این قطعنامه واقعا تهدیدی نیست!
جاوید قرباناوغلی تحلیلگر مسائل بینالملل در آرمان ملی نوشت: از مدتها قبل پيشبيني ميشد که آژانس به سمت سختگيري بيشتري با ايران دارد جلو ميرود و با اينکه در سفرهاي آقاي گروسي که معمولا قبل از برگزاري اجلاس آژانس، شوراي حکام يا بحبوحه مذاکرات بين ايران و 4+1 انجام ميشد و بيانيههايي هم که صادر ميکرد يا اظهارات و مصاحبههايي که انجام ميداد، معمولا با يک توافق با ايران در حوزه موضوعات مربوط به آژانس بود، روي جو عمومي اعضاي 35 نفره شوراي حکام و فضاي مذاکرات تاثيرگذار بود. اما با تاخيري که بيش از يکماه ازآن ميگذرد، آژانس قاعدتا با اينکه هميشه از فني بودن نگرش خود و اينکه سياسي نيست، سخن ميگويد اما سادهانگارانه است که فکر کنيم آژانس چنين نگاهي به موضوعات همکاري با کشورها داشته باشد و از منظر فني نگاه کند لذا موضع آژانس تا حدودي به سمت سختتر شدن پيش رفت و مکانهايي که در آن آثار اورانيوم پيدا شده بود و يا ذخايري که ايران انباشه کرده و تصميم در مورد آن را به مساله احياي برجام منوط کرده بود با فشار غربيها و آژانس باعث شد که آقاي گروسي در آخرين موضع گيري خود طي روزهاي گذشته ادبياتي را بهکار برد که باعث تصميم سه کشور اروپايي و همچنين آمريکا براي ارائه قطعنامه شد.
قطعنامهاي که صادر شد، اگرچه لحن ملايمي دارد و هيچگونه تهديدي در آن نيست و بيشتر ترغيب و تشويق ايران مبني بر اينکه با آژانس همکاري بيشتري کند و پاسخ به سوالات را در دستور کار داشته باشد ولي گفته ميشود سه کشور اروپايي موضع تندتري از اين داشتند ولي با نفوذ آمريکاييها باعث شد لحن قطعنامه ملايمتر شود و نهايتا قطعنامه صادر شود. اما علت اينکه آمريکاييها لحن قطعنامه را ملايم کردند و يا حتي سه کشور اروپايي از ادبياتي استفاده نکردند که تندتر باشد، اين است که نميخواهند پنجرههاي مذاکره و يا توافق با ايران را ببندند چون ميدانند هرقدر بيانيه قطعنامه تندتر باشد، ايران را وادار خواهد کرد که مذاکره را کلا تعطيل کند و يا به سمت غني سازي بيشتري برود و يا از برخي تفاهمات که در برجام 2015 هست، عدول کرده و کنار بگذارد. چنانچه ديديم ايران در واکنش به قطعنامه مواضع قاطعانهاي را اتخاذ کرد که البته قبل از آن هم در لحن سخنگوي وزارت خارجه و وزير خارجه آژانس را از صدور چنين قطعنامهاي برحذر داشته بود. هرگونه افزايش تنش بين ايران و آژانس خودبه خود تاثيرات منفي بر روند مذاکراتي که در وين هست، خواهد گذاشت و بنبست را ادامهدار و طولانيتر خواهد کرد. لذا فضاي مذاکرات وين را سنگينتر خواهد کرد و نهايتا ممکن است درها بسته شود و هيچ اتفاقي نيفتد. از اينرو تصور ميکنم تنشي که در حال حاضر بين ايران و آژانس رخ داده، چنانچه ادامه يابد، ميتواند شرايط را سختتر کند.
به اين معنا که نشست بعدي شوراي حکام در سپتامبر سالجاري ميلادي خواهد بود و اگر چنانچه فضايي که الان حاکم است و موضع گيريهايي که از سوي آژانس صادر ميشود، پيش بيني ميکنم، قطعنامه و يا مواضع آژانس در اجلاس بعدي شوراي حکام تندتر خواهد بود و احتمال اينکه تصميم بگيرند پرونده ايران مجددا به شوراي امنيت سازمان ملل ارجاع داده شود، زياد است. واقعيت اين است که از 35 کشور عضو شوراي حکام، 30 کشور به اين قطعنامه رأي مثبت دادند. دو کشور چين و روسيه رأي منفي و کشورهاي هند، ليبي و پاکستان هم رأي ممتنع دادند. ميدانيم که قطعنامه آژانس نيازمند اجماع نيست بلکه نيازمند اکثريت است و اين بدان معناست که چنانچه اين روند ادامه پيدا کند 30 کشوري که الان در يک فضاي نسبتا آرامتر از اين قطعنامه حمايت کردند، در اجلاس بعدي هم مواضع مشابهي را اتخاذ خواهند کرد. يعني اگر غربيها قطعنامه تندتري را آماده کنند، حتي اگر چين و روسيه هم مخالفت کنند، تاثيري نخواهد داشت و پرونده ايران به شوراي امنيت سازمان ملل ارجاع خواهد شد و بقيه ماجرا را ميتوانيم حدس بزنيم. موضوع مهم اين است که وقتي در اين شرايط 30 کشور از مواضع غربيها حمايت کنند هشدار براي ايران است. مضافا اينکه اينگونه تحولات بر فضاي داخل ايران بهخصوص اقتصاد تاثيرگذار است و تکانههايي را ايجاد ميکند.
مضاف بر اينکه اگر چنانچه اين اتفاق بيفتد به احتمال زياد مکانيسم ماشه فعال خواهد شد، هرچند آمريکاييها اميدوارند هنوز با ايران به توافق برسند. نکته آخر اينکه اگر ايران تصور ميکند با عربستان مذاکراتي در پيش دارد که ممکن است به نتيجه برسد اما تصور درستي نيست چون بدون توافق هستهاي و احياي برجام، کشورهايي مثل عربستان پا جلو نخواهند گذاشت. لذا تصويري که از اين روند وجود دارد براي ايران بهخاطر مسائل اقتصادياش بايد به منزله يک هشدار تلقي شود.
انتهای پیام