خرید تور تابستان ایران بوم گردی

ظالمان و زوایای ظلم از زبان هادی سروش

حجت الاسلام والمسلمین هادی سروش طی یادداشتبب به مناسبت سالروز میلاد امام رضا (ع) در شفقنا نوشت: واژه ظلم از واژگانی است در هیچ زمان و در هیچ مکانی ناشناخته نبوده ! زمانه در تمام اعصار چنان ظلم را به رخ افق کشیده که همگان شناسای حقیقتش هستند.

آنچه در این بین به معلومات در رابطه با ظلم افزون میکند؛ زوایای نیمه مخفی ظلم است.

امام رضا (ع) امام هشتمین شیعیان که خود مقهور ظلم پیدا و پنهان حکومت عباسیین و خصوصا مامون عباسی است، از زاویای مهمی از ظلم پرده برداشته که قابل دقت است .

ظالمان و زوایای ظلم

۱ ) ارتباط با ظالم بشکل کمک

کسانی که در هر مقام و هر زاویه ای به ظالم کمکی میرسانند در «فقه الحدیث» به اعوان ظلمه نام برده میشود.
امام رضا به خوبی چهره اعوان ظلمه و کمک کاران ظالم را معرفی فرموده.

امام رضا (ع) فرمود : «کسی که کمکی به ظالمی کند خود او نیز ظالم است، و کسی که در شکست و تضعیف عادلی قدم بردارد گناهکار است./ من اعان ظالما فهو ظالم و من خذل عادلا فهو عاص». [عیون ، ج ۲ /۲۳۵]

فضل بن شاذان گوید؛ امام رضا (ع) در نامه ای به مامون نوشت: «از شرائط ایمان ادای امانت و دوری از جمیع گناهان و دوری از هرگونه کمک به ظالمان و تسلیم در برابر آنان است./  الایمان اداء الامانه و اجتناب جمیع الکبائر .. و معونه الظالمین و الرکون الیهم . [وسائل ج ۱۷ ص ۱۷۴]

نکته مهم فقهی در اینجا این است آیا از اعوان ظلمه میتوان در امور شخصی و اقتصادی کمک گرفت؟ فقیهان بر این فتوا هستند که از اعوان ظلمه و اطرافیان ظالمان حتی در غیر مصادیق ظلم هم نباید کمک کرد.
ریشه این فتوای فقهی بیان امام صادق (ع) است که استفاده از اعوان ظلمه در امور شخصی مانند؛ خیاطی و بنایی و لایبروبی ممنون شمرده شده است. [وسائل ج ۱۷ ص ۱۷۹]

البته برخی فقیهان مانند شهید ثانی حمل بر کراهت نموده اند.

۲) توجیه ظلم ظالم و عذرتراشی

از زشت ترین کارهایی که افراد کنار ظلمه و یا بیرون از دستگاه ظلم میکنند؛ توجیه ظلم ظالمان است.
امام صادق (ع)؛ هر کس برای ظلمِ ستمگری، عذر بتراشد و آن را توجیه کند؛ خداوند کسی را بر او چیره می‌سازد که بر او ستم کند؛ پس اگر خدا را برای دفع آن ظلم بخواند، او را اجابت نخواهد کرد و در عوضِ صبر بر آن ستم، به او پاداش نخواهد داد.[الکافی؛ ج‏ ۲؛ ص ۳۳۴]

۳) رضایت نسبت به ظالم

عبد السّلام هروىّ گوید: به حضرت رضا علیه‌السلام عرض کردم: نظرتان در باره این حدیث که از امام صادق  علیه‌السلام روایت شده است، چیست، که حضرت فرموده‌اند: زمانى که قائم علیه‌السلام قیام کند، فرزندان قاتلان حسین  علیه‌السلام را به خاطر کردار پدرانشان خواهد کشت؟ حضرت فرمودند: همین طور است، عرض کردم: پس معنى این آیه چیست: «وَ لا تَزِرُ وازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرى‌» (هیچ کس بار گناه دیگرى را به دوش نخواهد کشید- انعام: ۱۶۴) . فرمودند: خداوند در تمام گفتارهایش درست گفته است، لکن فرزندان قاتلان حسین(ع) از کردار پدرانشان راضى هستند و به آن افتخار مى‌کنند و هر کس از کارى راضى باشد مثل کسى است که آن را انجام داده، و اگر کسى در مشرق کشته شود و دیگرى در مغرب از این قتل راضى باشد، نزد خدا با قاتل شریک خواهد بود، و قائم  علیه‌السلام در هنگام قیام خود، به خاطر رضایتشان از کردار پدران، ایشان را خواهد کشت، عرض کردم: وقتى قائم شما  علیه‌السلام قیام کند، از چه کارى شروع مى‌کند؟ فرمودند: در آغاز دستان بنى شیبه را قطع مى‌نماید زیرا آنان دزدان خانه خدا هستند./صَدَقَ اللَّهُ فِی جَمِیعِ أَقْوَالِهِ لَکِنَّ ذَرَارِیَّ قَتَلَهِ الْحُسَیْنِ یَرْضَوْنَ أَفْعَالَ آبَائِهِمْ وَ یَفْتَخِرُونَ بِهَا وَ مَنْ رَضِیَ شَیْئاً کَانَ کَمَنْ أَتَاهُ وَ لَوْ أَنَّ رَجُلًا قُتِلَ فِی الْمَشْرِقِ فَرَضِیَ بِقَتْلِهِ رَجُلٌ فِی الْمَغْرِبِ لَکَانَ الرَّاضِی عِنْدَ اللَّهِ شَرِیکَ الْقَاتِلِ وَ إِنَّمَا یَقْتُلُهُمُ الْقَائِمُ إِذَا خَرَجَ لِرِضَاهُمْ بِفِعْلِ آبَائِهِمْ قَالَ فَقُلْتُ لَهُ بِأَیِّ شَیْ‌ءٍ یَبْدَأُ الْقَائِمُ فِیهِمْ إِذَا قَامَ قَالَ یَبْدَأُ بِبَنِی شَیْبَهَ وَ یَقْطَعُ أَیْدِیَهُمْ لِأَنَّهُمْ سُرَّاقُ بَیْتِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ. [عیون ۲۷۳/۱]

۴ ) سکوت در برابر ظلم

عبدالسلام بن صالح هروى از آن حضرت روایت کرده است که چون به آن حضرت عرض کردم یا ابن رسول اللّٰه به چه سبب خداوند على اعلا تمام اهل دنیا را در زمان نوح غرق کرد و حال اینکه در میان ایشان اطفال و بیگناهان بودند بفرمود که اطفال در میان ایشان نبود زیرا که حق تعالى چهل سال صلبهاى قوم نوح و رحمهاى زنان آنها را عقیم گردانید و از این جهت نسل آنها را منقطع کرد پس آنها غرق شدند و حال اینکه طفل در میان آنها نبود و حق تعالى هلاک نکند بعذاب خود بیگناه را اما قوم نوح چون تکذیب آن جناب کردند غرق شدند. و بقیه را به خاطر رضایت شان نسبت به دشمنان نوح غرق نمود. هر کسی در کار ظالمانه حضور نداشته باشد ولی به آن رضایت داشته باشد مانند کسی است در متن ظلم قرار دارد! / .. مَا کَانَ فِیهِمُ اَلْأَطْفَالُ لِأَنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَعْقَمَ أَصْلاَبَ قَوْمِ نُوحٍ وَ أَرْحَامَ نِسَائِهِمْ أَرْبَعِینَ عَاماً فَانْقَطَعَ نَسْلُهُمْ فَغَرِقُوا وَ لاَ طِفْلَ فِیهِمْ وَ مَا کَانَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِیَهْلِکَ بِعَذَابِهِ مَنْ لاَ ذَنْبَ لَهُ وَ أَمَّا اَلْبَاقُونَ مِنْ قَوْمِ نُوحٍ فَأُغْرِقُوا لِتَکْذِیبِهِمْ لِنَبِیِّ اَللَّهِ نُوحٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ وَ سَائِرُهُمْ أُغْرِقُوا بِرِضَاهُمْ بِتَکْذِیبِ اَلْمُکَذِّبِینَ وَ مَنْ غَابَ عَنْ أَمْرٍ فَرَضِیَ بِهِ کَانَ کَمَنْ شَهِدَهُ وَ أَتَاهُ . [عیون ج۲/ص۷۵]

مطلب دوم؛ ظلم های نهفته در مورد امام رضا

در مورد حضرت رضا (ع) ظلم در لباس عدل و خیرخواهی پنهان شد چرا که طرف امام رضا (ع) شخصی است در نهایت کیاست و سیاست های منافقانه. از اینجاست که بررسی زندگی حضرت رضا نیاز به دقت دارد.

اصلِ ورود حضرت در دربار ظلم عباسی؛ به اجبار است.
خود امام رضا (ع) فرمود: « من میان دو چیز مخیرشدم که یکی از آن دو را باید قبول میکردم؛ یکی قـبول ولایت‏عهدی، و دیگری تن دادن به قتل توسط مأمون !. و من ولایت‏عهدی را بـرکشته شـدن ترجیح دادم / … فلمّا خیّرت بین القبول ذلک و بـین القـتل اخترت القبول علی القتل. (عیون ۱۳۹/۲)
تاریخ، این فرمایش امام رضا را به نقل از مامون چنین آورده؛ مامون وقتی دید امام رضا زیر بار ولایت عهدی نمیرود عصبانی و غضبناک شد و و قسم یاد کرد اگر نپذیرد او را خواهد کشت! / فغَضِبَ المأمونُ ثُمَّ قالَ : ··· فباللّه ِ اُقسِمُ لَئنْ قَبِلْتَ وِلایهَ العهدِ و إلاّ أجْبَرتُکَ على ذلکَ ، فإنْ فَعلتَ و إلاّ ضَرَبتُ عُنُقَکَ. [عیون ۱۳۹/۲]

برپا کردن مجلس علمی برای ضربه به آبروی امام هشتم و یا اوردن یک ساحر بر مجلس امام رضا و تمسخر او و … نمونه هائی از ظلم مامون در طول دو سال است که امام رضا در مرو اقامت اجباری داشت.

واکنش های مهم امام رضا در برابر دستگاه ظلم‌

امام رضا (ع) وقتی بالاجبار وارد دستگاه ظلم مامون شد، روش خاصی در پیش گرفت که به نوعی در عین رعایت تقیه نسبت به جان خود و جان شیعیانش، مانع از تعدی و رشد دستگاه ظالم بود؛ به عنوان نمونه؛ از ابوسعید خراسانی گوید: دو نفر مرد در خراسان نزد حضرت رضا (ع) آمده و از شکسته خواندن نماز از آن حضرت پرسیدند، امام (ع) به یکی از آن دو نفر فرمود: بر تو واجب است نمازت را شکسته بخوانی چون تو به منظور دیدن من آمده ای، و به آن مرد دیگر فرمود: تو باید نمازت را تمام بخوانی، چون هدف تو دیدار سلطان (یعنی مأمون) بوده است!. فقال لأحدهما: وجب علیک التقصیر لأنک قصدتنی، و قال للآخر: وجب علیک التمام لأنک قصدت السلطان» [استبصار ۲۳۵/۱]

میدانید که انسان مسافر باید نماز را شکسته بخواند ولی اگر مسافری سفر حرام انجام دهد نمیتواند نماز را شکسته بخواند. در اینجا امام رضا (ع) حکومت مأمون را یک حکومت غاصب و ظالم می داند که حتی سفر کسی را که برای دیدار مأمون به خراسان آمده و چه بسا دیدار او با مامون کمکی به حکومت وی می کند، در نتیجه سفر معصیت دانسته و دستور تمام خواندن نمازش را به او میدهد.

نمونه دیگر؛ اعتراضات پی در پی امام رضا به مامون و عدم سکوت است. اباصلت گوید برنامه امام رضا این بود که در جایی که حق را مشاهده میکرد و میدید مامون بی اعتنای به حق است، سکوت نمیکرد و متذکر میشد و از اینجا بود که کینه مامون نسبت امام به حدی رسید که دستش را به خون پاک امام رضا آغشته کرد/ کَانَ الرِّضَا ع لَا یُحَابِی الْمَأْمُونَ مِنْ حَقٍّ وَ کَانَ یُجِیبُهُ بِمَا یَکْرَهُ فِی أَکْثَرِ أَحْوَالِهِ فَیَغِیظُهُ ذَلِکَ وَ یَحْقِدُهُ عَلَیْهِ وَ لَا یُظْهِرُهُ لَهُ فَلَمَّا أَعْیَتْهُ الْحِیلَهُ فِی أَمْرِهِ اغْتَالَهُ فَقَتَلَهُ بِالسَّمِّ . [عیون ۲۳۹/۲]

با بررسی کوتاه همین مقدار از تاریخ و حدیث؛ به زاویای مخفی ظلم و ظالم، و روش تعامل حضرت رضا (ع) با ظالم عصر آشنا میشویم.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. سلام‌‌اززوایای‌پنهان‌ظلم‌اینست‌که‌فردی
    جهت‌انجام‌کار‌اداری‌به‌ادارات‌دولتی‌یا
    بانک‌یا‌شهرداری‌یا‌قوه‌قضائیه‌در‌جایی‌
    برود‌.وعواملی‌به‌جهت‌نگاه‌‌سیاسی‌فرد
    نخ‌بدهند‌در‌کار‌ایشان‌گره‌بیندازید
    ومعطلی… درست‌کنید‌.یا‌آبرویش‌‌با
    ‌شایعه‌وانگ‌ببرنند‌تا‌درمحیط‌شغلی‌
    خودنتواند‌ترقی‌کند‌ویا‌کاندید‌مثلا
    شورای‌شهر‌شود‌.‌نهایتا‌که‌چی‌‌ولی
    وقتی‌بعد‌مرگ‌دیدند‌بامامون‌و
    عمرو‌ومعاویه‌وابولهب‌و‌وهارون‌و
    متوکل‌هم‌سفره‌اند‌‌یعنی‌نمی‌فهمند
    چنین‌است‌.بنایی‌وتمدنی‌که‌باظلم
    آباد‌شود‌‌‌با‌عدل‌ویران‌میشود‌.بیخود‌
    نیست‌که‌یاوران‌حضرت‌صاحب‌الزمان
    ( ع) سیصد‌واندی‌نفر‌نوشتند‌والا‌باید
    ما‌مدعیان‌هم‌جز‌آنها‌بودیم‌

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا