دو کلمه حرف حساب با جناب محمد خاتمی و دوستان | اکبر دانش سرارودی
اکبر دانش سرارودی در شبکه های اجتماعی خود نوشت: بله! کاملاً قبول داریم که جناب خاتمی فردی اخلاقمدار، صبور، متین، آرام، خوشفکر و اهل مداراست
فردی که در مقطع خدمتش نیز در نهایت پاکدستی سعی بر خدمتی شایسته داشت و در حالی دولت را تحویل گرفت که با تورم فزاینده، سررسید بدهی های خارجی، بحرانِ مشروعیت و خروج بسیاری از سفرای کشورهای غربی [میکونوس] بهمراه مشکلات موروث و متنوع داخلی شرایط دشواری را در مقابلش قرار داد و این معضلات در حالی به پیشوازش آمده بود که حاکمیت و زیر مجموعه اش نیز از اینکه علیرغم هزینه های مادی و معنوی بسیار، نامزدشان حذف شده بود بشدت عصبانی بودند و عزمشان جزم بود تا با بحران آفرینی های پیاپی اجازه ندهند آب خوش از گلوی ایشان و حامیانش که در حقیقت اولین اردوکشی واضح دو طیف حاکمیت و مردم بود پائین برود!
ولی علیرغم تمام کارشکنی ها و بسیج تمام امکانات برای ناکامی او و دولتش، کارنامهٔ درخشانی داشت و ضمن پرداخت بدهی های خارجی، اقدام به تأسیس صندوق ذخیره ملی نمود و با کاهش شدید تورم و یکسان سازی نرخ ارز، بیشترین رشد اقتصادی تمام سالهای بعد از انقلاب را بنام خویش ثبت کرد و با پاکدستی تمام، ضمن تنشزدایی و گشایش های بین المللی و طرح گفتگوی تمدن ها و التیام گوشه ای از زخم های وارده بر پیکر سیاست خارجی، اقدام به گشایش های مؤثری در زمینه های فرهنگی سیاسی اجتماعی کرد و علیرغم اینکه همهٔ این اقدامات یک چیز معمولی در روند خدمت یک رئیسجمهور و دولت است ولی از آنجائیکه عملکرد اغلب دول در این سالها تعریف چندانی ندارد! کارنامهٔ آقای خاتمی چون نگینی در تاریخ انقلاب میدرخشد (بگذریم که کارنامه میر محصورمان جناب مهندس موسوی مظلوم در اداره همزمان جنگ و کشور، شاهکاری است که..)
علی ایحال قصدم مرور کارنامه دولتها نیست لکن این مقدمه را گفتم تا متهم به سیاهنمایی و ناسپاسی و دریافت انگ های مختلفی نشوم که بمحض انتقاد! سرازیر میشود
با این مقدمه خطاب به جناب خاتمی، نه بعنوان یک سرمایه ملی که بعنوان یک سرمایه مقبول بین المللی میگویم؛
جناب خاتمی!
قطعاً این سرمایه بزرگی که در سایه سلامت نفس و رفتار و گفتار شایسته جنابعالی و همراهان بدست آمده و تبدیل به اعتماد افتخارآفرینی شده مفت و ارزان بدست نیامده که بخواهید آنرا مفت و ارزان به زیر خاک برید
مردم از جنابعالی و تیم اصلاح طلبان، متوقع اند تا به رسالت ملی و تاریخی تان در حمایت از مظلومیت ملت عمل نموده و میهمان محفل روز تنگشان باشید.
میپرسند اگر قرار است این وجاهت اجتماعی و سرمایه برآمده از اعتماد عمومی به درد روز تنگ مردم نخورد و گره ای باز نکند پس به چه دردی میخورد؟
میپرسند اگر قرار است این سرمایه اجتماعی نتواند باری از دوش مردم برداشته و قدمی در کاهش آلام شان بر دارد و با سکوت و مماشات در قبال انبوه مظالم جاری، نهایتاً به گور سپرده شود پس به چه دردی مردم میخورد؟
میپرسند اگر قرار است تماشاچی انبوه فجایع جاری در حیات اجتماعی ایران باشند و در قبال کلکسیون متنوع درد و حرمان تزریق شده به جان ملت بیتفاوت بمانند و از کنار [اتفاقات رخداده] در ۷۸، ۸۸، ۹۶، ۹۸، ۱۴۰۱ وسقوط هواپیمای اوکراینی و پمپاژ انواع دروغ های متداولِ عادی شده عبور کنند و بدون حتی یک اخم مؤثر به صاحبان این همه [رخدادهای ناگوار] بروند پس به چه دردی میخورند؟
اگر قرار است علیرغم آگاهی نسبت به بنبستهای قانون اساسی و ساختار قدرت آمده در آن، کوچکترین موضعگیری، اعتراض و طلب اصلاحاتی نداشته باشند پس این سرمایه ملی به چه دردی میخورد؟
میپرسند اگر قرار است اصلاحات را منحصر به سهم خواهی در گدایی قدرت نموده و بدنبال این باشید که شما را هم در گوشه ای از نردبان قدرت راه دهند و مشکلات مردم همچنان در حال افزایش باشد و مرتباً بگوئیم روز به روز دریغ از دیروز، و بیل تان چنان میان جوی باشد که روزنامه جوان سپاه نیز وسوسه به دعوتی شود که شما را بهمراهی کامل با حاکمیت و تقابل با ملت بخواند!
پس سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان به چه دردی میخورد؟
میپرسند اگر قرار است علیرغم چنین سرمایه سترگی نتوانند حتی از [آنچه] که به خودشان میشود دفاع نموده و از یاران محصور و مظلوم شان بگویند و حتی قدمی در راه دفع ستم از خودشان بردارند پس به چه دردی میخورند
میپرسند…
بنابراین ما دشمن شما نیستیم و میگوئیم؛ عمر کوتاه است و دیگر فرصتی برای سوزاندن نداریم لطفاً به این روند غلط فرصت سوزی های مستمر و تماشاگری بیخاصیت تان خاتمه دهید […]
پس آقایان!
تا فرصتِ پافشاری بر اصلاحات ساختاری کاملاً از دست نرفته، در این روزهای سخت، صدای رسای مطالبات مردمتان شوید و با عمل به رسالت تاریخی تان خود را جاودانه نمائید.
اصفهان اکبر دانش سرارودی ۴ آذر ۱۴۰۱
انتهای پیام
آقای دانش جواب شما و21میلیون کسانیکه به ایشان رای دادندراایشان درسخنرانیکه درکرمانشاه(احتمالا دردانشگاه )کردند راداده اند وصف خودشان را ازصف مردم همان زمان جداکردند. پیشنهادمیکنم این سخنرانی را بشنوید آنوقت دیگر ازاین سوُالها نمیکنید.
آقای سرارودی اصفهانی ها
لطفاً بیشتر نسرایید!
خوبه به دور و بر خودتان بیشتر و بهتر و با دقت نظری بیندازید!
اگه بجای آقای خاتمی همان کاندیدای مورد نظر حکومتی آمده بود، تا الآن نه از تاک نشان مانده بود، نه از تاک نشان!!
به شما توصیه میکنم قبل از اضهار نظر بر علیه و یا درمقابل آقای دانش سرارودی بقول خودت(اصفهانیها)،ویا هر شخص دیگر که درمقابل همه از نام و نشان اصلی خودش استفاده میکند،از بردن نام ونشان کامل خودت مضایقه نکنی چرا که آقای دانش سرارودی همانطور که همه آگاه هستیم همیشه در همه متون و اظهارات خود از نام و نشان کامل و دقیق شناسنامهای خود استفاده کرده و مثل جنابعالی با یک نام کاربری فیک و بدون هویت اظهاراتش را بیان نمیکند .