خرید تور تابستان ایران بوم گردی

نقد عملکرد انتخاباتی جبهه اصلاحات: «اعلام تعطیلی رسمی فعالیت حزبی ارزشمندتر از چنین مواضعی بود»

/رشید داوودی: اگر صبر جامعه به پایان برسد هم بانیان شرایط موجود و هم کسانی که ترجیح دادند وارد رقابت نشوند خیانت کرده‌اند/

محمد توکلی، انصاف نیوز: حجت‌الاسلام رشید داوودی، طلبه‌ی حوزه‌ی علمیه‌ی قم و دانش‌آموخته‌ی دکتری علوم سیاسی با نقد عملکرد انتخاباتی جبهه اصلاحات ایران گفت: اگر با اشاره به همان دلایلی که خودشان گفته‌اند، اعلام تعطیلی رسمی فعالیت حزبی می‌کردند ارزشمندتر از چنین مواضعی بود.

آقای داوودی با بیان اینکه «صبر جامعه حد و مرزی دارد»، می‌گوید: اگر این صبر به پایان برسد هم کسانی که باعث و بانی ایجاد شرایط موجود شدند و هم کسانی که به خاطر هزینه ندادن و منافع شخصی خود ترجیح دادند وارد رقابت نشوند خیانت کرده‌اند.

متن کامل گفت‌وگوی انصاف نیوز با رشید داوودی را می‌توانید در ادامه بخوانید:

انصاف نیوز – چه ارزیابی از وضعیت پیش ثبت نام‌ها در انتخابات مجلس شورای اسلامی دارید؟

رشید داودی: در پیش ثبت نام انتخابات مجلس خیلی از فعالان سیاسی مطرح یا ثبت نام نکردند یا برخی از آنها که خبرهایی مبنی بر پیش ثبت نامشان منتشر شده بود اعلام کردند که این موضوع را تکذیب می‌کنند.

باید بررسی کرد که چرا وضعیت کشور به جایی رسیده است که عده‌‌ای تکذیب شرکت در انتخابات را به عنوان یک مدال افتخار بیان می‌کنند.

خواص باید هزینه دهند تا اوضاع را به نفع مردم تغییر دهند

در حالی که کارویژه‌ی فعالان سیاسی و خواص جامعه که چهره شدن و محبوبیت خود را به واسطه‌ی جامعه کسب کرده‌اند این است که اگر شرایط جامعه نامطلوب و بحرانی بود همین خواصی که به واسطه‌ی مردم به این جایگاه رسیده‌اند باید هزینه دهند تا بتوانند با تلاش و مجاهدت شرایط را بهبود و اوضاع را به نفع مردم تغییر دهند.

اما به هر حال وضعیت فعلی کشور و جریان‌های سیاسی به این شکل شده که عده‌ی زیادی سینه سپر کرده‌اند که «ما ثبت نام نکردیم» و این موضوع را موضوعی افتخارآمیز تلقی کرده‌اند.

انصاف نیوز – این نوع کنشگری با فلسفه‌ی تشکیل احزاب و فعالیت سیاسی نوعی تناقض ندارد؟

داودی: واقعاً باید به این پرسش فکر کرد که چرا عده‌ای به سمت فعالیت سیاسی حزبی و سازماندهی‌شده می‌روند؟ آیا هدف از چنین اقدامی غیر از کسب و اعمال قدرت و نقش‌آفرینی در حاکمیت است؟ اهداف و کارویژه‌های میان‌دستی و پایین‌دستی هم قاعدتا وجود دارد اما قطعا هدف غایی دخالت و نقش‌آفرینی در قدرت است.

با این وجود با انتخاباتی مواجه هستیم که موضع رسمی یکی از مهمترین جریان‌های سیاسی کشور این است که ما در این انتخابات مشارکت نمی‌کنیم چون احساس می‌کنیم فضا برای فعالیت ما بسته است و از طرف دیگر هم می‌گویند با براندازی هم مخالف هستیم زیرا آن را نه ممکن و نه مطلوب می‌دانیم.

انصاف نیوز – میان این دو موضع‌ منافاتی وجود دارد؟

داودی: بالاخره تکلیف چیست؟ اگر فعالیت حزبی و سیاسی داریم و خودمان را کنشگر اجتماعی و سیاسی می‌دانیم توقع این است که این حرکت سیاسی منتج به نتیجه‌ای باشد.

زمانی هست که می‌گویید برای من شرایط حضور مهیا نیست اما ایکس و ایگرگ هستند که در این عرصه وارد شوند و شرایط فعلی را به سمت مطلوب تغییر دهند.

نمی‌شود میان این مواضع و رفتارها به یک جمع منطقی یا عرفی رسید

اما شرایط امروز کشور به جایی رسیده است که از یک طرف اکثریت فعالان سیاسی اعلام می‌کنند که براندازی یا ممکن نیست یا اگر هم ممکن باشد مطلوب نیست و از طرف دیگر می‌گویند اگر در شرایط موجود تغییر اساسی رخ ندهد به سمت تاریک‌تر شدن شرایط مردم و کشور حرکت می‌کنیم؛ لذا موضع توقف فعالیت یا عدم مشارکت فعال قطعا موضعی مناسب چنین شرایطی نیست و نمی‌شود میان این مواضع و رفتارها به یک جمع منطقی یا عرفی رسید.

انصاف نیوز – به نظر شما نگاه جامعه به چنین کنشگرانی چگونه است و نگاه آنها را چطور ارزیابی می‌کنید؟

داودی: جامعه به جایی رسیده که صدای درد کشیدنش از دوردست‌ها شنیده می‌شود و آهش همه‌ی فضا را فراگرفته است. چطور در چنین شرایطی می‌توان گفت که چون احتمال می‌دهیم فضا برای حضور ما در رقابت انتخاباتی فراهم نباشد پس در مقابل خواست اقلیت، تسلیم می‌شویم و کنار می‌رویم؟!

سوال این است که اگر قرار است به چنین نتیجه‌ای برسید دیگر چرا فعالیت حزبی و سیاسی دارید و جبهه تشکیل داده‌اید و خودتان را به عنوان یک فعال سیاسی معرفی می‌کنید؟

نباید خودخواسته هزینه‌ی رد صلاحیت را از گردن طرف مقابل برداشت

بگویید ما هیچ هدفی نداریم و سیاست را کنار گذاشته‌ایم. مگر می‌شود یک سیاست‌ورز خودش را صرفا سیاست‌ورز شرایط عادی و ایدئال بداند. سیاستمدار اتفاقا زمانی سیاستمدار و کنشگر مثبتی برای جامعه است که در شرایط بحرانی و نامطلوب نقش‌آفرینی فعال کند.

اینطور نباید باشد که اگر جریان رقیب در برابر مسیرم سدّ و مانع ایجاد کرد و با ترفندهای سیاسی و رسانه‌ای فضایی ایجاد کرد که در انتخابات شرکت نکنم من هم به جای اینکه بیایم با اعلام حضور فعال، مسئولیت اجتماعی و سیاسی خود را به درستی انجام دهم و هزینه‌ی رد صلاحیت و عدم احراز صلاحیت را به گردن او بیندازم، خودخواسته هم هزینه را از گردن او بردارم و هم از مسئولیت شانه خالی کنم!

اگر در سال ۹۲ هاشمی می‌گفت به خاطر اینکه وجهه‌ام خراب نشود انصراف می‌دهم چه اتفاقی می‌افتاد؟!

انصاف نیوز – ایجاد هزینه‌ی رد صلاحیت برای جریان رقیب به چه معناست؟

داودی: مگر در سال 92 به آقای هاشمی رفسنجانی نگفتند که انصراف بده تا رد صلاحیت در پرونده‌ات درج نشود و آبرویت حفظ شود. اگر آقای هاشمی هم می‌گفت من به خاطر اینکه وجهه‌ام خراب نشود انصراف می‌دهم چه اتفاقی می‌افتاد؟!

یا در مثالی دیگر در انتخابات مجلس خبرگان سال 94 جمع کثیری از افراد صاحب صلاحیت که صلاحیت آنها مثل روز روشن و محرز بود، رد صلاحیت شدند اما خیلی از آنها مثل حاج حسن آقای خمینی در انتخابات مشارکت داشتند و تلاش کردند تا در انتخابات نقش‌آفرین باشند. به جای اینکه قهر کنند، منزوی شوند و بگویند حالا که من را رد صلاحیت می‌کنید پس کنار می‌کشم.

اتفاقا در چنین بزنگاه‌های تاریخی است که باید هزینه‌ی رد صلاحیت را بر عهده‌ی کسانی که با اغراض سیاسی و حزبی و مانند آن رد صلاحیت می‌کنند، انداخته شود.

گاهی وظیفه‌ی نخبگان و سرمایه‌های نمادین جامعه برای کمک در ثبت درست تاریخ و قضاوت آیندگان، حتی از وظیفه و مسئولیت فعلی آنها نیز با اهمیت‌تر است.

مدل کاری جبهه اصلاحات مدل کار یک سیاست‌مدار قهار و دردمند نیست

به نظر این مدل کاری که آقایان در جبهه اصلاحات انجام دادند مدل کار یک سیاست‌مدار قهار و دردمند که به واسطه‌ی جامعه به شهرت و محبوبیت و جایگاهی رسیده نیست و اتفاقا وظیفه و مسئولیت‌ دارند در این شرایط بحرانی و حسّاس از جامعه دستگیری کنند.

انصاف نیوز – چه ارزیابی از عملکرد احزاب اصلاح‌طلب در انتخابات پیش رو دارید؟

داودی: در همه‌ی دنیا احزاب واسطه و حلقه‌ی میانی حکومت و مردم هستند. اگر حاکمیتی بخواهد با مردم مرتبط شود قاعدتا و عرفاً به شکل مستقیم امکان ارتباط گرفتن با همه‌ی مردم نیست.

لذا طبیعتا با تاسیس احزاب و گروه‌های مختلف این حلقه‌ی مفقوده را پر می‌کند؛ بنابراین احزاب باید نقش میانجی‌گری خود را همواره انجام دهند.

از سوی دیگر فعالیت حزبی برای این است که گروهی از افراد برای کسب مشروع قدرت در مسیر انتخابات قرار بگیرند تا بتوانند به قدرت برسند. اگر این مسیر وجود نداشته باشد و این حلقه‌ی میانی بخواهد از مسیری غیر از رقابت وارد فعالیت سیاسی داشته باشد یا باید به سمت براندازی برود یا به سمت کودتا و شورش و بقیه‌ی پدیده‌هایی که در عرض انتخابات و فعالیت حزبی قرار دارند.

لذا اینکه یک جریان مهم سیاسی که معتقدم توان به حرکت در آوردن و جهت‌دهی اکثریت جامعه را دارد در شرایطی کنونی، عملاً اعلام کند که حرکتش در انتخابات حالت توقف دارد، به این معناست که سیاست‌ورزی مثبت و فعالیت حزبی خود را تعطیل کرده‌اند اگرچه تحت عناوینی چون «مشارکت منفی» یا «اعتراض مدنی» و یا این‌که «خود عدم مشارکت، بهترین مشارکت است» یا هر عنوان دیگری، پنهان شوند.

هزینه دادن برای یک فعال سیاسی هزینه‌ای لازم و تکلیفی قطعی است

هزینه دادن برای یک فعال سیاسی (به ویژه‌ هزینه‌ی آبرو) اگرچه سخت و سنگین است و هر کسی شجاعت و توان پرداخت این هزینه را ندارد اما هزینه‌ای لازم و تکلیفی قطعی است. ضروری است آنها که به واسطه‌ی جامعه رشد کرده‌اند در بزنگاه‌ها خودشان را برای جامعه هزینه کنند نه اینکه با توجیه‌هایی از هزینه دادن شانه خالی کنند.

چه بسا در شرایط بحرانی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی امروز کشور گاهی اوقات عدم فعالیت و کنشگری و دوری از حضور در عرصه‌‌ی رقابت می‌تواند خیانت تلقی شود.

به این معنا که وقتی از من کنشگر و فعال سیاسی یا متولی حزب یا رهبر جریان سوال شود شرایط جامعه چطور است؟ و من بگویم شرایط بدی است و دورنمای آن نیز در صورت تداوم وضع موجود، تاریک‌تر به نظر می‌رسد و از طرف دیگر براندازی را سمّ مهلک برای کشور بدانم اگرچه در این شرایط، تحقّقش را ناممکن بشمارم، این پرسش به وجود می‌آید که در چنین شرایطی برنامه‌ات چیست؟

دست روی دست گذاشتن و شاهد ویران شدن بنیان‌های جامعه بودن فعالیت سیاسی نیست

اگر در پاسخ بگویم چون اجازه نمی‌دهند کاری نمی کنم بی معناست. کاری نکردن و دست روی دست گذاشتن و شاهد ویران شدن بنیان‌های جامعه بودن که فعالیت سیاسی نیست! مسئولیت گریزی است!

انصاف نیوز – نوک پیکان انتقادات شما به سمت اصلاح‌طلبان و جبهه اصلاحات است؛ اما به نظر می‌آید چنین تصمیم‌گیری حاصل شرایطی باشد که دست‌کم در پدید آمدن بخشی از آن اصلاح‌طلبان نقشی نداشته‌اند. این بخش در تحلیل شما از فضای انتخاباتی کشور مغفول نمانده است؟

داودی: این نکته را متوجه هستم که در طرف مقابل دست اندرکارانی هستند که آرزویشان این است که این جریان سیاسی فعالیتی نداشته باشد و سالها تمام تلاششان بر این بوده که این جریان را به انزوا بکشانند و شاید ایدئال‌شان حذف کامل این جریان ریشه‌دار باشد!

مشارکت فعال، لزوماً به نتیجه نمی‌رسد اما نافی سلب مسئولیت و تلاش در جهت هدف نیست

به اعتقاد من، خیانتی که در رد صلاحیت گسترده‌ی صاحبان صلاحیت آشکار در انتخابات‌های گذشته به‌ویژه ریاست‌جمهوری سال 92، یا مجلسین سال 94 یا 98 و سرانجام از میان برداشتن مفهومی به‌نام رقابت با رمز «خالص‌سازی نظام» در ریاست‌جمهوری سال 1400، وجود داشت که خیلی واضح هم بود و دلایلش را هم می‌توان در مجالی دیگر به تفصیل بحث کرد تا مسائل دیگر، آگاه هستم اما باید و باید به این نکته توجه داشت که مشارکت فعال، لزوماً به نتیجه نمی‌رسد اما نافی سلب مسئولیت و تلاش در جهت هدف نیست.

این‌که حصول نتیجه پیش از حرکت به سمت هدف قابل پیش‌بینی باشد، ارزش پیروزی را کاهش می‌دهد چرا که حصول نتیجه، محصول هزینه‌ای حداقلی است که افراد زیادی امکان پرداختن آن را دارند! اما در شرایطی چنین طاقت‌فرسا و شکننده، مردان و زنانی با غایت شجاع و استوار و البته کم هستند که حاضر به پرداخت هزینه‌های سنگین باشند!

لذا فعالان سیاسی باید متناسب با هر شرایطی، نحوه‌ی فعالیت خود را سازماندهی کنند نه اینکه چون رقیبان نمی‌خواهند، فعالیت را توقف و کنار رفتن و انزوا طبی را برگزینند!

با احترام به همه‌ی اعضای محترم جبهه اصلاحات، موضع آنها در این انتخابات این شده است که «ما هم مثل توده مردم به دور از قدرت نشسته و نظاره‌گریم» با این تفاوت که راهِ مردم بدون راهنما عبور از وضع موجود به هر وسیله‌ای است در حالی که دوستان آن وسایل دیگر را نه ممکن و نه مطلوب ترسیم می‌کنند! با افسوس و دردمندی می‌گویم که اگر با اشاره به همان دلایلی که گفتند، اعلام تعطیلی رسمی فعالیت حزبی می‌کردند ارزشمندتر از چنین مواضعی بود!

باید برای اصلاح این شرایط نامطلوب همه‌ی آبروی خود را در طبق اخلاص گذاشت

انصاف نیوز – چه پیش بینی از فعالیت میانه‌روها در انتخابات پیش رو دارید؟

داودی: افرادی که جدای از اعضا و تابعان جبهه اصلاحات این نظر را داشته و دارند که حتی در این شرایط نابرابر و سخت، می‌خواهند مسئولیت خود را به درستی و لو غریبانه انجام دهند و مشارکت فعال داشته باشند، باید برای اصلاح این شرایط نامطلوب همه‌ی تلاش و اعتبار و آبروی خود را در طبق اخلاص گذاشته و برای تغییر شرایط به نفع مردم گام بردارند حتی اگرچه نتیجه‌اش در این مقطع، ناکامی مطلق باشد.

و باید بدانند و می‌دانند، که در این راه علاوه بر مخالفان‌شان که حتما در راه آنها موانع خواهند تراشید و سنگ‌اندازی خواهند کرد و از قوای خود استفاده خواهند کرد تا یا اجازه ندهند و یا در فرض حضور، اجازه‌ی اصلاح و تغییر را ندهند! مع‌اباسف باید به انتظار طعن‌های گزنده‌ی دوستان هم بنشینند!

 اما وقتی تغییر و اصلاح را ضروری دیدیم باید و غریبانه و نابرابر برای حصول این نتیجه تلاش کنیم نه اینکه تحت فشار و غربت، دستمان را بالا ببریم.

صبر جامعه حد و مرزی دارد

از سوی دیگر دولت به معنای عام آن هم باید تن به اصلاح دهد. اگر به هر دلیلی قوایی وجود داشته باشند که یا دچار خطای تشخیصی باشند و تصور کنند همین مسیر موجود، مسیر درست است یا درگیر قوای نفوذی شدند که امکان هر نوع تغییر و اصلاحی را از آنها گرفتند باید و باید احزاب تلاش فعالانه و بیشتری داشته باشند تا این وضعیت تغییر کند. نه اینکه منفعل باشند؛ باید به دل شرایط بحرانی بزنند و دنبال تغییر و اصلاح باشند.

صبر جامعه حد و مرزی دارد؛ اگر این صبر به پایان برسد هم کسانی که باعث و بانی ایجاد شرایط موجود شدند و هم کسانی که به خاطر هزینه ندادن و منافع شخصی خود ترجیح دادند وارد رقابت نشوند خیانت کرده‌اند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا