خرید تور تابستان ایران بوم گردی

شرکت نکردن در انتخابات و داستانی از یک مرجع بزرگ شیعه

حجت الاسلام احمد حیدری در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:

از آنجا که نهاد مجلس از جایگاه قانونگذاری رانده شده و وظیفه قانونگذاری در غالب موارد به نهادهای انتصابی واگذار شده است؛ همچنین مجلس در وظیفه نظارتی هم دست بسته است به گونه‌ای که نمایندگان حتی حق اظهار نظر آزادانه در امور جاری کشور را ندارند و بابت نطق‌ها و بیان نظرات خود توبیخ شده و بعدا به استناد همان نطق‌ها ردّ صلاحیت می‌شوند؛ و از آنجا که مردم در انتخابات آزاد نیستند و فقط حق انتخاب از بین منتخبان شورای نگهبان را دارند و …؛ حقیر و بسیاری به این نتیجه رسیده‌ایم که در انتخابات شرکت نکنیم و رأی ندهیم و دیگران را هم به شرکت در انتخابات دعوت و تشویق نکنیم بلکه مضرّات شرکتشان را حتی الامکان روشن و تبیین کنیم.

ممکن است افرادی به دلایل مختلف اقدام ما را تخطئه کرده و ما را محکوم نمایند. در جواب به این افراد؛ داستانی را نقل می‌کنم.

نقل است که یکی از مراجع بزرگ شیعه در نجف در بستر احتضار بود. وظیفه شرعی کسانی که کنار محتضر هستند، این است که او را به طرف قبله بچرخانند تا رو به قبله جان دهد. عالمان بزرگ نجف کنار بستر آن عالم و مرجع یگانه بودند و ایشان را رو به قبله چرخاندند. ایشان به بیماری “سلس البول” گرفتار بود و نمی‌توانست ادرار خود را کنترل کند و ادرار بی‌اختیار، قطره قطره از او خارج می‌شد. او که خود متوجه این مطلب بود، به خود اجازه نمی‎داد حتی در آن لحظات احتضار رو به قبله ادرار از وی خارج شود لذا با زحمت فراوان بدن خود را از جهت قبله می‌چرخاند. بزرگانی که کنار بستر او بودند، چند بار او را به طرف قبله چرخاندند ولی وی باز از طرف قبله برمی‌گشت. بزرگان حاضر در مجلس نگران شدند که ما در نجف و عراق هستیم و اینجا از عامه و اهل سنت فراوان هستند؛ اگر آنان متوجه شوند که مرجع و زعیم ما هنگام احتضار از قبله فراری بود! خیلی بد می‌شود و آبروی شیعه خدشه‌‎دار می‌گردد.

آن مرجع بزرگ متوجه نگرانی در چهره حاضران شد و فرمود: آقایان عزیز من بیمارم و بول بی‌اختیار از بدنم خارج می‌شود و نباید در هنگام خروج بول از بدن، رو به قبله باشم؛ به این جهت خودم را از قبله برمی‌گردانم. وظیفه من برگشتن از جهت قبله هنگام خروج بول است و وظیفه شما چرخاندن منِ محتضر به سوی قبله است. شما به وظیفه خود عمل کنید و من هم به وظیفه خود عمل می‌کنم[و ان شاء لله هر دو مأجور هستیم].

دوستان، ما به جهات پیش گفته و دلایل دیگر که همگان بر آن آگاهند، شرکت در این انتخابات را به نفع اسلام، نظام جمهوری اسلامی و مردم مسلمان نمی‌دانیم از این رو از شرکت و دعوت به شرکت معذوریم بلکه وظیفه داریم مضارّ شرکت از نظر خودمان را به اطلاع مردم برسانیم و شما هم بر عکس ما، شرکت و رأی دادن و دعوت به رأی دادن را وظیفه خود می‌دانید. پس شما مطابق تشخیص خود به وظیفه شرعی خود عمل کنید و اجازه دهید ما هم به وظیفه شرعی خود عمل کنیم.

هر دوی ما در محضر رب العالمین هستیم و خدا به انگیزه‌های ما آگاه است و قیامت ما را به فهم و درکمان مؤاخذه می‌کند. شما را مؤاخذه می‌کند که تو که شرکت را به نفع اسلام می‌دانستنی، چرا شرکت و دعوت به شرکت نکردی؟ و ما را مؤاخذه می‌کند که تو که شرکت و رأی دادن را به ضرر اسلام و نظام اسلامی می‌دانستی، چرا از شرکت خوداری نکردی و مضار شرکت را روشن ننمودی؟

بیائید بدون تکفیر همدیگر، هر کدام به وظیفه شرعی، دینی و ملی خود مطابق فهم و درک خود عمل کنیم و برای قیامت عذری دست و پا نماییم و به آنچه اکثریت مردم با شرکت یا عدم شرکت خواستارشدند، گردن نهیم. «و ما علینا الا البلاغ»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. چرت و پرت و مزخرف ترین متنی که تا به حال خوانده یا شنیده بودم همین متن فوق بود که این شخص به ظاهر طلبه در مورد مجلس و نمایندگان و رای ندادن گفته بود…

    19
    37
  2. چرت گویی بعصی اساسا لوس شده است اونهم بعصی که اگر جمهوری اسلامی نبود اساسا خیلی کسی نبودند

    12
    28
  3. استدلال خودشان را بر آوردن مثالی مبتنی کرده اند که اولا در اصل این مثال خدشه و اشکال هست و استدلال آن مرجع محتضر قابل نفی و رفع است در ثانی دو موضوع به هم تشبیه شده به هیچ وجه با هم شباهت ندارند و سست نمودن مردم در خصوص شرکت در انتخابات به صورت واضح و آشکاری با توصیه ها و رهنمودهای امام خمینی و امام خامنه ای و شهدای انقلاب اسلامی در تضاد آشکار است.

    9
    24
  4. واقعا چه حرف چرتی بود
    هیچ استدلالی توی این متن نبود
    فقط به یه داستان استناد کرده بود که این هم در حقیقت میشه تمثیل و قیاس مع الفارق که از لحاظ منطقی هیچ ارزشی نداره

    شما هایی که تشویق به رای ندادن می کنید والله والله والله اگر بعدا بخاطر مشارکت پایین ، کوچکترین خدشه ای به امنیت این کشور وارد بشه ، توی ریخته شدن قطره قطره خون های این مردم شریک هستید

    12
    29
  5. خیلی مثال زیبایی زدید جناب حیدری.
    دو سوال دارم:
    اول اینکه شما فکر میکنید و سپس متن مینویسید؟
    دوم اینکه متن ننوشتن که بلدید نیستید؟
    العاقل …

    9
    17
  6. داستانی مبهم از مرجعی مبهم هنگام احتضار برای کاری که حکم شرعی آن مشخص است خودش رد است. مغالطه و تشبیه شرکت در انتخابات که حکمش باز مشخص است اشکال دوم است. به قول دوستمون صحبت کردن بلد نیستید صحبت نکردن هم بلد نیستید؟
    هر روز که میگذرد ضعف استدلال رای ندادن بیشتر می شود. ترجیح میدهم رای بدهم و از همراهی با کسانی که ته علم و استدلالشان این است بیزاری بجویم. بماند که میدانم راه حل کشور چیست و طبق آن انتخاب می کنم نه مانند بچه ها قهر را انتخاب کنم

    5
    14
  7. «تبری» یعنی دشمن داشتن دشمنان و دشمنی با آنها و عمل بر خلاف میل آنها، یکی واجبات دینی ماست که هر مسلمانی مانند «نماز» و «روزه» موظف به انجام آنست. در این وانفسای هجوم همه کفر علیه اسلام، مسلمانان و فرهنگ اسلامی خیلی ساده انگاریست که به دلیل اشکالات حتی به حقی که به چگونگی عملکرد مقامات و مسئولین نظام جمهوری اسلامی وارد است، در زمانی که دست نشاندگان آنها «کمپین رأی بی رأی» را راه انداختن، سرگرم اشکالات داخلی شویم و از عمل به این واجب شرعی به این دلیل سرباز زنیم. اشکالاتی که با مطالبه گری قابل حل است و خیلی از آن اشکالات با همین رویکرد برطرف شده است.

    3
    8
    1. با سلام، دل موش هم ندارد چه برسد شیر و شیر آنان بودن و رفتند که شغالان و روباه صفتان این توری جولان بدهند آره شیرمردان رفتند و بعداز ۴۰ سال بجز یک تکه پلاک و چندتا استخوان تبرک از آنان نه آمد،، و امروز مزار خاموش شهیدان بی صدا می خواندم من سرود عشق او ایثارم مادر نسل عاشقان تا انتها می خواندم

      1
      6
  8. با سلام خدمت همه خوانندگان محترم؛
    و لا أنا عابد ماعبدتم و لا أنتم عابدون ما أعبد لکن دینکم ولي دین.
    من هم به همه توصیه کرده و می‌کنم به وصیت معمار کبیر انقلاب اسلامی عمل کنند و این سفارش گرانبها را آویزه گوش های خود سازند تا آسیبی به مملکت ما نرسد.که اگر نبود، هیچ نبود. نه اصلاح طلبی و نه اصول گرایی و نه تندروی و نه کندروی و اظهار نظر امثال این شیخ محترم نه جایی برای طرح داشت و نه محلی از إِعراب!
    و أما آن وصیت و سفارش خردمندانه و نجات بخش چیزی نبود جز اینکه فرمود:
    من به ملت شریف وصیت می‌کنم که در تمام انتخابات در صحنه باشند.
    همچنین فرمود:
    پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد.
    غیر از این مسیر هر طریقی که باشد انحراف است و پندار آقای حیدری نه با مبانی نظری و عملی اسلام و نه با قانون و عرف و عقل مناسبتی دارد. هیچ فرقه ای از فرق اسلامی به این مطالب اعتبار نمی‌دهد. وقتی أمر ولي مسلمانان با هر عنوان که خطابش کنند: پیامبر باشد یا امام یا سلطان یا شاه یا خلیفه یا امیر و… بر حکمی قرار گرفت. نظیر آنچه طي نیم قرن گذشته از امام و رهبری و به تبعیت از آن دو بزرگوار مراجع تقلید بر آن تأکید کردند و شرکت در انتخابات را واجب عینی دانسته اند. و خداوند متعال در قرآن کریم به متابعت بی چون و چرا أمر کرده و نفي اختیار از مسلمانان با عباراتي نظیر ماکان لکم الخیره پس از فرمان حاکم اسلامی فرموده است. جایی برای بحث کردن باقی نگذاشته است. لذا خیال است که ‌حکم حاکم شرع را در موضوعی مهم و در راستای صلاح مملکت اسلامی با یک وظیفه‌ی شرعی فردی قیاس نموده و اینگونه سطحی به موضوعات بپردازیم. جای بسی تأسف است که این شیخ محترم در بحث و درس طلبگی موفق نبوده است. توصیه میکنم که منبر نروند و برای تبلیغ دینی که درست نفهمیده اند هیچ مسؤولیتی را در امور دینی جز خواندن نماز بر اموات مسلمین تقبل ننمایند. تا شاید رستگار شوند.

    3
    9
    1. در آیه آخر سوره مبارکه کافرون لکم دینکم ولي دین صحیح است که به اشتباه تایپ شده لکن! دینکم ولي دین.

      2
      2

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا