خرید تور تابستان

عاشورا و پرسش‌ها

«رضا بابایی» پژوهشگر فرهنگی، در یادداشتی با عنوان «عاشورا و پرسش‌ها» در روزنامه‌ی «اطلاعات» نوشت:

نهضت امام حسین(ع)، دو مرحله دارد:

مرحلة اول، از ترک مدینه به سوی مکه آغاز می‌شود و تا آخرین روز اقامت در مکه ادامه دارد. مرحلة دوم، در میان مکه و کوفه می‌گذرد و در کربلا به فرجام می‌رسد. قصد امام(ع) در مرحلة نخست، خودداری از بیعت با یزید و پاسداری از صلح‌ برادر بود. از این رو چاره‌ای جز ترک مدینه و اقامت در مکه نداشت. اما وقتی مکه هم برای ایشان ناامن شد و نامه‌‌های کوفیان نیز پی در پی به دست امام(ع) ‌‌رسید، مرحلة دوم را آغاز کردند و برای تشکیل حکومت خودمختار در عراق، راهی کوفه شدند. همة شواهد، حکایت از موفقیت امام حسین(ع) داشت. شرایط نیز بسیار مساعد بود؛ تنها مشکلی که پیش آمد و همة محاسبات را به هم ریخت، زودتر رسیدن ابن زیاد به کوفه بود.
امام از مکه و ابن زیاد از بصره به سوی کوفه راه افتاده بودند و هر یک زودتر می‌رسید، حکومت عراق از آن او بود. ابن زیاد زودتر رسید و توانست با زیرکی و قساوت بسیار، کوفه را از دست مسلم بن عقیل و‌هانی بن عروه بیرون آورد و ورق را به نفع یزید برگرداند.

اخبار کوفه، در میانة راه به امام حسین(ع) رسید؛ اما ایشان به راه خود ادامه دادند. دلیل آن را کسی به‌درستی نمی‌‌داند. شریعتی و بسیاری دیگر از دانشمندان دینی گفته‌اند وقتی امام(ع) دانست که تشکیل حکومت در کوفه منتفی است، به قصد شهادت(عملیات استشهادی)، راه خود را ادامه داد. این نظریه، با مشکلات بسیاری روبه‌رو است؛ از جمله اینکه سخنان امام با حُر و کوفیان و ابن سعد، نشان می‌دهد که ایشان حتی در کربلا، جنگ و خونریزی را نمی‌خواست. پیشنهادهای امام(ع) نیز تماما صلح‌جویانه بود؛ جز اینکه تا لحظة آخر، حاضر به بیعت با نمایندة یزید نبود. از سوی دیگر، ابن زیاد نیز به چیزی کمتر از بیعت راضی نمی‌شد. فرمان‌های ابن زیاد برای ابن سعد و شمر، پی در پی می‌رسید و همین فرمان‌ها، هر راهی را بر مصالحه می‌بست. بدین ترتیب صبح دهم محرم سال ۶۱ هجری، رویارویی خونین آغاز می‌شود و تا اندکی بعد از نماز ظهر به طول می‌انجامد.

عاشورا، در کربلا زمین‌گیر نشد و خیلی زود توانست جهان اسلام را علیه حکومت بنی‌امیه بشوراند. قیام‌های توّابین و سرانجام پیروزی بنی‌عباس(به یاری بنی‌الحسن) بر بنی‌امیه، از پیامدهای عاشورا است. گرچه بنی‌الحسین(ع) همراهی چندانی با قیام‌های پس از عاشورا نکردند و پیروزی بنی‌عباس نیز خواستة آنان نبود، اما بنی‌عباس توانستند از جنایت بنی‌امیه در حق خاندان پیامبر، نهایت استفاده را بکنند و حکومت شام را براندازند. مورخان(از جمله طبری) نوشته‌‌اند مأمون و معتضد عباسی، به‌جد معتقد بودند که معاویه و یزید را باید بر منابر لعن کرد، و اگر منع و نهی مشاوران آن دو خلیفة عباسی نبود، لعن آن دو را بخشنامة رسمی می‌کردند.

عاشورا، چرخشگاه مهمی در تاریخ اسلام است. شیعه به پشتوانة عاشورا و مظلومیت اهل بیت(ع)، توانست در قامت یک مذهب مهم و پرشمار، پا به جهان اسلام بگذارد و در برابر اهل سنت، جبهه‌ای دیگر بگشاید. فرهنگ و آموزه‌های عاشورایی، دستاویز جنبش‌های بسیاری شد و سنت‌‌های فراوانی نیز بر پایة عاشورا شکل گرفت. در عین حال، عاشورا، پرسش‌های بسیاری را نیز در اذهان برانگیخت؛ از جمله:

۱٫ چرا و چگونه و با چه انگیزه‌هایی، مسلمانان، پنجاه سال پس از وفات پیامبرشان، توانستند چنین جنایتی را رقم بزنند؟ چگونه ممکن است مردمی که نماز می‌خواندند و روزه می‌گرفتند و حج می‌گزاردند و قرآن را با بهترین الحان تلاوت می‌کردند، فرزند پیامبرشان را با آن قساوت کم‌مانند(حتی در قیاس با جنگ‌های دوران جاهلیت)، بکشند؟ هنوز اصحاب پیامبر در میان مردم بودند و بوسه‌های پیامبر را بر دست و روی حسین در کودکی، برای مردم روایت می‌کردند. او در میان مردم نیز احترام و احتشام ویژه‌ای داشت. با وجود این، کسی در کشتن او تردید نکرد. در کارنامة سید الشهداء(ع) ده سال مدارا با معاویه وجود داشت و اگر یزید نیز ایشان را مجبور به بیعت نمی‌کرد، شاید آن مدارا ادامه می‌یافت. اینکه یزید چنان فاجعه‌ای آفرید، به نادانی و خوی قدرت‌پرستی‌اش بازمی‌گردد؛ اما پرسش اصلی این است که چرا مردم(آن هم مردم کوفه که بیشترشان دوستداران علی بودند) ابن زیاد را در این جنایت، همراهی کردند؟

پرسش بالا، متأسفانه پاسخ‌های اسف‌باری دارد؛ از جمله اینکه باید بپذیریم، دست‌کم تا محرم سال ۶۱، دین جدید، جایگزین خوی جاهلی و رسم حاکم‌پرستی در میان مردم نشده بود. مردم، دین خود را تغییر داده بودند؛ ولی خوی قبیلگی خود را نه. بنی‌امیه، به‌خوبی به این نکته پی برده بود و می‌دانست که برای بازگشت به حکومت، نیازی به نفی دین و اخلاق ندارد و کافی است پیش چشم این مردم، اندکی تظاهر به دینداری کند؛ پس از آن می‌توان به هر جنایتی دست زد، و می‌توان این مردم را به جایی رساند که – به قول امام سجاد(ع) – قربةً الی الله، سر فرزند پیامبرشان را گوش تا گوش ببرند و سپس به شکرانة این فتح، مسجدی باشکوه در شهرشان بنا کنند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا