دو یادداشت چپ و راست دربارهی کروبی
«عباس عبدی» فعال سیاسی اصلاحطلب که در انتخابات سال ۸۸ مشاور ستاد انتخاباتی حجت الاسلام والمسلمین مهدی کروبی بود در یادداشتی تلگرامی با عنوان «تداوم حصر معرف چیست؟» نوشت:
«وضعیت پیش آمده برای جناب آقای کروبی، روحانی و سیاستمدار شریفی که از بسیاری جهات میان سیاسیون نمونه است و در جوانمردی و فتوت او کسی تردیدی ندارد، موجب شد که موضوع حصر دوباره در محور سیاست داخلی ایران قرار گیرد. دو هفته پیش یادداشت «در معنای حصر» را در روزنامهی «اعتماد» نوشتم. معتقد هم هستم که پس از انتخابات اخیر تداوم حصر بسیار سخت و پرهزینه خواهد بود و دیر یا زود این مسأله باید حل شود و حل هم میشد. در آن یادداشت توضیح دادم که فرق میان حصر به عنوان یک اقدام پیشگیرانه با حصر به عنوان مجازات چیست؟ حصر نمیتواند مجازات باشد ولی اگر اقدام پیشگیرانه است، باید با رفع عامل و زمینههای ایجادکنندهی آن، حصر نیز مرتفع شود. ولی چرا این اقدام صورت نمیگیرد؟ علت اصلی در سترون بودن ساخت سیاسی در مقام تصمیمگیری در مسائل مورد مناقشه است. منظورم از ساخت سیاسی منحصر به حکومت نمیشود، بلکه منتقدان را نیز شامل میشود. ولی در این نوشته خطابم به مشکلات حکومت در این مورد است.
حصر و نیز ممنوعالتصویری آقای خاتمی یا هر تصمیم مشابه دیگری، به طور قطع در سطح مشخصی اتخاذ شده است. بنده هم نمیخواهم وارد قانونی بودن یا نبودن این گونه تصمیمات شوم، چون معتقدم که این تصمیمات حاکمیتی است و در جامعهی ما حقوق و قانون در این موارد استقلال کافی برای ارجاع دادن به آن ندارند. ولی در هر صورت جامعه انتظار دارد که حداقلی از شفافیت دربارهی مرجع و نهاد تصمیمگیرنده، منطق آن و آیندهی این تصمیم را بداند. نه تنها جامعه، بلکه مقدمتر از آن محصورین باید این را بدانند و مهمتر از همه اینکه این نظر به هر طریقی به آنان اعلام و ابلاغ شود. حداقل لازم است که با خود آنان وارد گفتگو شوند و توضیح دهند که چه برنامهای دارند و دنبال چه هستند؟ تقریباً و تا آنجا که بنده اطلاع دارم هیچ پیامرسانی و گفتگوی شفافی در این زمینه وجود ندارد. حتی حقوق محصورین نیز به طور دقیق تعریف شده نیست و مهمتر اینکه رفتارهای انجام شده با آنان متناقض و حتی نامفهوم است. برای نمونه هنگامی که سرکار خانم کروبی میتوانند بیایند و بروند، دیگر حضور مأموران داخل خانه چه معنایی دارد؟ محدویتهای شدید ارتباطی چه معنایی دارد؟
حصر نشان میدهد که اتخاذ برخی تصمیمها برای ساختار سیاسی ممکن است، ولی بیرون آمدن از آن تصمیم هنگامی رخ میدهد که یک بحران و مشکل بزرگ ایجاد شود و به نوعی تصمیم جدید ناشی از تحمیل شرایط خاص اخیر میشود. در واقع تا کارد به استخوان نرسد تصمیمی اتخاذ نمیشود. امروز دیدم که مدیر مسوول محترم روزنامه جوان مدعی شده است که: «از تحرکات آنی، ملاقاتهای فوری، تذکر انتهایی نمایندگان در جلسه عصر مجلس، توئیتها و…. میتوان گفت اعلام و خبری شدن اعتصاب غذای کروبی در حین جلسات رأی اعتماد به کابینه، مبتنی بر یک سناریو و پیوست رسانهای – اجتماعی است». واقعیت این است که این نوع برداشتها یکی از علل ناتوانی در تصمیمگیری به موقع است. کجای این توطئه و سناریو است؟ قضیه خیلی ساده است. آقای کروبی ۷ سال است که در حصر هستند ۸۰ سال عمر دارند، پیش از حصر هم دچار مشکلات استخوانی بودهاند، اکنون مشکلات قلبی هم اضافه شده است. مدتهاست مأموران در خانه و داخل واحد ایشان هستند. سهشنبه شب یکباره دیسک کمر یا سیاتیک ایشان عود میکند و پیش از این وضع غیرانسانی موجود را نمیخواهد تحمل کند و اعلام اعتصاب میکند. شاید حتی خودشان هم چندان به تبعات کار توجهی نداشتهاند، یک حس آنی او را به این نقطه رسانده است. درخواست او نیز بسیار ساده و ابتدایی است. مأموران از داخل منزل بروند، و دادگاه تشکیل دهید. اگر هم خیلی مطمئن به جرم ایشان هستید، هر حکمی که صلاح میدانید بفرمایید صادر شود.
طبیعی است که با توجه به شرایط جسمی و سنی ایشان همه نگران شوند و یقین بدانند که با انجام چنین کاری حداکثر ۲ تا ۳ روز دوام نخواهد آورد و هر کس که نگران شود خود را موظف به اقدامی میداند! آیا این سناریو است؟! حالا فرض کنیم سناریو باشد، خوب چرا باید چنین بهانههایی را در دست دیگران قرار داد؟ آیا این درخواست غیرمنطقی است؟ اگر میخواهید اعدام شوند، یک دادگاه تشکیل دهند و حکم اعدام دهند، اگر میخواهید حبس ابد باشند، باز همین راه را دارد. حصر هم منطق خود را دارد ولی این نه حصر است و نه زندان و نه اعدام و… طبیعی است که به بنبست خواهد رسید. امیدواریم که این ماجرا زودتر حل شود و بیش از این به همه و جامعه هزینه تحمیل نشود».
ادعای خبرنگار سابق کیهان: صبحانه خورد!
«مهدی محمدی» خبرنگار سابق کیهان و هوادار احمدی نژاد، جلیلی و رئیسی در انتخاباتهای اخیر، در یادداشتی کوتاه که همراه با ادعای خلاف واقعی است، نوشت: «دو سه روزی است کسانی که کارشان در این سالها نان خوردن از حصر و جلوگیری از جبران فتنه 88 از سوی کسی مانند مهدی کروبی است، فریاد و فغان برآوردهاند که او اعتصاب غذا کرده و حالش سخت نامساعد است. امروز صبح – پنجشنبه -، در حالی که این حرف و حدیثها در اوج بود، آقای کروبی در بیمارستان صبحانهی مفصلی خورد. البته به روی مبارک نیاوردند. حتی اجازه ندادند خبری به بیرون درز کند. از کم و کیف نهار جناب ایشان البته اطلاع ندارم. آقای رییس جمهور و همهی کسانی که ادعا میکنند نگران حال محصورانند، کار سادهای در پیش دارند. موضوع را در دستورکار شورای عالی امنیت ملی بگذارند، مصوبهی قبلی را لغو کنند و به صراحت و در علن بگویند که میخواهند امثال کروبی محاکمه شوند؛ و وقتی شدند، حکم را خواهند پذیرفت. اما من اطمینان میدهم این چند قدم را برنخواهند داشت. فهمیدن دلیلش حالا دیگر سخت نیست».
انتهای پیام
شما رو به خدا سطح شعور اين به اصطلاح خبرنگار رو ببينيد ! عليرغم اينكه دبير و رئيس شوراى عالى امنيت بارها اعلام كرده اند كه اين نهاد تصميم به حصر معترضين نگرفته اين آقا ؟! و هم پالگيهاش عمداً خود را به خ…. زده اند و ميگن الّا و بلّا مرغ يه پا داره !
اي باهوش، اي زرنگ، اي ملانصرالدين ، اگر نگذاشته اند که خبرش به بيرون درز پيدا کند، توي کيهان مرام چطور فهميده اي کروبي صبحانه اي خورده مفصل!!؟ شايد تو درون درز بوده اي و بو کشيده اي که دارد مفصل صبحانه ميخورد!! ضمنا اتفاقا قبل از شماها مدعيان دروغين ، خود شيخ دلاور بارها گفته که حاضر است محاکمه بشود البته بصورت علني و بدون هيچ اعتراضي، هر حکمي صادر شود (عليرغم اينکه ميداند [….]) بپذيرد.
حتما صبحانه را با نزديكان جناب محمدي خورده اند كه ايشان اطلاع پيدا كرده اند.