نامه جوانان اهل سنت بلوچ به جوانان شیعه سیستانی
جمعی از جوانان بلوچ و اهل سنت استان سیستان و بلوچستان طی نامه ای برادران و خواهران شیعه و سیستانی خود را به صلح و دوستی و وحدت دعوت کردند.
به گزارش انصاف نیوز، متن کامل این نامه که به تایید جمع زیادی از جوانان جنوب استان رسیده و در اختیار سایت محلی ندای زاهدان قرار گرفته است، در پی می آید:
ای کسی که شعر خوانی گوش دار / سیرت تفتان و هامون را بیار
سیرتی از نسل پیران نجیب / در مروت مردمانی بی رقیب
همدلی شان تا ابد محفوظ باد / قصه هاشان تا همیشه یاد باد
تا ابد پاینده باد هامون من / در پناه ایزد منان من
سبز در سبز و توباتفتان ما / کور چشم دشمنان از خوان ما
برادران و خواهران عزیز سیستانی و شیعه
از کجا باید آغاز کرد؟
از زمانهایی که اجداد ما در سرزمین باستانی و اساطیری سیستان و بلوچستان با همین تفاوت های مذهبی و قومی که اکنون مایه ی فصل کردن مان شده اند، در کنار هم با صلح و آرامش و عشق زندگی می کردند و برای یکدیگر جان می دادند و یا از نسلی بگوییم که در آتش هیاهوی توطئه گران، سوخت و فریادش هنوز شنیده نشده است؟
نسلی که در میان ارزشهاو آرمانها ی ویژه خویش بزرگ شده ، نسلی که آموخته است، به دانایی وآگاهی رسیده ، انقلاب برایش خاطره ای زیبا ست ،با اصلاحات شکوفا شد و جوانی خویش راآغازنمود وهمچنان به جوانی وطراوت وتازگی خویش می باشد، این نسل مخاطب حقیقی خویش را می شناسد حتی اگر در سرزمینی دیگر و مذهبی دیگر باشد.
این روزها که سخن از دهکده جهانی است، آیا نباید جوانان شمال وجنوب استان که هردو در کانون عشق به ارزشها بالیده اند با هم همسخن شوند؟ آیاوقت آن نشده است که تند روان سیاسی وهیاهوگران سیاسی از هر قوم و مذهب و از هر جناح سیاسی را نادیده گرفته و خود پشت میز وحدت بنشینیم واجازه ندهیم نا اهلان ونابخردان، صفا وپاکدلی جوانان این مرز وبوم را هدف بگیرند ؟چرا ما جوانان شیعه وسنی،سیستانی و بلوچ و … که از درد مندی واگاهی مشترک برخورداریم برای یکبار هم که شده با هم ,هم سخن نشده ایم ؟ چرا ما که ایمان واعتقادمان مشترک است ودردهای همدیگر وزبان پاک وساده وصمیمانه وهمدلانه یکدیگر راخوب فهمیده ایم نباید بر سر سفره وحدت بنشینیم واجازه ندهیم آنان که به پیوند مذاهب وفرهنگها و انسانیت و فطرت پاک انسانها اعتقاد ندارند ، اریکه فرهنگ را دچار سستی وتزلزل کنند؟
بویژه این روز ها که میببینم کسانی به خاطر دلسوزی برای شیعه وسنی، بلوچ و سیستانی بر طبل اختلاف می کوبند واز حل مسائل با پشتوانه سلاح می گویند وکسانی نماینده اعتقاد وتفکرجوانان این مرز وبوم چه شیعه وچه سنی می شوند که خود حقیقت زلال روح این جوانان را حتی برای لحظه ای درک نکرده اند و حتی در بسیار مواقع احساسات پاکشان را نیز به بازی گرفته و از آن وسیله ای برای رسیدن به اهداف شوم وشخصی شان ساخته و هر جایی که در برابر عقل و منطق کم آورده اند از آن به عنوان سلاحی تیز و بران استفاده نموده اند.
شاید تا حالا هم خیلی دیر شده باشد! شاید تفرقه گران و طراحان پروژه ی تفرقه بینداز و حکومت کن ، از ما جوانان بلوچ وسیستانی خیلی جلوتر باشند، شاید در برخی محافل صدای زشت آنها رسا تراز صدای ما باشد وشاید صدای آنان بیشترشنیده شود و شاید به دلیل مخفی شدن پشت مذهب و قومیت و ارزشهای فرهنگی من و تو موجه تر هم جلوه گر شوند!
اما اکنون ما میخواهیم زمزمه پاک وحدت را که نه فقط در حد شعار بلکه در دل به آن ایمان داریم، علنی کنیم. می خواهیم بیشتر با هم باشیم ،به جای اختلافات به اشتراکات توجه کنیم، با زبان صلح و دوستی همصحبت شویم، می خواهیم بگوییم تشییع علوی وتسنن محمدی همان گونه که منصفان شیعه وسنی گفته اند از یک حقیقت واحد سرچشمه گرفته اند، میخواهیم بگوییم به عقلای شیعه وسنی رجوع کنیم، به اشتراکات دین مان و ارزش های فرهنگی که سالهای سال ریشه های قومی مان را به هم گره زده است و چنان الفتی عمیق و قومی بین ما ایجاد کرده که دسیسه سازان را برای قطع و گسستن آن نا امید، خشمگین و پرخاشگر نموده است.
برادران و خواهران عزیزسیستانی و شیعه ، ما که با همدلی ، وحدت و هم صدایی در حادثه ی تلخ اخیر ، بار دیگر نقشه ی دشمنان سرزمین اساطیری مان را نقش بر آب کردیم، بیایید و بار دیگر، نگذاریم تا سیاست و سیاست گری ومنافع زشت شخصی برخی از سود جویان و دلالان بازار تفرقه ، فرهنگ پاکی را که سالهای سال بلوچ وسیستانی با آن زیسته اند را نشانه بگیرد ،نگذاریم کوردلان وحدت،دوستی و آینده ی من و شما را فدای منافع خود و اطرافیانشان کنند و برای ما جوانان چه شیعه وچه سنی تصمیم بگیرند.
عزیزان، همه ما خوب می دانییم که نقاط اشتراک فرهنگی و دینی فراوانی داریم و آن اندک تفاوت ها طبیعت جوامع انسانی است . آنان که عادت کرده اند تفارق ها را به رخ بکشند از حقیقت دل پاک من وشما هیچ خبر ندارند. خبر نداراند که ما جوانان بلوچ وسنی مذهب با عشق واعتقادواحترام به فرهنگ ومذهب علوی وفرهنگ پاک ومردمان خطه سیستان آمده ایم که بگوییم برای فرهنگ ومذهب وزبان یکدیگر احترام قائل هستیم. جوانان خوب می فهمند که اگریک شیعه به صحابه احترام بگذارد و اگر یک سنی عاشق اهل بیت باشد وبا اتحاد وهمبستگی این وحدت زلال را تکرار واعلام کنند هیچ بد خواهی وتفرقه انگیزی جرات نخواهد کرد میان ما وشما فاصله ودیوار بکشد. بگذارید بد خواهان ونا اهلان وجاهلان وتندروان وآنان که منافعشان در جدایی وتفرقه و سیاسی کاری وهیاهو ها وجارو جنجال های بیخود و کاذب است هرچه دلشان می خواهد بگویند.
ما جوانان بلوچ و اهل سنت اجازه نخواهیم داد هیچ فرد، گروه یا جریانی به مقدسات برادران و خواهران شیعه ما بی احترامی کند. علی رغم تبلیغات امپراطوری دروغ و تفرقه، ما جوانان بلوچ و اهل سنت راضی به ریختن حتی قطره ای خون ازهموطنان شیعه خود نیستیم و حاضریم در این راه جان خود را نیز فدای برادران و خواهران شیعه کنیم.
ما به بام پاک روشنفکری وایمان وآگاهی عمیق رسیده ایم، تند روان سیاسی از هر قوم و مذهب بهتر است کالای بنجل خویش را به بازار بنجل خرانی ببرند که از دایره درک ورشد وآگاهی دور هستند. ما جوانان وفعالان عرصه ی فرهنگی به دنبال کالای برگزیده وزیبا ونفیس خویش هستیم ،کالای بنجل واز مد افتاده وکهنه تفرقه گرایان وتند روان سیاسی ومذهبی ارزانی خودشان باد، ما دوست داریم تا با در کنار هم بودن استانی شکوفا داشته باشیم زیرا ما همانگونه که خواهر سیستانی مان نوشته بود “از مادر بزرگ های خویش آموخته ایم که می شود دوریک سفره شیعه وسنی را در کنار هم جمع کرد. می شود یکدل بود”، ما به دنبال استانی هستیم که دیگر تفرقه های قومی و مذهبی ، نتواند غبار محرومیت بر چهره پاکش بنشاند. برای همین است که شما جوانان پاک سیستانی را به یاری می طلبیم تا پاسخی در خور وشایسته به این تفرقه اندازان و تند روان سیاسی که ماهیتشان برای همه ما مشخص است ، دهیم و بگوییم هیچکس حق ندارد چه شیعه وچه سنی از تفرقه برای خویش کلاهی بدوزد . آری این کلاه که با نمد تفرقه دوخته شده ،عمری است که بر سر بعضی ها سنگینی می کند وقت آن است که آنان که با دروغ با کلاه سیاست خود را آقا و اندیشمند مردم تصورکرده اند کلاه از سربردارند تا ببینیم از عقل درسر چه در چنته دارند؟!
گفت اگر نیستی کز سر در افتادت کلاه / گفت در سر عقل باید بی کلاه ی عار نیست
وقت آن است که با هم همدل و متحد باشیم تا بساط تزویر وریاکاری این نااهلان را به همگان نشان داده و برچینیم.
جان کلام اینکه:
من اگر ما نشوم تنهایم / تو اگر ما نشوی خویشتنی
چه کسی می خواهد من و تو ما نشویم خانه اش ویران باد.
انتهای پیام