عسگراولادی: منتظر پیام روشنی از موسوی و کروبیام
حبیب الله عسگراولادی در آستانه 82 سالگی همچون گذشته بر مشی اعتدال گام برمیدارد و از افراط و تفریطهای سیاسی و جناحی پرهیز دارد. از همین روست که با وسواسی اخلاقمدارانه از به کار بردن کلمه «شکست» برای جناحین سیاسی در انتخابات پرهیز دارد و از کلمه «عدم توفیق» استفاده میکند و معتقد است «پیروز انتخابات رهبری انقلاب و ملت ایران بودند».
او با نگاهی منصف هم از لزوم پوستاندازی سیاسی در حزب موتلفه و جبهه خط امام و رهبری سخن میگوید و هم از سوی دیگر بر این باور است که عدم تحریم انتخابات از سوی اصلاح طلبان، قابل تقدیر است. برآوردش از نتیجه انتخابات نیز آن است که گفتمان اصولگرایی توفیق ظاهری در این انتخابات نداشت و گفتمان اصلاحطلبی نامزد نداشت و زیرپوست اعتدال و میانه روی ظاهر شد و به این گفتمان رضایت داد.
عسگراولادی که به سبب موضع گیری متفاوتش درباره میرحسین موسوی و مهدی کروبی، سیبل بسیاری از انتقادات از سوی بخشی از اصولگرایان شده بود، در بخشی از این گفت و گو نیز گفت:«منتظرم پیام روشنی از موسوی و کروبی دریافت کنم.» به گفته وی این دونفر [اگر] تا دیر نشده طائبانه به نظام و رهبری رجعت کنند امکان دارد رأفت و نرمش رهبری شامل حالشان شود. او حتی در پایان سخنانش هم برای این دو نفر دعا کرد.
به گزارش انصاف نیوز، مشروح گفت و گو با حبیب الله عسگراولادی از این قرار است:
تحلیل شما از نتیجه انتخابات ریاست جمهوری امسال چیست؟ هر یک از دو جناح سیاسی، خود را پیروز این انتخابات معرفی میکنند، از نظر شما اصلاح طلبان پیروز شدهاند یا اصولگرایان و یا معتدلین؟
جبهه پیروان خط امام و رهبری از یک سال قبل از انتخاب دوره یازدهم با «تدبیر» برای انتخابات برنامهریزی کرد اما «تقدیر الهی» چیز دیگری بود ما در برابر این تقدیر تسلیم هستیم. پیروزی و شکست در امر مردمسالاری دینی معنا ندارد. وقتی میزان رأی ملت است و قرار است انتخابات را به صورت جشن ملی برای تحکیم امنیت و اقتدار ملی برگزار کنیم خود به خود مفهوم شکست و یا پیروزی رنگ میبازد. شما دیدید که نتایج را همه اضلاع رقابت راحت پذیرفتند و به رئیسجمهور منتخب تبریک گفتند. آنها که از نتایج انتخابات به صورت شکست و یا پیروزی یاد میکنند میخواهند درون این شکاف پیروزی و شکست لانه کنند و امنیت ملی را نشانه بگیرند. کاری که متأسفانه در سال 88 برخی با تحریک و تشویق دشمنان اسلام و نظام کردند و فرصتهای ویژه و تاریخی را از ملت و نظام گرفتند. آنها در بازی نبرد آمریکا علیه ملت متهم به نقشآفرینی شدند. رأی ملت را به تیر ترور و تهمت تقلب آلودند. حال آنکه برگزارکنندگان و ناظران هر دو انتخابات یکی بودند.
به هر حال اگر بخواهم به سؤال شما دقیق پاسخ دهم پیروز انتخابات رهبری انقلاب و ملت ایران بودند و جناحها و گروهها و افراد رقیب در برابر رأی ملت سر تعظیم فرود آوردند و نتایج را به راحتی پذیرفتند. اگر بخواهیم به مفهوم جمهوریت به معنای واقعی احترام بگذاریم باید همین مسیری که در این انتخابات رفتیم پیوسته برویم.
برخی با بیان اینکه نمایندگان حامی حزب موتلفه و جبهه پیروان خط امام و رهبری در انتخابات مجلس نهم به خانه ملت راه نیافته و همچنین نامزد مورد حمایت این دو تشکل در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، نتوانست پیروز شود، بر این باورند که سیاستهای انتخاباتی این طیف شکست خورده است. از سوی دیگر مطرح میشود که گفتمان «میانه روی و اعتدال» که در این انتخابات به پیروزی رسید، گفتمان مورد حمایت دو تشکل مذکور بوده و هست. نظر شما در باره این نوع موضعگیریها چیست؟
اجازه میخواهم از کاربرد کلمه شکست پرهیز کنم و بهجای آن کلمه «عدم توفیق» را نام ببرم. ما باید یک تفاوتی بین نظام سلطنتی گونه و نظام جمهوری در ذهن خود داشته باشیم اینکه یک حزب و یک جناح با یک فرد همیشه پیروز باشد که به مفهوم سلطنت در نظام نزدیک میشویم. اما اینکه قدرت برحسب رأی ملت در گردش باشد نشان میدهد «جمهور» تعیینکننده هستند و مااکنون در ایران اسلامی یک جمهوری ناب داریم که اسلامی است؛ چرا که اسلام از این جمهوریت صیانت میکند. ما یک نهادی داریم بهنام شورای نگهبان، شورای نگهبان هم از جمهوریت نظام و رأی ملت صیانت میکند و هم از اسلامیت نظام. بحمدلله حزب مؤتلفه اسلامی و جبهه پیروان خط امام و رهبری یک جریان افراطی نیستند. اعمال و رفتار و گفتار آنان بر مدار عقلانیت میچرخد. ما نمیتوانیم بگوییم با مفهوم اعتدال مرزبندی داریم کما اینکه درگذشته هم نگفتیم با اصلاحطلبی مرزبندی داریم. اینها مفاهیم پذیرفته شده است.
همانطور که اصلاحطلبان هم نمیتوانستند بگویند با اصولگرایی مرزبندی دارند و اصول انقلاب و اسلام و امام را قبول ندارند آنچه مهم است جریانی است که زیرپوست این مفاهیم به حیات سیاسی خود ادامه میدهد. این جریانها گاهی مورد «اقبال» اکثریت مردم و گاهی مورد «ادبار» کثیری از مردم قرار میگیرند و گردش قدرت بین نخبگان را عملیاتی میکنند.
ما وقتی که آقای روحانی رأی آورد احساس این را نکردیم که دشمن ما رأی آورده است، بعد اعلام عزا و تدارک شورش خیابانی باشیم. به راحتی آن را پذیرفتیم ولو آنکه به تعبیر برخی رأی او میلیمتری بوده است. اما یک جریان در سال 88 وقتی دیدند رقیب رأی آورده عزار گرفتند و اعلام شورش خیابانی کردند و صدور بیانیههای تند و افراطی را در دستور کار خود قرار دادند. دشمنان این جریان را در قامت یک اپوزیسیون غیرقانونی ظاهر کردند. به عقیده ما این رویکرد یعنی خروج از ادبیات رقابت آزاد و سالم و خروج از ادب و آداب مردمسالاری دینی و رفاقت سفارش شده رهبری بود. این جریان در انتخابات یازدهم نامزد نداشت و نامزدهای او یا نیامدند یا صلاحیت آنها تأیید نشده. البته آنها انتخابات را تحریم نکردند و این یک گام به جلو برای خروج از پوسته اپوزیسیون مانند بود که قابل تقدیر است. میشود اینطور جمعبندی کرد که گفتمان اصولگرایی توفیق ظاهری در این انتخابات نداشت. گفتمان اصلاحطلبی نامزد نداشت و زیرپوست اعتدال و میانه روی ظاهر شد و به این گفتمان رضایت داد.
حالا ما با یک دولتی مشروع روبهرو هستیم که کلیه واژههای «اعتدال»، «عقلانیت»، «میانهروی»، «اختلاق»، «کرامت انسانها»و از همه مهمتر احترام به ساحت دین و ارزشها و معیارهای الهی انقلاب روبهرو هستیم. ما با این کلید واژهها کار داریم و اگر لازم بود نقد مشفقانه دولت جدید را با استفاده از همین کلید واژهها انشاءا… انجام خواهیم داد.
با توجه به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری، بازتعریف دوباره اصولگرایی به منظور حفظ پایگاه اجتماعی و جلب نظر موافق مردم را چقدر ضروری میدانید؟ جبهه پیروان با توجه به انتخابات اخیر دچار بازسازی تشکیلاتی خواهد شد؟
بنده دو سال پیش از انتخابات موضوع پوستاندازی سیاسی در حزب و جبهه خط امام و رهبری را مطرح کردم همچنین بحث وحدت و همگرایی در جبهه اصولگرایان را مورد تأکید قرار دادم. این دو مورد بیمهری قرار گرفت و برخی آنرا برنتابیدند. قطعاً ما باید یک تجدیدنظر در راهبردها و برنامههای خود داشته باشیم. فکر میکنم نتیجه این انتخابات به اندازه کافی برای ما این پیام را داشت که در مسیری که یاد کردم حرکت کنیم.
جنابعالی پیش از این طی سخنانی عنوان کرده بودید که آقایان موسوی و کروبی را فتنه گر نمیدانید بلکه قائل به محاصره آنان از سوی فتنه گران هستید. به نظر شما پس از انتخابات ریاست جمهوری گذشته، فرصت رسیدگی به وضعیت این دو نامزد مغلوب انتخابات 88 فراهم شده است یا نه؟ چه توصیهای به مسئولان دستگاه قضا در این موضوع دارید؟
بنده با شناختی که از آقایان موسوی و کروبی و حتی جریان اصلاحطلبی دارم گفتم آنها مفتون واقع شدهاند. فتنهگر اصلی آمریکا و اسرائیل و انگلیس هستند. فکر میکنم این گزاره نیازی به استدلال نداشته باشد. از آنها درخواستم این بود راه مشروع و سفارش شده در قرآن کریم یعنی راه توبه باز کنند و به دامن پرمهر امامت و ملت و نظام برگردند. اما تاکنون در انتظارم تا پیام روشنی از آنها دریافت کنم. بهنظر میرسد برای آنها دو جرم اساسی قابل پیشبینی است، حقوقی و سیاسی!
جرم حقوقی آنها طبیعی است که در دادگاه رسیدگی شود. قابل تردید نیست که آنها فرمان شورش خیابانی صادر کردند با بیانیههای تند و افراطی مسبب قتل شدهاند دهها نفر در اغتشاشات کشته شدهاند. بنیاد شهید نام بیش از 20 نفر را با کد به نام شهید شناخته است. آنها چاره ندارند پاسخگوی این خونها باشند. آنها میلیاردها تومان به مردم بهویژه کسبه خسارت زدند باید جوابگو باشند. این را باید دادگاه و قاضی مجازات آن را تعیین کند. مگر اینکه رهبری نظام مصلحت دیگری داشته باشند. در ابتدای کار در دوران آیتالله آقای شاهرودی قضات وارد این کار شدند اما در دوران آیتالله آقای لاریجانی این کار فروکش کرد و شبه تعطیل شد. بهنظر من باید دستگاه قضا در این مورد پاسخگو باشد و دیگری هم جرم سیاسی منتسب به آقایان است. آنها مشارکت 85 درصدی مردم را که یک سرمایه برای امنیت ملی کشور بود برنتافتند و رأی 75 درصدی نامزد پیروز را انکار کردند و اقتدار ملی را در معرض خطر قرار دادند. آنها به دشمن فرصت دادند در مذاکرات 1+5 و دیگر صحنههای بینالمللی با ملت ایران شاخ و شانه بکشند. آنها اوباما را پررو کردند در حالی که آمریکاییها داشتند در برابر ملت در خیلی از زمینهها کوتاه میامدند. اینها مسائل کمی نیست. قطعی است که آنها در دنیا و آخرت باید خود را پاسخگو بدانند و گریز مفری برای این کار ندارند باز هم اگر تا دیر نشده تائبانه به نظام و رهبری رجعت کنند امکان دارد رأفت و نرمش رهبری شامل حالشان شود.
جنابعالی آقای روحانی را «خیر الموجودین» نامیدید. این نام گذاری با چه دلایل و هدفی صورت گرفته است؟
درست است که آقای روحانی رقیب ما بودند، اما ایشان ویژگیها و صفات و حالاتی دارد که بنده نمیتوانم و نباید آنها را انکار کنم. چون یک مجتهد است یک روحانی مبارز است که قبل از انقلاب طعم زندانهای شاه را چشیده است او یک تحصیلکرده دانشگاه است با علوم روز آشنایی دارد او در سختترین شرایط کشور در اوائل انقلاب و جنگ در سمتهای متعددی خدمت کرده است. نماینده مجلس بوده نماینده مجلس خبرنگان بوده و نماینده رهبری در مجمع تشخیص مصلحت و شورایعالی امنیت ملی بوده است. اینها همه خیر است. برخی مسایل انتخابات را سیاه و سفید میبینند، این دید غلطی است این مهم برای جمهوریت است باید از این نگاه پرهیز کرد.
مشکل واژه سازی در عرصه سیاسی کشور همچنان میدانداری میکند. ما هنوز از اصلاح طلبی و عدالت طلبی تعریفی ارائه نکردهایم که دولت «اعتدال و عقلانیت» ورود یافته است. این مشکل توسط چه کسانی و چگونه باید مرتفع شود؟
اعتدال و عقلانیت و دیگر کلید واژههای آقای روحانی در انتخابات بارها توسط ایشان تعریف شده است. البته نباید آنقدر در وادی تعریف توقف کنیم تا از مفهوم واقعی این واژگان فاصله بگیریم. فکر میکنم این واژهها به اندازه کافی روشن و گویا هستند. ضمن اینکه خود ایشان باید بار معنایی آنها را بدوش بکشد. آثار و نتایج این تعاریف در تعامل با رهبری و تعامل با قوا بهویژه مجلس، با نخبگان و نیز ترکیب کابینه انشاءا… بهزودی خود را نشان خواهد داد.
شما که هم سابقه وزارت دارید و هم سابقه نمایندگی مجلس، چه توصیهای به آقای روحانی برای چینش کابینه یازدهم دارید؟
کابینه یک شرکت سهامی نیست که هر جریان و یا گروه در آن سهمی داشته باشند. مأموریت کابینه اجرای قانون است آقای روحانی در رإس قوه مجریه قرار دارد و باید کسانی را برگزیند که به مدیریت او اعتقاد داشته باشند کسانی که از بیرون کابینه فرمان میگیرند به درد او نمیخورند و برای او و دولتش مشکلساز میشوند. او مورد اعتماد ملت بوده است. حق اوست که امر او در کابینه حاکم باشد نه امر صاحبان ثروت و قدرت جناحهای سیاسی.
آقای روحانی خود را یک چهره معتدل معرفی می کنند و نوید تشکیل کابینهای فراجناحی را دادهاند. به نظر شما چنین کابینهای باید دارای چه ویژگیهایی باشد؟
کابینه فراجناحی اگر به معنای این باشد که ایشان افراد شایسته را در هر گوشه مملکت با هر گرایشی پیدا کرد به آنها مسئولیت بدهد خوب است. در غیر این صورت فکر نمیکنم توفیقی بهدست آید.
در این روزها که «مشی اعتدال» سر لوحه دولت آینده قرار دارد، مصادیق تندروی در دولتهای گذشته بویژه دولتهای سازندگی، اصلاحات و عدالت محور را در چه میدانید؟ تندرویهای هر یک از دو جناح سیاسی کشور در چه برهههایی به نظام جمهوری اسلامی ایران آسیب زده و نیازمند توجه و پرهیز از تکرار آن در دولت آتی هستیم؟
بنده در مقام رصد آسیبشناسی دولتهای پیشین نیستم اما تقدم در توسعه که سبب فراموش شدن عدالت در دولت سازندگی یک شبه افراط بود و بهطور طبیعی شکاف بین دولت و ملت را افزایش داد. در دولت اصلاحات اعتنای افراطی به توسعه سیاسی آن هم به مفهوم غیرمشخص آن سر از اغتشاش 18 تیر 78 درآورد. افراط در تعریف مفهوم آزادی طوری شد که ما یک جریان نفوذی در مطبوعات را تجربه کردیم تا نظام خواست قانون را پیاده کند جریان نفوذی فرار کرد و به خارج رفت. لذا عدهای روزنامهنگارانی که در داخل به اصطلاح در رکن چهارم نظام یعنی مطبوعات کار میکردند رفتند کارمند بیبیسی و رادیو آمریکا و رادیو اسرائیل شدند. چه کسی پاسخ این افراطیگری را باید بدهد. در دولت آقای احمدینژاد هم برخی قانونگریزیها باعث شد شکاف قوا و نیز شکاف نخبگان دامن زده شود این یک مسیر افراطی بود. قانون مظهر نظم اجتماعی است. اگر نادیده گرفته شود مسیر افراط و افراطیگری هموار میشود.
تا کنون شاهد انتقادات متعددی از جانب جنابعالی و آقای محمدنبی حبیبی درباره نحوه ارتباط دولت آقای احمدینژاد با احزاب بودهایم. شما و اعضای حزب موتلفه از اولین فعالان سیاسی و حزبی هستید که با آقای روحانی پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم دیدار کردید. در این دیدار چه مطالبی عنوان شد و چه توصیههایی به رئیس جمهور منتخب داشتید؟ متقابلا آقای روحانی چه تقاضایی از شما داشتند؟
هر حزب باید مناسبات خود را با دولت تعریف کند ما توفیق این دولت را میخواهیم چراکه به اقتدار ملی و امنیت ملی میاندیشیم بههمین دلیل اولین کسانی بودیم که رفتیم تبریک گفتیم و اعلام همکاری کردیم.
اکنون این دولت مأموریت تحقق حماسه اقتصادی را دارد اگر کمک احزاب و گروهها نباشد موفق نمیشود. خدای ناکرده اگر انحرافی به جهت چوب لای چرخ گذاشتن شود که دیگر مصیبت است بههر حال گفتوگوهای اولیه صورت گرفته است. امیدواریم تعامل ما با دولت آینده مثبت باشد. خبر ملاقات ما با آقای روحانی در جراید انعکاس یافت فکر میکنم ذکر آن اینجا ملالآور باشد.
در یک گفت و گوی تلویزیونی اعلام کردید که 20 سال است شاهد چنین آرامشی در کشور نبودهایم. این آرامش را چگونه باید حفظ کرد؟
آرامش حاکم در کشور محصول مدیریت عالی رهبری است. اگر ما طبق دستور قرآنی اطاعت از خدا و رسول و ولی امر کنیم در این اقیانوس متلاطم سیاسی به ساحل آرامش میرسیم. اگر رأی ملت را میزان بدانیم امنیت ملی را تضمین کردهایم. اگر حق اکثریت و نامزد پیروز را محترم بشماریم این آرامش حفظ میشود. اگر رئیسجمهور منتخب حق اقلیت را در نقد به رسمیت بشناسد آرامش در کشور تضمین میشود.
مهمترین توصیه جنابعالی به آقای روحانی در چهار حوزه، سیاست داخلی، سیاست خارجی، اقتصاد و فرهنگ چیست؟ مهمترین معضلها و چالشها در این چهار حوزه را چه میدانید و به نظر شما آقای روحانی چگونه می توانند به مصاف آنها بروند؟
آقای روحانی زیبنده است همه همت خود را برای تحقق حماسه اقتصادی معطوف دارد. مردم باید در 6 ماهه دوم سال آثار و نتایج این حماسه را در معیشت خود ببینند.
آقای روحانی و دولت او باید در سیاست خارجی با اقتدار و دور از افراط و تفریط با ابرقدرتها صحبت و محاوره کنند دولت آمریکا نابخردانه پس از انتخابات ایشان تحریمهای جدیدی وضع و اعمال کرده است. باید در مذاکرکات با اقتدار ظاهر شد تا آنها حساب کار خودشان را داشته باشند البته خردورزان و نخبگان آمریکایی باید دولتشان را به رفتار خردمندانه در بهرهگیری از شرایط موجود توصیه کنند.
در سیاست داخلی آقای روحانی به نخبگان، مراجع و علما اعتنای جدی بکند که بحمدالله دارد و این اعتنا را مرکز ثقل وحدت ملی قرار دهد. در حوزه فرهنگ قوانین و مقررات فرهنگی و آموزشوپرورش کشور را اجرا کند. بهخصوص قانون حجاب و عفاف که در دولت گذشته مورد بیمهری قرار گرفت.
اجاره بدهید در بخش پایانی این گفت و گو کمی هم به بررسی وضعیت دولت کنونی بپردازیم. مرسوم است که سیل انتقادات به دولتها در ماههای آخر عمرشان شدت بیشتری مییابد. انتقاداتی که به آقای احمدینژاد و دولتشان وارد می شود را چقدر روا میدانید؟ مهمترین انتقاداتی که جنابعالی شخصا در این هشت سال به عملکرد ایشان و دولتشان داشتید چه بوده و چقدر به آنها واکنش درخوری نشان داده شده است؟
دو دولت نهم و دهم خدمات بزرگی به کشور کردهاند نباید آنها را نادیده بگیریم اگر هم کسی و یا جناحی با خود آقای احمدینژاد مسئله دارد کارنامه دولت که محصول تلاش هزاران مدیر جوان و جسور و شجاع این دو دولت بوده را نباید انکار کند که این انصاف نیست. ما دو دسته نقد به دولت احمدینژاد داشتیم که دسته اول را در نامههای محرمانه به ایشان میدادیم و برخی هم که جنبه محرمانه نداشت علنی در رسانهها مطرح میکردیم اینها چیز پنهانی نیست در این دو دوره در وقت مقتضی انتقادات خود را مطرح میکردیم ایشان برخی را عمل می کردند و برخی را درست نمیدانستند انصاف باید داشت که گاهی به انتقادات عمل میکردند.
هشت سال از دولت آقای احمدینژاد گذشت ولی افشاگریهایی که ایشان وعده اش را داده بودند محقق نشد. به عبارتی نه آن لیست معروف مفسدین اقتصادی از جیب ایشان درآمد و نه آن کسانی که ایشان میگفتند بر سر راه دولتشان سنگ اندازی میکنند، به مردم معرفی شدند. به نظر شما علت این مساله چیست؟ اساسا چنین لیست و افرادی وجود ندارند یا راه برخورد با آنها، اینگونه افشاگریها نبود؟
مبارزه با فساد جایش در ارگانها و نهادهای مسئول اعم از نظارتی و قضایی است این رویکرد در دولتهای گذشته تعطیل نبوده و با شدت و ضعف ادامه داشته است. مفسدین اقتصادی در نهادهای نظارتی مثل دیوان محاسبات یا سازمان بازرسی کل کشور و یا نهادهای قضایی پرونده دارند و به کارشان هم رسیدگی میشود اگر کسی در این رسیدگی اخلال میکند باید جلوی او را گرفت.
انتقاد به رابطه دولت با علما و روحانیون، از جمله مواردی است که بارها در طول سالهای گذشته تکرار شده است. کمرنگ شدن این رابطه چه عواقبی داشت؟ اکنون که یک چهره روحانی در راس دولت قرار گرفته است، فکر میکنید این رابطه بهبود بیابد و این چه خیراتی برای دولت بعد خواهد داشت؟
دولت دهم در رابطه با علما و مراجع برنامه حساب شدهای نداشت البته برخی هم در این ارتباط اخلال میکردند که گهگاه دولت با هوشمندی جلوی این اخلال را میگرفت ولی توفیق خوبی بهدست نیامد.
انحراف، طرح مکتب ایرانی و باستانگرایی آسیب جدی به حیثیت دولت در میان علما و مراجع و نخبگان زد و در دنیای اسلام هم از تعصب منفی به گذشته حکایت داشت. طرح این مسئله گفتمان دولت دهم را از گفتمان امام و انقلاب دور کرد عدهای حساب شده این پوست خربزه را زیر پای حرکت دولت انداختند متدسفانه رئیس دولت متوجه خطر داخلی و خارجی آن نبود و بههمین دلیل هم آسیب ناخواستهای دید. دولت جدید بهدلیل اینکه در رأس آن یک روحانی است قاعدتاً نباید با مراجع و علما فاصله داشته باشد رئیس دولت جدید فرزند حوزه است باید از این امر مراقبت کند.
پیش بینی شما از وضعیت آقای احمدینژاد پس از پایان عمر دولتشان چیست؟ به ایشان چه توصیهای دارید؟
وضعیت آقای احمدینژاد مثل وضعیت رؤسای دولت پیشین کشور است دولت نهم و دهم قطعهای از تاریخ کشور است خدمات آن بر مردم پوشیده نیست مردم قدردان زحمات رئیس دولت نهم و دهم و همکاران صدیقشان هستند و احترام و حق آنها را ادا میکنند. گزارشاتی که طی چند روز گذشته از خدمات دولت در صدا و سیما ملاحظه میکنیم واقعاً غرورانگیز است بنده به ایشان و دولت و همکارانشان تبریک میگویم و آرزو دارم پس از پایان عمر دولتشان هر کجا هستند منشاء خدمات برای ملت باشند.
در پایان ضمن تبریک حلول ماه مبارک رمضان (شهرالله الاعظم) خدمت مقام معظم رهبری، مراجع تقلید، امت متعبد و مقاوممان و همگی به محضر امام زمان عجالله تعالی فرجهالشریف تبریک ویژه داریم و اینجانب برادران مهندس میرحسین موسوی و حجتالاسلام والمسلمین آقای کروبی و عناصر تندرو اصلاحطلب و اصولگرا خاضعانه درخواست دارم در این ماه مبارک رمضان و آرامش پسندیدهای که تاکنون در انتخابات ایجاد شده این جشن ملی و آرامش را با توفیق رسمی بازگشت به نظام و امامت و امت را کامل کرده و دچار وسوسه شیطان در استنکاف از بازگشت آرامبخش به جامعه و امت و امامت اصرار نورزند که خداوند فرموده است در قرآن کریم سوره مبارکه طه آیه 82 «و اِنّیِ لغَفّار لِمَن تابَ و امَنَ و عَمِلَ صالحّا ثُمّ اهتدَی» و بدان امید که خداوند همگیمان را در افراط و تفریط و تقصیرها و قصورها مورد عفوو مغفرت و مرحمت قرار داده و رمضان را برهمه امت اسلام مبارک فرماید آمین یا ربالعالمین.
خبرآنلاین
انتهای پیام