درخواست امضای توبهنامه به مرحوم صالحی نجفآبادی
بخشی از کتاب «شوکران اندیشه، خاطرات صالحی نجفآبادی» را به نقل از کانال تلگرامی حجتالاسلام مجتبی لطفی، از شاگردان و مسئولان دفتر مرحوم آیتالله منتظری میخوانید:
«روزی آقای عبائی و غروی به خانه ما آمده و خواستند من چیزی نوشته و شهید جاوید را باطل کنم. نوشتهای هم به خط آقای مرعشی نجفی نشانم دادند با این مضمون که من اعتراف می کنم اشتباه کردم … . که اگر خواستم آنرا امضا کنم. در لفافه گفتند به شما مساعدت مالی هم خواهد شد.
قدری دنیا پیش چشمم تاریک شد که تحملش برایم سخت بود. به قدری تلخ بود که لحظهای به عالم دیگری رفته با خدای خود سخن گفتم:
«خدایا! اینها چه میگویند، از من میخواهند حاصل تحقیقات خود در باره امام حسین که این قیام را قابل الگوگیری میدانم غلط اعلام کنم؟ این همه زحمت و جان کندن و رنج کشیدن و حالا در مقابل فشار و پول آن را زیر پا بگذارم؟! اگر دلیل دارند بسم الله. این چه جو سنگینی است که من باید بگویم اشتباه کردم. حالا میفهمم گالیله چگونه تحت فشار کلیسا قرار گرفت تا از باب تقیه بگوید غلط کردم، توبه کردم. ولی وضعیت من بهتر از اوست و میتوانم در مقابل فشارها ایستادگی کنم و از خود و نظریهام دفاع کنم تاوانش سخت است ولی تاب تحمل آنرا دارم».
بعد رو کردم به آن دو نفر و گفتم شما نیت خیر دارید، شما واسطه هستید اما بروید و خبر دهید به آن آقایی که توبهنامه را نوشته و فرستاده که من با این توبهنامه پیشنهادی چه کردم.
سپس آن نوشته را پاره پاره کرده و با بیاعتنایی روی زمین ریختم.
بعد گفتم: این حرف های ناحسابی چیست؟ شما طلبه هستید. چرا من باید حق را پایمال کنم؟ من به هیچ یک از آقایان احتیاج ندارم، نهایتا آبروی مرا میبرند که بردهاند، بیش از این که نمیتوانند. حالا میخواهند آخرین ضربه را با دست خودم به خودم بزنم.
از برخوردهای بعدی و حملات روضه خوانها معلوم شد از این حرکت من خیلی عصبانی شدند و فشارها بیشتر شد و فتواهایی علیه ما صادر کردند. حتی شهریه مرا قطع کردند…».
(منبع: تلخیص از؛ شوکران اندیشه، خاطرات صالحی نجفآبادی، مجتبی لطفی، نشر کویر)
انتهای پیام