یادداشت های علم | شاه گفت درست میگویی، ولی آخر من هم آدمم
انتخاب |
یادداشتهای اسدالله علم: بعد از ناهار منزل آمدم. یک نفر آمریکایی دیدنم آمد که قدری وارد به اوضاع خاورمیانه است. دو مطلب قابل توجه به من اطلاع داد. یکی این که مدیترانه و خاورمیانه جزء دفاع ناتو قرار میگیرد، زیرا منافع این منطقه بستگی مستقیم با ناتو داردو از مرسی الکبیر در الجزایر که تحت نفوذ روس هاست ت، مام بنادر جنوبی ایتالیا و فرانسه به آسانی میتوانند تحت بمباران موشکی واقع شوند به این جهت دیگر موضوع این که شوروی کشتی هواپیمابر به مدیترانه بفرستد مطرح نیست (گو این که زیاد کشتی فرستاده است). به آسانی میتواند لااقل مزاحمت ممالک اروپایی را وسیله کشورهای احمق آفریقای شمالی فراهم کند.
یادداشتهای اسدالله علم: ناهار پرنس کارلوس و خانمش مهمان شاهنشاه بودند. سر ناهار بودم، خیلی خصوصی بود. فقط خانم علم و بعضی والاحضرت ها بودند. در سر ناهار شهبانو اشتباهاً مطلبی فرمودند که باعث تعجب شد. وقتی پرنس کارلوس از رژیم دیکتاتوری اسپانی حرف می زد که منجمله کتابخانه ها را نمی گذارند هر کتابی که می خواهند بفروشند، شهبانو فرمودند عیناً در اینجا هم همین طور است. شاهنشاه بسیار ناراحت شدند. من هم ناراحت شدم.
یادداشتهای اسدالله علم: صبح به کارهای جاری رسیدم، ولی شرفیاب نشدم، چون شاهنشاه به جلسه انتقاد از مانور یک ماه قبل ارتش به ستاد تشریف برده بودند. من اگر بودم، انتقادم این بود که فرماندهی کل چند ساعتی از اوقات فرماندهی را به کار دیگر دادند! یقین دارم اگر بودم و چنین می گفتم آن قدر شاهنشاه با انصاف و با متانت است که حق به من می داد، چنان که همان وقت به طور خصوصی مطلب را عرض کردم و فرمودند، درست می گویی، ولی آخر من هم آدمم.