خرید تور تابستان

به بهانه تولد رئیس جمهوری پرحاشیه | رضا رئیسی

رضا رئیسی، روزنامه‌نگار، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:

شاید در وهله آغازین که تیتر را ملاحظه می‌کنید، کنجکاو شوید که درباره کدام یک از روسای جمهوری اخیر سخن می گویم! آخر در این ۴ دهه اخیر همه مدل رئیس جمهوری داشته ایم و اتفاقا همه جوره هم حاشیه داشته اند؛ اما نقل این مقال به شخصی باز می گردد که هم بدشانس ترین بود، هم تنهاترین بود و هم پرچالش ترین و هم جسورترین و هم منفورترین و هم محبوب ترین، همه اینها دست به دست هم داده تا بتوانیم او را پرحاشیه ترین رئیس جمهوری ادوار تاریخ معاصر ایران بخوانیم و بدانیم. 

بله همانگونه که از این مقدمه حدس زدید، سخن از حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی است. مردی که هم تعریف از او سخت است هم تخریب او آسان اما من ترجیح می دهم، راه سخت و صعب را برگزینم تا راه سهل و آسان و همواری که تمجید و تحسین دیگران را دریافت کنم. 

البته همین که در کشوری که هر تعریف و تمجیدی را در قالب شخصیت پرستی ارزیابی می کنند و هزار انگ و برچسب ریز و درشت به نگارنده متن موصوف الصاق می کنند، به خود جرات نگارش متنی در تمجید از یک سیاستمدار پرحاشیه به خود داده ام، به حال خودم رشک برده و تلنگر می زنم که چه باک از خار مغیلان و طعن رقیبان که اینها تا بوده همین بوده‌اند و بعدتر نیز همان خواهند بود و نباید از ترس تخطئه و تخریب حرفی را که باید گفت و شنید به تاخیر انداخت. 

خوشبختانه اکنون او عنوان رئیس جمهوری اسبق را دارد و با تمجید و تحسین از وی نه تنها صله و مرحمتی در کار نیست، که او منتقدان و مخالفان پر و پا قرصی دارد که روی هیچ کس چون او حساس نیستند و چشم دیدن هر کسی را دارند جز شیخ مصلحت را و اگر دستشان به نگارنده نرسد، حتما لطف و مرحمت زبانی و دلی شان می رسد

اما نکته آنست که به بهانه تولد حسن روحانی و شرایط و اوضاع کشور و جهان به یکباره تلنگری به ذهنم خورد و حوادث آن هشت سال زمامداری او در مخیله ام مروری گذار شد که چه شد که چنین شد و چرا هنوز که هنوز است برخی او را تا حد اهریمن منفور و مطرود می خواهند و می دانند و چرا برخی هنوز با هر چالش و فعل و انفعالی به یاد این شیخ سمنانی می افتند و انگشت حسرت بر دهان می گزند و حیف و دریغ می گویند. 

بی شک مرور نقاط ضعف و قوت دولت اعتدال و کارنامه هشت ساله زمامداری حسن روحانی و مزایا و معایب او، مجال و مقالی بس فزون تر از این موضع می‌طلبد و اصلا نقل این نوشتار هم نیست؛ اما چه شد که این چند سطر را قلمی کردم به این نکته باز می گردد که دوست و دشمن، مخالف و موافق کسی شک ندارد که حسن روحانی یک سیاستمدار کارکشته و متبحر و کارآزموده است، مخالفان کیاسی او را تقبیح و آسیب زا می دانند و موافقان گره گشا و کارآمد؛ اما به گمانم کسی نباشد که در هوشمندی و ذکاوت و سیاست بلدی او شک و شبهه ای داشته باشد. 

در دیگر سو نیز کسی نیست که در آبان ماه سال 1403 و با گذار از همه حوادث ریز و درشتی که سپری کرده‌ایم، نداند که شرایط عمومی کشور چندان مثبت و بر روی ریل هموار نیست و یک مثل ساده‌اش همین ماجرای ناترازی انرژی که این روزها نوک قله‌اش از آب بیرون زده و همه اذهان را متوجه خود کرده است.

و البته کسی نیست که نداند با آمدن دوباره دونالد ترامپ بر اریکه قدرت، با عنایت به چالش های رو به تزاید چند ماهه گذشته در منطقه با دور تازه‌ای از فشارها و فراز و فرودهای پردامنه در عرصه سیاست خارجی و منطقه‌ای روبرو خواهیم شد و باید با استراتژی هدفمند و هوشمندی مضاعف و دو چندان به استقبال این تغییر و تحولات برویم و با همه ابزارهای ممکن و متصور درونی در برابر جبهه بیرونی آرایشی مدون و مرصوص به خود بگیریم. 

باز گردیم به کاراکتر و شخصیت حسن روحانی، او در مقام ریاست جمهوری محبوب ترین شد به هنگامی که توانست حلقه سخت‌ترین تحریم های ظالمانه و پروژه ایران هراسی و انزوای ایران را شکسته و در برابر اجماع ۶ قدرت جهانی امضاء کننده همه قطعنامه ها علیه ایران یک توافق بی سابقه و برد-برد را رقم بزند.

بدشانس ترین بود که علاوه بر هیولای فشار حداکثری با اپیدمی هم دست به گریبان شد که هر چند صد سال یکبار رخ می دهد و همه جهان را به کما برد، چه رسد به ایران تحت فشار. 

منفورترین شد که چرا نتوانسته کارنامه درخشان دور اول را تکرار و در غوغای ترامپ و کرونا کشور به ورطه تورم افسارگسیخته و فشار اقتصادی مضاعف رهنمون شد و در پیامدش تنهاترین شد که هیچ طیفی در روزهای سخت گردنش نگرفت و بسیاری از حامیان چند ده میلیونی اردیبهشت 96 پشتش را خالی کردند 

اما با همه این اوصاف روزی که کاخ ریاست جمهوری را ترک کرد، اوضاع در هیچ حوزه ای تا این حد بغرنج نبود و شاکله کلی دولت استقرار و دوام و انعطاف قابل قبولی داشت با همه فشارهای اقتصادی و نارضایتی های اجتماعی و فشار بی سابقه خارجی او نگذاشت نخ تسبیح پاره شود. 

حالا هم قرار نیست او به صندلی قدرت بازگردد و انتخاباتی در کار نیست که مجالی برای عرض اندام بخواهد اما می توان از تجربه و تخصص و هوش و درایت وی به عنوان یک سرمایه انسانی و تجربه اندوخته سطوح کلان مدیریتی بهره گرفت که در این بزنگاه حساس مردان کارآزموده به کار می آیند.

هر چند ما به طور معمول نشان داده ایم که اهل تجربه اندوزی نیستیم و به تجربه اندوخته ها نیز بهای لازم را نمی دهیم و ترجیح مان اختراع دوباره چرخ است اما اگر قرار است از این سیکل باطل گذر کنیم و در این بزنگاه حساس با همه توان داخلی به سراغ خصم خارجی برویم، لازم است که به سراغ افرادی چون شیخ مصلحت برویم و از تجربیاتش بهره بگیریم.  

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا