پسری که «عاطفه» ۱۵ ساله را با فریب در مخفیگاه خلافکاران گروگان گرفت
پایگاه خبری رکنا نوشت: زن ۴۰ سالهای که برای پیگیری پرونده عاملان فریب دخترش به مشهد آمده بود، درباره این حادثه تاسفبار به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری معراج مشهد گفت: من کارمند یکی از ادارات دولتی هستم و همسرم نیز از مدیران سرشناس یکی ازشهرهای شمالی کشور است به همین دلیل کمتر با دخترم در ارتباط بودم و او مدام در منزل تنها میماند تا این که حدود یک سال قبل به رفتارهای دختر ۱۵ سالهام مشکوک شدم.
او در فضای مجازی یکی از شبکههای اجتماعی ایرانی با پسری اهل و ساکن مشهد آشنا شده بود و با یکدیگر ارتباط داشتند. به همین دلیل اجازه نمیدادم او به مدرسه برود و با افراد دیگری رابطه برقرار کند. دخترم از هوش بالایی برخوردار بود و به صورت مجازی در منزل تحصیل میکرد. آن زمان من گوشی تلفن خودم را در اختیارش گذاشته بودم تا بتواند به تحصیلات خودش ادامه بدهد ولی او از اعتماد من سوءاستفاده کرد و با پسری ارتباط داشت که از نظر فرهنگی، اجتماعی و حتی خانوادگی اختلاف فاحشی با ما داشتند.
وقتی از این موضوع مطلع شدم تلاش کردم او را از این مسیر بازدارم اما متاسفانه دخترم دست به رفتارهای ناشایستی زد و حتی با یک تصمیم احمقانه تا مرز خودکشی پیش رفت. از سوی دیگر هم به خاطر آبروی خانوادگی سعی میکردم این ماجرا را پنهان کنم تا کسی متوجه موضوع نشود ولی هفته قبل زمانی که طبق معمول در خانه تنها بود با وسوسههای شیطانی و هیجانی «فیروز» (جوان مشهدی) کیف لوازم شخصیاش را برداشته و با اتوبوس به مشهد آمده بود.
ما هم که خبری از او نداشتیم با نگرانی به همهجا سر زدیم تا فهمیدیم عازم مشهد شده است. «عاطفه» با «فیروز» در پلیس راه قرار گذاشته بود و آن پسر که در بولوار توس زندگی میکرد، او را به پاتوق معتادان و خلافکاران برده بود. بعد از ۲ شب، دخترم وقتی فهمیده بود که در دام خلافکاران گرفتار شده است، در یک فرصت مناسب از آنجا فرار کرده و در یکی از پارکهای مشهد با جوان دیگری به نام «آرمان» آشنا شده بود. «آرمان» پسری ۱۸ ساله بود که دخترم را با انگیزهای نامعلوم به خانه خودشان برده بود ولی مادر او با دیدن دختری غریبه بلافاصله به پلیس ۱۱۰ خبر داد که نیروهای کلانتری معراج خودشان را به منزل آن جوان رساندند و دخترم را به کلانتری انتقال دادند.
باوجود این که آینده دخترم در پاتوق خلافکاران به تباهی کشیده شده است اما به دلیل حفظ آبروی خانوادگی فقط میخواهم این پرونده را به طور پنهانی پیگیری کنم اما ای کاش…
بررسیهای کارشناسی و قانونی درباره این ماجرای تلخ با دستور سرگرد امیر رضا فعال (رئیس کلانتری معراج) در دایره مشاوره و مددکاری اجتماعی آغاز شد.
انتهای پیام