٢ روی سکه ترامپ قمارباز برای ایران | رضا رئیسی
رضا رئیسی، روزنامهنگار، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
۶ ژانویه سال ٢٠٢١ خوش بینترین طرفدارش هم پیشبینی نمی کرد، این کاباره دار میلیاردر و قمارباز قهار شانسی برای درخشش مجدد در سپهر سیاست ایالات متحده داشته باشد که اگر اندک امیدی داشتند، آن غائله بی سابقه حمله به ساختمان کاخ کنگره را رقم نمی زنند. طی ٣ سال بعدی برگزاری چندین و چند دادگاه علیه وی، اتهام های بزرگ، بازداشت و حکم محکومیت و پرداخت غرامت های هنگفت در چندین و چند پرونده از فرار مالیاتی و فساد اخلاقی گرفته تا اتهام درز اخبار و اطلاعات محرمانه، اندک امید هواداران را نیز ناامید و او را تا مرز سقوط از حیز انتفاع یک شهروند معمولی هم برد اما این آمریکایی با اصالت آلمانی نشان داد که همانند اجداد و اسلافش چغر و بد بدن است و کوتاه بیا نیست.
۶نوامبر سال ٢٠٢۴ یکبار دیگر نام دونالد جی ترامپ به صدر اخبار جهان آمد و بزرگترین کام بک تاریخ سیاسی آمریکا و شاید تاریخ معاصر جهان رقم خورد. فراتر از تمامی نظرسنجی ها، راه ترامپ برای تکیه بر صندلی ساختمان بیضی کاخ سفید هموار شد و دوباره عنوان پرزیدنت کنار نام ترامپ جا خوش کرد و او برای 4 سال فرماندهی کل قوای بزرگترین ارتش نظامی جهان شد.
ریاست جمهوری دور اول ترامپ از ژانویه سال ٢٠١٧ تا ٢٠٢١ برای ایرانیان سراسر درد و تلخی و مشقت بار بود. او بزرگترین موانع را برای مهاجرت مردم چند کشور مسلمان از جمله ایران به ایالات متحده ایجاد کرد. با خروج یکجانبه از برجام بزرگترین دستاورد مشترک دیپلماسی میان جمهوری اسلامی ایران و قدرت های جهانی را به محاق برد. معمار سخت ترین تحریم ها علیه ایران با عنوان فشار حداکثری شد و بالاخره دستور ترور عالی ترین فرمانده ایرانی و محبوب ترین نظامی کشور را صادر کرد.
با این اوصاف و لحاظ چنین عقبه و سابقهای حضور مجدد او در کاخ سفید می تواند، خبر بدی برای ایران، مردم و حاکمان سیاسی آن باشد بخصوص که ایران و اسرائیل وارد بزرگترین مناقشه عریان و بی محابای خود طی 4 دهه گذشته شدهاند و ترامپ به شکل سنتی از شرکای سیاسی نتانیاهو به حساب می آید و با تحریکات وی نیز در دور اول زیر میز برجام زد.
اما این یک روی سکه است. سکه ترامپ قمارباز یک روی دیگر هم دارد و این درست جایی است که می توان انتظار دگرگونی های عجیب و غیرمنتظره را داشت.
به طور قطع به یقین می توان گفت، پیروزی کاملا هریس در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده، روند مخاصمه ایالات متحده و ایران را دچار دگرگونی نکرده و به تثبیت شرایط می انجامید و به قول عامیانه تجربه نشان داده که دموکرات های سیاست بلد با پنبه سر بریده و در نهایت سختترین ضربات که همانا تحریم های فلج کننده بوده در دوران آنان معماری و بسط و تعمیم یافته است، در آن سوی دیگر جمهوریخواهان هر چند همیشه مواضع خصمانه تری علیه ایران داشته اند اما در عمل به واسطه ارتباط عمیق و وثیق آنان با کارتل های نفتی و خاستگاه اقتصادی که دارند، ایران غیر از 4 سال اول ترامپ در دوران روسای جمهوری اعضای این حزب راه هم آرتی را طی نموده است.
نکته آنکه شرایط منطقه و جهان و خود ایران نیز نسبت به 8 سال پیش تغییرات مهم و تعیین کنندهای داشته است. ترامپ آن بار یک کاندیدای مستقل از ارکان حزب جمهوریخواه به حساب می آمد اما این بار در دوران حزب پذیرفته شده و برای اولین بار طی چند دهه اخیر این حزب تمامی ارکان قدرت یعنی قوه مجریه، سنا و مجلس نمایندگان را در قبضه قدرت یکطرفه خود گرفته است.
حزبی که نمی خواهد منافع اقتصادی آمریکا بخصوص در هارتلند انرژی دنیا در خطر بیافتد. از طرف دیگر به شکل سنتی آنان ارتباط خوبی با شیوخ عرب دارند و شخص ترامپ هم ارتباط نزدیکی با بن سلمان و بن زائد دارد و روابط ایران همانند آن سال های دور اول ترامپ با عربستان و امارات نیست و ترک مخاصمه رخ داده می تواند تسهیلگر تغییر رویکرد ترامپ به ایران باشد. از طرف دیگر ماجرای اکراین نیز عنصر تعیین کننده است و ترامپ همانند دموکرات ها دست باز و بذل و بخشش بی حد و حساب به متحدانی چون اکراین و حتی اسرائیل نخواهد داشت. آنچنان که در اولین سخنرانی بعد از بالا رفتن شانس پیروزی گفت که من شروع کننده جنگ ها نیستم بلکه پایان دهنده آن ها هستم.
هر چه هست ترامپ یک شخصیت کارآزموده سیاسی نیست هر چند که نشان داده نبض جامعه و افکار عمومی را خوب می شناسد، او بیش از سیاستمدار یک تاجر و کاسب قهار است و برای هر معادله ای به معامله و هزینه سود و زیان آن می نگرد. او همچنین نشان داده که یک وجه غیر قابل پیش بینی دارد و به مثابه هندوانه سربسته نمی توان از پیش اقدامات او را گمانه زنی کرد و این درست جایی است که تفاوت او با کاملا هریس رقم خورده و حتی در قبال ایران می توان انتظار رفتار دیگرگونه و نتایج غیر منتظره را داشت.
انتهای پیام