوم نمی کند و در رای گیری دیده شد که بسیاری از کشور های در حال توسعه مثل نظر خود ما که عقیده داریم هم سلطه و هم تجاوز هیچ کدام قابل قبول نیستند. بنابراین این وضعیت شرایطی را ایجاد می کند که هر دو طرف مایل به افزایش دادن متحدین و یا موتلفین خود هستند. کشوری موفق است که به طور کمی و کیفی نظر خود را در راه حل نهایی اعمال کند.
انتهای پیام
خدایا ۲۵۰۰ و اندی سال است که به یک شکل حکومت کردیم توفیق بده مدلهای دیگر حکومت را هم تجربه کنیم ما چی از هند و برزیل و کلمبیا کم دار یم؟