«هاشمی بارها از خود عبور کرد»
حسین مرعشی اظهارداشت : همه ابزارهای لازم حتی پس از فوت آیت الله هاشمی رفسنجانی برای توسعه و پیشرفت کشور فراهم است؛ فقط باید بتوانیم بازیگری سیاسی را بعد از ایشان خوب تمرین کنیم.
سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی روز سه شنبه در گفت و گو با ایرنا می گوید روحانی در مدلی شبیه برجام موفق خواهد بود و اگر او این مدل را در مورد سایر مشکلات بزرگ کشور پیاده کند قطعا از وی حمایت می کنیم.
حسین مرعشی روز سه شنبه در گفت و گو با ایرنا اظهارداشت : همه ابزارهای لازم حتی پس از فوت آیت الله هاشمی رفسنجانی برای توسعه و پیشرفت کشور فراهم است؛ فقط باید بتوانیم بازیگری سیاسی را بعد از ایشان خوب تمرین کنیم.
به گفته وی مصوبه حزب کارگزاران این است که در انتخابات آتی نیز از نامزدی شخص آقای روحانی حمایت شود اما از روحانی ای که بتواند مدل برجام را درباره سایر مشکلات بزرگ کشور پیاده کند.
متن این گفت و گو در پی می آید.
ایرنا: با فوت آیت الله هاشمی، اصلاح طلبان و اعتدالیون یکی از حامیان اصلی خود را از دست دادند. ارزیابی تان چیست؟
مرعشی: این اتفاق به طور طبیعی رخ داده است و همیشه هم می افتد. بالاخره همه باید از این دنیا برویم و چاره ای جز این نیست. اما مسوولیت بازماندگان آقای هاشمی به لحاظ فکری و سیاسی سنگین تر شده است و این مساله به ویژه در مورد شخص آقای روحانی صدق می کند.
همه ابزارهای لازم حتی پس از فوت آیت الله هاشمی برای توسعه و پیشرفت کشور فراهم است؛ فقط باید بتوانیم بازیگری سیاسی را بعد از ایشان خوب تمرین کنیم. هم خدا هست، هم مردم و هم جمهوری اسلامی. این سه ابزار وجود دارند، فقط ما باید بتوانیم بازیگری سیاسی را بعد از آقای هاشمی خوب تمرین کنیم.
** حمایتمان از روحانی مشروط است
ایرنا: موضع حزب کارگزاران در انتخابات آتی ریاست جمهوری چیست؟
مرعشی: مصوبه حزب کارگزاران این است که در انتخابات آتی نیز از نامزدی شخص آقای روحانی حمایت کنیم. البته ما از مدل خاصی از روحانی حمایت می کنیم.
یعنی کسی که مانند قضیه برجام بتواند امور و مسائل را تدبیر کند. روحانی در برجام توانست اراده خود را برای تحقق این مهم با استفاده از زبده ترین نیروی انسانی کشور در هم آمیخته و حمایت رهبری را نیز جلب کند. ما قطعا از چنین روحانی ای در انتخابات آتی پشتیبانی خواهیم کرد.
برجام متعلق به روحانی و تجربه ای موفق است اما مدل برجام باید در همه مسائل کشور ارائه شود. همانطور که گفتم رئیس جمهور باید بتواند ظرفیت نیروی انسانی کشور را با اراده محکم خود همسو کند و حمایت رهبری را نیز در این باره به دست آورد. سه ابزار فوق می تواند از بسیاری از مشکلات کشور گره گشایی کند.
ما به هیچ وجه از روحانی ای که بخواهد نقش یک قهرمان را ایفا کند حمایت نخواهیم کرد چرا که در این صورت گره ای از گره های مملکت حل نمی شود. اینکه رئیس جمهور خوب سخنرانی کند اما در عمل شاهد درگیری بین نهادهای مختلف نظام باشیم را به سود مردم و کشور نمی دانیم. روحانی اگر مانند برجام عمل کند موفق می شود. من اصلا نمی خواهم بگویم روحانی الان اینطور است بلکه دارم شرایط کارگزاران را می گویم.
برای همین، انتخابات آتی امتحانی بزرگ در زندگی سیاسی آقای روحانی است و قدرت تدبیر سیاسی ایشان در انتخابات آتی محک خواهد خورد؛ چرا که بر طبق فرضیه اول، ایشان به عنوان رئیس جمهور مستقر وقت دارد یک دوره دیگر هم مسوولیت قوه مجریه را برعهده بگیرد.
روحانی باید ابتدا بتواند مسائل مردم و حاکمیت را طوری حل کند که از هر دو کانال حاکمیت و مردم عبور کند و بار دیگر رئیس جمهور شود. ایشان در حال حاضر تجربه کافی دارد و می تواند در دوره دوم دولت قویتری هم داشته باشد و برنامه های خود را به نتیجه برساند. چرا که هنوز برنامه های ایشان نیمه تمام است و به نتیجه رساندن آن، 4 سال دیگر زمان می خواهد.
اما فرض دومی هم وجود دارد و آن اینکه یکی از این دو کانال برای عبور وی مسدود باشد. به نظر من روحانی وضعیت مناسبی بین مردم دارد و می تواند آرای لازم را کسب کند اما حضور مجدد وی در حاکمیت با چالش هایی مواجه است.
به هر دلیل در صورتی که حضور مجدد وی از سوی حاکمیت با مشکل مواجه شود ایشان باید بتواند کشور را به سوی انتخاب یک رئیس جمهور خوب هدایت کند. یعنی همان کاری که آقای هاشمی در سال 92 کرد و وقتی با مانع روبه رو شد موفق شد کشور را از این مانع و بحران به سلامت عبور دهد. آقای روحانی نیز اول باید به رئیس جمهور شدن دوباره خود فکر کند اما اگر شرایط آن فراهم نشد در نهایت باید آینده کشور را در نظر بگیرد.
این همان آزمون بزرگ روحانی است. روحانی باید یا خود رئیس جمهور شود یا شخصی را به قدرت برساند که برنامه های ناتمام دولت یازدهم را به ثمر برساند. در این صورت روحانی تبدیل به یک سرمایه اجتماعی مهم در نظام جمهوری اسلامی خواهد شد.
اینکه چه فردی باید پس از روحانی رئیس جمهور شود را تنها خود ایشان می تواند معین و مشخص کند. البته نمی خواهم بگویم امکان حضور مجدد روحانی در انتخابات آتی فراهم نیست.
** رضایت فراوان هاشمی از آخرین ملاقاتش با رهبری
ایرنا: ظاهرا آقای هاشمی تا این اواخر انتقاداتی به عملکرد دولت روحانی داشت؟!
مرعشی: بله. آقای هاشمی معتقد بود دولت باید اهتمام بیشتری به امر تولید کند و آن را راه بیندازد اما با اقداماتی که امسال از سوی دولت برای فعال سازی صنایع راکد آغاز شد نظرش مثبت شد. ایشان اقدامات امسال دولت در توجه به تولید را بسیار مفید ارزیابی می کرد. هر چند معتقد بود که دولت باید زودتر این کارها را می کرد.
ایرنا: پس ایرادهایش به دولت سیاسی نبوده است؟
مرعشی: خیر. ولی راجع به تبلیغات دولت نظری انتقادی داشت و آن را کافی نمی دانست. در این باره چند بار تذکر هم داد. دو ماه قبل از فوت ایشان، آقای نهاوندیان رئیس دفتر آقای روحانی هم خدمت ایشان آمد و گزارش هایی از فعالیت تبلیغاتی دولت ارائه داد اما آقای هاشمی قانع نشد و معتقد بود اقدامات دولت، خوب برای مردم بیان نشده است. ایشان تا آخر حیات نیز بر این عقیده بود.
ایرنا: آخرین ملاقاتتان با آقای هاشمی کی بود؟
مرعشی: یک هفته بعد از دیدار آخرشان با رهبری بود و ایشان بسیار از آن جلسه اظهار رضایت می کرد و آن را امیدوار کننده می دانست.
ایرنا: محتوای جلسه آقای هاشمی با رهبر انقلاب چه بود؟
مرعشی: بخشی از آن مربوط به دستور کار مجمع و قسمت های دیگر آن هم محرمانه بود.
ایرنا: در مورد صلاحیت آقای روحانی که نبود؟
مرعشی: آقای هاشمی هیچ وقت در این مورد صحبتی با رهبری نداشت.
ایرنا: چقدر احتمال می دهید چنین چیزی در حاکمیت جریان داشته باشد؟
مرعشی: بالاخره نیروهایی دارند این بحث را جلو می برند. ولی این تصمیمی نیست که هیچ نهادی بتواند بگیرد و در نهایت تدبیر رهبری است که تعیین تکلیف می کند. اینکه این تدبیر چه باشد را ما نمی دانیم اما تصمیم گیری درباره آن در حیطه قدرت هیچ کدام از دستگاههای حاکمیت نیست و تنها رهبری می تواند درباره آن نظر دهد.
** میرسلیم ویژگی های یک رییس جمهوری را ندارد
ایرنا: آقای مصطفی میرسلیم به عنوان نامزد حزب موتلفه برای انتخابات آتی ریاست جمهوری معرفی شده است. ارزیابی تان از ایشان چیست؟
مرعشی: آقای میرسلیم انسان خوب و دارای سلامت نفس و موقر و بسیار قابل احترام است و من سالهاست که ایشان را می شناسم. با این وجود ویژگی های یک رئیس جمهور را در ایشان نمی بینم.
ایرنا: چرا؟
مرعشی: آقای میرسلیم در مدتی که وزیر ارشاد بود کارنامه موفقی از خود به جای نگذاشت و نتوانست با اصحاب فرهنگ و هنر تعامل درستی داشته باشد. ایشان اهل دیکته کردن نظرات خود به دیگران است. از سویی رئیس جمهور باید شجاعت و جسارتی داشته باشد که من در ایشان سراغ ندارم. رئیس جمهور شدن ظرفیت و قابلیت های بسیار بزرگتر و بیشتری را می خواهد. آقای میرسلیم بسیار فرد محترمی است اما جامعیت لازم برای اداره قوه مجریه را ندارد.
** آیت الله هاشمی ثروتمند نبود
ایرنا: به زندگی آقای هاشمی بپردازیم. پسر بزرگ خانواده بود؟
مرعشی: خیر، پسر میانی خانواده.
ایرنا: چند سال با آقای هاشمی آشنا بودید؟
مرعشی: از همان سالهای ابتدایی زندگی. اخبار مربوط به آقای هاشمی موضوع خانواده های ما بود. ساواک آمد ایشان را در رفسنجان دستگیر کرد. ما بچه بودیم. من از فاطمه خانم بزرگترین فرزند آقای هاشمی دو سال بزرگترم. یعنی 58 سالم است. از سویی مرحوم ابوی ما هم فردی سیاسی بود و اخبار سیاسی را پیگیری می کرد. در منبرهای آقای هاشمی شرکت می کردیم. با ایده ها و افکار ایشان آشنا بودیم. سالهایی که من دبیرستان بودم در زندان بود. در دوران نهضت ، من به عنوان یک دانشجو وارد فعالیت های سیاسی دانشجویی شدم.
ایرنا: در خانواده ای ثروتمند به دنیا آمد؟
مرعشی: خیر. پدرشان، هم روحانی بود و هم کشاورز. در کرمان قدیم محل معاش مردم، کشاورزی بود. پدر ایشان هم خرده مالکی بود که زندگی اش را می توانست بچرخاند ولی ثروتمند نبود. البته در آن منطقه جزو طبقه بالا بودند ولی عدد مالکیت آنجا عدد کوچکی است. کمتر در اقوام خانواده هاشمی کسی پیدا می شد که یک ده (روستا) کامل شش دانگ داشته باشد. معمولا زمین ها پس از فوت صاحب آن، بین وراث تقسیم می شد.
ایرنا: در نظام به عنوان یک آدم رفع کننده اختلافات معروف بود بویژه با توجه به سمت ایشان به عنوان رئیس مجمع تشخیص مصلحت؛ در خانواده هم چنین نقشی را بر عهده داشت؟
مرعشی: در خانواده همه احترام خاصی برای آقای هاشمی قائل بودند. در خانواده مرجع بودند و اگر لازم می شد در موضوعی گاهی اوقات اشاره یا توصیه ایشان مشکل را حل می کرد.
** افسانه ای به نام باغات پسته هاشمی
ایرنا: پس می گفتند تمام باغ های پسته رفسنجان در دست ایشان است؟!
مرعشی: از این حرفها که زیاد می زدند. چون هاشمی بزرگ بود و معمولا حرف پشت سر بزرگان زیاد است. فکر نمی کنم مجموع باغ های پسته آقای هاشمی در کرمان و مقداری هم در قم و البرز بیشتر از 40 هکتار باشد که همه آن نیز متعلق به قبل از انقلاب بود. این 40 هکتار را با 250 هزار هکتار باغ پسته استان کرمان مقایسه کنید تا ببینید ایشان بزرگترین مالک باغات پسته ایران بوده اند یا خیر!!
ایرنا: چرا آقای هاشمی سعی نکرد در قبال این شایعات موضع بگیرد؟
مرعشی: این مربوط به زندگی شخصی اش بود. از سویی مگر صبح و شب می توان وقت را صرف پاسخ به تهمت های بقیه کرد؟
ایرنا: جایی گفته بودید هاشمی دارای خوش بینی ذاتی به انسان ها بود که این گاهی به ضررش تمام شد؟
مرعشی: روحیه گذشت و تسامح و شیوه سهله ای که داشت در برخی جاها به او ضرر می زد.
ایرنا: مشخصا؟
مرعشی: نمی خواهم به اینها بپردازم.
** باهوش ترین سیاستمدار ایران بود
ایرنا: شایعه شده ایشان از طرف امام مدیریت مالی هزینه های انقلاب را برعهده داشتند ؟
مرعشی: از طرف امام چنین مسوولیتی نداشت. ولی هاشمی آدمی نبود که در زندگی اش برای هیچ کاری حتی پیش بردن انقلاب بخواهد از کسی اعانه بگیرد. معتقد بود باید بتوانیم به خودمان اتکا کنیم. ایشان دوستانی داشت که با آنها همکاری می کرد مثلا با مرحوم مهندس بازرگان در کرج ساخت و ساز می کرد. این زمین ها را هم می فروخت و خرج نهضت می کرد. طبعش خیلی بلند بود. فکر می کرد اگر خدا بخواهد بدهد به خود او هم می تواند بدهد و نیازی نیست خدا به کسی پول بدهد و او برود و کمک بگیرد. هاشمی فرد مستقلی بود.
ایرنا: هاشمی را انسان باهوشی می دانستید؟
مرعشی: هاشمی استثنایی بود. ضریب هوشی و حافظه آقای هاشمی آنقدر قوی بود که ایشان اگر در هر رشته ای از علوم دنیا درس می خواند نفر اول آن رشته می شد. من در جمهوری اسلامی کسی را با این ضریب هوشی ندیده ام.
ایرنا: چه دلایلی برای این ادعایتان دارید؟
مرعشی: این ها ناشی از دریافتی است که طی سالها در محضر ایشان پیدا کردم. کسی که بتواند در سن 16 سالگی بین این همه عالمی که در حوزه علمیه آن وقت، بتواند تفاوت های امام با بقیه را درک و دریافتش کند، دلیلی بر این ادعاست. یا در همان جوانی بتواند دو موضوع مهم کشور و منطقه را خوب بفهمد و به آنها ورود کند. از 60 سال پیش تا امروز هنوز مساله فلسطین از مسائل مهم منطقه خاورمیانه است. آقای هاشمی نرفت راجع به موضوعات فرعی تحقیق و ترجمه کند بلکه سرگذشت فلسطین را در ایران ترجمه و چاپ کرد یا در مورد امیرکبیر تحقیق کرد و کتاب نوشت.
ایشان می توانست راجع به خمس یا حج کاوش کند. این ذکاوت است که فرد بتواند و بداند که روی چه موضوعاتی باید کار کند و نیازهای جامعه را تشخیص دهد.
ایشان در هر جمعی که قرار می گرفت برتری استعداد و هوشش را می توانست به رخ بکشد. کمتر اتفاق افتاد که ایشان در جمعی قرار گیرد و نفردوم باشد بلکه برتری خود را می توانست نشان دهد و خود به خود به لحاظ شخصیتی و استعداد این برتری را به رسمیت می شناختند. بعد از انقلاب و در مسائل مملکت داری هم ، هر کسی با آقای هاشمی ملاقات کرده و مطلبی را منتقل کرده متوجه شده است که سرعت انتقال و درک آقای هاشمی چقدر فوق العاده است.
خود من هر وقت به هر کدام از مقامات جمهوری اسلامی می خواستم مطلبی را منتقل کنم؛ دغدغه ای نداشتم و به راحتی می توانستم استدلال کنم و نتیجه ای را که می خواهم بگیرم اما وقتی با آقای هاشمی می خواستم صحبت کنم باید حتما قبل از آن مطالعه و دقت می کردم و آمار و ارقام را دقیق به خاطر می سپردم. با این وجود باز خیلی وقت ها می شد که من نمی توانستم پاسخ ایشان را بدهم. یعنی سوالاتی طرح می کرد که در پاسخ گیر می کردم. به لحاظ هوش ، آقای هاشمی برتری مطلق بر دیگران داشت و قابل مقایسه با دوستان دیگری که در خدمتشان هستیم نیست.
** اگر صدام با هاشمی مشورت می کرد، به خاک سیاه نمی نشست
ایرنا: آقای هاشمی نقشی در جنگ صدام با کویت و ناتو داشت؟
مرعشی: حرفهایی این روزها درباره رفتن پسران ایشان به کاخهای سفید و صدام می شود که کاملا دروغ است. اگر صدام به عقلش می رسید و قبل از هجمه به کویت با ایشان مشورت می کرد، قطعا هاشمی وی را از این ماجراجویی برحذر می داشت. هاشمی حتی به دشمنانش هم خیر می رساند و از رنج هیچ کس خوشحال نمی شد. این از خوش ذاتی و خوش نفسی فوق العاده وی نشات گرفته بود.
ایرنا: بعد از شروع جنگ عراق و کویت پیامی برای صدام نفرستاد؟
مرعشی: اگر صدام مشورت می خواست هاشمی راه درست را نشان وی می داد. اما دلیلی نداشت به کسی که همچنان دشمن ما بود و 8 سال با ما جنگیده بود یا به کویتی که کمک های مالی فراوانی در جنگ به صدام کرده و جزیره بوبیان را برای حمله به فاو به او داده بود، راسا نامه بنویسد. خداوند ظالمان را به ظالمان مشغول می کند.
ایرنا: پیش از انقلاب، هاشمی سفرهای زیادی را به 20 ایالت آمریکا و ژاپن انجام داده بود. این سفرها باعث نشد که وی به فکر نوسازی و توسعه ایران بیفتد؟
مرعشی: ایشان فردی کنجکاو و به دنبال کسب اطلاعات و شناخت غرب و شرق عالم بود و از کشف واقعیت و حقیقت لذت می برد. موقعی که هاشمی سفر می کرد من طفلی بیش نبودم اما بعدها فهمیدم که ایشان از هر فرصتی برای دانستن بیشتر استفاده می کند. این طور هم نبود که فقط روی فقه یا اقتصاد یا سیاست تمرکز کند بلکه قضایا را از زوایای مختلف می دید.
** اقدام بدیع هاشمی برای چاپ کتاب فلسطین
ایرنا: هاشمی از همان جوانی دنبال کسب درآمد و استقلال مالی بود. مگر از شهریه حوزه ها بهره مند نبود؟
مرعشی: هاشمی در تمام عمر خود هرگز از وجوهات شرعی استفاده نکرد. آن را بد هم نمی دانست ولی معتقد بود آدم تا وقتی می تواند روی پای خودش بایستد دلیلی برای استفاده از دسترنج دیگران ولو حلال ندارد.
همان موقع برخی بزرگان از وی انتقاد می کردند که چرا این رویه را در پیش گرفته است اما هاشمی پاسخ می داد که شما علما پول گرفتن از دیگران را بد نمی دانید ولی کسب درآمد را قبیح می شمرید؟!
بسیار به استقلال مالی معتقد بود و آن را لازمه استقلال شخصیتی و سیاسی می دانست و می گفت تا کسی درآمد کافی نداشته باشد امکان استقلال فکر و تصمیم گیری را ندارد و تا آخر عمر هم به این پایبند بود.
هر چند اهل بذل و بخشش بود ولی هیچ وقت سعی نمی کرد با دادن هدایای مالی یا پست و مقام به دیگران، برای خود موقعیتی کسب کند. در وجود او اندیشه، محبت و بخششی وجود داشت که دیگران به طور خودکار دورش جمع می شدند.
ایرنا: گمان نمی کنید با وفات هاشمی، درباره ایشان اغراق صورت می گیرد؟
مرعشی: آقای هاشمی دیگر رفته و نیازی به این تعاریف ندارد بلکه باید وجوهی از شخصیت ایشان به خصوص برای طلاب جوان بیان شود تا سرمشق قرار گیرد.
بسیاری هستند که ایده و فکری نو را دارند ولی بلد نیستند پول مورد نیاز برای عملی کردن آن را فراهم کنند و مدام دنبال اسپانسر مالی می گردند. این رویه غلط است و آدم را ضعیف می کند.
اما هاشمی این طور نبود. وقتی در جوانی کتاب سرگذشت فلسطین را ترجمه کرد، به جای اینکه سراغ مراجع برود و پولی برای چاپ آن بگیرد، در مجله مکتب اسلام آگهی داد که چنین کتابی ترجمه شده است و پیش فروش می شود. عده ای نسخه ای آن را پیش خرید کردند و هاشمی با همین پولها، کتاب را به چاپ رساند. به فکر تامین مالی پروژه های ذهنی اش بود و واقعیات را در نظر می گرفت.
در دوران مبارزه با شاه هم، بخشی از هزینه مبارزه را با ساخت و ساز تامین می کرد. زمین ها را تبدیل به خانه می کرد و می فروخت و خرج ستیز با شاه می کرد. می گفت نمی شود ما انقلاب کنیم ولی پولش را از دیگران بگیریم.
فکر می کنم به جای بزرگداشت برای هاشمی بایست دید چه درس هایی می توان از زندگی ایشان یاد گرفت چرا که می تواند در آموزش مدیران و جوانانمان مفید باشد.
اینکه می گوییم جای هاشمی پر نمی شود هنر نیست بلکه ضعف است. باید هزار هاشمی داشته باشیم.
مثالی بزنم؛ من جلسات متعددی را دیدم که هاشمی آن را اداره می کرد. ایشان دنبال این نبود که نظرات خود را در شورای اقتصاد یا شورای امنیت ملی و غیره به دیگران تحمیل کند. همه گزارش ها را گوش می داد تا ببیند حقیقت ماجرا چیست، سپس دست به کار می شد و تصمیم می گرفت.
آقای مهندس غرضی تعریف قشنگی از ایشان دارد. در کابینه اول بعد از جنگ وقتی پرسیدند شما در وزارت نفت با مهندس موسوی نخست وزیر درگیر بودی، از رئیس جدیدت( هاشمی) راضی هستی؟ غرضی گفته بود:’من الان رئیسی دارم که هم خوب گوش می کند، هم خوب می فهمد و هم خوب تصمیم می گیرد.’
هاشمی نمی خواست موضوعی را به غرضی دیکته و تحمیل کند. حرفهای وی را گوش می کرد. صحبت مخالفینش را می شنید و بعد راه حلی را پیشنهاد می کرد که دو طرف قانع شوند.
عکس این را در بسیاری از مدیران می بینیم. تا یکی از اعضا نظر مخالفش را بیان می کند بلافاصله میان حرف وی می پرد و کار را به جایی می رساند که دیگر کسی تمایلی به بیان گزارشهای انتقادی نداشته باشد.
هاشمی قدرت عجیبی داشت. 4 ساعت می توانست به حرفها گوش دهد و هیچ چیز نگوید. بعد از آن، در یک ربع این حرفها را جمع بندی می کرد و به نتیجه می رساند. این فرق می کند با اینکه چهارساعت صحبت و یک ربع گوش کنی. مدیریت به شیوه اول جواب می دهد نه دوم.
** هاشمی از خود عبور می کرد
ایرنا: درباره سعه صدر هاشمی زیاد گفته شده است. اصلا عصبانیت ایشان را دیده بودید؟
مرعشی: اصلا. حتی هیچ وقت تندی ظاهری ایشان را هم ندیدم. دو سال و نیم مسوول دفتر ایشان بودم. یادم است یکبار برای دولت، مهمان از خارج آمده بود؛ دوستان، آنها را در ساختمانی اسکان داده بودند که سیستم گرمایشی اش مشکل داشت.
آقای هاشمی خیلی ناراحت بود که چرا اسباب ناراحتی مهمان ها ایجاد شده بود. فقط یک جمله به من که رئیس دفترش بودم گفت و آن اینکه ‘ این کار خوبی نبود’
همین یک حرفش باعث شد تا یک هفته تمام، دفتر وی سعی در جبران این قضیه کنند تا رنجش ایشان از بین رود. اینطور مدیریت می کرد. حالا رئیسی را می بینیم که روزی چند بار به زیردستانش بد و بیراه می گوید. طبیعی است که بعد از مدتی حرفهایش عادی شده و کسی آن را نمی خواند.
یادم هست وقتی رئیس جمهور قدرتمند کشور بود، دخترش فائزه خانم در انتخابات تهران به نمایندگی از حزب کارگزاران نفر دوم شد و مستقیم به مجلس راه پیدا کرد. نفر اول هم آقای ناطق نوری از جامعه روحانیت مبارز بود. تفاوت رای این دو رقیب آنقدر کم بود که عده ای صحبت از جا به جایی رای ها کردند که البته ادعایی بیخود بود و رای آقای ناطق واقعا بیشتر بود.
عده ای در تهران شروع به راهپیمایی علیه فائزه خانم کردند. هر چند این کار حق قانونی آنها بود ولی راهپیمایان شروع به فحاشی و تهمت زدن کردند اما هاشمی مطلقا به روی خودش نمی آورد. فردای آنروز عده ای از راهپیمایان درخواست ملاقات با ایشان را کردند که هاشمی پذیرفت و با آنها دیدار کرد.
یا سال 84 منتقدین اصلاح طلب هاشمی در سالهای 78 که علیه ایشان مطالب نادرست زیادی نوشته بودند از من خواستند جلسه ای را برای ملاقات مهیا کنم. بعد از پایان جلسه آنها گفتند ما داشتیم از خجالت آب می شدیم و به زمین می رفتیم. هاشمی با رویی گشاده و آغوشی باز ما را پذیرفت و با ما به محبت رفتار کرد و راهنمایی مان هم کرد و اشکالات کار ما را که تا آن موقع متوجه اش هم نبودیم، گفت.
هاشمی غیر از این نمی توانست عمل کند. ذاتش این اجازه را به وی نمی داد. بعد از رد صلاحیت در انتخابات 92، آقای محمد جواد حجتی کرمانی که از دوستان قدیمی ایشان بود و ارادت خاصی هم به رهبری داشت، به قصد دلجویی پیش ایشان آمده بود. خودش تعریف می کرد می گفت من از بابت این اتفاق زار زار جلوی ایشان گریه می کردم اما هاشمی می گفت اتفاق خاصی نیفتاده است و حتی شانه های مرا می مالید تا غصه ام تسکین پیدا کند.
در حالیکه ناظران صحنه خود فهمیده بودند چه کار کرده اند. آنها می دانستند که رد صلاحیت هاشمی چقدر برایشان سنگین است. حتی عده ای می گفتند رد صلاحیت هاشمی، رد صلاحیت نظام است.
تازه من که اهل سعه صدرم و خیلی کم عصبانی می شوم ، بعد از این جریان پیش ایشان رفتم و با ناراحتی گفتم واقعا از دست شما دلخور می شوم اگر دوباره بروید رای دهید یا مردم را به مشارکت و حمایت از نامزد خاصی دعوت کنید. اما هاشمی خندید و گفت ببینیم چه می شود.
ایشان سه روز وقت گذاشت و درنهایت تصمیم گرفت از آقای روحانی حمایت کند.
من دیروز در مصاحبه با روزنامه جمهوری اسلامی هم گفتم تفاوت آقای هاشمی با بزرگانی چون مرحوم مصدق و کاشانی این بود که آنها کار بزرگ ملی شدن صنعت را انجام دادند ولی در نهایت نتوانستند به هر دلیلی اتحاد خود را حفظ کنند و نهضت را شکستند.
اما هاشمی با تمام اجحافاتی که در حقش شد جمهوری اسلامی را نشکست. ایشان مثل باغبانی رفتار کرد که باغش دچار آفت شده است ولی حاضر نمی شد آن را به آتش بکشد و سعی در آفت زدایی از آن می کند.
بر این مبنا، هاشمی هیچ وقت منافع شخصی اش را بر منافع جمهوری اسلامی ارجح ندانست و هر جا لازم شد از خود عبور کرد. هاشمی برای عبور از بسیاری از بحران ها ابتدا از نفس خود عبور کرد و آن را شکست.
بعد از رد صلاحیت هم هرگز نگفت نظامی که من را رد صلاحیت می کند دیگر خوب نیست و هر اتفاقی می خواهد برایش بیفتد بلکه گفت چیزی نشده و باید انقلاب را به مسیرش برگرداند. همین چیزها بود که هاشمی را بزرگ کرد و مردم آنطور زیر تابوتش جمع شدند.
هاشمی بعد از رد صلاحیت می توانست در خانه بنشیند و بیانیه دهد و اعتراض کند و اگر هم این کار را می کرد نمی شد به او خرده گرفت چرا که هر کس دیگری در جایگاه او رد صلاحیت می شد چه بسا چنین واکنشی نشان می داد.
رد صلاحیت هاشمی ظلم بزرگی به جمهوری اسلامی بود اما واکنش صادقانه، هوشمندانه و دلسوزانه او نسبت به آینده ایران و انقلاب، چهره واقعی هاشمی را به بسیاری از منتقدانش اعم از اصولگرا و اصلاح طلب نشان داد. هاشمی در تمام کارهایش یک نیت بیشتر نداشت و آن ارتقای ایران و جمهوری اسلامی بود.
یادم هست سال 78 آقای محمد قوچانی روزنامه نگار را در دانشگاه تهران دیدم. آن روزها ایشان انتقادات شدیدی به آقای هاشمی می کرد. من فقط یک جمله به ایشان گفتم و آن اینکه شما هنوز هاشمی را نمی شناسی! این انتقادات شما به برداشتی که شما از شخصیت و اقدامات آقای هاشمی داری وارد است ولی واقع کلام این است که هاشمی را درست نشناخته ای و زمان می خواهد تا به شناخت واقعی از وی برسی.
** پشتوانه مردمی نظام را اصل می دانست
ایرنا: هاشمی از سوی برخی از مخالفان تندروی خود به تلاش در جهت دین زدایی از حکومت متهم می شد؟
مرعشی: این هم یکی از تحلیل ها و برداشت های غلطی است که از هاشمی صورت گرفت. ایشان حکومت را یک امر عرفی می دانست.
طرفداران جمهوری اسلامی دو دسته اند. عده ای آن را نظامی می دانند که به دست خداوند ساخته شده است. یکبار با یکی از دوستانم در روزنامه کیهان در این باره بحث می کردم که اگر می گویید جمهوری اسلامی از اسلام منبعث شده است، پس به این سوال هم پاسخ دهید که در حکومت حضرت علی(ع) قوای سه گانه کجا بودند و چگونه از یکدیگر تفکیک شده بودند؟ پاسخی نداشت. جمهوری اسلامی بر اساس تفکیک قوا ساخته شده است.
هاشمی از همان روز اول می گفت مردم چون به امام خمینی(ره) باور داشتند دست به قیام زدند و جمهوری اسلامی را تاسیس کردند. این اتفاق در روز 12 فروردین 58 افتاد و از فردای آن روز، نظام جمهوری اسلامی برقرار شد. بعد از فوت امام هم این فقها بودند که در روزی معین در خبرگان دور هم نشستند و آقای خامنه ای را به رهبری انتخاب کردند. هاشمی تا آخر هم می گفت در بین روحانیون موجود ایران هیچ گزینه ای برای رهبری، بهتر از آقای خامنه ای وجود نداشت. یعنی در روزی که خبرگان دور هم نشستند ابتدا نظر آقایان هاشمی و خامنه ای بر شورایی کردن رهبری بود اما نتوانستند جمع را به این کار قانع کنند. برای همین، دو نامزد معرفی شدند؛ آقای محمد رضا گلپایگانی و آقای خامنه ای. هاشمی به حمایت آقای خامنه ای پرداخت و ایشان با 65 رای به عنوان رهبر انتخاب شدند. آقایانی مانند آیت الله شیخ محمد یزدی هم رای خود را به صندوق آقای گلپایگانی ریختند ولی ایشان با 14 رای نتوانست رهبر شود.
از نگاه هاشمی، تا اینجای کار کاملا حکومت عرفی است. اما حکومت آنجایی اسلامی می شود که مقررات اسلامی در آن اجرا شود و فقیه عادل، مدیر و مدبری در راس آن قرار گیرد که اسلامی بودن آن را تضمین کند. یعنی این ولی فقیه است که نظام را اسلامی می کند ولی خود ایشان هم به نوعی با انتخاب سر کار آمده است.
اما نگاه دیگر معتقد به کشف فقیه توسط خبرگان است و آن را نیز ناشی از الهام خداوند بر دل آنها می داند.
اما هاشمی بر این باور بود که آسمانی دانستن حکومت، مسائل حکومت را حل نمی کند. هاشمی بارها تذکر داد که اگر شما اثبات کنید جمهوری اسلامی کار خدا است نه مردم، مردم پی کار خود می روند و جمهوری اسلامی پشتوانه مردمی خود را از دست می دهد. ایشان معتقد بود حکومت علی(ع) یک تفاوت بزرگ با سایر حکومت های آن زمان داشت و آن اینکه، به قرآن و سنت رسول خدا پایبند و آن را اصل رفتار و کردار خود و حکومتش می دانست اما سایر حکام به این مهم بی توجه بودند.
حکومت علی(ع) برخاسته از شرایط زمان خود و ناگریز فارغ از تفکیک قوا بود اما در شرایط کنونی بایست مانند سایر کشورها، تفکیک قوا صورت گیرد.
** هاشمی و پیام دانشجو
ایرنا: انصار حزب الله مقابل هاشمی شکل گرفت؟
مرعشی: به طور خاص نه.
ایرنا: جریان پیام دانشجوی حشمت الله طبرزدی چه؟
مرعشی: این ها گروهی بودند که فعالیتشان در تقابل با دفتر تحکیم وحدت آن زمان بود و از جانب کلیت نظام هم حمایت می شدند. دفتر رئیس جمهور هم به آنها کمک می کرد.
وقتی من رئیس دفتر آقای هاشمی شدم به ایشان گفتم مصلحت نیست که ما در مقابل جریان دانشجویی، جریان دیگری بسازیم. ما باید از هیچ گروهی به طور ویژه حمایت نکنیم بلکه باید به همه آنها کمک کنیم و شخصیت دولت را فراتر از پیام دانشجو یا دفتر تحکیم وحدت بدانیم. هاشمی گفت حرف درستی است و به آن عمل می کنیم. از آن موقع سیاست ما عوض شد.
ایرنا: موضع آن گروه چه بود؟
مرعشی: با قطع این کمک های مالی، مواضع آنها علیه هاشمی بسیار تند شد. مدتی بعد هم علیه خود رهبری موضع گرفتند.
ایرنا: سرنوشت مجمع بعد از آقای هاشمی چه می شود؟
مرعشی: اجازه بدهید در این باره اظهار نظر نکنم چون در حیطه کار رهبری است.
انتهای پیام