فشار طاقت فرسای بازار مسکن بر دوش کارگران
میانگین قیمت مسکن تهران در تیر ۱۴۰۱ نسبت به تیر ۱۴۰۰، با ۴۵ درصد افزایش به ۴۵ میلیون تومان رسید. در خرداد و تیر ۱۴۰۱، نه تنها قیمت غذا ۳۳ درصد بالا رفت که قیمت مسکن هم ۱۶ درصد افزایش یافت.
به گزارش ایلنا، «تو فکر یک سقفم!»، این مهمترین دغدغههای این روزهای اجارهنشینهاست، مخصوصاً اجارهنشینهای کمدرآمد و متعلق به دهکهای فرودست؛ آنهایی که کارگر و مزدبگیر هستند و با حداقل حقوق یا فقط کمی بیشتر زندگی میکنند.
فرض کنید ماهی هفت میلیون تومان حقوق میگیرید و یک فرزند هم در خانه دارید، یک فرزند محصل؛ آیا اساساً امکان اجارهی یک آپارتمان هفتادمتری در تهران، تهران نه که حاشیههای تهران را دارید؛ بررسی میدانی قیمت اجاره خانه در شهرکهای اطراف تهران نشان میدهد که حداقل نرخِ اجاره آپارتمان هفتادمتری در این مناطق، ۳ میلیون تومان اجاره ماهانه است با لااقل ۵۰ یا ۱۰۰ میلیون تومان ودیعه. این رقمها روی کاغذ ساده به نظر میرسند اما وقتی میدانیم سبد خوراکیهای یک خانوادهی متوسط ۳.۳ نفره در پایان اردیبهشت به بیش از ۶ میلیون تومان رسیده، پرداخت ماهی ۳ یا حتی ۲ میلیون تومان اجاره خانه در حالیکه ماهی ۷ میلیون تومان حقوق میگیری، تبدیل به «امرِ لاممکن» میشود، امری کاملاً محال!
دادههای رسمی مسکن
۵۰ سال کار و پسانداز همهی حقوق برای خرید یک آپارتمان ۱۰۰ متری
دادههای رسمی وضعیت بهتری نشان نمیدهند؛ براساس این دادهها، قیمت خانه در تهران در ماههای اردیبهشت و خرداد با دو رشد ۱.۶ و ۴.۸ درصد مواجه شد. بر اساس آخرین داده مرکز آمار ایران در ۱۵ تیر ماه، قیمت هر متر مربع مسکن در تهران به رقم ۴۱.۴ میلیون تومان رسیده است.
بنابراین یک کارگر حداقل بگیر با ۷ میلیون حقوق باید ۶ ماهِ تمام همهی درآمدش را پسانداز کند تا یک متر خانه بخرد؛ برای ده متر خانه این انتظار به ۶۰ ماه (پنج سال تمام) و برای ۱۰۰ متر به ۶۰۰ ماه یا به عبارتی ۵۰ سال تمام میرسد. در واقع برای خرید یک آپارتمان ۱۰۰ متری در تهران، یک کارگر باید ۵۰ سال (تا بیست سال بعد از بازنشستگی، مضاف بر سی سال خدمتِ سخت) جان بکند، در این پنجاه سال چیزی نخورد، لباس نپوشد، بیمار نشود، فرزندش را به مدرسه نفرستد و تمام درآمدش را یکجا پسانداز کند؛ البته پنجاه سال بعد، با این روال سقوط ارزش پول، احتمالاً کل پسانداز این کارگر باز به ده متر خانه هم نمیرسد و باید پنجاه سال دیگر کار کند و ….
آمارهای رسمی، نشان از صعود شاخصهای تورمی مسکن و خارج شدن نرخها از دایرهی استطاعت مزدبگیران –نه تنها کارگران حداقلبگیر- دارند؛ بانک مرکزی ۸ تیرماه متوسط قیمت هر مترمربع واحد مسکونی در مناطق ۲۲ گانه تهران را ۳۹ میلیون و ۴۱۴ هزار تومان اعلام کرد. بر اساس دادههای سامانه کیلید؛ در تهران در یکم تیر ۱۴۰۱ قیمت تخمینی (یک متر مربع) ۴۳.۸۰ میلیون تومان بوده است. لازم به ذکر است که بر اساس گزارش مرکز آمار، تورم نهادههای ساختمانی شهر تهران در سال گذشته ۵۵ درصد بوده است.
طرحهایی که به سرانجام نرسید!
با این حساب، فعلاً خانهدار شدن و ملک شخصی داشتن، حداقل برای شاغلان مزدبگیر و کارگران و بازنشستگان، به رویایی دور از دسترس تبدیل شده است؛ و نکته اینجاست که وعدههای ریز و درشتِ صاحبخانگی تا امروز به جایی نرسیده است؛ هنوز خبری از ساختِ «سالی یک میلیون مسکن» نیست؛ در بیش از یک سال گذشته، نه یک میلیون بلکه حتی ۵۰۰ هزار نفر از جامعهی هدف کم درآمد و مستاجر، خانهدار نشدهاند و باقی طرحها مثل مسکن ملی و ساخت مسکن در بافتهای فرسوده نیز به جایی نرسیده است.
فرامرز توفیقی (رئیس کمیتهی دستمزد کانون عالی شوراها) در این زمینه میگوید: ما از دولت مطالبه میکنیم که سالی یک میلیون مسکن چه شد؛ کار به کجا رسید؛ مختصات این طرح و طرحهای مشابه حتی در مقیاس کوچکتر مثل طرح وام ودیعهی مسکن چقدر با میزان حداقل دستمزد کارگران همخوانی دارد؛ چقدر کارشناسی شده که کارگران توانِ قرار گرفتن در شمول چنین برنامههایی را دارند یا خیر و تا چه میزان استقبال میکنند و جالب اینجاست که در این شرایط که تورم بخش مسکن بیش از ۴۰ یا حتی ۵۰ درصد است، دربارهی همان حق مسکن ناچیز ۶۵۰ هزار تومانی، بازهم اما و اگر میکنند.
و اما برسیم به ناهمخوانی برنامهها با مختصات زیستی و حقوقی کارگران؛ مطابق آخرین دادهها، بانکها تنها به ۴ درصد مستاجران وام ودیعه مسکن پرداخت کردهاند. در این میان این ۴ درصد، احتمالاً یک درصد هم کارگر نبودهاند!
کارگران:
استطاعت پرداخت اجاره خانه نداریم!
پای صحبتهای کارگران و بازنشستگان که مینشینیم، چیزی جز رنجِ ناتوانی درنمییابیم؛ مینو عبداللهی، زنی بازمانده و تنها که با نصف مستمری ۷ میلیون تومانی همسرش زندگی میکند، میگوید: پارسال تهران بودم، امسال اسلامشهر، اما صاحبخانهی اسلامشهر میگوید باید یک میلیون روی کرایهی ۱.۵ میلیون تومانی فعلی بگذاری که واقعاً نمیتوانم! وام ودیعه مسکن هم نمیتوانم بگیرم، با حقوق ۳.۵ میلیون تومانی چطور اجاره خانه بدهم، چطور قسط وام بدهم و تا آخر ماه چه بخورم؟
پرویز زعیمی (رئیس انجمن صنفی کارگران ایران پوپلین رشت) نیز از گرانی اجاره خانه در شهر رشت انتقاد میکند: تا سال قبل با کمتر از ماهی ۲ یا ۳ میلیون تومان نمیشد خانه کرایه کرد؛ امسال که قیمتها بازهم سر به فلک کشیده؛ کارگران حتی کارگران متخصص که بیشتر از حداقل حقوق درآمد دارند، ناتوان در پرداخت اجاره خانه شدهاند.
سهم حداقل ۴۰ درصدی اجاره خانه در سبد هزینههای مردم
مشاهدات نشان از افزایش نجومی دارد. «چه باید کرد» اولین و مهمترین سوالِ پیش روی حداقل ۵۰ درصد کارگران شاغل و بازنشستهی کشور است، آنهایی که سرپناهی حداقلی و مطمئن برای زندگی ندارند و نگران سال بعد و سالهای بعدتر هستند. وقتی تمام حقوق پای اجاره خانه میرود، چگونه باید زندگی کرد؛ به نظر میرسد امروز از حاشیهنشینی عبور کردهایم و دیگر به بیجانشینی رسیدهایم؛ کارگران جایی برای زیست ندارند!
احسان سلطانی (کارشناس اقتصادی) از این شرایط به عنوانِ «سونامی قیمت مسکن» یاد میکند و میگوید: میانگین قیمت مسکن تهران در تیر ۱۴۰۱ نسبت به تیر ۱۴۰۰، با ۴۵ درصد افزایش به ۴۵ میلیون تومان رسید. در خرداد و تیر ۱۴۰۱، نه تنها قیمت غذا ۳۳ درصد بالا رفت که قیمت مسکن هم ۱۶ درصد افزایش یافت. مسابقه قیمتها به راه افتاده است. روند مستمر و بیامان افزایش قیمت مسکن یعنی کابوس مستاجرانی که در سال آینده باید جابجا شوند، به حاشیه شهرها باید مهاجرت کنند یا حداقل باید از غذا و بهداشت و آموزش و … خود و فرزندانشان بزنند. امروز بیش از ۴۰ درصد مردم امنیت مسکن را از دست دادهاند. سهم هزینه مسکن (اجاره مسکن) از هزینه خانوار در بسیاری از کشورها بین ۱۰ تا ۲۲ درصد است اما در ایران بیش از ۴۰ درصد یعنی دو برابر نرخ متوسط جهان است.
او در نمودار زیر نشان داده که « ایران دارای پایینترین میزان «استطاعتپذیری مسکن در قاره آسیاست».
سلطانی با استناد به این دادهها میگوید: بیبرنامگی از یکسو و رهاسازی، به بازارسپاری و مالی سازی (سفته بازی و سوداگری و کالای سرمایهایسازی) در بخش مسکن در سوی دیگر همراه با اهرم شوکهای قیمت ارز، شرایطی را فراهم آورده که در کشوری با زمین فراوان و ارزانترین هزینه تولید مسکن (کارگر ارزان مهاجر و تولید مصالح ساختمانی انرژی بر با انرژی بسیار ارزان)، مردم کمترین استطاعت خرید مسکن را داشته باشند.
حرف آخر:
بازگشت به قانون اساسی
کارگران نه تنها «استطاعت خرید مسکن» را ندارند -سالهاست که با استیلای سیاستهای تعدیلی، این استطاعت را از دست دادهاند و به کمترین میزان تابآوری در مقابل تورم مسکن رسیدهاند- بلکه دیگر «استطاعت اجاره مسکن» را هم از دست دادهاند؛ ۴۰ درصد، کمترین نرخ برای سهم اجاره خانه در سبد هزینهی خانوارهای کارگریست؛ هرچه شهر بزرگتر باشد و درآمد کمتر، این سهم افزایش مییابد؛ به این ترتیب، سهم اجاره خانهی یک کارگر حداقلبگیر در کلانشهر تهران، بیش از ۸۰ یا ۹۰ درصد است؛ و نکته اینجاست که بستههای رنگارنگ حمایت از مستاجران نتوانسته در این میانه کارساز باشد؛ آیا راهکاری جز بازگشت به بایدهای قانون اساسی برای اصلاح این معادلات وجود دارد؟
انتهای پیام
مهندس مهدی ظفریاری میگوید تحلیل آینده 10 سال بازارمسکن و اجاره در ایران
امروز بزرگ ترین مشکل اقتصاد ایران هجوم سرمایه سرگردان اتباع خارجی و…( بحث سلطه اقتصادی ) است.(در در تمام دنیا جذب سرمایه خارجی بسیار خوب است ولی باید کنترل شده باشد ودر بخش های اساسی و زیر ساخت تولیدی باشد مثل بحث تولید مسکن و پیشرفت و ارتقاء اقتصاد کشور سرمایه گذاری شود نه بحث دلالی و مصرفی و… که باعث فشار زیادی به کشور و مردم میشود و متاسفانه امروز حتی بسیاری از بانک ها که وظیفه حفظ ارزش پول و سیاست پولی دارند نیز بجای سرمایه گذاری در بخش تولید مسکن و سایر بخش ها به بخش دلالی بازارها ورود پیدا کرده اند که خود نیز باعث افزایش قیمت و جهش بازار میشود جالب اینکه امروز رغبت خود مردم کشور نیز به دلالی درتمام بازار ها ، نسبت به تولید مسکن و تولید سایر کالا بیشتراست ،ولی این موارد باعث بسیاری از دردسرهای از جمله عدم صرفه اقتصادی و جهش قیمت شده است) امروزه از مسکن، خانه، مغازه، تا کار ، مواد غذایی ، آموزش ، و سایر خدمات مثل پزشکی وتفریحی و … که همین الان هم بسیاری از مصالح ساختمانی سیمان و اهن و..ویا مواد غذایی به کشورهای دیگر ارسال میشود با توجه به اختلاف قیمت یعنی قیمت میوه و مصالح ایرانی ده برابر کمتر است و یا بسیاری از کشور اطراف برای خدمات پزشکی و مهندسی وحتی تحصیل کشور ایران را انتخاب میکنند، که چون هزینه ده ها برابر کمتر است (همه چیز از خانه و کالاها و اجناس ایران ارزان شده است ولی برای اتباع خارجی سایر کشور ها که اینها میخرند و می برند و یا افرادی که ایرانی هستند و تخصص و کار خاصی دارند در آمدشان به دلار است یعنی بنده در خارج کار میکنم و خانواده در ایران زندگی میکنند )وولی طرف دیگر داستان اقامت و زندگی و سرمایه گذاری در کشور ایران است که با ورود و دلارهای و سایر واحد های پول که که طی چندین سال گذشته چند ده برابر رشد کرد و ریال که کاهش پیدا کرده، پس توان مالی ریال و سرمایه مالی( به غیر از طلا و دلارو جواهرات و اجناس قیمتی) مردم ایران نسبت به سایر کشور ها کاهش پیدا کرده و همه زیان کرده اند از ثروتمند و… ولی در عوض توان مالی اتباع سایر کشور ها برای خرید در ایران چند ده برابر شده است( یعنی در واقعیت خانه و خودرو و مواد غذایی و سایر اجناس در ایران برای خارجی در ایران ارزان تر هم شده است طی این سالها با توجه به واحد پول و دستمزده و سرمایه های کشور های دیگر) و این شده که قیمت املاک هرسال درایران چند برابر میشود، یکی از دلایل اصلی کاهش ارزش ریال است که مثل یخ است که باعث شده اختلاف ارزش قیمت یک خانه در کشورهای همسایه با کشور ایران بین 18 تا 27 برابر و بیشتر باشد که در نهایت این شده که مردم کشورهای همسایه یک شبه راه صد سال را طی کنند و برای خود پادشاهی میکنند و یک شب از قشر متوسط به قشر ثروتمند تبدیل شوند،( اگر ما هم همچنین فرصتی داشتم این کار را میکردم) یعنی مهاجران و اتباع خارجی سایر کشورها خانه خود را میفروشد و با سرمایه دلار، طلا و جواهرات قیمتی و.. به ایران میایند و اول از همه برای درخواست اقامت میدهند حالا اگر2500 هزار دلار و یاتقریبا 7 م د هم که بشود( امروز با توجه به نی از دلاری با نصف ان هم میشود اقامت گرفت یعنی 100 هزار دلار یا 3 میلیارد) و بعد 10 خانه خوب 2و3 تا مغازه در بهتر جا و 2 تا ماشین یک و یک کار راحت ، خوب اگر حوصله داشته باشد راه می اندازد( بعضی هاشون هم وارد بازاهاهی دلالی مسکن خودرو مواد غذایی و.. میشوند و تا اخر عمر خود ثروتمند زندگی میکند، جالب اینکه اگر فرزند داشته باشد میزارند درس بخونند و مدرک بگیرند و بعد انها میفرسد بروند در سوئد و کانادا و کشور هاری اروپایی کار و زندگی کنند ، در نهایت تمام موارد فوق باعث شده شهرهای بزرگ و مهاجر پذیر ایران از جمله مشهد و تهران و… این رشد و جهش قیمتی چند برابرمسکن و اجاره اتفاق بیوفتد (وقتی تقاضا زیاد است هر کالای، خانه ، به دست کسی میرسد که بیشترین پول می دهد یعنی وقتی یک ملک با چند ده برابر قیمت به اتباع خارجی در ایران به اجاره و یا بدتر به صورت غیر قانونی با قولنامه و… به فروش میرسد نتیجه این است که اخرین قیمت معیار تمام بازار میشود و همه مردم با این قیمت باید هماهنگ شوند جالب اینکه هم به دنبال چنین مشتری های برای املاک خود هستند !!! ولی این کار درآیند نزدیک باعث بدبختی و گرفتاری فرزندان همین افراد به دلیل گرانی میشود)، مثلا اجاره امسال درمنطقه پایین شهر این رشد قیمتی دو برابر 100 درصد و بیشتر و در منطقه مرفه نشین وبالای شهر از 100 تا 300 و بشتر چون همیشه ارزش افزوده و سود سرمایه گذاری در منطقه بالی شهر چند برابر است در نتیجه تقاضا خرید و ساخت سازه و سرمایه گذاری بیشتر است.
انچه نظر بنده میباشد ، از اتفاقات امروز بازار مسکن 1401 برای آینده مسکن مشهد پیش بینی کرد، اینکه وضعیت بازار با توجه به کمبود مسکن تقریبا دو میلیون مسکن و افزایش تقاضای خرید از سایر کشور ها نیز باعث افزایش بیشتر این کمبود است و با همین جهش قیمتی 2و 3 برابر هرسال افزایش دارد حتی اجاره و…، مگر اینکه قانون و برخوردی و تصمیمی جهت خرید املاک توسط مهاجران و سرمایهگذاران سایرکشور شود که دو اتفاق ممکن است بییفتد.
1- اینکه طبق قانون قبلی کشور خرید ،فروش ممنوع بوده ولی ( امروز برخورد و ضمانت اجرای چندانی ندارد و در پوشش و روش وهای های خاص به خرید خود ادامه می دهند) ولی اگر ضمانت اجرایی و برخورد های شدیدتر و بیشتر شود که در نهایت باعث فرار سرمایه خارجی و دلارها و سایر ارزهای خارجی و کاهش قیمت و افت یک باره بازار مسکن وخودرو،سایر و. … میشود ( یعنی قیمت مسکن ثابت و حتی بسیار ارزان میشود) احتمال اتفاق این مورد 30 درصد است.
2- ولی 70 درصد ممکن است قانونی جدید تصویب شود جهت راحتی اقامت و قانونی شدن خرید املاک در ایران برای افراد خارجی سایر کشور ها و تشویق به خرید و سرمایه گذاری در بحث تولید و ارتقاء ساخت مسکن که با این کار ایران درهای اقتصاد املاک و مسکن رو برای کشورهای دیگر باز میکند و باعث ورود هجم وسیعی دلارها و سایر ارزها به کشور میشود ،( که خود عامل جهش قیمت مسکن است و اجاره است)درنهایت در بازده کوتاه مدت قیمت املاک به یک باره تا نصف اختلاف قیمت نصف 18 و نصف 27 برابر افزایش پیدا میکند و در بلند مدت قیمت املاک و مسکن به همون قیمت جهانی و در سایرکشورها میرسد، ولی این وسط بسیار مردم و خانواده ایرانی متحمل فشار اقتصادی زیادی میشود، یعنی گرانی و جهش قیمت مسکن واجاره طی این سالها اتفاق میوفتد و…( هر کس خانه و مسکن خودش بفرشد محال است که بتواند مثل همون با همون قیمت بخرد و تنها مالکان که واملاک که مجبور به فروش هستند به فروش میرسد و.. همین الان همه بسیاری از سرمایه گذاران بزرگ شهر در مشهد و سایر شهر ها اتباع سایر کشورها میباشند که در پوشش و روشهای خاصی سرمایه گذاری میکنند جالب اینکه تبادی مالی سنگین قابلیت انجام در بانک ها نیست فعلا به صورت مستقیم مگراز طریق مبادله کالایی که معمولا ریسک زیاد و زمان بر است و گرنه کدام فرد خارجی است که دوست نداشته باشد در مادر کشور تاریخی ایران خانه و ملک و زمین بخرد و سرمایه گذای کند. ) در انتهای بعد این اتفاقات بازار مسکن ایران متعادل میشود ولی این نکته مهم که در این دوران که فشار اقتصادی زیادی رو مردم متحمل میشوند و دستمزد ها از ریال به دستمزد ها جهانی حالا دلار و سایر ارزها تبدیل میشود. و دراینجا است که رقابت واقعی در بازار معنا پیدا میکند و کیفیت و قیمت معیار میشود .
در نهایت امید از راهکار استفاده شود و مطالب مفید باشد. ویرایش اصلاحی دوم1401.6.7