خرید تور تابستان

به غیرتِ مردان و نجابتِ زنان اعتماد کنید

محمدرضا یزدان‌پرست، روزنامه‌نگار و مجری تلویزیون در خبرآنلاین نوشت: فقط باید جای زنان ایرانی -خصوصا جوان‌ترها و «عشقِ فوتبال»هاشان- بود تا فهمید سه‌شنبه‌شب آنها چه کشیدند؛ با دیدن حضور دخترانِ سوری در ورزشگاه و خبرهای تلخِ منتشره از اینکه می‌توانستند هویت خود را بفروشند و پرچمِ سوریه را دست بگیرند و دروغکی خود را سوری جا بزنند تا به یک صندلی در استادیوم آزادی برسند. آنها خونِ دل خوردند و تصاویر را دیدند و خبرها را شنیدند و پشت در ماندند،اما سَرِ سوزنی از هویت و غیرت ایرانی خویش پا پس نکشیدند.

سه‌شنبه‌شب که تمام شد، اما فوتبال که تمام نمی‌شود. تا قیامِ قیامت، هست. وقتش نرسیده، خِرَدِ جمعی کارگر افتد و دولت امید، ناامید نکند و حلّ این مسئله آغاز شود؟! ولو قدم به قدم… ولو ذره‌ذره… ولو آهسته‌آهسته؟!

■■■

از در و دیوار تکریم زنان می‌بارد؛ بهشت را زیر پای مادران می‌دانند. روز دختر، هر سال غلیظ‌تر از پارسال، گرامی‌ داشته می‌شود. توانمندی‌های زنان از دهانِ مسئولین نمی‌افتد. باور به جایگاه والای «زن»، ذکرِ دائمِ مقامات است. و نه فقط زنان، که همه صبح تا شام دارند از فرهنگ مردم ایران می‌گویند. تاریخ‌مندی مردم گوشزد می‌شود. اخلاق مردم تحسین می‌شود. قدرشناسی مردم تکرار می‌شود و مقامات، الهۀ سحر تا دیرپاسی از شب، میکروفن ببینند، از خوبی مردم می‌گویند. بعد چگونه به یک ساعت و نیم حضور آنها در استادیوم با نهایتا یک ساعت قبل و بعدش، اعتماد نمی‌شود؟! اینها مگر همان مردمان نیستند که مسئولان مدام دارند قربان-صدقه‌شان می‌روند؟!

■■■

■ سال‌هاست زن و مرد در کنار هم به راهپیمایی 22بهمن و روز قدس می‌آیند. در کنار هم شعار می‌دهند و گاهی زنان و مردان، در شعاردادن‌ها، بده‌بستان دارند. مثلا آقایان می‌گویند: «شعار هر مسلمان» و زنان جواب می‌دهند: «مرگ بر اسرائیل».

■ سال‌هاست زن و مرد در کنار هم در سالن تاریک سینما می‌نشینند و فیلم می‌بینند و با هم می‌گریند و می‌خندند.

■ ‌سال‌هاست زن و مرد با رعایت حریم جغرافیایی در تجمّعات عبادی حضور می‌یابند مثل نمازهای جمعه و عید فطر و عید قربان و شام غریبان و شب‌های احیاء و…

■ سال‌هاست زن و مرد در برنامه‌های تلویزیونی از «سفرنامۀ صبا»ی اقبال واحدی در صبح‌به‌خیرایران گرفته تا خندوانه و دورهمی و کودک‌شو در شبکه نسیم، کنار هم حضور دارند و با هم «بریم بیایم» می‌گویند و با مجری آهنگ می‌خوانند و دست می‌زنند و شادی می‌کنند.

فقط در استادیوم نمی‌شود؟! استادیوم مگر خاک این سرزمین نیست؟! و مگر عشّاقِ «استادیوم بُرو» مردمان همین آب و خاک نیستند؟!

■ آغاز روند صحیح و تدریجی حضور زنان در ورزشگاه، به الزاماتی نیاز دارد. قبول. کدام نهاد است که ناتوان از انجام وظایفش باشد؟! به همان میزان که “باید” و “می‌شود” به مردم اعتماد کرد، باید نهادها هم به خودشان اعتماد کنند.

■ رضایت علما و مراجع باید در این زمینه جلب شود. قبول. بر مُنکرش لعنت. آنها در نظر مردم محترمند و هیچ‌کس بدون حفظ احترام و جلب نظر آنان، اصراری بر اتفاقی ندارد. خدای‌نکرده علما و فقهای ما که بی‌منطق نیستند. اصلا درس منطق، از دروس حوزوی است. حتما و حتما با توضیحات کارشناسی امکان اقناع آنها وجود دارد. مگر در نمونۀ برجام و یارانه‌ها نبود و نیست؟! مراجع با توضیحات کارشناسان -و نه براساس دلواپسی غوغاسالاران- به این نتیجه و اظهارات رسیدند که برجام به نفع کشور و حذف یارانه‌ها به نفع اقتصاد است. این بزرگواران، توضیح منطقی را می‌پذیرند. شک نکنید.

■مگر نیروی انتظامیِ ما، نیروی ناتوانی است؟ امنیت حاصل امروز مگر حاصل تلاش این بزرگواران نیست؟ پس چرا باید اعتمادبه‌نفس را از آنها بگیریم و بگوییم شما قادر به تامین نظم و امنیت برای حضور زنان در استادیوم نیستید؟ آنها می‌توانند امن‌ترین و منظم‌ترین شرایط را فراهم کنند. شک نکنید.

■از فحاشان استادیومی هراس داریم؟ قبول. اما مگر هزار پلّه بدترش در سطح شهر و در جوّ اینستاگرام نیست؟! تازه آنها که مطرود است. اما در همان چند قدم اول، اقلّیت بی‌نزاکت به حاشیه رانده می‌شوند. شک نکنید.

شکر خدا هنوز غیرت در نهادِ مردهای ایرانی هست و نجابت در سرشتِ زنان ایرانی. خودشان بی‌ادب‌ها را منزوی می‌کنند. مردم احترام خودشان را خودشان نگه می‌دارند. شک نکنید.

■استادیوم‌ها اغلب در حواشی شهرها هستند و ایاب و ذهاب برای زنان شرایط مطلوب را نخواهد داشت؟ قبول. اما مگر همین خانم‌ها و آقایان در واگن‌های مترو کنار هم نیستند؟ تازه کنارِ هم لازم نیست. مگر واگن متروی اختصاصی برای زنان نداریم؟ مگر جای زنان و مردان در اتوبوس‌ها جدا نیست؟ پس به ناوگان حمل و نقل هم اعتماد کنیم. آنها شرایط رفت و آمد زنان را به بهترین نحو فراهم می‌کنند. شک نکنید.

■■■

نمی‌شود سینما و استودیوی تلویزیونی و فضای باز پخش‌زنده و مترو و خیابان‌های مسیرِ راهپیمایی‌ها و تاکسی… جزو ایران و قوانینش باشد ولی استادیوم فوتبال نباشد.

■ یادمان نرفته که در جشن صعود تیم دوست‌داشتنی جام‌جهانی 98 وقتی از استرالیا برگشت، زنان در «ورزشگاه» بودند و شادی کردند.
■ یادمان نرفته در تشییع مرحوم حجازی و مرحوم پورحیدری، زنان در «ورزشگاه» بودند و گریستند.
■ یادمان نرفته در میتینگ‌های انتخاباتی زنان در «ورزشگاه» بودند و در حمایت از نامزد ریاست‌‌جمهوری شعار می‌دادند.
■ و یادمان نرفته روزگاری نوار کاست زیر پا خرد می‌شد و حمل و داشتن ویدئو ممنوع بود و مُجازات داشت.

نگذارید «یادمان نرفته»ی «ممنوعیتِ ورود زنان»، هم طولانی شود، هم اسباب خندۀ آیندگان.

 

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا