خرید تور تابستان

آشتی ایران و عـربستان مشکلات اقتصاد را حل می‌کند؟

علی ایوبی در هم میهن نوشت:

از اولین روزهای زمستان سال ۹۴ که عربستان به دلیل حمله معترضان به سفارتش در تهران رابطه خود را با ایران قطع کرد تا آخرین روزهای زمستان ۱۴۰۱ که دو کشور با میانجیگری چین از در آشتی وارد شدند، ۷ سال گذشت. این قطع همکاری از نیمه دولت اول دولت حسن روحانی آغاز و در نیمه دولت اول ابراهیم رئیسی به پایان رسید و حالا چند روزی است که وزرای خارجه دو کشور در پکن با هم دیدار کرده و علاوه بر توافقات سیاسی بر همکاری‌های اقتصادی نیز تاکید دارند. شوک اعلام این خبر چنان بود که قیمت دلار در ۱۹ اسفند سال گذشته یعنی روز اعلام توافق نزدیک به ۲۲۰۰ تومان کاهش یافت و به ۴۷ هزار و ۷۰۰ تومان رسید که کمترین قیمت از بهمن‌ماه بود.
به هر صورت آشتی‌کنان این دو کشور مهم خلیج‌فارس باعث شد حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه ایران از ضرورت توسعه روابط در زمینه‌های اقتصادی، تجاری و سرمایه‌گذاری بگوید و آمادگی ایران را برای برگزاری کمیسیون مشترک اقتصادی دو کشور اعلام کند. او همچنین به اسناد پایه اشاره کرده که زمینه‌های قانونی و حقوقی را برای پیشبرد همکاری‌های دو کشور فراهم کرده است. منظور امیرعبداللهیان از سند پایه اقتصادی، موافقتنامه عمومی همکاری در زمینه اقتصاد، تجارت، سرمایه‌گذاری و… است که در خرداد سال ۱۳۷۷ یعنی در دولت اول سیدمحمد خاتمی بین ایران و عربستان به امضا رسیده بود.
وزیر خارجه ایران یکی از زمینه‌های مهم روابط اقتصادی و سرمایه‌گذاری‌های متقابل را «ترانزیت» عنوان کرده و گفته: «موقعیت ژئوپلیتیک ایران فرصت بی‌نظیری را در اختیار عربستان سعودی و کشورهای حاشیه خلیج‌فارس برای همکاری‌های تجاری با کشورهای شمال ایران قرار می‌دهد.»
علیرضا عنایتی، مدیرکل خلیج‌فارس وزارت خارجه نیز عنوان کرده، بعد از فعال شدن موافقتنامه ایران و عربستان زمینه همکاری اقتصادی و تجاری دو کشور کاملا فراهم خواهد شد.

سابقه روابط اقتصادی دو کشور

شکی نیست که روابط اقتصادی کشورها با یکدیگر نسبت مهمی با تعاملات و روابط سیاسی کشورها با همدیگر دارد. ایران و عربستان نیز در چند دهه اخیر فرازوفرودهای سیاسی را تجربه کرده‌اند که بر روی اقتصاد دو کشور تاثیر مستقیم داشته است. پیش از انقلاب دو کشور به واسطه اینکه از مهمترین تولیدکنندگان نفت بودند، تلاش داشتند تا رابطه میانه‌ای را با یکدیگر داشته باشند و اگرچه در بعد اقتصادی رقیب بودند، اما در سیاست رفاقت می‌کردند. با پیروزی انقلاب در سال ۱۳۵۷ و سپس جنگ ایران و عراق روابط دیپلماسی ایران و عربستان نیز دچار تنش شد و بعد از کشته شدن حجاج ایرانی در مکه در سال ۱۳۶۶ این تنش‌ها به اوج خود رسید. با پایان جنگ و روی کار آمدن دولت سازندگی، مرحوم آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی تلاش کرد روابط سیاسی و اقتصادی دو کشور را بهبود ببخشد و موفق نیز بود. سیدمحمد خاتمی نیز بعد از آنکه سکان دولت را در دست گرفت سیاست تنش‌زدایی را پیش گرفت و باعث شد روابط دو کشور بیشتر بهبود یابد. ایران و عربستان در سال ۱۳۷۷ کمیسیون اقتصادی مشترک تشکیل دادند و تعاملات صورت‌گرفته در زمینه نفت بین دو کشور چنان پیش رفت که در سال ۱۳۷۸ قیمت نفت رشد ۶۰ درصدی پیدا کرد و به بشکه‌ای بیش از ۲۵ دلار نیز رسید. اما با حمله آمریکا به عراق در اسفند ۱۳۸۱ روابط ایران و عربستان باز دچار مشکل شد، در آن سال حجم مبادلات دو کشور به 535 میلیون دلار نیز رسیده بود. در دو دولت محمود احمدی‌نژاد تنش‌های بین ایران و عربستان ادامه پیدا کرد اما با روی کار آمدن دولت حسن روحانی در سال ۱۳۹۲، وزارت خارجه تلاش کرد با عربستان وارد تعامل شود، اما فاجعه کشته شدن حجاج ایرانی در مناسک حج سال ۱۳۹۴ و حمله به سفارت عربستان در تهران در همان سال باعث شد دو کشور روابط دیپلماتیک خود را قطع کنند. این اتفاق در تعاملات اقتصادی بین ایران و عربستان نیز تاثیر منفی گذاشت تا جایی که در سال 1400 که پایان دولت حسن روحانی و آغاز دولت ابراهیم رئیسی بود، ایران از مجموع 48 میلیارد دلار صادرات صورت‌گرفته تنها 41 هزار دلار به عربستان صادرات داشت. سال گذشته نیز از 48 میلیارد و 800 میلیون دلار صادرات، فقط 14 میلیون دلار صادرات به عربستان انجام شد که شامل سنگ مرمر، تراورتن، دانه‌های ریز کروی شیشه، بدنه کامیون و کشنده، هیدرواکسید سدیم، انگور خشک‌شده و شمش فولاد بود. جالب و تاسف‌بار آنکه در دو سال گذشته واردات ایران از عربستان صفر بوده است. حالا با برقراری دوباره رابطه دو کشور به نظر می‌رسد روابط تجاری رشد کند و تعامل ریال ایران با ریال عربستان برقرار شود.

روی خوش وزرای اقتصادی به توافق

به هر روی فعلا چین دوران تنش سیاسی ایران و عربستان را تمام کرده و باید منتظر نتایج این آشتی‌کنان سیاسی در ابعاد مختلف مانند اقتصاد ماند. پیش از ایام نوروز، وزرای اقتصادی دو کشور از تفاهمات صورت‌گرفته به وجد آمده و آن را راهگشا عنوان کرده بودند.
احسان خاندوزی، وزیر اقتصاد ایران از همکاری ایران و عربستان استقبال کرده و در گفت‌وگویی که با اسپوتنیک روسیه داشته در پاسخ به این سوال که آیا حاضر هستید در عربستان سرمایه‌گذاری کنید و همچنین درهای تجارت کشور خود را برای سرمایه‌گذاری به روی ریاض باز کنید؟ اینگونه
گفته بود: «دولت ایران براساس سیاست همسایگی کاملا آماده نوسازی روابط اقتصادی با تمام کشورهای منطقه است و تحکیم روابط همسایگی را عامل قوی شدن منطقه‌ می‌داند. ما به لحاظ فناوری‌های جدید مثل نانو و بیو می‌توانیم منبع صادرات و سرمایه‌گذاری باشیم و کشورهایی مانند عربستان هم فرصت تعاملات اقتصادی را خواهند داشت.»
محمد عبدالله‌الجدعان، وزیر دارایی عربستان هم وقتی از او درباره بازگشت سرمایه‌گذاری‌های دوجانبه میان ایران و عربستان پرسیده بودند، گفته بود: «هیچ مشکلی نمی‌بینم که بتواند مانع عادی‌سازی روابط در زمینه سرمایه‌گذاری شود. اگر به اصول توافق‌شده پایبند باشیم، ممکن است این اتفاق خیلی سریع رخ دهد.»
کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل (آنکتاد) در آخرین گزارش سالانه خود اعلام کرده که عربستان در سال ۲۰۲۱ (۱۴۰۰ شمسی) حدود ۲۴ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری مستقیم در کشورهای خارجی انجام داده است. با اینکه این سرمایه‌گذاری نسبت به سال ۲۰۲۰ (۱۳۹۹ شمسی) ۳۸۰ درصد رشد داشته، اما ایران هیچ سهمی در جذب این سرمایه نداشت. جالب آنکه در سال ۲۰۲۱ کل سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی جذب‌شده در ایران حدود 4/1میلیارد دلار و کل سرمایه‌گذاری مستقیم خود ایران در کشورهای خارجی تنها ۸۰میلیون دلار بوده است و این در حالی است که عربستان از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۱ در مجموع ۱۴۵میلیارد دلار سرمایه‌گذاری مستقیم در کشورهای خارجی داشته است.
ایران و عربستان سال جدید شمسی را با ماه عسل آغاز کردند و حال باید دید مراودات اقتصادی که قرار است بین آنها رخ دهد در نهایت چقدر به وضع و معیشت مردم کمک خواهد کرد.

تشکیل اتاق مشترک بازرگانی

برقراری رابطه ایران و عربستان برای فعالان اقتصادی کشور نیز اتفاق مثبت و فرصت مناسبی را فراهم کرده است تا جایی که قرار شده به‌زودی اتاق مشترک بازرگانی ایران و عربستان راه‌اندازی شود.
کیوان کاشفی، عضو هیئت رئیسه اتاق ایران با اعلام این خبر گفت بخش خصوصی از تعامل تهران و ریاض استقبال کرده و برنامه‌ریزی لازم برای تعامل اقتصادی با این کشور آغاز شده است.
نفت، گاز، پتروشیمی و صنایع دانش‌بنیان از جمله زمینه‌های همکاری دو کشور عنوان شده است.
کاشفی گفته: «عادی‌سازی روابط ایران و عربستان اصلی‌ترین مسئله سیاسی و اقتصادی در یک ماه اخیر بوده و این تعاملات مثبت با کشورهای مختلف باید ادامه یابد.»
او برگشت آرامش به بازارهای مالی از جمله ارز و طلا و ثبات در این بازارها را از دستاوردهای مثبت عادی‌سازی روابط ایران و عربستان دانسته و عنوان کرده، این امر نشان می‌دهد تصمیمات درست سیاسی تا چه اندازه می‌تواند بر اقتصاد کشور اثر بگذارد.
این عضو هیئت رئیسه اتاق ایران گفت: «عربستان از معدود کشورهای منطقه است که ایران با آن اتاق بازرگانی مشترک نداشته و تشکیل اتاق مشترک بازرگانی بین دو کشور گام مفیدی برای پیش‌برد اهداف اقتصادی خواهد بود.»
او خبر داده که بلافاصله بعد از بازگشایی سفارتخانه‌ها و مستقر شدن سفیران دو کشور، تبادلات هیئت‌های تجاری آغاز خواهد شد.
به گفته کاشفی اوج تعاملات با ریاض در سال 91 بود که ارزش آن از 200 میلیون دلار فراتر نمی‌رفت، اما ظرفیت تراز تجاری 300 میلیارد دلاری عربستان می‌تواند در سال‌های آینده بازار حداقل دو، تا سه میلیارد دلار را پیش روی ایران قرار دهد.

نگاه کارشناس یک

علی گلستانی کارشناس اقتصاد بین‌الملل:

نتیجه تنش‌زدایی ایران و عربستان ثبات بازار ارز است

هرچند برقراری مجدد رابطه دو کشور یک امر سیاسی محسوب می‌شود، اما نمی‌توان جنبه‌های اقتصادی آن را نادیده گرفت. دو کشور ایران و عربستان چه از لحاظ سیاسی و چه اقتصادی از مهره‌های مهم منطقه محسوب می‌شوند که نزدیکی این دو نقش مهمی در بازار نفت دارد و طبعا وضعیت بحرانی اقتصاد کشور ما را نیز تحت تاثیر قرار خواهد داد. علی گلستانی کارشناس اقتصاد بین‌الملل و استاد دانشگاه در گفت‌وگو با هم‌میهن از تاثیرات روابط ایران و عربستان گفته است. او می‌گوید عربستان به این نتیجه رسیده که می‌تواند تعاملات و سرمایه‌گذاری بیشتری در ایران داشته باشد که در نهایت اثر مثبت آن را در بازار ارز نیز شاهد خواهیم بود.

‌برقراری رابطه سیاسی بین ایران و عربستان چه پیامدهای اقتصادی برای ما به همراه خواهد داشت؟

بدون شک بسیاری از معادلات اقتصادی تحت تاثیر مسائل سیاسی است و این تحولات سیاسی هستند که در خیلی از موارد نقش تعیین‌کننده دارند. روابط  جدید ایران و عربستان نیز اگرچه ماهیت سیاسی و دیپلماتیک دارد اما صددرصد آثار اقتصادی نیز خواهد داشت. اما اینکه چه آثار و پیامدی خواهد داشت به عقیده من حوزه اصلی و با اهمیت آن برای ایران حوزه انرژی است که در مورد آن تعاملات مشترکی با کشورهای حاشیه خلیج‌فارس دارد. تاثیر بعدی آن نیز درباره بحث‌های کریدوری خصوصا در مورد خطوط پروازی و ترافیک هوایی خواهد بود. همچنین در موضوعات امنیتی و همکاری‌های امنیتی نیز دو کشور به سمتی خواهند رفت که توافقات در سطح عالی عملیاتی شود. عربستان می‌تواند نقش یک بازار عمده برای فعالان اقتصادی ایران را ایفا کند اگرچه سابقه و تعاملات اقتصادی ایران و عربستان در اوج و سقف آن حدود ۸۰۰ میلیون دلار بود که رقم زیادی نیست اما این موضوع می‌تواند در حوزه‌های مختلف دست ایران را باز کند.

‌در حالی که دیگر برجام وجود ندارد و ایران نیز به FATF نپیوسته است، روابط اقتصادی با عربستان با چه موانعی مواجه خواهد بود؟

به عقیده من برجام وجود دارد. مذاکرات و همچنین رفت‌وآمدهایی که بین دو کشور صورت گرفته بر این مبنا است که برجام وجود دارد، البته کیفیت آن مسئله دیگری است. در مورد FATFنیز فکر نمی‌‌‌کنم فرآیند و تحولات اقتصادی ایران منوط به عضویت ما و پذیرش FATFباشد، بنابراین فضای دوجانبه  بین ایران و عربستان خصوصا در یک محیط تعریف‌شده غیرآمریکایی و غربی می‌تواند جمهوری اسلامی ایران را تا حد بالایی به سمت رفع نیازمندی‌های اقتصادی خود سوق دهد و برای ما راهگشا باشد. اگر توافقات صورت‌گرفته در همان حدی که انتظار می‌رود عملیاتی شود جای امیدواری است و قطعا می‌تواند راهگشا باشد.

‌فکر می‌کنید فضا برای سرمایه‌گذاری عربستان در ایران فراهم باشد؟

در خصوص سرمایه‌گذاری عربستان در ایران باید این را بپذیریم که عربستان کشور ثروتمندی است و به لحاظ ظرفیت اقتصادی و فضایی که تحت تاثیر دولت‌های غربی به‌خصوص ایالات متحده داشته، توانسته رشد چشمگیری داشته باشد. این رشد اقتصادی باعث شده آنها بتوانند یک کنشگری فعالانه را در سیاست خارجی رقم بزنند. اما نکته مهم اینجاست که اکنون عربستان با توجه به شرایط منطقه و اینکه ایران در چند ماه اخیر درگیر موضوعات داخلی بوده، به این نتیجه رسیده که می‌تواند با دولت ایران وارد تعامل شده و این فضا را به‌عنوان فضای اصلی پذیرفته است که می‌تواند زمینه مبادلات و تعاملات و سرمایه‌گذاری بیشتر آنها در ایران باشد. اگر عربستان بخواهد در ایران سرمایه‌گذاری کند و جمهوری اسلامی ایران نیز بخواهد از آن بهره‌مند شود باید هرچه بیشتر سهم عربستان را در زیرساخت‌ها و نیازمندی‌های اصلی و اساسی خود بالا ببرد. همچنین درهم‌تنیدگی تعریف کند بین نیازمندی‌هایی که دارد و سود و نتیجه‌ای که عربستان بخواهد از این سرمایه‌گذاری داشته باشد. هرچه این دو مولفه با هم همسوتر باشند این سرمایه‌گذاری مثبت‌تر خواهد بود خصوصا در صنایع بالادستی انرژی و حمل و نقل سنگین و… که ایران به آن نیاز دارد و عربستان می‌تواند تامین مالی آن را پرداخت کند. با توجه به اینکه از لحاظ سیاسی و امنیتی تا حد زیادی در این شرایط نگرانی و دغدغه‌های آنان رفع شده است. اگر این اتفاقات رقم بخورد تحت تاثیر دو حالت می‌توانیم اثر مثبت آن را در بازار ارز ببینیم، اول اینکه گردش مالی بیشتر می‌شود و ایران به واسطه آن می‌تواند بخشی از نیازمندی‌های خود را رفع کند حتی اگر این گردش مالی به دلار هم نباشد. نکته دوم اینکه آثار سیاسی و روانی فضای تنش‌آلود که برای دوره‌های متوالی چندساله بر فضای روابط دو کشور تحمیل شده بود، کمرنگ شده و در بلندمدت یک ثبات نسبی را به بازار ارز می‌دهد. همچنین امکان ورود امارات و درهم این کشور نیز وجود دارد که می‌تواند فشار و آسیب‌پذیری اقتصاد ایران را کم کند.

نگاه کارشناس دو

بهنام ملکی رئیس هیئت علمی کانون دانش‌آموزان اقتصاد:

بدون برجام کاری پیش نمی‌رود

تاثیر رابطه ایران و عربستان بر اقتصاد امری واضح است، اما بهنام ملکی، کارشناس اقتصاد بین‌الملل و رئیس هیئت علمی کانون دانش‌آموزان اقتصاد در گفت‌وگو با هم‌میهن معتقد است تا مسئله برجام و FATFدر داخل کشور حل نشود باز دچار مشکل خواهیم شد. او می‌گوید درست است که در دولت روحانی نیز برجام کامل اجرایی نشد، اما باعث شد بسیاری از کشورها برای سرمایه‌گذاری به سمت ایران بیایند.

‌برقراری رابطه سیاسی ایران و عربستان چه دستاوردهای اقتصادی برای کشور خواهد داشت؟

قطعا هر اقدامی که باعث آرامش در اقتصاد کشور شود، می‌تواند در بهبود شرایط نیز تاثیرگذار باشد چراکه یکی از پیش‌نیازهای پیشرفت و توسعه اقتصادی، داشتن ثبات است، طبیعتا هرچقدر تلاطم و آشوب کم شود به همان نسبت سرمایه‌های خارجی اعتماد بیشتری می‌کنند تا در کشور حضور داشته باشند. البته باید این موضوع را در نظر داشته باشیم که عربستان یکی از مهره‌های منطقه است، این کشور در خاورمیانه تاثیرگذار است اما اگر به دنبال بهبود شرایط اقتصادی هستیم باید به سطوح بالاتر و کلان‌تر فکر کنیم تا  بتوانیم ثبات را به وجود بیاوریم.

‌منظور شما از سطوح بالاتر چیست؟

برجام. البته در همان مقطعی که برجام تصویب شد اتفاقاتی رخ داد که به‌درستی و کامل اجرایی نشد اما نباید فراموش کنیم که در همان زمان نیز شاهد بودیم که بسیاری از کشورها برای سرمایه‌گذاری به‌خصوص سرمایه‌گذاری مشترک به ایران آمدند. آنها ایران را شاه‌راهی تلقی می‌کردند که اگر در آن سرمایه‌گذاری کنند می‌توانند محصولات خود را به دیگر کشورهای منطقه صادر کنند، اما متاسفانه با خروج ترامپ وضعیت ایران تغییر کرد و دیدیم که کشورهای عربی مانند امارات، بحرین، عمان و… خطوط انتقال نفت مستقل راه انداختند یا ترکیه به‌جای اینکه محصولات خود را از ایران عبور دهد بر روی عراق سرمایه‌گذاری کرد. یا هند که قرار بود در چابهار سرمایه‌گذاری سنگین داشته باشد و برخی دیگر کشورها به انواع مختلف ما را دور زدند. شروع این روند نیز از خط لوله باکو- جیحان بود، وقتی غربی‌ها سرمایه‌گذاری کردند تا نفت جمهوری‌آذربایجان را از مسیری غیر از ایران به اروپا انتقال بدهند، کارشناسان هشدارهایی را دادند اما صدای آنها شنیده نشد، درحالی‌که اگر همان زمان ایران پیش‌قدم می‌شد تا این لوله از کشور ما عبور کند امروز آذربایجان نمی‌توانست برای ما تبدیل به خطر شود. متاسفانه خودمان نیز به استقبال این اتفاقات رفتیم  و نبود سرمایه و پول را مطرح کردیم، درحالی‌که اگر در برجام بستر را فراهم کرده بودیم به صورت خودکار سرمایه‌ها به سمت کشور می‌آمدند. امروزه حجم زیادی از «سرمایه‌های بی‌وطن» در جهان وجود دارد که فقط کافی است تا یک جامعه فضا را برای آنها مهیا کند تا این سرمایه‌ها به سمت آنها پرواز کنند، مثلا سنگاپور کشوری است که منابع خاصی ندارد اما فضا را برای کسب‌وکار به‌گونه‌ای آماده کرد که بسیاری از سرمایه‌های جهانی را به سمت خود کشاند که باعث توسعه و ترقی آن کشور شد. برعکس آن، کشور ما است که در بی‌ثباتی اقتصادی به سر می‌بریم و شاخص‌ها و متغیرهای قابل‌قبولی خصوصا در دهه گذشته نداشتیم که در نتیجه باعث کاهش سرمایه‌گذاری شد. عربستان و دیگر کشورهای عربی مثل عراق و امارات به سهم خود جهش‌های بزرگ اقتصادی داشتند اما روند ما منفی بوده و اهمیت خود را در سطح منطقه و جهان از دست دادیم. شاخص‌های صادرات ما نیز نشان می‌دهد که ما خام‌فروشی می‌کنیم و متاسفانه گاهی برخی مسئولان ما همین که توانسته‌ایم نفت را بفروشیم به خود افتخار می‌کنند که واقعا فاجعه است. به‌هرحال رابطه با عربستان می‌تواند پیامدهای مثبت و خوبی داشته باشد، اما فراموش نکنیم که این رابطه همه مشکلات ما را حل نمی‌کند بلکه بخش عمده مشکلات ما داخلی است که باید به‌دنبال راهکار برای آن باشیم. من معتقد هستم اقتصاد ایران از لحاظ سیاسی، جغرافیایی و تمدن ظرفیت‌های بالایی دارد و کفران‌نعمت است که چنین فرصت‌هایی را از دست بدهیم و فرصت‌سوزی کنیم.

‌به جز برجام بحث پیوستن ایران به FATFنیز وجود دارد که همچنان بلاتکلیف مانده است، فکر نمی‌کنید این مسئله تبدیل به پاشنه آشیل رابطه اقتصادی ایران و عربستان شود؟

ایران باید همزمان مشکل برجام و FATF را حل کند، ما نیاز به این داریم که هم عضو FATF شویم و هم تلاش کنیم تا برجام احیا شود. این دو به موازات همدیگر می‌تواند معنا پیدا کنند، ضمن اینکه هر چیزی که به عدم شفافیت منتهی شود فسادزا است و می‌تواند تصمیمات خوب را نابود کند. رابطه با عربستان نیز نیاز به چنین زیرساخت‌هایی دارد و امیدواریم با تصمیمات خردمندانه به سمتی برویم که در سال ۱۴۰۲ بسیاری از گره‌های اقتصادی باز شود. روند اقتصادی کشور مناسب نیست، اکنون دهک‌های پایین درآمدی در کشور مرتب در حال صعود و دهک‌های بالا در حال سقوط هستند و اگر بخواهد همین روند ادامه پیدا کند شاهد فروپاشی خواهیم بود و من امیدوارم شاهد تحولاتی باشیم. رابطه با عربستان قطعا در وضعیت اقتصادی کشور تاثیر مثبت دارد اما نباید در مورد آن بزرگنمایی کنیم، هرچند ما نیز نباید درگیری و تنش را ادامه دهیم، به‌هرحال محصولات کشورهای همسایه با ما همپوشانی دارد همانطور که ما صادرکننده نفت هستیم آنها نیز هستند و در حقیقت رقیب محسوب می‌شویم. نکته دیگر اینکه ما از لحاظ اقتصادی به چین و روسیه نزدیک شدیم، اما با آنها نیز نتوانستیم منافع خود را حفظ کنیم و امیدواریم عربستان نیز به آن اضافه نشود.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا