خرید تور تابستان

“راهی جز احیای دریاچه ارومیه وجود ندارد” (+توضیح)

[توضیح: در چند ساعت ابتدایی انتشار این مطلب، نام نویسنده و سایت منتشر کننده ی آن از قلم افتاده بود لذا مخاطبین تصور کرده بودند که نوشته ی انصاف نیوز است در حالی که صرفا بازنشر شده است. همانطور که برخی مخاطبین تذکر داده اند، این نوشته غیرکارشناسی و صرفا در مخالفت با اظهارات دکتر کردوانی مطرح شده است. بدیهی است که پاسخ کارشناسی به گفته های آقای دکتر کردوانی، می بایست از سوی کارشناسان این حوزه انجام بشود اما در کنار آنها نظرات دیگر نیز منعکس خواهند شد. ضمن اینکه بخشی از نوشته ی ذیل از لحاظ ادبیات به کار رفته شده، اصلاح شد.]
به گزارش انصاف نیوز، محمد سهرابی در سایت محلی نصر نوشت:
خبر آنلاین در مصاحبه ای تامل بر انگیز با پدر کویر شناسی ایران، باری دیگر بر طبل خشک کردن دریاچه ارومیه کوبیده است!
اظهارات پرویز کردوانی چنان است که امیدوار بودن به نتیجه چنین طرحی درست شبیه امیدواری به وجود حیات هوشمند فرا زمینی در یکی از سیارات منظومه شمسی است! اما با این حال این اظهارات وی انتشار وسیعی در رسانه ها یافته و لازم است در مقابل چنین اظهاراتی ایستاد و اجازه نداد هر کسی به خود این اجازه را بدهد که با حیات و ممات آینده سرزمینی به عظمت آذربایجان و بزرگی ایران بازی کند.
مصاحبه خبر آنلاین با کردوانی از همان اول جهت دار شروع شده است و خبرنگار این سایت با این سوال گفتگویش را با پدر کویرشناسی ایران شروع کرده است: «دریاچه ارومیه اوضاع خوبی ندارد. خیلی تلاش می شود برای احیای دریاچه. بسیار هم درباره اهمیت آن حرف زده شده. تالاب ارومیه چقدر ارزش داشت و دارد و چقدر در ساختار طبیعی و زیست محیطی منطقه اطرافش تاثیر داشت و دارد که باید احیا شود، آن هم به هر قیمتی؟»
سپس به گزیده ای از پاسخ های کردوانی به خبر آنلاین دقت می کنیم:
کردوانی اعتقاد دارد به هیچ وجه دریاچه ارومیه قابل احیا نیست! حال اینکه دریاچه های دیگری در جهان در حال خشک شدن هستند. او می گوید: «از ۵۰ ایالت آمریکا، ۳۶ تا آب ندارد. وضعیت آب بحرانی است. اما چرا نمی گویند؟ دریاچه آریزونا اوضاعش از ارومیه هم بدتر است. دریاچه اوگالالا، دریاچه پاول و… چرا نمی گویند؟ درباره دریاچه ارومیه هم حقیقت را نمی گویند. دریاچه ارومیه مریض شده است. مثال می زنم. مرا می بینید، خیلی لاغر شده ام. از خانمم می پرسید چرا لاغر است؟ خب غذا بده. خانمم چیزی نمی گوید، مریضی من را نمی گوید. می گویید خب غذا بده، می گوید نمی توانم. نمی تواند هم بگوید من اسهال دارم.»
در بخش دیگری از سخنانش با تلاش متخصصان جهانی برای احیای دریاچه ارومیه نیز مخالفت می کند و با اعتقاد به اینکه دریاچه سوراخ است، می گوید: «وزیر نیرو گفت می روم از آلمان و امریکا و کشورهای دیگر متخصص بیاورم، گفتم نکن. متخصص از دنیا آمد بالای سر این مریض (دریاچه ارومیه) کاری نکردند. بعد هم که نمی گویید این دریاچه بیمار است و بیماری اش چیست. مردم عوام هم نمی دانند. مطبوعاتی ها هم نمی دانند. می گویند این دریاچه آب ندارد، آب ببندید. اما فایده ندارد؛ سوراخ است، می رود و همه سفره های زیر زمینی را هم شور می کند. همه دریاچه های دنیا و ایران را می شود احیا کرد، دریاچه ارومیه را نمی شود. دریاچه تشک و نیریز اگر خشک شده، ایراد ندارد، آب ببند، احیا می شود. اما این دریاچه را نمی شود. نباید آب به دریاچه ارومیه بدهید. باید گذشت کنید از این دریاچه. اگر آب ببندید، همه جا را خشک می کند.»
در قسمت دیگری از اظهارات کردوانی متوجه می شویم دریاچه ارومیه مفت هم نمی ارزد! «در ایران می گویند اگر دریاچه خشک شود،‌ همه کشاورزی منطقه نابود می شود. اما مگر کشاورزی منطقه از آب دریاچه استفاده می کرد؟ اصلا این دریاچه از نظر اقتصادی به مفت هم نمی ارزید. فقط منظره قشنگ داشت. از این آب کسی استفاده نمی کرد.»
سپس پدر کویرشناسی ایران می گوید از هر لحاظ باید دریاچه ارومیه را خشک کرد: «وقتی که دریاچه خشک شد، اگر طرحی که من می گویم را اجرا کنند، به نتیجه می رسد. از لحاظ اقتصادی، اجتماعی، بخصوص زیست محیطی و از نظر سیاسی این دریاچه باید خشک شود و تبدیل شود به چیز دیگری.
از نظر اقتصادی مردم دارند ضرر می کنند از بلاتکلیفی دریاچه. علاوه بر آن مردم دارند مهاجرت می کنند، از نظر زیست محیطی هم هزارها هکتار زمین را شور کرده، آب آشامیدنی را شور کرده، چشمه را شور کرده. از آن طرف بادهای نمک هم دارد. از نظر سیاسی اگر این دریاچه را خشک کنند و تغییر کاربری دهند، می توانند نشان دهند جمهوری اسلامی توانست کاربری مکانی به این وسعت را تغییر دهد. دو تا از دریاچه های آمریکا هم خشک شد، اما تغییر کاربری داد و یکی را کرد مسابقه اتومبیل رانی.»
آخر سر پروفسور کردوانی می گوید کار از کار گذشته است و باید دریاچه ارومیه به پارک حیوانی و گیاهی زیبا تبدیل شود! «درست است که دریاچه زمانی زیبا بود، ارزشمند بود، اما حالا کار از کار گذشته است. من قبلا هم گفته ام، بنویسید که کردوانی عاشق دریاچه بود، اما متاسفانه قدر این دریاچه را ندانستند و خشک کردند، مردم فکر می کنند من مخالف این دریاچه هستم. اما اگر حرف من را گوش کنند، به پارک حیوانی گیاهی بدل کنند،‌ آنقدر زیبا می شود که زیبایی قبلی هم فراموش می شود؛ یک لایه ۱۰ سانتیمتری ماسه و شن، ۹۰ درصد ماسه و ۱۰ درصد شن تا باد نبرد. تخم گیاهان را هم قاطی کند با این ماسه و شن. منطقه ۳۰۰ میلیمتر بارندگی دارد، در مدت ۵ سال تبدیل می شود به پارک گیاهی عالی. بعد از آن آهو و بز و کل رها کند. پس می شود بزرگترین پارک حیوانی و گیاهی. بعد می توانند جزایرش را احیا کنند و تبدیل بشود که منطقه توریستی و گیاهی زیبا. هوای شش شهرستان آذربایجان شرقی که قبلا هوای خنک دریاچه بود، حالا شده باد نمکی، بعد از تغییر کاربری دریاچه، هوای باغ به سمت انها می رود. محیط حیوانی هم احیا می شود.»
چنین اظهارات و نظریه های حیرت آوری از زبان یک پروفسور و یک استاد نظریه پرداز دانشگاهی خارج شده است! کسی که در زمینه بیابان و کویر تخصص و شهرت قابل توجهی دارد و درباره یک عرصه بسیار حساس و استراتژیک آبی نظریه می دهد. جغرافیایی که هنوز هم یک دریاچه است و میلیاردها متر مکعب در آن آب وجود دارد. دریاچه ارومیه بزرگترین محیط آبی داخل کشور بوده و هست و نقش «حیاتی» در شرایط آب و هوایی و اقلیم آذربایجان دارد.
آقایان! دریاچه ارومیه هنوز نمرده است که برای کفن آن چشم بدوزید! هنوز نیت چنین افراد و رسانه هایی از پراکندن بذر یاس و نا امیدی از احیای دریاچه ارومیه در دل مردم مشخص نیست و باز هم معلوم نیست در حالی که همه عناصر موثر در زیست بوم دریاچه ارومیه در یک مسیر و برای احیای دریاچه ارومیه تلاش می کنند، چنین اظهاراتی مخرب چرا و با چه نیتی از سوی افراد غیر متخصص و رسانه های خطی منتشر می شود.
دیگر کسی نیست که از عوامل خشک شدن دریاچه ارومیه چیزی نداند و از عواقب چنین بحرانی نهراسد. دولت تدبیر و امید با دو شعار اساسی از مردم آذربایجان رای اعتماد گرفت: 1- احیای دریاچه ارومیه 2- ایجاد فرهنگستان زبان و ادبیات ترکی. هر دو مورد از اصلی ترین و طبیعی ترین خواسته های این مردم شریف هستند. تا کنون دولت روحانی در هر دو زمینه مردم را از خود نا امید نکرده است و در اولین جلسه هیات دولت، بحث دریاچه ارومیه روی میز گذاشته شده و برای آن تصمیمات مهمی گرفته شده است. اما فرجه دولت روحانی برای عمل به وعده هایش کم کم رو به پایان است؛ در سال 93 باید اقدامات بزرگی برای احیای دریاچه ارومیه صورت بگیرد و نبایستی اجازه داد اظهارات این چنینی و پرت از موضوع در روند کار برای نجات دریاچه کوچکترین خللی ایجاد کند.
مشخص است که مردم سر احیای دریاچه ارومیه و زیست بوم آن با احدی شوخی ندارند و با کسی هم در این زمینه پیمان اخوت نبسته اند. آنها دولتی به نام تدبیر و امید را برای اجرای خواسته هایشان انتخاب و مامور کرده اند و طبیعی است که هر کمکی هم لازم باشد انجام خواهند داد.
هیچ عاملی نمی تواند دلیلی برای عدم احیای دریاچه ارومیه باشد؛ بحر المیت در کم آب ترین نقطه خاورمیانه احیاء شد، حال آنکه دریاچه ارومیه شرایط بسیار بهتری از بحر المیت دارد. تکرار مکررات خواهد بود اگر بگوییم «حیات و ممات» آذربایجان و بخش وسیعی از کشورمان به وجود یا عدم وجود دریاچه ارومیه بستگی دارد.
سال 93 باید سال اقدام جهادی برای نجات دریاچه ارومیه باشد؛ بی شک راه دیگری جز این وجود ندارد. «ارومیه» باید احیا شود، حتی اگر به قیمت توقف بسیاری از فعالیت های کشاورزی و عملیات عمرانی باشد. در اردیبهشت ماه نتایج کارگروه ویژه نجات دریاچه ارومیه و نسخه نهایی برای درمان زیست بوم ارومیه نهایی می شود و پس از آن شایسته و بایسته است که همه ایران برای احیای نگین فیروزه ای کشورش  در یک مسیر قرار گیرد.
باور کنیم همه ما در بحرانی شدن ارومیه سهیم بودیم، اکنون همه ما در پیشگاه پروردگارمان، وجدانمان و عرق ملی مان موظفیم برای احیای موهبت خدادادی دریاچه ارومیه تمام تلاش مان را انجام دهیم. والسلام.
انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا