کتاب کمحجم مناسب نوروز (3) | ادبیات داستانی نشر بیدگل
علی نیلی، انصاف نیوز: گرچه قدیمی است اما بازتعریف خلاقانه هویت، که حتما یکی از موفقترین ریبرندینگهای حوزه نشر محسوب میشود، به ویژه در حوزه ادبیات داستانی نشر بیدگل را به ناشر مجبوب جوانان تبدیل کرده است؛ چه جوانان اهل هنر و فلسفه، چه جوانان اهل تئاتر و سینما، چه جوانان معمار و چه جوانان اهل ادبیات و داستان.
یونیفرم ساده اما جذاب، انتخابهای جسورانه نویسنده و داستان، اعتماد به مترجمان جوان و ویراستاری دقیق، مجموعه ادبیات داستانی نشر بیدگل را به انتخابی غیرقابل چشمپوشی تبدیل کرده است.
در این مجموعه هم رمانهای بلند و نیمهبلند وجود دارد و هم رمان و مجموعه داستانهایی که چندساعته میتوان تمامشان کرد. یکی از جذابترین رمانهای بلند این مجموعه ازدواجهای فیلیپس بورگ اثر مارتین والرز است که در دهه 1960 اروپای غربی میگذرد؛ هجویهای بر عطش طبقه نوکیسه برخوردار برای افراط در خودنمایی و روابط بدون چارچوب. داستان درباره یک روزنامهنگار دونپایه است که خیلی اتفاقی و به مدد هیجانزدگی آشنایی با دختر یکی از همین نوکیسههای برخوردار، به محافل بزرگان راه یافته و مجبور است همرنگ آنان شود.
یکی دیگر از جذابترین رمانهای مجموعه ادبیات داستانی نشر بیدگل، رمان ابیگیل است از خانم ماگدا سابو، نویسنده مجارستانی. اینجا داستان دختری نوجوان را میخوانیم که گیرودار آغاز جنگ جهانی دوم و به دلیل نظامیبودن پدرش، مجبور شده در مدرسهای شبانهروزی تحصیل کند. ابیگیل بر ضد نظم جدید و جبر زندگی میشورد اما هر بار اتفاقی، او را از هدف باز میدارد. او میخواهد فرار کند اما این فرار وجههای سیاسی امنیتی پیدا کرده و تنها در اواخر داستان است که معلوم میشود آن اتفاقات همه دلیلی و منشایی مشخص داشته که به اقدامات شبکهای از مبارزان علیه نازیسم گره خوره است. داستانی که کیلومترها از جبهه جنگ دور است اما به اندازه فرار از گلوله و ترکش خط مقدم، نفسگیر!
این دو رمان را گرچه نمیشود یکنفس خواند اما انتخاب خوبی برای تعطیلات نوروزی است.
کسانی که اصرار دارند از این مجموعه کاری انتخاب کنند که دو سه ساعته تمام شود، میتوانند رمان «دون ژوان از زبان خودش» از پیتر هانکه، «ماجرای نزاع ایوان ایوانویچ و ایوان نیکیفورویچ» از نیکلای گوگول، «دزد پادگان» توبیاس وولف، «مغز اندرو» نوشته ای.ال.دکتروف، «داستانهای بلکین» از پوشکین، «چیزهای کوچکی مثل اینها» نوشته کلر کیگن، «آنقدر سرد که برف ببارد» از جسیکا اَو یا «اتاقی برای مهمان» نوشته هلن گارنر را انتخاب کنند.
رمان «مرگ به وقت بهار» نوشته خانم مرسه رودوردا، شاید به دلیل آنکه از معدود ترجمههای فارسی از زبان «کاتالانی» است، چنین با استقبال مواجه شده و به چاپ نهم رسیده؛ یک رمان 245 صفحهای که منتقدی در توصیفش نوشته: «کتابی است پر از خشم، وحشت، انزجار و درعینحال زیبایی که زبان صریح و زنده و قدرت خیالانگیزی آن در صفحهبهصفحهاش مشهود است. پرواضح است که این کتاب اثری هنری و حقیقتاً بیبدیل است. به قول راوی داستان هنگام توصیف چشمهای کوهستانی؛ چیز زندهای بود فرای درک و فهم. و بیشک کتابی است که بههیچوجه فراموش نمیشود.»
در مجموعه ادبیات داستانی نشر بیدگل برای علاقمندان داستان کوتاه هم چند اثر یافت میشود؛ یکی از جدیدترینهایش، «سابرینا و کورینا» از نویسنده امریکایی «کالی فاهاردو انستاین» شامل 11 داستان است که توسط مزدک بلوری ترجمه شده. «جزیره» منتخب داستان کوتاههای آلیستر مکلاود کانادایی در دهه 1960 و 1970 میلادی است و «دومین بهار» منتخب داستانهای همین نویسنده در دهههای 80 و 90 میلادی.
از خانم سابو، غیر از رمان ابیگیل، رمانهای «ترانه ایزا»، «در»، «بچه آهو» و «خیابان کاتالین» هم در همین مجموعه منتشر شده است که 4 عنوان را نصراله مرادیانی ترجمه کرده است. بنابراین اگر کسی بخواهد همه وقت مطالعهاش را به یک نویسنده اختصاص دهد و کارهای یک نفر را بخواند، این فرصت را خواهد داشت که با مجارستان عصر حاضر و ادبیات معاصرش آشنا شود.
آقای مرادیانی غیر از دقت در ترجمه، مسئولیت به ثمر رساندن پروژه ادبیات داستانی نشر بیدگل را هم بر عهده داشته و از عهده این کار هم به خوبی برآمده است.
انتهای پیام