خرید تور تابستان ایران بوم گردی

نقدی بر پروژه مطالعات شهرت احسان شاه قاسمی

محسن افشاری، از مخاطبان انصاف نیوز، در یادداشتی ارسالی نوشت:

احسان شاه قاسمی دانشیار گروه ارتباطات در دانشگاه تهران و به گفته خودش استاد درس «مطالعات شهرت و هواداران» در این دانشگاه است. اخیراً کتاب میدان شهرت در ایران را منتشر کرده است و در این اثر ادعاهایی را درباره سلبریتی‌ها در ایران مطرح نموده است و به گروه‌های سلبریتی مرجع جوانان و نوجوانان حمله کرده است.

وی کار را با تحقیقی درباره شهرت در حلقه‌های علمی آغاز کرد و کتاب مناقشه برانگیز فیلسوفان بدکردار (و چند سال بعد کتاب مناقشه برانگیزتر رابطه ننگین) را ترجمه کرد. این دو کتاب از «سلبریتی‌های» فلسفی «افسون‌زدایی» می‌کردند و نشان می‌دادند که فیلسوفان هم آدم‌هایی معمولی همچون ما و شاید هم بدتر از ما بوده‌اند. طبیعتاً چنین چیزی نمی‌توانست مطلوب دانشگاهیان باشد چون نه یک اردوگاه خاص علمی-فلسفی، که کل فلسفه را تضعیف می‌کرد. در دپارتمان‌های فلسفه نقدهای مهمی بر روی این دو کتاب و مخصوصاً فیلسوفان بدکردار نوشته شده است؛ این دو کتاب بارها چاپ شده‌اند و هنوز درباره آنها بحث می‌شود. نقدی که باید بر این پروژه کرد این است که فیلسوف را به زندگی او تقلیل می‌دهد و چیز زیادی درباره فلسفه نمی‌گوید. البته خوب است که بخش‌های تاریکی از تاریخ فلسفه بر روی ما گشوده شود، اما چگونه می‌توان نقشی که برخی از این فیلسوفانی مانند هایدگر بر فلسفه در دهه‌های بعد از خود را داشتند را انکار کرد؟ این که نقد فلسفه صرفاً فیلسوف را مورد نظر قرار دهد ممکن است باعث دلزدگی فلسفه‌خوانان نوجوان شود.

حوزه دومی که شاه‌قاسمی به آن وارد شد، ترجمه کتاب‌های دانشگاهی مربوط به مطالعات شهرت است. او بیشترین تعداد کتاب در این حوزه را در ایران ترجمه کرده است و به ندرت کسی می‌تواند مطلبی درباره شهرت بنویسد و به یکی از این کتاب‌ها رفرنس ندهد. نظری بر این کتاب‌ها نشان می‌دهد که اکثر آن‌ها از طیف منتقد مطالعات شهرت انتخاب شده‌اند. من کم و بیش به عنوان پژوهشگر با محافل علمی و جوان در کشور ارتباط دارم و می‌بینم که این فهرست دارای سوگیری از کتاب‌های کسانی مانند آلیس کشمور، آنتونی الیوت، ایلان کاپور، پیت وارد، آرتور آسا برگر، تئودور آدورنو و… چگونه باعث شده عملاً انجام پژوهشی به هدف جستجو و معرفی جنبه‌های مثبت شهرت در ایران غیرممکن شود. قطعاً سلبریتی‌ها در ایران آثار مخرب بسیاری داشته و دارند و پژوهش‌های خود من هم این را نشان می‌دهد، اما چطور می‌شود تخیل کرد آن‌ها هیچ اثر مثبتی نداشته باشند؟

حوزه سومی که شاه‌قاسمی در آن فعال بوده، انجام تحقیقات شهرت و انتشار آن در ژورنال‌های انگلیسی زبان بوده است. این بخش از تحقیقات شاه‌قاسمی بیشتر مورد توجه بین المللی قرار گرفته و دست‌کم یکی از آن‌ها در ژورنال بسیار معتبر سوسایتی منتشر شده است. ایرانی‌ها پژوهش‌های ارتباطاتی ارزشمندی را در چند دهه گذشته انجام داده‌اند اما برای کسانی که محافل ارتباطاتی در خارج از ایران را تجربه کرده‌اند به خوبی مشخص است که در بیرون از کشور به ندرت پژوهش‌های ما را می‌شناسند. بسیار عالی‌ست که استادان جوان ایرانی تحقیقات خود را در پایگاه‌های بین المللی منتشر کنند اما از نظر حقیر هنگامی که این کار از منظر افراطی انتقادی انجام شود، می‌تواند باعث ایجاد تصویری نامطلوب و غیرواقعی از فضای شهرت در ایران شود. پژوهش‌های شاه‌قاسمی روی فمینیسم شهرت (که انصاف نیوز خلاصه‌ای از آن را در وب سایت خود منتشر کرد و بحث‌های جنجالی به راه انداخت)، پورنوگرافی فقر، بچه پولدارهای تهران، میدان شهرت ایرانی، فحاشی در شبکه‌های اجتماعی و… در کنفرانس‌ها و ژورنال‌های بسیاری منتشر شده است و همان مشکلی که در آغاز این نوشته گفتم را دامن زده است: اگر یک پژوهشگر بین المللی جامعه شناسی بخواهد روی حوزه شهرت ایرانی کار کند، مجبور است به سوی شاه‌قاسمی سوگیری کند.

حوزه چهارمی که شاه‌قاسمی وارد آن شده است، شبکه‌های اجتماعی است. این را هم باید بما هو از نکات مثبت کار او دانست. علوم انسانی با انسان‌ها سروکار دارد. با زندگی سروکار دارد. با امر روزمره سروکار دارد. دانشگاهیان باید علم خود را به کف جامعه بیاورند و در همان جا بمانند و به سؤالات پاسخ بدهند. متاسفانه بیشتر دانشگاهیان از حضور در این قلمروها می‌ترسند. مخصوصاً این واقعیت که شبکه‌های اجتماعی جای دشنام‌گویی و بدزبانی است خود باعث می‌شود افراد اندیشمند و صاحب خرد به ندرت در این شبکه‌ها فعال شوند. شاه‌قاسمی شاید یکی از معدود استادان ارتباطات است که در شبکه‌ها به صورت جدی حضور دارد. او پژوهش می‌کند و نتایج پژوهش‌های خودش را ارائه می‌کند و سپس همان جا می‌ماند و به پرسش‌ها پاسخ می‌دهد. اما این کار او تا چه حد مؤثر بوده است؟ یا اگر بخواهم دقیق‌تر حرف بزنم، آیا آثار مثبت این کار او به آثار منفی کارش می‌چربد؟ او آشکارا رو در روی هواداران نوجوان گروه کره‌ای بی‌تی‌اس قرار گرفت و بعد که به او حمله کردند حاضر به عذرخواهی نشد و اخیراً دوباره همین مواضع را در انصاف نیوز تکرار کرده است. این شیوه برخورد یک استاد دانشگاه با نوجوانانی که به اقتضای سنشان در برابر برخوردهای تند موضع می‌گیرند و مقاومت می‌کنند، تا چه حد می‌تواند ثمربخش باشد؟ بنده به اقتضای تجربه معلمی و تلمذ در محضر استادان بزرگ می گویم این شیوه برخورد اثر معکوس دارد و بچه‌های بیشتری را به دامن سلبریتی ها می‌اندازد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا