برساخت اجتماعی تهران خطرناک / حسن محدثی گیلوایی
✍ حسن محدثی گیلوایی در کانال خود نوشت:
۱۱ مرداد ۱۴۰۲
در درس نظریههای جامعهشناسی هر گاه که به بحث برساختگراییی اجتماعی میرسیدیم، چشمان دانشجویان نشان از دشوارفهمیی این نظریه میداد. آنوقت مثالهای متعدد به کمک ما میآمد. اکنون هم یک نمونهی جالب اتفاق افتاده که برای این بحث خیلی مناسب است.
من همیشه به این نظریه علاقهی خاصی داشته ام. در رسالهی دکتری که در بارهی جنبشهای هزارهایی ایران بود، نظریهی برساخت اجتماعیی آخرالزمان در بستر فاجعهبار را ساختم.
برساخت اجتماعیی تهران خطرناک بهخوبی میتواند به کمک ما برای فهم این نظريه بیاید. برخی افراد چندین دهه یا حتا همهی عمرشان را در تهران زندهگی کرده اند اما با تهران خطرناک مواجه نشده اند. در چند روز اخیر اما تهران خطرناک برساخت شده است.
در تاکسی شاهد بودم که زنی تمام چهرهی خود را بهنحو نامتعارفی پوشانده بود تا نور به پوستاش اصابت نکند. امروز ناخودآگاه احساس میکردیم که آفتاب خطرناک است. خورشیدی که همیشه دوستاش داشتیم، امروز نگرانکننده بود. رسانهها چند روز متوالی پمپاژ کرده بودند که اشعهی فرابنفش نور خطرناک است. من در تاکسی ناخودآگاه میخواستم تمام سر و صورت خور را در کلاهام فرو کنم!
رسانهها در چند روز متوالی از گرمای خطرناک تهران (گرمای حدود ۴۰ درجه) سخن گفته بودند و ما امروز بسیار احساس گرما میکردیم. خوزستانیها این روزها حسابی به ما خندیدند و پرسیدند چرا گرمای بالای پنجاه درجهی خوزستان در تمام این سالها خطرناک نبوده است. از صبح در شبکههای اجتماعی بهطور مکرر خواندم که چه کاسهای زیر نیم کاسه است. شایعه شد که تعطیلی بهخاطر مشکل برق است.
با همهی تردیدها، در این چند روز به کمک رسانهها تهران خطرناک برساخت شد. در سالهای گذشته تهران همیشه به خاطر زلزلهی احتمالی خطرناک تلقی میشد، اما عملا کسی به چیز اش (مثلا به مویش) نگرفت و چنین خطری را بهحساب نیاورد.
این بار اما داستان خیلی فرق میکرد. برساخت اجتماعی بر اساس دو ساز و کار اقناع و اعمال قدرت کار میکند و تحقق مییابد. رسانهها با پمپاژ خطرناک بودن تهران در طیی چند روز متوالی، ایفای کارکرد اقناع را بهعهده گرفتند. اعلام تعطیلیی دو روز نیز اعمال قدرت را برای این برساخت اجتماعی نمایان ساخت.
اما برساخت اجتماعیی موفق واقعیت، برساختی است که برای همه مسلم گرفته شود. باید دید که چند درصد از مردم این برساخت اجتماعیی واقعیت (تهران خطرناک) را مسلم گرفته اند و خود را از نور و هوای تهران دور نگه داشتند یا با ترس و لرز در سطح شهر رفت و آمد کرده اند. خبرگزاریی تسنیم احتمال تعطیلیی شنبه را هم داد؛ یعنی اینکه تهران ممکن است همچنان خطرناک بماند.
من که امروز کلاه و ماسک خود ام را جدی گرفتم. واقعا داشتم باور میکردم که تهران خطرناک است، اما این شبکههای اجتماعیی پدرسوخته نگذاشتند کاملا باور اش بکنم. در هر حال، سفر ام را به تهران لغو نکردم. حالا روشن شد برساخت اجتماعیی واقعیت یعنی چه؟
ولی از همهی این حرفها گذشته، تهران جای زندهگی نیست.
انتهای پیام