خرید تور تابستان ایران بوم گردی

سایه‌ی بیم‌ها، امیدها و تردیدها بر سر پزشکیان

/ افق جدید برای رویای قدیم /

تاج‌محمد کاظمی، روزنامه‌نگار ترکمن و مدیرمسئول نشریه همزیستی در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز نوشت:

من بعد از انتخابات  96 در هیچ انتخاباتی شرکت نکردم و بنا دارم تا زمانی که انتخابات در کشور حائز حداقل معیارهای پذیرفته شده جهانی نباشد در هیچ انتخاباتی شرکت نکنم، چرا که شرکت در چنین انتخاباتی را توهین به شعور خود می دانم. البته این نظر شخصی نگارنده است و قاعدتا کسانی که مخالف این نظر هستند و در انتخابات مختلف بخصوص در دو انتخابات اخیر شرکت کردند از نظر نگارنده قابل احترام هستند.

بنابراین من به عنوان یکی از ایرانیان شامل 60درصد تحریم کنندگان مرحله اول و 50درصد تحریم کنندگان مرحله دوم انتخابات منتج به انتخاب دکتر مسعود پزشکیان، در پاسخ به دعوت ایشان از تحریم کنندگان برای مشارکت در توسعه ایران، مواردی را به شرح ذیل متذکر می شوم:

1- من خواستار یک زندگی نرمال هستم و طبق این خواسته، انتظار دارم کشورم نیز رفتار نرمال در صحنه بین المللی داشته باشد. از نظر من زندگی و رفتار نرمال آن چیزی است که در اکثریت قریب به اتفاق جوامع انسانی دنیا وجود دارد.

2- من به کسانی که زندگی و رفتار نرمال را برنمی تابند و معتقد به نوع دیگری از زندگی و رفتار هستند، احترام می گذارم و معتقدم هرکس آزاد است که روش خود را برگزیند ولی اعمال و اجرای هر روش در کشور از کانالی غیر ازانتخابات آزاد و عادلانه قابل قبول نیست.

3- من معتقدم سازو کار انتخابات در کشور آزاد و عادلانه نیست و تبعات و پیامدهای آن را در زندگی خود نامطلوب می دانم و به همین دلیل شرکت در هر نوع انتخابات را توهین به شعور خود می دانم.

4- من معتقدم انتخابات اخیر نیز جدا از انتخابات گذشته نبود، اما نتیجه آن، افق جدیدی پیش روی من که رویای داشتن یک زندگی نرمال برایش بیش از چهاردهه به درازا کشیده، گشوده است.

مختصات این افق را من در دو بخش این گونه ترسیم می کنم:

الف – بخش اول مربوط به دکتر پزشکیان رییس جمهوری منتخب

1- رییس جمهوری بر سر کار آمده است که صداقت و شجاعت در پرونده سابقه اش وجود داشته و دارد. آقای پزشکیان را من از دوره وزارتش در دولت دوم آقای خاتمی می شناسم و کمابیش از طریق رسانه ها از مواضع و دیدگاهایش بخصوص در چند دوره نمایندگی اش در مجلس آشنا هستم و در مجموع هیچوقت حرفی از او نشنیدم که دلم را آزار بدهد و بگویم این هم مثل بقیه است! گرچه در کوران رقابت های انتخابات اخیر فیلم ها و فکت هایی از مواضع و سوابق او در فضای مجازی و کانال های تلویزیونی ماهواره ای منتشر شد که نشانه تفکرات و اعتقادات خاص او بود. همین که در بدو ورود به کارزار انتخاباتی، اعتقادش را آشکارا و با صدای بلند اعلام کرد، به رغم اینکه می دانست سبب ریزش رای برایش خواهد بود، می تواند نشانه ای از صداقت و شجاعتش باشد.

2- رییس جمهوری بر سرکار آمده است که نه تنها خودش دارای بالاترین تخصص و درجه علمی است، بلکه در همه سخنرانی ها و مناظرات بر اعتقادش به کار کارشناسی و ارجاع امور دولت به کارشناسان، آن هم نه به کارشناسان دارای مدارک دانشگاهی به قول معروف کیلویی، بلکه به کارشناسان متخصص و مجرب واقعی، تاکید کرده است.  

3- رییس جمهوری بر سر کار آمده است که با صراحت تعامل با دنیا و گشودن درهای کشور برای سرمایه گذاری خارجی را مورد تاکید قرار داده و گفته که بدون حل مشکلات پیش روی سیاست خارجی کشور و بدون گشودن گره های موجود در مسیر روابط با دیگر کشورها، امکان دستیابی به رشد اقتصادی قابل قبول وجود ندارد.

4- رییس جمهوری بر سر کار آمده که آشکارا از تعرض به کرامت انسانی زنان و دختران این سرزمین که تاج سر هر ملت متمدن در دنیا هستند، در خیابان ها و اماکن عمومی به بهانه بی حجابی انتقاد کرده و گفته که با تمام قوا در مقابل این گونه حرکات خواهد ایستاد.

5- رییس جمهوری بر سرکار آمده که قول داده در مقابل فیلترینگ اینترنت بایستد و دکان کاسبان فیلترشکن را پلمب کند.(نقل به مضمون)

6- رییس جمهوری بر سر کار آمده که ارتقای عدالت اجتماعی و جایگاه شهروندی اقوام و مذاهب را مورد تاکید قرار داده و گفته به همه ایرانیان بر اساس حقوق شهروندی و شایستگی های حرفه ای نه بر مبنای تفاوت های زبانی و مذهبی توجه خواهد کرد و ارتباط میان آحاد مردم ایران از اقوام و مذاهب مختلف را از طریق گفت وگو تقویت می کند.

اینکه گفته می شود هر رییس جمهوری بیاید آش همان آش و کاسه هم همان کاسه و تاکید می شود که اتفاقا یک فرد غیر خودی رییس جمهور شود رقابت کانون قدرت با این فرد و جریان حامی آن (اصلاح طلبان) دودش به چشم مردم می رود، نمی تواند برای هر زمان و هر رییس جمهور قابل قبول باشد، چرا که این ادعا دقیقا بر می گردد به دو برهه از تاریخ حکومت بعد از انقلاب 57 و دو رییس جمهور مربوط به این دو برهه یعنی سیدمحمد خاتمی و حسن روحانی که هردو با عمل نکردن به وعده های خود، رویای مردم را در مسلخ مصلحت های شخصی و گروهی خود قربانی کردند.

حال ممکن است گفته شود از کجا معلوم مسعود پزشکیان نیز پا در جاپای این دو نگذارد و به رغم وعده های قشنگش پس از نشستن بر کرسی گرم و نرم ریاست جمهوری با عبارات آشنای «نمی گذارند من کار کنم»، «در حیطه اختیارات من نیست»، «گروه های فشار مانع ایجا می کنند» و عباراتی مشابه، سناریوی نخ نمای ریاست جمهوری های پیشین را تکرار نکند؟

درپاسخ باید بگویم این نگرانی کاملا بجاست و هیچ تضمینی نیست که پزشکیان تافته جدابافته ای باشد و از پیامدهای هولناک مماشات و فرار از مسئولیت خاتمی و روحانی، درس گرفته باشد و بعد از انتخاب شدن با صلابت و قدرت در کنار مردم بر مواضع و قول و قرارهای خود در قبل از انتخابات پای بفشارد!

من شخصا نگرانم، اما باید بگویم در شرایط فعلی که حداقل 50درصد مردم به این انتخابات نه گفتند و توازن قوا را بصورت معناداری بهم زدند، هم حاکمیت و هم پزشکیان بخوبی می دانند که امروز دیروز نیست و امسال پارسال و سال های گذشته نیست و دو رویداد تاریخی 8 تیر و 15 تیر به مثابه شمشیر داموکلس بر گرده هر کسی که بخواهد همچنان بر سیاق سابق ساز خودش را بزند و به خواست مردم گردن ننهند، قرار دارد.

من شخصا همیشه آدم خوش بینی هستم و می گویم ان‌شاءالله این بار گربه است و آقای پزشکیان آمده است که امید نه تنها حدود 16 میلیون رای دهنده اش را بلکه حدود 30 میلیون تحریم کننده را نیز به واقعیت تبدیل کند.

در کنار خوش بینی، واقع بین هم هستم و می دانم که کار به این راحتی ها هم نیست و آقای پزشکیان بطور قطع از فردای نشستن بر کرسی ریاست جمهوری ایران با دو گروه مخالف که بسیار قوی و پرسروصدا هم هستند، مواجه خواهد شد که نشانه های آن  امروز بعد از گذشت دو هفته از انتخابات 15 تیرماه 1403 هم در فضای واقعی و هم در فضای مجازی بخوبی قابل رویت است.   

گروه اول بطور طبیعی طرفداران کاندیدای شکست خورده هستند که قاعدتا به علت از دست دادن منافع، امکانات و فرصت های بی حساب و کتاب در دولت، ناراحت هستند، همانطور که در گذشته عکس آن هم بطور طبیعی اتفاق افتاده است.

گروه دوم مخالفان نظام جمهوری اسلامی هستند که عمدتا هم در خارج مستقرند و تمام هم و غم شان هم این است که ثابت کنند این نظام اصلاح پذیر نیست و بطور طبیعی اگر پزشکیان موفق به اصلاحات شود، ادعای آنها اثبات نخواهد شد.

در جمع بندی فحوای مخالفت های این دو گروه، استنباط من این است که آنها معتقدند چون پزشکیان منتسب به جریان اصلاحات

 و اعتدال گرا است پس راه دولت های خاتمی و روحانی را در پیش خواهد گرفت و به سرنوشت آنها نیز دچار خواهد شد.

بنابراین، با یک ذهنیت نهادینه شده در تمام وجودشان، شمشیر را از رو بسته و همه گفته ها، حرکات و سکنات آقای پزشکیان را 24 ساعته رصد می کنند تا دلیلی بر صحت ذهنیت خود پیدا کنند و به رای دهندگان آقای پزشکیان بگویند که شما اشتباه کردید!

اما پاسخ من به این دو گروه:

اولا که به قول معروف فعلا نه به بار است و نه به دار. هنوز غیر از خود دکتر پزشکیان هیچ یک از معاونین، مشاوران و وزرای دولت چهاردهم مشخص نشده و قاعدتا حداقل یک ماه باید صبر کنیم تا ترکیب و برنامه های این دولت به تدریج آشکار شود. 

مضاف بر اینکه قانونا و عرفا اختیار انتخاب همه وزرا و همکاران رییس جمهوری در ایران با پزشکیان نیست. بنابراین گمانه زنی و اتهام زنی و به قول معروف قصاص قبل از جنایت شایسته شایسته جویان نیست!

دوما اینکه عقلانیت حکم می کند که حداقل در یک بازه زمانی مشخص مثلا 100 روزه رویکرد و عملکرد دولت چهاردهم را در ترازوی نقد بگذاریم  و بعد بگوییم که دکتر پزشکیان در کجای آمال و آرزوهای ما قرار گرفته است.

و آخر اینکه ما در کشوری زندگی می کنیم که قواعد بازی در آن رعایت نمی شود و چه بپذیریم و چه نپذیریم، بازی برگزار شده و پزشکیان برنده شده است. من که روی اسب برنده شرط بندی می کنم، شما را نمی دانم!

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا