خرید تور تابستان

روایت شاهد عینی از حادثه تروریستی تهران

حسن سهل آبادی یکی از شاهدان عینی حادثه تروریستی مجلس در گفتگو با ایرنا روایت خود را از ساعات پر التهاب آن حادثه می گوید.

او که مسوول دفتر حسن زاده نماینده مرند و جلفا، محمد خدابخشی نماینده الیگودرز و شهریاری نماینده تنگستان در مجلس شورای اسلامی است در این باره به خبرنگار ایرنا گفت: دفتر این سه نماینده در یک جا و در انتهای راهروی طبقه چهارم واقع شده است، درب این اتاق ها شیشه ای است و از یک سو در کنار بالکن و از سوی دیگر در کنار پله های منتهی به راهروی مجلس قرار دارد.

سهل آبادی افزود: ساعت 10:30 دقیقه ناگهان صدای تیراندازی زیادی به گوش ما رسید. ما در اتاق شیشه ای در طبقه چهارم بودیم که همکاران حراست به ما خبر دادند که تروریست ها در حال نزدیک شدن به طبقه چهارم هستند، ما به درون اتاق رفتیم و پشت یک در پنهان شدیم.

وی ادامه داد: بعد از یک ربع، تروریست ها به طبقه چهارم رسیدند، درب شیشه ای اتاق ما را شکستند و وارد اتاق شدند اما به دلیل این که ما پنهان شده بودیم، نتوانستند ما را ببینند.

سهل آبادی اضافه کرد: لحظه های پر استرسی بود. از جایمان تکان نمی خوردیم زیرا با کوچکترین حرکتی متوجه حضور ما می شدند، زیر لب قرآن می خواندیم و خدا را صدا می زدیم.
این شاهد عینی یادآور شد: صدای الله اکبر و لا اله الا الله تروریست ها همراه با به رگبار بستن راهرو و اتاق به گوشمان می رسید، ما نزدیک به دو ساعت در آن جا پنهان بودیم و آنان یک ساعت در آن بخش بودند و بیشترین درگیری آنان با برادران حفاظت نیز در همان بخش بود.

سهل آبادی افزود: اتاق ما نزدیک به پنجره بود، این پنجره مشرف به خیابان بود، تیراندازی هایی که منجر به زخمی شدن هموطنانمان در بیرون مجلس شد، از پنجره آن اتاق انجام می شد.
وی گفت: ما صدای آنان را می شنیدیم که به زبان عربی و کردی همدیگر را صدا می زدند، آنان تلاش کردند که به راه پله های بالا و پایین بروند اما برادران حفاظت زمین گیرشان کردند. اگر برادران حفاظت نبودند ما الان زنده نبودیم.

این شاهد عینی افزود: زمانی که برادران حفاظت رسیدند اول از ما خواستند که خود را معرفی کنیم زیرا تروریست ها در همان طبقه بودند و تصور می کردند که هنوز در آن اتاق ها باشند، ما خودمان را معرفی کردیم و به حالت سینه خیز از روی شیشه های اتاق که شکسته بود به سمت برادران حفاظت رفتیم. زمانی که به آنان رسیدیم، بدنمان خونی بود.
سهل آبادی ادامه داد: زمانی که ما به پایین منتقل شدیم؛ ناگهان صدای انفجار آمد و عامل انتحاری خود را منفجر کرد. اگر برادران حفاظت نبودند، شاید تعداد شهدا و زخمی ها خیلی بیشتر از این می شد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا