متن کامل سخنرانی خرازی در آکادمی علوم بینالملل پاریس
کمال خرازی گفت: با برخورد دوگانه نسبت به گروههای تروریستی نمیتوان مدعی رابطهای احترامآمیز با ملت ایران شد.
به گزارش ایسنا، رییس شورای راهبردی روابط خارجی که در فرانسه به سر میبرد در سخنانی که عصر جمعه در آکادمی علوم بینالملل در پاریس ایراد کرد، گفت: این برای ملت ما قابل قبول نیست که فرانسه برای امنیت خود نگران فعالیت گروههای تروریستی باشد و با آنها برخورد کند ولی در عین حال به این گروه آدمکش (منافقین) که منفور ملت ایران است پناه دهد.
وی تصریح کرد: متأسفانه بعضی از کشورها حتی امنیت ملی خود را در قبال منافع مادی زودگذر نادیده میگیرند. برای مثال دولت بریتانیا از انتشار گزارش مربوط به نقش عربستان در ترویج گروههای تروریستی- تکفیری وهابی جلوگیری میکند و یا دولت آمریکا جلوی انتشار گزارش محرمانه کنگره را درباره نقش عربستان در حادثه ۱۱ سپتامبر میگیرد.
آنچه در پی میآید، متن کامل این سخنرانی است:
«آقای رئیس
خانم ها و آقایان؛
بسیار مفتخرم فرصتی فراهم گردید تا امروز در این آکادمی علمی حضور یافته و مطالبی را با شما در میان بگذارم. لذا جا دارد از مسئولین محترم مربوطه که چنین فرصتی را برای اینجانب فراهم کردند، سپاسگزاری نمایم.
چند روز قبل در سخنرانی خود در چتم هاوس در رابطه با نقش ایران در منطقه به عنوان عامل حفظ وضعیت موجود و نه بی ثبات کننده آن طور که دشمنان ایران ادعا میکنند، سخنرانی داشتم. در این فرصت میخواهم به این نکته بپردازم که چرا در منطقه آشوب زده خاورمیانه، جمهوری اسلامی ایران توانسته است همچون یک جزیزه ثبات در اقیانوسی ناآرام ثبات خود را به رغم همه توطئهها حفظ نماید و بر ثبات حوزه پیرامونی خود نیز تأثیر بگذارد.
ایران از نظر تنوع قومی، آن طور در کتابهای جغرافیای سیاسی ذکر شده است، در خاورمیانه جایگاه اول را دارد. در این منطقه هرچه تنوع قومی و مذهبی بیشتر باشد، احتمال بیثباتی و ناآرامی بیشتر خواهد بود. ولی ایران به رغم تنوع قومی و مذهبی توانسته است در سایه وحدت ملی خود روند ثبات را همچنان طی کند. از نظر تاریخی نیز از دوران باستان اقوام و گروههای مذهبی همواره تلاش داشتهاند به طور مسالمتآمیز در کنار یکدیگر زندگی کنند. با ورود اسلام به ایران نیز این وضعیت تقویت گردید، به طوری که حتی با حملات ویرانگر مغولان، عثمانیها و متحدین در جنگ جهانی دوم وحدت مردم ایران خدشهدار نشد.
در تاریخ معاصر نیز ۳۸ سال قبل مردم ایران از همه گروهها و اقوام و مذاهب وحدت خود را یکبار دیگر به نمایش گذاشتند و پیروزی انقلاب اسلامی را رقم زدند. دشمنان منطقهای و فرامنطقهای ایران بسیار تلاش کردند که خیلی زود شیرینی این پیروزی را به کام مردم ایران تلخ کنند و لذا جنگی ۸ ساله را به کشور ما تحمیل کردند که کمتر تحلیلگر سیاسی تصور میکرد کشور نوپای جمهوری اسلامی ایران بتواند از این جنگ تحمیلی که قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای، به ویژه کشورهای ثروتمند جنوب خلیج فارس از آن حمایت میکردند، سربلند بیرون آید.
ولی به رغم باور همگان و به رغم فروپاشی ساختارهای نظامی و امنیتی کشور به دلیل انقلاب و تغییرات بنیادی در ساختار سیاسی آن و به رغم برقراری تحریمهای ظالمانه از سوی قدرتهای بزرگ، باز هم مردم وطندوست ایران وحدت خود را به نمایش گذاشتند و همگی اعم از پیروان مذاهب شیعه، سنی، مسیحی، آشوری، ارمنی زرتشتی و اقوام مختلف فارس، ترک، کرد، عرب، لر، بلوچ، ترکمن و غیره به صورت متحد و یکپارچه توانستند در مقابل این هجوم گسترده مقاومت کنند و دشمن را از خاک خود بیرون رانند.
در طول ۳۸ سالی نیز که از انقلاب اسلامی ایران میگذرد تلاشهای زیادی از سوی دشمنان ایران برای شکستن سد سدید وحدت مردم ایران انجام گرفته است. مثلاً برخی از کشورهای جنوبی ایران چون عربستان با صرف هزینههای کلان تلاش کردهاند به اختلافات مذهبی و قومی در ایران دامن بزنند. دولت سعودی تصور میکرد با تبلیغ مذهب افراطی وهابیت در ایران بتواند وحدت مردم ایران را نشانه رود، ولی امروزه شاهدیم که سیاستهای نفاقافکن آنها در مورد ایران ناکام مانده است و در حالی که کشورهای همسایه ایران در آتش اختلافات قومی و مذهبی گرفتارند، ایران از وحدت و ثبات بالایی برخوردار است.
حضار محترم؛
ریشه ثبات در ایران را باید در واقعیتهای زیر که در کشورهای این منطقه کمتر مشاهده میشود، جستجو کرد:
۱. تاریخ سیاسی ایران که وجود دولتهای یکپارچه و قدرتمندی را در طول حیات آن نشان میدهد و ادبیاتی که اسطورههای ارزشمندی را در باب وطنپرستی مردم ایران در بر دارد.
۲. شکلگیری ملت – دولت در ایران از دیرباز و تقویت آن در تاریخ معاصر، به طوری که این سرزمین وسیع از گذشتههای بسیار دور به عنوان سرزمین پارس یا پرشیا شناخته میشده است و هویت خود را همچنان حفظ کرده است.
۳. سابقه تمدنی و فرهنگی ایران که همه مردم را حول افتخارات فرهنگی خود گردآورده است. به طوری که حتی شعرا و ادیبان برجستهای از اقلیتهای قومی ایران برخاستهاند و زبان فارسی از دیرباز زبان غالب در همه نقاط کشور بوده است.
۴. باور به ارزشمندی خرده- فرهنگهای مختلف در ایران و پذیرش آنها از سوی فرهنگ غالب و دادن نقش به آنها در قالب سیاستهای چند- فرهنگی و آزادی در استفاده از زبان، آداب و مراسم و هنرهای قومی و مذهبی خویش.
۵. تأکید جمهوری اسلامی ایران بر سیاست “وحدت در عین کثرت” با فاصله گرفتن از سیاست خطی یکسانساز دوران پهلوی و تجمیع همه اقلیتهای قومی و مذهبی حول محور ایران ضمن به رسمیت شناختن آنها.
۶. شکلگیری ساختارهای دموکراتیک در ایران، بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی، انجام انتخابات یکبار در هرسال به طور متوسط و استفاده از قومیتهای مختلف در ساختارهای حکومتی، چه در استانها و چه در سطح ملی.
۷. برخورداری حکومت مردمسالار جمهوری اسلامی ایران از حمایت تودههای مردم و آرای آنها، به طوری که فراز و نشیبها و فشارهای سیاسی و اقتصادی نتوانسته است آن را از مسیر اصلیاش دور سازد.
۸. اجرای سیاست عدالت اجتماعی پس از انقلاب اسلامی، در قالب توسعه مناطق محروم ایران و تأمین نیازهای آنها برای زندگی، همچون برق، آب، تلفن، اینترنت، آموزش و پرورش، بهداشت، جاده و سایر مواهب زندگی در شهرها و حتی روستاهای متشکل از ۲۰ خانوار.
۹. وجود نیروهای مسلح قدرتمند و شهادتطلب جمهوری اسلامی ایران که در دوران جنگ آبدیده شدهاند و پس از جنگ نیز مسیر پیشرفت را چه در آموزشهای نظامی و چه در تولید سلاحهای استراتژیک ادامه دادهاند، به طوری که هیچ کشوری نمیتواند تجاوز به ایران را در مخیله خود بپروراند.
۱۰. وجود نیروهای امنیتی توانا و مجهز به تجهیزات روز که توانستهاند با اطلاع از برنامههای دشمن به موقع توطئههای دیگران را ختثی و عکسالعمل مناسب را در برابر آنها نشان دهند.
خانم ها و آقایان؛
آرامشی که در ایران وجود دارد بدین معنا نیست که دشمنان ایران از توطئه علیه این کشور دست برداشتهاند، بلکه بر میزان آن روز به روز می افزایند. البته، نیروهای امنیتی ایران هر حرکت آنها را زیر نظر دارند و همین گوش به زنگی است که موجب خنثی شدن توطئههای بیگانگان شده است. امروز کشورهایی همچون آمریکا، عربستان و اسرائیل و متأسفانه کشور شما فرانسه از گروه تروریستی مجاهدین خلق که هزاران نفر از مردم کوچه و بازار ایران را به قتل رساندهاند، حمایت و از آنها استفاده ابزاری میکنند، ولی غافلاند که این گروه به خاطر شهادت هزاران نفر از مردم بی گناه ایران و خیانت در جنگ ۸ ساله علیه مردم و خاک کشورشان و همراهی با رژیم صدام و جاسوسی برای آمریکائیها به منفورترین گروه در ایران تبدیل شده است.
در اینجا لازم است در پرانتز به صراحت اعلام کنم که دولتهای شما با برخورد دوگانه نسبت به گروههای تروریستی نمیتوانند مدعی رابطهای احترامآمیز با ملت ایران باشند. این برای ملت ما قابل قبول نیست که فرانسه برای امنیت خود نگران فعالیت گروههای تروریستی باشد و با آنها برخورد کند، ولی در عین حال به این گروه آدم کش که منفور ملت ایران است پناه دهد. درست است که حرکات آنها در فرانسه تحت کنترل نیروهای امنیتی شماست و در فرانسه دست به اقدامی نمیزنند، ولی آنها همچنان در ایران دست به جنایت میزنند و دستشان حتی در شهادت دانشمندان هستهای ایران و در جمعآوری اطلاعات به نفع آمریکا و اسراییل به خون آلوده است.
خارج ساختن این گروه از لیست گروههای تروریستی خود نشان میدهد که مسئله گروههای تروریستی به مسئله ای سیاسی تبدیل شده است که براساس منافع کشورها گاهی در لیست قرارگرفته و گاهی از لیست خارج میشوند. مثلاً سودان در زمانی که مخالف سیاستهای آمریکا شناخته میشد، در لیست کشورهای حامی تروریسم قرار داشت، ولی وقتی همکاری و برای کشتار مردم بی گناه یمن مزدور به این کشور اعزام کرد از لیست خارج گردید. متأسفانه بعضی از کشورها حتی امنیت ملی خود را در قبال منافع مادی زودگذر نادیده میگیرند. برای مثال دولت بریتانیا از انتشار گزارش مربوط به نقش عربستان در ترویج گروههای تروریستی – تکفیری وهابی جلوگیری میکند و یا دولت آمریکا جلوی انتشار گزارش محرمانه کنگره را درباره نقش عربستان در حادثه ۱۱ سپتامبر میگیرد.
خانمها و آقایان؛
در اینجا لازم است براین نکته تاکید کنم که هرچند در طول چهاردهه گذشته فرازونشیبهای زیادی را در روابط ایران و فرانسه شاهد بودهایم، ولی ظرفیتهای فراوانی در دوکشور وجود دارد که می تواند در سایه همکاری همه چانبه و اعتمادآمیز در زمینه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و حتی امنیتی مورد استفاده قرار گیرد. برای فعالیت های اقتصادی فرانسه در ایران محدودیتی وجود ندارد و همان طور که شاهد هستید پس از برجام در زمینه خرید هواپیما، تولید مشترک اتومبیل، توسعه منابع نفت و گاز گامهای خوبی برداشته شده است.
همکاری دوکشور در زمینه های سیاسی و امنیتی نیز میتواند هم به ثبات منطقه و هم به امنیت فرانسه و اروپا کمک کند. دو کشور منافع مشترکی در منطقه شامات دارند و با توجه به سابقه تاریخی فرانسه و حضور ایران در این منطقه، دو کشور میتوانند به نحو موثری در جهت بازگشت امنیت و ثبات به منطقه با هم همکاری کنند. پس از ظهور انقلابهای عربی و بروز بحران در سوریه، متاسفانه فرانسه نتوانست سیاست درستی را در پیش گیرد. اگر آن روز در ابتدای بروز بحران، همکاری ایران و فرانسه برای کمک به حل بحران سوریه شکل میگرفت، شاید امروز مسائل سوریه بدین حد فاجعهآمیز نمیشد و فرانسه نیز از اقدامات تروریستی گروههای تکفیری – وهابی آسیب نمیدید.
ما از ابتدا میدانستیم که هدف کشورهای مداخلهگر در سوریه چیست و تسلط گروههای تروریستی بر سوریه و عراق چه پیامدهای خطیری را بر امنیت منطقه و ایران خواهد داشت و لذا درنگ نکردیم و به محض دعوت دولتهای سوریه و عراق به کمک آنها شتافتیم، زیرا در درجه اول نگران امنیت مرزهای خود بودیم. ما مطمئن بودیم که در صورت پیروزی گروههای تروریستی تکفیری در سوریه و عراق کشتار وسیعی از مسیحیان، یزیدیها، شیعیان و حتی اهل تسنن رخ خواهد داد و دامنه فعالیت آنها به مرزهای ایران خواهد رسید. خطر گروههای تکفیری- وهابی را از همه بیشتر مقامات و روحانیان مسیحی لبنان درک کرده بودند. به طوری که در سفری که من در سال گذشته به لبنان داشتم به من گفتند فرانسه ما را در برابر تروریستها رها کرده است. برای درک اهمیت اقدام ایران در سرکوب داعش کافی است به این سؤال پاسخ دهیم که اگر دمشق و بغداد به دست داعش سقوط میکرد، امروز امنیت اروپا و از جمله فرانسه چگونه بود؟
ما در زبان فارسی ضربالمثلی داریم که “هر وقت ماهی را از آب بگیرید تازه است” و یا “هر زمانی که جلوی ضرر گرفته شود، خود فایده است”. ما معتقدیم فرانسه می تواند با نقش فعال خود به ایجاد صلح و ثبات در منطقه شامات کمک کند. خوشحالم از اینکه جناب آقای مکرون رئیس جمهور فرانسه به درک واقعی تری از بحران در این منطقه رسیده است، به طوری که اعلام کرده است فرانسه به سقوط رئیس جمهور سوریه فکر نمیکند و ایجاد ثبات در این کشور اولویت دولت فرانسه است. این خود زمینه همکاریهای بیشتری را فراهم میسازد.
خانم ها و آقایان؛
در پایان لازم میدانم به این نکته تأکید کنم که تغییر حکومت ها در منطقه از طریق دخالت خارجی و به کارگیری زور و سلاح به ثبات و استقرار حکومتهای مردمسالار نمیانجامد. وضعیت امروز افغانستان، عراق، سوریه، یمن، لیبی، بحرین، نمونه هایی از تبعات این نوع سیاست های غلط است. ناامنی امروز در کشورهای اروپایی، از جمله فرانسه، آلمان، بریتانیا و سوئد ناشی از چنین سیاست نادرستی است. برای استقرار مردمسالاری در هر کشور، اراده مردم بدون دخالت خارجی باید محقق شود. متاسفانه در منطقه ما کشورهایی که خود هیچ گونه نشانهای از مردمسالاری ندارند و حکومتهای دیکتاتوری و اقتدارگرا دارند هر خلأ سیاسی که پیدا می شود دلارهای نفتی خود را به کار میگیرند و مزدوران سلفی- تکفیری خود را تحت عنوان حمایت از مردم به نقاط بحران زده گسیل میدارند و به بی ثباتی دامن میزنند.
ما در مصر شاهد بودیم که حکومتی که با رای مردم بر سر کار آمده بود چگونه با حمایت عربستان با کودتای نظامیان سرنگون شد. نزدیکی اروپا به این منطقه و تأثیر پذیری آن از بیثباتی منطقه باید دولتهای اروپایی را قانع سازد که مستقل از سیاستهای مداخلهجویانه آمریکا و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به صلح و ثبات منطقه کمک کنند. جای تعجب دارد که اروپا که به نقض هر مسئله کوچک حقوق بشری حساسیت نشان می دهد چرا برای توقف جنایات سنگین سعودیها در یمن و بحرین عکسالعمل مناسبی نشان نمیدهد.
مجدداً تاکید میکنم که جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک ملت – دولت قوی و طرفدار صلح و آرامش در منطقه، آماده همکاری با فرانسه جهت مبارزه با تروریسم و ایجاد ثبات در این منطقه است.»
انتهای پیام